دوشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۳ |۲ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 4, 2024
کد خبر: 1124755
۲۱ آذر ۱۴۰۲ - ۱۴:۴۴
علت و معلول

حوزه/ در هیچ جای جهان هیچ اتفاقی بدون علت نیست؛ به طوری که هر معلولی علتی دارد و هر علتی معلولی دارد مثلا نور خورشید ناشی از خورشید است پس یعنی نور معلول و خورشید علت است؛ از این رو کسانی که در مجلس اهل بیت (علیهم السلام) شرکت کرده‌اند و می‌کنند برای علتی آمده‌اند.

خبرگزاری حوزه | به طور کلی در هیچ جای جهان هیچ اتفاقی بدون علت نیست؛ به طوری که هر معلولی علتی دارد و هر علتی معلولی دارد مثلا نور خورشید ناشی از خورشید است پس یعنی نور معلول و خورشید علت است؛ از این رو کسانی که در مجلس اهل بیت (علیهم السلام) شرکت کرده‌اند و می‌کنند برای علتی آمده‌اند و قطعاً بدون علت و بدون هدف در این مجالس حضور پیدا نکرده‌اند.

اگر بخواهیم آنها را بر اساس علت گرایش به مراسم‌ها و سوگواری‌های اهل بیت مثال بزنیم و تقسیم بندی کنیم، باید بگوییم افراد و مردمی که در مجالس اهل بیت شرکت می‌کنند اصولاً بر سه گروه هستند:

گروه اول یعنی کسانی هستند که چیزی نمی‌خواهند و برای خواسته خاصی حضور پیدا نکرده اند؛ هدفی برای حضور در این مجالس ندارند و به صورت خودجوش بدون هیچ علتی در این مراسم‌ها حاضر شده اند.

گروه دوم کسانی هستند که چیزی می‌خواهند اما در زبان و در لسان می‌گویند که چیزی نمی‌خواهید یعنی در ظاهر طلب خواسته و یا علتی را نمی‌کنند ولی در باطن درخواست و استعانتی از اهل بیت و خدای متعال دارند.

گروه سوم کسانی هستند که واقعاً چیزی می‌خواهند یعنی قطعاً برای یک خواسته و برای یک علتی در این مجالس شرکت کرده‌اند و با استعانت از خدا یگانه و اهل بیت درخواستی دارند.

توضیحات قشر اول

در مرحله اول اگر بخواهیم راجب قشر اول صحبت بکنیم باید بگوییم کسانی که درقشر اول قرار دارند در اصل جاهل اند یعنی کسانی هستند که می‌توانند خواسته‌های زیادی را از خداوند، پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت بکنند ولی امتناع میکنند این افراد مانند کسانی هستند که بر سر چاهی مملوء از طلا ایستادند ولی از آن چاه به اندازه یک سکه طلا برنمی‌دارند عقل سلیم اگر بخواهد این افراد را نقد کند در نگاه اول آنها را افراد جاهل و یا بی‌عقل می‌نامند چرا که توانایی دریافت سود و فایده را دارند ولی نسبت به آن اقدام نمی‌کنند.

در جواب این افراد خدای متعال در قرآن کریم می‌فرماید:

وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ ( غافر ۶۰ )

و خدای شما فرمود که مرا با (خلوص دل) بخوانید تا دعای شما مستجاب کنم. آنان که از (دعا و) عبادت من اعراض و سرکشی کنند زود با ذلت و خواری در دوزخ شوند.

در تفاسیر این ایه نکات بسیاری بیان شده است، به طور کلی دعا خود یک عبادت است چرا که ذیل این ایه واژه عبادت بر ان اطلاق شده است و در ضمن ان تهدید شدیدی نسبت به کسانی که از دعا ابا دارند، کرده است درحالی که خدایی که شب را نعمت ارامش داد و روز را روشنی برای طلب و تلاش شما قرار داد و نعماتی همچون باران و رحمات الهی را بدون دعا به ما عطا کرده پس چگونه است که به دعای شما توجهی نشود؟ در حقیقت هر دعائی که استجاب نشود دعا نیست چرا که دعا توام با تحقق است و این دعا اگر طلب خیر باشد راهی جز وجود ان در عالم حقیقی ندارد و باید بدانیم تحقق ان هم اگر به صلاح ما باشد بدوت تاخیر و زمان زیاد انجام میگیرد زیرا در ایه ۶۰ سوره غافر حرف فاء که به معنای تحقق با فاصله و یا حرف ثم که به معنای تاخیر است نیامده، بنابر این هیچ گونه فاصله در تحقق دعا وجود ندارد.

