دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۲:۵۰
شکل‌گیری فقه تمدنی براساس بنیان‌های دینی امکان پذیر است

حوزه/ معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی که در شانزدهمین نشست تخصصی همایش فقه سیاست خارجی درجمع دانش‌پژوهان مؤسسه دین و تمدن صحبت می‌کرد گفت: بعداز انقلاب اسلامی ضرورت فقه تمدنی بعد از فقه فردی، فقه اجتماعی و فقه حکومتی بیش از پیش احساس شد و در همین راستا باید براساس مفاهیم بنیادین دینی، به دنبال شکل‌گیری فقه تمدنی باشیم.

به گزارش خبرگزاری حوزه، نخستین همایش تخصصی فقه سیاست خارجی دکتر محمدهادی همایون معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی که در شانزدهمین نشست تخصصی همایش فقه سیاست خارجی در جمع دانش‌پژوهان مؤسسه دین و تمدن صحبت می‌کرد گفت: بعداز انقلاب اسلامی ضرورت فقه تمدنی بعد از فقه فردی، فقه اجتماعی و فقه حکومتی بیش از پیش احساس شد و در همین راستا باید براساس مفاهیم بنیادین دینی، به دنبال شکل‌گیری فقه تمدنی باشیم.

وی افزود: از لحاظ تاریخی بحث مشهوری وجود دارد که به عنوان مثال درباره‌ی شرب خمر، باتوجه به اینکه با یک آیه حکم آن مشخص نشده، بلکه طی یک فرآیند و به مرور به مرحله‌ی حرمت رسیده است، آیا بعد از این در هر جامعه جدید بعد از جامعه تشریع، همان پروسه تشریع حرمت خمر، بایدمثل جامعه نخستین باشد یا خیر. بلکه یک‌بار مراحل تشریع طی شده و دیگر باید با شرایط بعد از تشریع پیش رفت و دیگر فرآیند تدریجی نباید انجام شود؟ این امر در موارد دیگر نیز مطرح است.

دکتر همایون گفت: سؤال مهمتری که در دنباله‌ی این مطلب مطرح می‌شود این است که اگر فقه بخواهد تمدن بسازد، ما چه چیزی در دست داریم؟ البته منظور فقه پسینی نیست که بعداز تمدن شکل گرفته و پاسخگوی نیازها و سوالات آن است و همان تئوری اداره زندگی انسان از گهواره تا گور است. آیا ابواب فقهی ما متناسب این جریان تمدن سازی هست یا نه؟

وی افزود: اگر به قرآن مراجعه کنیم، می‌بینیم که در آیات ۱۵۱ تا ۱۵۳ سوره انعام که بعداً بنیان حکومت پیامبر در مدینه برهمین اساس شکل می‌گیرد، ده دستور صادر می‌شود که به نظر می‌رسد مبانی و اصول فقه تمدنی است: ۱- قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ أَلَّا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئًا؛ این امر اعتقادی امروزدیگر ذیل فقه محسوب نمی‌شود و امری کلامی است اما اگر قراربر شکل‌گیری یک تمدن باشد، بنیان آن باید توحید باشد. ۲- وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا؛ در نظام سلسله مراتب ولایت ما به احترام به پدر و مادر می‌رسیم. اما این امر امروزیک توصیه مستحبی محسوب می‌شود و نهایتاً در مورد ازدواج دختران وجوب پیدا می‌کند، درحالی‌که دومین بنیان برای شکل‌گیری تمدن است. ۳- وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَإِیَّاهُمْ؛ کشتن فرزندان شاید امروز امری غریب شناخته شود، اما چه بسا سقط جنین و موانع ازدواج جوانان هم جزو همین مورد محسوب شود و در این صورت اساس شکل‌گیری تمدن در نظر گرفته می‌شود. ۴- وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ؛ ترک همه‌ی آنچه به عنوان فواحش در ذهن ما وجود دارد خود یکی از مبانی تشکیل تمدن است و البته درمورد فواحش پنهانی هم تأکید دارد. ۵- وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ؛ خود قتل هم که منظور جنگ‌ها و کشتارها را مدنظر دارد و در انتها می‌فرماید که ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ که به این معنا است که ارتباط مستقیم بین بالا رفتن عقلانیت جامعه با کنترل این پنج مورد وجود دارد.

معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی گفت: در ادامه‌ی آیات و در بخش دوم وارد تنظیم روابط اقتصادی می‌شویم: و لا تَقْرَبُوا مَالَ الْیَتِیمِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّی یَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُوا الْکَیْلَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ لَا نُکَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ کَانَ ذَا قُرْبَی وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ.

