به گزارش خبرگزاری حوزه، جلسه درس اخلاق هفتگی حضرت آیت الله جوادی آملی این هفته در محل مسجد اعظم قم به صورت حضوری و با حضور اقشار مختلف مردم برگزار شد و ایشان بیان داشتند: وجود مبارک حضرت امیر(سلام الله علیه) در این کلمه حکیمانه فرمود: «إِضَاعَةُ الْفُرْصَةِ غُصَّةٌ» تعبیر عمل صالح و تشویق به عمل صالح در نهج البلاغه مثل قرآن کریم فراوان است، زیرا انسان یک موجود ابدی است و اگر انسان یک موجود ابدی است و حیات او هم به دو بخش تقسیم میشود یک بخشش مربوط به عمل است یک بخش دیگر مربوط به نتیجه، و در زمان نتیجه جا برای عمل نیست، لذا در عمل صالح و تشخیص عمل صالح و سرعت و سبقت در عمل صالح، هم قرآن کریم آیات فراوان دارد هم بیانات نورانی اهل بیت مخصوصاً نهج البلاغه.
معظم له بیان داشتند: اگر انسان معاذالله یک موجودی بود که بعد از مرگ از بین میرفت، خبری از عمل صالح یا طالح او نبود، او رنجی نداشت برنامه ای نداشت اما تمام بهره برداری از عمل او بعد از موت اوست که در نهج آمده است «العمل نبات» یک کشتزاری است انسان. وقتی یک کاری را انجام می دهد، یک بذری را یک تخمی را در زمین می کارد. نتیجه اش را در یوم القیامة می بیند. لذا اگر کسی عمل نکرد آن روز گرفتار غصه است یعنی گلوگیر است.
معظم له بیان داشتند: به ما هم گفتند فرصت را از دست دادن غصه است. هم گفتند باید عالم بشوید بالعدل، و عامل بشوید بالحق. هم فرمودند اگر عالم شدید عمل بکنید و هم فرمودند به مقدار عملتان بهره می برید. اگر عمل نکردید گرفتار غصه خواهید شد.
ایشان بیان داشتند: قرآن کریم تنها نمی گوید شما کار خوب انجام بدهید، بلکه برنامه دارد، اول هجرت است بعد سرعت است بعد سبقت است بعد امامت. حالا یا در روستا است یا در شهر است یا در حوزه است. فرمود اول باید از جهل به علم، از ظلم به عدل،از تنبلی و تن آسایی به کوشش و سعی،از غفلت به هشیاری هجرت کنید. اولین کار هجرت است، وقتی که وارد صحنه شدیم حالا میخواهیم کار بکنیم کار را گفتند ﴿وَ سَارِعُوا﴾، وقتی دیدیم که خیلیها هستند که اهل سرعت هستند، به ما گفتند: ﴿فَاسْتَبِقُوا﴾ مسابقه بدهید، در کار خیر هیچ تصادفی نیست. میدان مسابقه در فضائل علمی و عملی به اندازه میدان آسمان و زمین است. ﴿فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ﴾ که ﴿عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْض﴾.
ایشان بیان داشتند: این سه چهار کار را کردیم، وقتی که هجرت شد، سرعت شد، سبقت شد، به امامت و مسئولیت میرسیم: ﴿وَ اجْعَلْنا﴾ حالا من در روستا زندگی میکنم یا در شهر زندگی میکنم یا در حوزه زندگی میکنم یا در دانشگاه به سر میبرم، خدایا آن توفیق را بده که من امام حوزه باشم. امام دانشگاه باشم، امام روستا باشم نه امام جماعت. امام جماعت یکی از شؤونش است. ﴿وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقینَ إِماماً﴾، من طرزی زندگی کنم که خوبان جامعه به من اقتدا بکنند اینکه چیز بدی نیست. فرمود شما چرا همیشه مأموم باشید؟ چرا دنباله رو باشید؟ شما اگر اهل هجرت بودید اهل سرعت بودید اهل سبقت بودید در میدان مسابقه علم و ادب شرکت کردید از خدا بخواهید که رهبری یک عده را به عهده بگیرید.این مرجع تقلید اظهار داشتند: عمده آن است که در جریان عمل، انسان بتواند امام متقیان باشد همین است که درجات بهشت را آرزو میکنیم، در همین دعای کمیل می گوییم نزدیک شما باشیم نزدیک اهل بیت باشیم «وَ أَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَةً مِنْکَ وَ أَخَصِّهِمْ زُلْفَةً لَدَیْک»، اینها مقامات دنیای نیست اینها انسان را متواضع تر می کند
نظر شما