فاطمه میری طایفهفرد در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری حوزه با اشاره به این که بی شک هر حکومتی مسئول آموزش افراد جامعه خود در زمینه های مختلف اجتماعی است، اظهار داشت: معمولاً حاکمان بر مبنای باید و نبایدهای اجتماعی، فرهنگی، دینی و متناسب با اقلیم و اقوام جامعه خود، چگونگی آموزش و آموختن را فراهم میکنند، ضمن آن که به هر حال شیوه آموزش نیز در هر کشوری متفاوت و میزان اثرپذیری آن تعالیم نیز در معرض تغییر و تبدیل است.
وی با بیان این که رسانهملی یکی از راههای رسیدن این آموزشها به مخاطب هدف است، افزود: افراد با هر سن و سالی و با هر تفکری پای تلویزیون مینشینند و طبق سلیقه خود، برنامهای را جستجو میکنند. برخی بر این باورند که حضور شبکههای اجتماعی و دسترسی آسان و سریع مردم به اطلاعات در هر لحظه از شبانهروز، از جایگاه تربیتی صداوسیمای ایران فرو کاستهاست. وی همچنین گفت: مشکل دیگر صداوسیما تخریب همهجانبه از سوی منابع خبری بیگانه است؛ تا اندازهای که بخشی از اقشار جامعه را به استفادهنکردن از این ابزار تربیتی مجاب کرده است. بنابراین ابزار تربیتی حکمرانی برای برقراری ارتباط با مردمانش دچار تزلزل میشود.
میری ادامه داد: دراینباره باید گفت که صداوسیما یکی از مؤثرترین راهها برای همسازی همه اقشار جامعه در ابعاد گوناگون تربیت است. این مناقشه که صداوسیما کاربرد خود را از دست داده نیز اشتباه محاسباتی است.
وی همچنین تأکید کرد: مسئولان فرهنگی این مجموعه بیشتر از هر نهاد و سازمان دیگر، وظیفه تربیتی اقشار جامعه را بر عهدهدارند. دهه شصت و آغاز دهه هفتاد، کلیپهای انگیزشی و تربیتی و تعلیمی فراوانی وجود داشت که اثرگذاری آن بعید به نظر میرسید؛ اما ماندگاری آنان در لابهلای خاطرات جامعه تا سالیان سال، گویای چیز دیگری است.
وی اضافه کرد: کلیپهای مثبت و منفی گستردهای که بهصورت یک الگو و بدون در نظر گرفتن آنها به مثابه الگو در جامعه رواج مییافتند و قابلیت تغییر نمودارهای آماری را داشتند. از جمله این تولیدات میشود به چند نمونه اکتفا کرد: ترغیب به کنترل نسل، مصرف درست بنزین، اهمیت شیر مادر، نوع برخورد مردم با هم، نهضت سوادآموزی، جلوگیری از اسراف، مصرف روزانه شیر، احترام به والدین، اهمیت نام خلیجفارس، مصرفگرایی، تجمل، کاستن از نقش پدرانه در خانواده و بسیاری از مسائل جاری مردم.
این پژوهشگر حوزوی همچنین بیان داشت: اینها نشانمیدهد که حکمرانی تربیتی تلویزیون در درازمدت علاوه بر الگودهی مثبت به آثار مخرب هم میانجامد. اکنون صداوسیما باید به نیازهای آموزشی مردم بیشتر اهمیت بدهد و به کمترینها اکتفا نکند. این نیاز در رخداد اربعین بیشتر از هر زمانی حس میشد. آموزشهایی مانند شناخت فرهنگی و اجتماعی کشور عراق و آموزش جزئیات سفر؛ اما به موضوعاتی روبنایی بسنده شد و تمدن اسلامی برخاسته از این همگرایی نمود کمرنگی داشت.
وی افزود: صداوسیما درباره مسائل سیاسی نیز میتواند در نقش یک واکسن عمل کند و مردم را به خودآگاهی از دوست و دشمن برساند تا در روز حادثه دچار شک و تزلزل نشوند. اگر به تصور یا انگاره ندیدن رسانهملی نیز نظری بیندازیم از این گفته و نکته نباید گذشت که آنچه در ذهن افراد امری گریزناپذیر و انکارنشدنی تصور میشود، حاصل ریزموضوعات فراوانی است که کمکم در ذهن، نفوذ کرده است. گزارههای خوب یا بد و درست یا نادرستی که از هر جایی ممکن است در فکر و ذهن افراد ورود کنند.
وی گفت: صداوسیما در سَمتدهی این ریزموضوعات ثمربخشترین سازمان است. چیزی که یکروزه دوروزه یا یکساله پدید نمیآید؛ بلکه به صبوری و مطالعه همهجانبه برای پیشبرد اهداف تربیتی کشور نیاز دارد. این بردباری و تلاش به تفکری مانا و نامیرا میرسد. این تلاش هرچه الهیتر باشد در عملکرد افراد جامعه نمود بیشتری خواهد داشت.
وی در خاتمه ابراز داشت: حرکت برای «تحقق تمدن اسلامی در قالب حکمرانی تربیتی» کاری پیامبرگونه است که رسانهملی نظام جمهوری اسلامی ظرفیت بیاندازه و نامحدودی برای این رسالت مهم و تاریخساز دارد.