با اشاره به مدیریت مالی امور یتیمان، رعایت عدالت در در روابط مالی و اجتماعی، که این خود باب بزرگ و مفصلی است که خیلی به آن نیاز داریم، موارد بعدی را اشاره می‌کند. منظور از عهدی که با خداوند بسته‌اید اشاره به محتوای عهدهایی دارد که در عالم ذر گرفته شده و با رعایت این اصول چهارگانه‌ی مورد اشاره، جامعه یک ظرفیت عظیمی از خود نشان می‌دهد.

همایون با اشاره به این‌که در ادامه‌ در آیه بعدی دهمین مورد را بازگو می‌شود گفت: قرآن می‌فرماید: وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ؛ این آیه کاملاً قابل تطبیق با حرکت به سمت حکومت جهانی ولایت است که وحدت جامعه باید اتفاق بیافتد و تازه بعد از همه‌ی این‌ها به سمت حاکمیت تقوا در جامعه حرکت خواهیم کرد.

ایشان افزود: این آیات عین یک فرمول مشخص است که ترکیب هریک از این مواد در اندازه‌های معین شده نتیجه‌ مطلوب را به دنبال خواهد داشت.

وی در ادامه گفت: اگر این ده اصل که بنیان‌های شکل‌گیری تمدن است را با آیات ۸۳ و ۸۴ سوره بقره که گزارشی از ده فرمان موسی را ذکر کرده است و نسبت به تورات قابل اعتمادتر است تطبیق دهیم، همین موارد در آن‌جا هم ذکر شده است. هرچند که ده فرمان تحریف شده‌ی حضرت موسی که در تورات به آن اشاره شده هم تقریباً همین موارد را اشاره می‌کند.

ایشان افزود: در ده فرمان موسی نیز می‌بینیم که دعوت به توحید و رد شرک و بت‌پرستی، احترام به پدر و مادر، پرهیز از قتل و زنا و دروغ، پرهیز از قسم خوردن به دروغ و تعطیل کردن کارها در روز شنبه، اشاره شده است که اگر چه این ده فرمان تحریف شده است، اما یک قانون اجتماعی و حکومتی است و از این جهت می‌تواند به ده اصل اشاره شده در آیات ذکر شده‌ی پیشین نزدیک باشد.

معاون دانشگاه آزاد اسلامی گفت: اما در ادامه می‌توان اصول قرآنی ذکر شده را با هفت قانون نوح که بعد از طوفان و پیاده شدن از کشتی تشریع شد، مقایسه کنیم و تطبیق دهیم؛ در اینجا هم می‌بینیم که، توحید و پرهیز از شرک و بت پرستی، پرهیز از ریختن خون به ناحق، پرهیز از خودکشی و قتل فرزندان به ناحق، پرهیز از زنا و تهمت و سوگند ناروا، پرهیز از خوردن گوشت حیوان زنده، برپایی عدل و داوری و در انتها تشکیل دادگاه شرعی برای نظارت بر اجرای شش فرمان قبلی‌ مورد تأکید قرار گرفته است که مجددا با اصول دهگانه ذکر شده در ابتدای بحث تطبیق دارد.

وی ادامه داد: در آیات سوره اسرا می‌بینیم که همان بنیان‌ها را با جزئیات ذکر می‌کند و از این لحاظ نسبت به آیات ذکر شده پیشین، خیلی کامل‌تر است و همچنین در انتهای آیات می‌فرماید که اگر دنبال نامی برای این اصول هستید، اینها که گفته شد، حکمت است.

ایشان با ذکر اینکه بنای این تمدن باید بگونه‌ای باشد که بتوان در جوامع مختلف بتواند تمدن را ایجاد کند، افزود: من جدولی درست کردم که در آن همه‌ی اصول مورد اشاره در ده فرمان موسی و هفت فرمان نوح را با آیات سوره انعام تطبیق دادم که در انتها این اصول با کمی تسامح تبدیل به ۱۳ مورد شد که تقریباً همه‌ی این مبانی روبه روی هم هستند و می‌توان فقه تمدنی را بر این بنیان‌ها، بنا کرد.

دکتر محمدهادی همایون در انتها گفت: اگر براساس مبانی دینی ذکر شده جامعه را بچینیم، جامعه هم همراه با آن پیش می‌رود. چراکه این امور همان حکمتی است که پایه‌ی جامعه روی این‌ها بنا می‌شود و اکنون اگر به سؤالی که در ابتدا مطرح شد بازگردیم، می‌بینیم که موضوع دیگر تغییر کرده و جامعه وارد مسئله‌ای شده که نامش تشکیل تمدن است.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha