به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا قاسمی نیا، معاون سوادآموزی استان قم در روز اعلام پذیرش قطعنامه در۲۷تیرماه سال ۱۳۶۷ خاطراتی را به رشته تحریر درآورد که مشروح آن را در ذیل میخوانیم؛
بسم الله الرحمن الرحیم
روز دوشنبه بیست و هفتم تیرماه سال ۱۳۶۷ در یکی از سنگرهای خط مقدم جبهه شلمچه به عنوان نیروی اطلاعات عملیات بودیم؛ آتش بی امان و سنگین دشمن نیز هر لحظه بیشتر می شد که ناگهان از رادیو؛ خلاصه اخبار ساعت ۱۴ راشنیدیم که هیچ تصورش را نمی کردیم! چون بچه های رزمنده به امید زیارت ورسیدن به کربلا و نیز فتح قدس شریف و نابودی اسراییل غاصب، لحظه شماری می کردند و آن خبر این بود: قطعنامه ۵۹۸ که به معنای پایان یافتن جنگ است پذیرفته شد.
به محض شنیدن خبر، بدون استثناء همه بچه های سنگربه خاطر شنیدن این خبر به گریه افتادند و مانند مادری که عزیزش را از دست داده باشد فضای سنگر، غرق اشک و ناله و ماتم وغم شد؛ بعد از لحظاتی در مشروح اخبار اعلام شد: از طرف فرمانده بسیجیان و رزمندگان حضرت امام خمینی با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت گردید، که بدون تامل و در این حال تمامی بچه ها گریه شان تبدیل به سکوت معناداری تبدیل گشت! چرا که فهمیدند این موافقت و تصمیم از طرف امام خمینی کبیر(ره) می باشد و امر ولایت بر همه امور مقدم است!
این تبعیت و اطاعت از ولایت فقیه و رهبری، روحیه هر رزمنده و بسیجی بود. در اینجا به یاد کلام حضرت امام رضا(علیه السلام) می افتم که فرمودند: کلمه لااله الاالله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی لکن بشرطها و انامن شروطها یعنی اگر ولایت نباشد دیگر عبادات واعمال؛ ظاهری وپوسته ای بیش نیست! ولقلقه زبان است و به حال شما نفعی نخواهد داشت.
این درسی است برای آحاد ملت ایران و مدیران کشور که تبعیت واطاعت از مقام ولایت و رهبری حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای عزیز و حکیم را فراموش نکنند و یکی از راه های بسیار مهم مبارزه با دشمنان و پیروزی برتحریم ها و توطئه های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آنان گوش به فرمان بودن فرامین معظم له می باشد و طبق درس هایی که از آموزه های قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام و زیارت جامعه کبیره و صلوات شعبانیه می گیریم نه یک قدم جلو و نه یک قدم عقب بلکه همراه و همگام با ولایت باید باشیم و بر این عهد بمانیم وفداکاری و وفاداری اصحاب و اولاد حضرت امام حسین علیه السلام و ماندن پای عهد و پیمان هایشان درسی همیشگی برای مردم ومسئولان پیش چشم مااست.
حضرت امام خمینی (ره) درباره پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت خطاب به ملت ایران فرمودند: با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور که من به تعهد ودلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام می دانم و خدامی داند که اگر نبود انگیزه ای که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت نظام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمی بودم! و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود، اما چاره چیست!؟... من بار دیگر می گویم قبول این مسئله برای من از زهر کشنده تر است ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم و نکته ای که تذکر آن لازم است در قبول این قطعنامه، فقط مسئولین کشور ایران با اتکای خود تصمیم گرفتند؛ تصمیم امروز فقط برای تشخیص مصلحت بود... بدانید که پیروزی از آن شماست.
حضرت امام خامنه ای عزیزوحکیم نیز در چهاردهم خرداد سال ۱۳۷۵ درمراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی ره فرمودند: پذیرش قطعنامه به خاطر ترس نبود، به خاطر هجوم دشمن نبود، به خاطر تهدید آمریکا نبود که آمریکا ممکن است در امرجنگ دخالت کند چون امریکا قبل از آن هم در امر جنگ دخالت می کرد؛ وانگهی اگر همه دنیا درامر جنگ دخالت می کردند امام رضوان الله علیه کسی نبود که رو برگرداند برنمی گشت! آن یک مسئله داخلی بود، مسئله دیگری بود، درتمام عمر ده ساله حیات مبارک امام رضوان الله علیه پس از پیروزی انقلاب، یک لحظه اتفاق نیفتاد که او بخاطر سنگینی بار تهدید دشمن در هر بعدی از ابعاد دچار تردید شود؛ این یعنی همان برخورداری از روحیه حسینی! ..
قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل دارای یک مقدمه و ده بند است و قبول آن اگرچه به معنای پذیرش آتش بس توسط ایران شد ولی رژیم عراق باردیگر به تهاجمات وحشیانه خود ادامه داد و به خاک ایران تجاوز کرد و مقصود پلیدش تصرف مجدد نقاط مهمی از کشور مانند خرمشهر و رسیدن به تهران بودکه به مطامع شیطانی و واهی خود نرسید و در ۲۹ مردادسال ۱۳۶۷ جنگ پایان یافت. شایسته است خوانندگان وجوانان برومندبدانند طبق بند ششم قطعنامه توسط کمیته حقیقت یاب درهجدهم آذر ماه سال ۱۳۷۰ عراق به عنوان متجاوز و آغاز کننده جنگ و تهاجمات معرفی شد و به شورای امنیت و دنیا اعلام گردید.
سردار شهید سلیمانی عزیز در وصیت نامه خود خطاب به مسوولین کشور می گوید: اگر می خواهید با هم باشید، شرط با هم بودن توافق و بیان صریح حول اصول است. اصول، مطول و مفصل نیست. اصول عبارت از چند اصل مهم است.
اول آن ها اعتقاد عملی به ولایت فقیه است یعنی نصیحت او را بشنوید با جان و دل به توصیه و تذکرات او به عنوان طبیب حقیقی شرعی و علمی، عمل کنید. کسی که در جمهوری اسلامی می خواهد مسوولیتی را احراز کند شرط اساسی آن این است که اعتقاد حقیقی و عمل به ولایت فقیه داشته باشد.
و خطاب به برادران و خواهرانی ایرانی خود می گوید : برادران و خواهران عزیز ایرانی من مردم پر افتخار و سربلند که جان من و امثال من هزاران بار فدای شما باد کما اینکه شما صدها هزار جان را فدای اسلام و ایران کردید از اصول مراقبت کنید یعنی ولی فقیه، خصوصا این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت خامنه ای عزیز را عزیز جان خود بدانید حرمت او را حرمت مقدسات بدانید.
و همچنین آن شهید عزیز خطاب به علما و مراجع معظم می گوید: همه شما امام را دوست داشتید و معتقد به راه او بودید، راه امام مبارزه با آمریکا و حمایت از جمهوری اسلامی و مسلمانان تحت ستم استکبار، تحت پرچم ولی فقیه است.
۳۱۳/۱۷