در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که به صورت مختصر اما مفید تاثیر بسیار زیاد دعا را بیان میکند که مبادا ما تاثیر بی نذیر دعا را دست کم بگیریم.

الکافی عن میسّر بن عبد العزیز عن أبی عبد اللّه علیه السلام: قال لی: یا میسّر اُدعُ و لا تَقُلْ: إنَّ الأمرَ قَد فُرِغَ مِنهُ، إنَّ عِندَ اللّه ِ عزّ و جلّ مَنزِلَةً لا تُنالُ إلاّ بِمَسألَةٍ.[الکافی: ۲/۴۶۶/۳.]

الکافی ـ به نقل از میسّر بن عبد العزیز ـ: امام صادق علیه السلام به من فرمود: ای میسّر دعا کن و مگو: کار از کار گذشته است [و آنچه مقدّر شده همان می شود]، همانا نزد خداوند عزّ و جلّ مقام و منزلتی است که جز با درخواست به دست نمی آید.

توضیحات قشر دوم

این نوع افراد کسانی هستند که در ظاهر برای هیچ علتی نیامده اند و زمانی که از علت حضور انها سوال میپرسید شاید با یک سری جواب های کلیشه ای و عادی مواجه شوید، ولی این افراد شاید در ظاهر برای خواسته و علتی در مجالس اهل بیت حاضر نشده اند، اما در دل انها گرایش بسیار زیادی از طلب کردن و خواسته به سوی درگاه الهی دارد، اما یک نقص بزرگ در انها دیده میشود انها به این باورند که چنانچه از خدای متعال و اهل بیت چیزی درخواست کنیم اجر ما از بین میرود و همچنین زمانی که در مجالس اهل بیت درخواستی کنند احساس حقارت در انها پدید می اید.

در حالی که خاندان رسول الله در پی باز کردن گره ها و حل کردن مشکلات شیعیان و امت خود هستند و جالب تر از ان این است که اگر از ان ها کم بخواهیم مرتکب خطا شدیم در نتیجه نه تنها باید از انها همواره در امور دین و دنیا از انها استعانت بجوییم بلکه باید زیاد و به حد اکمل از انها درخواست کنیم.

قشر سوم

عاقل‌ترین و داناترین قشر از بین این قشر هستند؛ چرا که می‌دانند در کجا حاضر شدند و می‌دانند تنها اهل بیت هستند که می‌توانند دست ما را بگیرند و ما را به راه به درست ترین سوق دهنند این نوع افراد معنای واقعی کلمه امام را درک کردند.

این نوع افراد کسانی هستند که ایمان قوی‌تری نسبت به اقسام و اقشار دیگر دارند چرا که می‌دانند در محضر چه اشخاص و افراد والایی حضور دارند افرادی که اعلم تر، افضل تر، افقه تر، اصلح تر از انها در جهان هستی پدید نیامده است و مادر دهر عقیم است که بخواهد مثل انها را متولد کند.

اساساً کسانی که چیزی را از از خدا و از اهل بیت(ع) خواستار است، این افراد کسانی هستند که در مقابل خدا و اهل بیت خضوع و خشوع مطلق دارند و نسبت به هیچ چیز غرور و تکبر ندارند. چنان که فهمیده شد غرور و تکبر فقط شامل خود بزرگ بینی نیست بلکه شامل پرهیز از بعضی از افعال مستحب موکد هم میشود مانند صلوات بر محمد و ال محمد که علما اخلاق سفارش بر این دارند که هرگز در صلوات تکبر نورزید.

