به گزارش خبرگزاری حوزه از تبریز، طلبه شهید حسین مسیبی فرزند کریم در تاریخ بیست و ششم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۵در شهرستان مراغه از استان آذربایجان شرقی دیده به جهان گشود.
دوره ابتدایی در دبستان اوحدی طی شد و حسین پس از تلاش و موفقیت در ادامه حیات علمیاش، در مدرسه راهنمایی فضیل به تحصیل همت گماشت.
دوران تحصیل در مقطع راهنمایی، مصادف با اوجگیری مبارزات مردمی بر ضد رژیم ستمشاهی بود. شهید مسیبی، چونان مشتی در انبوه خشم ملت به ستوه آمده از ظلم و استبداد، به رویارویی با رژیم برخاست.
او پس از اتمام دوره راهنمایی و بعداز پیروزی انقلاب اسلامی پای به دبیرستان نهاد. به فعالیتهای اجتماعی وسیاسی و فرهنگی خود ادامه می داد و مخالف گروهکها و ضدانقلابیون بود و پیوسته باضد انقلاب وگروهکهای خدانشناس درگیری داشت. از جمله فعالیتهای شهید در این برهه تدریس قرآن کریم و معارف اسلامی در مسجد و محلات شهر بود و به خاطر جذابیتهای اخلاقی جوانان زیادی به اطرافش جمع شده بود. و روز به روز به محبوبیت و نفوذ اجتماعی او در بین جوانان شهر می افزود.
او همزمان با عضویت در بسیج، در صدد برآمد تا در راه امنیت و آرامش مردمش گامی بردارد. آموزش قرآن و معارف اسلامی از جمله فعالیتهای او در آن دوره بودو جوانان را آماده پذیرش هرنوع فداکاری در راه اسلام و قرآن می کرد. از همان نوجوانی در تهذیب و تهجّد بسیار میکوشید و در سکوت نیمهشب سفره نیاز با خداوند پهن میکرد. انس با خواندن دعای کمیل و توسل و زیارت عاشورا و دیگر ادعیه و ارادت به ائمه اطهار(ع) چهره او را غرق نور کرده بود.
سال ۱۳۶۱ سال ورود شهید مسیبی به حوزه علمیه چیذر تهران بود. طی سالهای ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۴ به تحصیل زبان و ادبیات عرب و معارف دینی پرداخت. او با عشق به تبلیغ می پرداخت و برای تبلیغ دین اسلام به روستاهای اطراف مراغه می رفت.
یکی دیگر از ساحتهای روزگار شهید به وصیت برادر شهیدش حضور در میدان دفاع و به دست گرفتن سلاح در جهت امنیت بخشی به مرزهای میهن بود. شهید مسیبی چندین مرحله به جبهه اعزام شد که یک بار از ۱۳۶۳/۱۲/۲۱ تا ۱۳۶۴/۰۳/۲۵ در واحد تخریب تیپ سیدالشهداء(ع) حضور داشت و به خاطر اخلاص و نفوذی معنوی در بین تخریبچیها مسئولیت قسمتی را به او واگذار شده بود.
سرانجام در مرحله آخر قبل از اعزام به منطقه از افراد فامیل خداحافظی و آنها را توصیه به دعا برای امام و پیروزی رزمندگان اسلام می کند و تمام کتب خود را به کتابخانه مسجد حاجی اسحاقی تحویل می دهد. به منطقه جنوب و سرزمین فاو اعزام و در تاریخ ۱۳۶۵/۰/۲۵ در ادامه عملیات والفجر هشت بر اثر انفجار مین و اصابت ترکش آسمانی شد و پیکر پاکش در گلزار شهدای زادگاهش مراغه به خاک سپرده شد.
برادر این شهید به نام علی مسیبی هم به شهادت رسیده و هنگام بمباران شهر مراغه توسط کفار بعثی خواهر و مادرش نیز به شهادت رسیده اند.
وصیت نامه طلبه شهیدحسین مسیبی:
یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیة مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی. (فجر/۳۰-۲۷)
آن هنگام به اهل ایمان خطاب می رسد: (ای نفس مطمئن و دل آرام، امروز به حضور پروردگارت باز آی که تو خشنود و او راضی از تو است، باز آی و در صف بندگان خاص من در آی و در بهشت من داخل شو.)
با درود فراوان به رهبر کبیر اسلام، مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه) و نایب بر حقش امام خمینی (رحمة الله علیه) و با درود به مردم شهید پرور و ارواح پر فتوح شهدای اسلام از صدر تا قیامت.
خدایا! این بندگی را که چندین سال تا به حال به خاطر شما کردیم، از ما به بزرگی و عظمت خودت قبول بفرما. خدایا! گناهانی که در طول عمر خود کردیم، در اثر جهل و نادانی بود، به رحمانیت و بخشندگی خودت، قلم عفو بکش. خدایا! ما را ببخش، آن طوری که باید بندگیات را میکردیم، نکردیم. خدایا اگر بخواهی بنده ذلیل را از این دنیای فنا ببری، با آب رحمتت غسلم نما به طوری که بتوانم با یاران صدیق و مخلصت هم جوار باشم و در محضر پیامبران و ائمه اطهار سر بزیر نباشم.
خدایا! باز هم با این همه گناهانی که کردم به مغفرت تو امیدوارم.
خدایا! می خواهم در این دنیا به عشق تو پرواز کنم ولی دنیا آنقدر برایم تنگ و سوزاننده هست که نمیتوانم به سویت پرواز کنم و به خاطر رضا و خشنودی تو بیابم.
خدایا! به عزت و جلالت سوگند یاد میکنم که بنده ذلیل به خاطر ترس از جهنم و یا به خاطر رسیدن به نعمات بهشت به جبهه نیامدم تا تو را عبادت و بندگی کنم، بلکه به خاطر شکرگزاری از نعمات و رضا و خشنودی تو می باشد و امیدوارم مرا در راه خودت ثابت قدم کنی تا روز موعود فرا رسد.
خدایا از تو عاجزانه تمنا می کنم این مقدار توشهای که برای مسافرت برداشتم هنگام مرگ شیطان را بر من مسلط نکنی.
خدایا! از بنده ذلیل راضی و خشنود باش در حالتی که بنده از تو راضی هستم. خدایا! از سر تقصیرات بنده بگذر و به خاطر جهل و نادانی بندهات در آتش جهنمت مسوزان چون که واقعا طاقت عذاب جهنمت را ندارم.
خدایا مرا یک آن و یک لحظه به خودم وامگذار و عاقبت زندگیام را ختم به خیر بگردان و تا نیامرزیدی از این دنیا مبر و پدر و مادر عزیزم را از بنده راضی و خشنود بگردان. خدایا ولی با این همه اگر مرا پل صراط کنی و اولین و آخرین بندگان از روی من عبور کنند به خاطر رضای تو حاضرم و این را میدانم که تو بندگانت را دوست داری که بیشتر در رنج و بلا و سختیهای دنیا و آخرت بیندازی تا بدینوسیله لیاقت بندگی را در جوارت داشته باشند.
خدایا! اگر در روز قیامت به بنده بگویی برو به جهنم؛ به خاطر رضای تو میروم. پدر و مادر عزیزم! در این چند مدتی که با شماها بودم و مرا بزرگ کردید و نگذاشتید به راههای گمراهی کشیده شوم، عاجزانه تشکر می کنم و امیدوارم اجرتان در پیش خدا محفوظ باشد.
پدر و مادر عزیزم! از این که در دوران کودکی یا جوانی اذیت و آزاری کردم، امیدوارم به بزرگی خودتان مرا ببخشید و بدانید که اذیت کردن بنده از روی جهل و نادانی بود و امیدوارم مادر عزیزم شیرش را برایم حلال کند.
مادر عزیزم! اگر خدا توفیق داد و شهید شدم برایم گریه نکن، بلکه خدا را شکر کن که توانستی امانتی را که خدا برایت سپرده بود، برایش برگرداندی زیرا گریه شما باعث شادی دشمنان اسلام می گردد.
ملت شهید پرور! بنده ذلیل لیاقت آن را ندارم که برای شماها پیام بدهم ولی به عنوان تذکر و احساس مسئولیت، مطالبی را به حضورتان می رسانم:
۱- پیامهای شهدا را مطالعه کرده و عمل کنید.
۲- به پیامهای امام گوش داده و مو به مو مورد عمل بگذارید و همیشه امام را دعا کرده و یاری کنید که یاری کردن ایشان مثل یای کردن امام حسین (علیه السلام) است.
۳- رزمندگان جان بر کف را در همه جا و هر زمان دعا کنید.
۴- ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) را از خداوند متعال بخواهید و همیشه در انتظار واقعی آن حضرت باشید.
۵- ملت شهید پرور، بندگی خدا را بکنید و هیچ وقت تکبر و خودبینی را به خود راه ندهید و همیشه خالصانه از شر شیطان به خداوند متعال پناهنده شوید که بهتین پناهگاه است.
۶- در تربیت فرزندانتان کوشا باشید و طوری تریت کنید که خدا از شماها راضی باشد و مواظب باشید که فرزندانتان به گمراهی کشیده نشوند.
۷- اگر جنازهام برگشت اشخاصی که مخالف ولایت فقیه هستند، در تشییع جنازهام شرکت نکنند زیرا بنده به نوبه خود راضی نیستم.
۸- جبههها را خالی نگذارید و جای شهدا را پر کنید و بدانید که خیر شماها در این است- اگر تعقلی بکنید- لیکن بعضی از شماها این مطلب را درک نکردید.
۹- به عبادات و اعتقادات ضروری اسلام، ثابت قدم باشید و فرایض دینی را خوب و به خاطر خدا به جا آورید.
۱۰- از دنیا بیشتر استفاده کنید زیرا دنیا مزرعه آخرت است ولی محبت و علاقه نسبت به دنیا نداشته باشید زیرا اگر محبت آن را داشته باشید ضرر کردید. (خسر الدنیا و الاخره) و همیشه مرگ را در نظر بیاورید که روزی سراغ شماها را هم خواهد گرفت. ضمنا بنده ۲۷ روز روزه واجب دارم می خواهم اگر برنگشتم آنها را بگیرید.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
نظر شما