این افراد به این اثبات رسیده اند که مشکلات به واسطه اهل بیت و خدای متعال حل می‌شود نه به واسطه بنده خدا درحالی که بیشتر افراد بجای استعانت از خالق در پی حل مشکلات به دست مخلوق هستند و خود را همواره در برابر مردم کوچک کرده و در پی راهی برای گریز از تنش‌ها و مشکلات گوناگونند در صورتی که مشکلی نیست و راهی گم شده‌ای نیست که به واسطه اهل بیت و با استعانت از این افراد روشن و آشکار نشود.

اما باید بدانیم که پس از فهم درست از اینکه ما باید در مجالس اهل بیت خواسته داشته باشیم و چه بسا این خواسته‌ها باید به حد اعلا و اکمل باشد چرا که انهاخرسند می‌شوند اگر بتوانند مشکل بندگان خدا و ایمان آورندگان به خدا و رسول را حل نمایند.

اما باید به چند سوال و موضوع در هنگام دعا توجه کنیم، چطور از خداوند و اهل بیت طلب می کنیم؟ به چه شکل از آنها کمک می خواهیم؟ این‌ها همه سوالات کلیدی است که ما در مقابل خواسته‌هایمان باید دقت کنیم و خواسته‌هایی که از این افراد داریم باید توأم با حفظ رعایت این سوال‌ها و قوانین مطرح شود.

اگر بخواهیم از افرادی که در مجالس اهل بیت و از خدا یگانه کمک به استعانت می‌جویند سوالی بپرسیم باید بگوییم شما به چه شکل دعا می‌کنید؟ و به چه شکل از خدای یگانه استعانت می‌جویید آیا زمانی که شما تشنه می‌شوید و نیاز به آب دارید به همان شکل که طلب آب میکنید از خداوند استعانت می جویید؟

این سوالات برای این است که خیلی از افراد دعا را لقلقه زبان خود می‌دانند و بدون هیچ دقتی دعا و خواسته خود را مطرح می‌کنند در صورتی که اگر خواسته و دعا با دقت قلب و دقت نظر مطرح شود مانند آبی که ما می‌خواهیم و اگر فراهم نشود از تشنگی ما را تلف میکند هیچ گاه هیچ دعایی بدون تحقق نمی ماند.

به طور مثال امام حسین علیه السلام زمانی که طلب آب نمودند شاید تن به ذلت ندادند ولی درخواست حتمی و یقینی کردند و درباره آن سعی نمودند.

با این حال می توان نتیجه گرفت در صورتی که اگر خواستن و طلب ما از خدای متعال واقعی و از سر نیاز باشد اولاً آن خواسته حتمی یقینی و با تاکید مطرح می‌شود و نسبت به آن خواسته استمرار و سعی و تلاش می‌جوییم و دوما بعد از طی کردن این مراحل اعتماد قلبی به خداوند متعال داریم، اینها دو رکنی است که با تحقق رابطه مستقیم دارد.

درخواست واقعی

در اصل استجابت دعا و محقق شدن دعا وابسته به خواستن واقعی و طلب واقعی است؛ چراکه رکن اصلی تحقق برای دعا سعی و تلاش است و نسبت به آن اهتمام ورزیدن است در واقع اگر کسی به رکن اول که الحق رکن بسیار قابل توجهی است عمل نکند مانند آن فرد مانند افرادی هستند که احساس گرسنگی و نیاز به مواد غذایی دارند ولی روی یک صندلی می‌نشینند و تنها ناله سر می‌دهند.

حالا آیا شما کسی را با این مشخصات نظاره کرده اید که روی صندلی بنشیند و فقط برای گرسنگی خود ناله کند، قطعا کسی به این شکل نیست بلکه کسی که نیازمند به چیزی یا کسی است محال است که منفعل بماند.

ناله اصلی در دعا اصرار به آن است چرا که اصرار به دعا رکنی جدا ناشدنی و کلیدی برای تحقق سریع تمام دعاها است. در جنگ عاشورا شما شاهد آن هستید که تمام یاران امام حسین علیه السلام با اصرار شدید به میدان رفتند و هر لحظه بی‌تاب برای فدا شدن در راه اسلام بودند در مقاتل ذکر شده که بعضی از یاران سیدالشهدا بارها و بارها درخواست رفتن به میدان از سید الشهدا کردند، انقدر به این کار ادامه دادند تا امام اذن میدان را صادر کرد و شهادت آنها محقق شد این نمونه کوچکی از تاثیر اصرار بر دعاست.

اگر بخواهم بدون تفصیل و توضیح قاعده اصلی خدا را بیان کنم باید بگویم قاعده اصلی خدا این است ، به هر شکل که بخواهی به همان شکل محقق می‌شود یعنی اگر درست بخواهی و با اصرار بخواهی سریع و بجا محقق می‌شود و اگر ناقص و بدون ارکان دعا درخواست کنی به همان شکل ناقص و به کندی مشکلت حل خواهد شد مثال کوچک و روشنی را بیان میکنم، یک کودک زمانی که چیزی طلب می‌کند از خوراکی گرفته تا اسباب بازی آنقدر اصرار و دست و پا می‌زند تا برای او محقق شود آیا بچه‌ای را دیدید که با یک بار گفتن و نه شنیدن از والدین از خواسته خود صرف نظر کند؟ خیر یک کودک شاید جواب منفی والدین را ببیند ولی هرگز دست از تلاش بر نمیدارد و آنقدر به اصرار خود ادامه میدهد تا آن خواسته‌اش محقق شود، ما باید در دعا از آن کودک الگو بگیریم و خواستن واقعی را در ان مشاهده و درک کنیم.

خداوند متعال همان که بر طبق احادیث اصرار بر گناه را چندین برابر حرام کرده است اصرار بر دعا و درخواست از خدا را هم چندین برابر حسنه بیان کرده است اصلاً خداوند متعال کارهای با استمرار را دوست دارد اگر نگاه به افعال عبادی و احکام شرعی کنید افعالی که استمرار داشته باشد یا ازکاری که چندین مرتبه در چندین روز خوانده شود ثوابش و حسنه‌اش چندین برابر بیشتر از اذکار و عبادات و افعالیست که یک مرتبه و دفعی صورت گیرد

روزه ای که یک مرتبه انجام شود مستحب است اما روزه‌ای که به صورت پی در پی و در عرض یک ماه گرفته شود واجب شمرده می‌شود این یعنی خداوند نسبت به هر ازکار یا عباداتی که پی در پی و پشت سر هم باشد اهتمام دارد از روی دیگر از نگاه روانشناسی افعالی که مستمر انجام میشود تاثیر بیشتری در قلب و روح افراد میگذارد به دلیل اینکه کارهایی که با استمرار انجام شود به قدر کافی بر روی نمیکره های مختلف مغز تاثیر به سزایی میگذارد و از روی دیگر ساختار روحی انسان عادتی است یعنی ذهن و مغز ادمی نسبت به افعال با استمرار و پی در پی چراغ سبز نشان میدهد از این رو اصرار و استمرار دعا خواه یا ناخواه تاثیرات عظیمی بر مغز، روح و روان دارد.

برای فهم بهتر این مقوله می‌توانید این مسئله را کاملاً امتحان کنید زمانی که شما کاری را در یک ماه به صورت مدام انجام میدهید این فعل تاثیر بسیار هنگفتی بر فعلی که به صورت یک مرتبه انجام میدهید دارد و

گفته می‌شود بخش عمده این تاثیر بسیار روح معنوی است اما فعلی که به صورت یک روز در میان یا منقطع انجام میگیرد به آن صورت تاثیر مثبتی بر روح و روان انسان ندارد

به همین دلیل است که علمای اخلاق تاکید بسیار زیادی بر اذکار و افعال معنوی همراه و توأم با استمرار دارند اگر نگاهی به توصیه‌های علما در مورد افعال عبادی و اذکار معنوی بیندازید خواهید دید لفظ ستمرار وجه مشترک تمام توصیه ‌ها است.

خواستن با یقین و اعتماد به خدا

دومین مسئله‌ای که جا دارد در این موضوع مطرح شود اعتماد به خداست.

در حقیقت ما در هر دعا و خواسته‌ای که از خدای متعال داریم نسبت به اعتماد به خدا کم اهمیت هستیم یعنی یکی از عواملی که ما شاهد عدم تحقق خواسته‌ها و طلب‌های خودمان هستیم عدم اعتماد به خداوند متعال است یعنی اینکه ما در زمانی که خواسته‌ای را از خدا طلب می‌کنیم یقین اصلی و ذاتی و باطنی نسبت به تحقق حتمی آن نداریم یعنی شک یا تردید نسبت به تحقق آن داریم و یا حتی امید واهی یا امید ضعیف نسبت به زمان و تحقق اصلی آن داریم در حالی که از ارکان اصلی و مهم تحقق دعا و خواسته‌ها، یقین و اعتماد به خداست.

زمانی که ما خواسته‌ای را از خدا داریم چند درصد نسبت به آن خیالمان راحت است؟ و اعتماد یقینی داریم؟ ایا حتمی و انجام شده میدانیم؟ به طور مثال زمانی که از دوست یا خویشاوندی پولی را طلب می‌کنیم و یا قرض می‌گیریم فرض را بر این بگذارید که ان فرد امید و قول حتمی می‌دهد که فردا این پول را به پرداخت کند زمانی که این قول به ما داده می‌شود برای ما اثبات می‌شود که مشکل مالی حل شده است و هیچ گونه شک یا تردید و یا عدم اثبات و یقینی برای ما حاصل نیست که ایا حتما مشکل من حل میشود یا نه؟

در حالی که زمانی که ما از خداوند متعال خواسته‌ای داریم این خواسته را تحقق پیدا شده نمی‌دانیم بلکه فقط این خواسته را برای خدا مطرح می‌کنیم تا شاید رحمتی فرستاده شود. در صورتی که ما در زمان دعا کردن باید به این یقین برسیم که همین که از خداوند متعال و رحیم درخواستی میکنیم محقق شدن ان خواسته حتمی است البته با قید صلاحیت دنیوی و اخروی، متاسفانه زمانی که ما در هیئات مذهبی استعانتی از خدای سبحان می‌جوییم با کمال ناامیدی از آن مجلس خارج می‌شویم یعنی اگر همسرمان یا خویشاوندمان بگوید آیا برای فلان مسئله دعا کردی ما با شکلی عبوس و نا امید رفتار میکنیم در صورتی که ما باید آن دعا را تحقق شده بدانیم نه آنکه نسبت به آن ناامیدتر از روزهای قبل شویم اگر قرار است دعا وسیله ناامیدی شود پس چرا انقدر نسبت به ان سفارش شده است؟ و یا شاید نمیدانیم در محضر چه کسی درحال استعانت هستیم.

شخصی کاشانی فرزندش در زمان بارداری همسر طبق تحقیق و تفحص پزشکان بیماری بسیار لاعلاج و عدم تشکیل عضوی در بدن را دارا بوده است این فرد در زمان فاطمیه و شهادت حضرت صدیقه طاهره ( س ) در یکی از هیئات مذهبی حضور پیدا کرد و به این اعتقاد داشت تا زمانی که شفاء فرزندم را از اهل بیت نگیرم از این مجلس خارج نخواهم شد بعد از چندین روز طبق آزمایشات کاملاً دیدن نه تنها فرزند مشکلی ندارد بلکه بسیار سالم و صحیح است این نمونه‌ای از هزاران نمونه یقین است؛ یقینی که هر نا ممکنی را ممکن می سازد.

اما نکته‌ای را باید مطرح کنیم شاید ما در دعاهایمان دو رکن اصلی یعنی خواستن با اصرار و رکن بعد اعتماد اصلی و یقین وجود و محقق شدن قطعی این دعا را رعایت کنیم اما آن دعا و خواسته واقعاً برای ما محقق نشود و ما آن را حاصل نبینیم.

در این مسئله روایتی بیان شده لإمام علیٌّ علیه السلام: رُبَّما سألتَ الشَّیءَ فلا تُؤْتاهُ و اُوتیتَ خیرا منه عاجلاً أو آجِلاً، أو صُرِفَ عنکَ لِما هُوَ خیرٌ لکَ، فَلَرُبَّ أمرٍ قد طَلِبتَهُ فیهِ هلاکُ دینِکَ لو اُوتیتَهُ، فلتَکُنْ مسألتُکَ فیما یَبقَی لَکَ جَمالُهُ و یُنفی عنکَ وَبالُهُ.[نهج البلاغة: الکتاب ۳۱.]

امام علی علیه السلام: گاه چیزی را [از خدا ]می خواهی اما به تو داده نمی شود، و دیر یا زود بهتر از آن به تو داده می شود، یا به خاطر آنچه خیر و مصلحت تو در آن است، از برآورده شدن خواسته ات دریغ می شود ؛ زیرا بسا خواسته ای که اگر بر آورده شود به نابودی دین تو می انجامد. پس، چیزی بخواه که زیبایی و نیکی اش برایت می ماند و پیامد سوئی ندارد.

این بدین معناست که اگر گاهی ارکانی را رعایت کردید و شما با اصرار و با شکلی درست از خدا یگانه استعانت جویید درحالی که آن استعانت محقق نشود مأیوس و ناامید نباشید چرا که اتفاقاً همان عدم تحقق آن خواسته ثمره‌ای مثبت و نعمتی بزرگ است چرا که احتمال دارد آن خواسته موجب آتش زدن دنیا و عقبای ما شود.

اما کماکان باید به این اعتقاد داشته باشیم که تنها راه رهایی از مشکلات دعا و طلب از خدای متعال است چرا کسی جز خدا و اهل بیت نیستند تا بتوانند گره‌های بزرگ و کوچک ما را به راحتی باز کنند در نتیجه ما باید صلاحیت ان دعا را در ذهن و فکر خودمان در نظر بگیریم چرا که اگر ما ارکان را به درستی و به صحت ادا کنیم و در مرحله بعد ان خواسته مشروع و از لحاظ حقیقی به صلاح دید ما باشد شک در تحقق آن نکنید.

در آخر هم سخنی از شهید مطهری ( ره ):

( شهید مطهری می‌فرماید دعا هم هدف است هم وسیله برای رفع نیاز ) این کلام گهربار شهید والا مقام حضرت آیت الله مطهری نمونه‌ای کوچکی از تاثیر شگفتی و نعمت دعاست که هم هدف ساز است هم به غیر از هدف، نیازها، تنش‌ها و مشکلات ما را به راحتی حل می‌کند به دلیل اینکه انسان تا حدی توانایی حل کردن مشکلات خود را دارد و توانایی این را دارد که نقص‌ها و کمبود ها را حل نماید اما بعضی از نقص‌ها و مشکلات تحت هیچ شرایطی به دستان محدود انسان بر طرف نخواهد شد و فقط راه آن دعا و استعانت از اهل بیت و خداوند متعال است.

محمد حسن اعتصام‌نیا

منابع:

۱- قران کریم

۲ - نهج البلاغه

۳ - بیست گفتار شهید مطهری _ انتشارات صدرا _ جلد ۱

۴- بهشت اخلاق _ جلد ۱ _ مهدی نیلی پور _ موسسه حضرت ولی عصر ( عج )

۵ _سخنرانی استاد پناهیان _ تاریخ تحلیلی اسلام _ جلسه سوم _ فاطمیه تهران

۶ _ تفسیر نور _ محسن قرائتی _ جلد ۱۰ _ چاپ پنجم ۱۳۸۴ _ دوره ۱۲ جلدی

۷ _ برگزیده تفسیر نمونه _ ناصر مکارم شیرازی _ جلد ۴ _ چاپ هفتم ۱۳۷۹

۸ _ تفسیر مبین _ ابوالفضل بهرامپور _ تک جلدی _ چاپ ششم ۱۳۹۹

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • کوثر IR ۱۸:۳۲ - ۱۴۰۲/۰۹/۲۲
    1 0
    بسیارعالی ومفید،موفق باشید
    • محمد حسن اعتصام IR ۱۰:۲۷ - ۱۴۰۲/۰۹/۲۳
      0 0
      بسیار متشکرم