به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین محمد جعفر طبسی در مطلبی با عنوان «گوهرهای معرفت در حدیث مُناشَدَه از منابع اهل سنت» اینگونه نوشته است:
سیزدهم ماه رجب سالروز ولادت با سعادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام است. مرحوم شیخ مفید متوفی ۴۱۳ ولادت آن حضرت را در روز جمعه سیزدهم ماه رجب در کعبه معظمه سال ۳۰ از عام الفیل ذکر کرده و میگوید: قبل از علی کسی در کعبه متولد نشده و بعد از علی نیز کسی در کعبه متولد نخواهد شد و این به خاطر تکریم و بزرگداشت او است. (الارشاد جلد ۱ صفحه ۵)
بدین مناسبت بر آن شدیم به یکی از احادیث معروف که در منابع فریقین ثبت شده بپردازیم. مُناشَدَه از واژه نشد به معنی پرسیدن است. ابن منظور افریقی متوفای ۷۱۱ در کتاب لسان اللسان جلد ۲ صفحه ۶۱۶ در تفسیر این کلمه میگوید: یعنی طرف مقابل را به خدا سوگند دادن. هنگامی که خلیفه دوم در آستانه مرگ قرار گرفت شش نفر را برای تعیین خلیفه و جانشین تعیین کرد که یکی از آن افراد علی علیه السلام بود.
بیان خوارزمی
خوارزمی حنفی مذهب متوفی ۵۶۸ در کتاب المناقب صفحه ۱۳ با سندی از صحابی رسول خدا جابر بن عبدالله انصاری نقل کرده که گفت: «کُنْتُ عَلَی اَلْبَابِ یَوْمَ اَلشُّورَی فَارْتَفَعَتِ اَلْأَصْوَاتُ بَیْنَهُمْ فَسَمِعْتُ عَلِیّاً عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَقُولُ بَایَعَ اَلنَّاسُ أَبَا بَکْرٍ وَ أَنَا وَ اَللَّهِ أَوْلَی بِالْأَمْرِ مِنْهُ وَ أَحَقُّ بِهِ مِنْهُ فَسَمِعْتُ وَ أَطَعْتُ مَخَافَةَ أَنْ یَرْجِعَ اَلْقَوْمُ کُفَّاراً وَ یَضْرِبَ بَعْضُهُمْ رِقَابَ بَعْضٍ بِالسَّیْفِ ثُمَّ بَایَعَ أَبُو بَکْرٍ لِعُمَرَ وَ أَنَا أَوْلَی بِالْأَمْرِ مِنْهُ فَسَمِعْتُ وَ أَطَعْتُ مَخَافَةَ أَنْ یَرْجِعَ اَلنَّاسُ کُفَّاراً ثُمَّ أَنْتُمْ تُرِیدُونَ أَنْ تُبَایِعُوا عُثْمَانَ إِذَنْ لاَ أَسْمَعُ وَ لاَ أُطِیعُ أنَّ عُمَرَ جَعَلَنِی فِی خَمْسَةِ نَفَرٍ أَنَا سَادِسُهُمْ لأیم الله لاَ یَعْرِفُ لِی فَضْلاً فِی اَلصَّلاَحِ وَ لاَ یَعْرِفُونَهُ لِی کَأَنَّمَا نَحْنُ فِیهِ شَرَعٌ سَوَاءٌ»
ترجمه: در روز شورا من در کنار درب آن خانه (محل شورای شش نفره) بودم، سر و صداها بین آنها بلند شد، شنیدم که علی علیه السلام میفرمود: مردم با ابوبکر بیعت کردند در حالیکه به خدا قسم من از او سزاوارتر بودم و حق با من بود، اما در عین حال رضایت دادم و اطاعت کردم که مبادا مردم کافر شوند و گردن یکدیگر را با شمشیر بزنند، سپس ابو بکر برای عمر بیعت گرفت درحالیکه من سزاوارتر بودم، ولی باز هم رضایت دادم و اطاعت کردم که مبادا مردم کافر شوند و امروز شما میخواهید با عثمان بیعت کنید اما من رضایت نمیدهم و نمیپذیرم که عمر مرا در مقابل پنج نفر قرار دهد که ششم آنها باشم (نمیپذیرم که مرا در ردیف خود و دیگران قرار دهد)، به خدا سوگند که او برتری من در صلاحیت (برای ولایت) را به رسمیت نمیشناسد و آنها نیز همین طور هستند و گویا که همه ما باهم مساوی هستیم (یعنی قطعا من با سایرین مساوی نیستم)
این حدیث شریف را بزرگان از اهل سنت نقل کردند که نام برخی از آنها را میبرم: ۱. ابن عقده ۲. نصر بن مزاحم ۳. ابن مردویه اصفهانی ۴. سعد بن عبدالله مروزی ۵. ابو الطفیل ۶. ابن طارق ۷. حکیم بن مسکین ۸. سلیمان بن ابراهیم اصفهانی ۹. سعد بن عبیدالله همدانی ۱۰. عبدالرزاق صنعانی ۱۱. حسن بن احمد حداد ۱۲. محمد بن علی بغدادی ۱۳. دار قطنی و دهها نفر دیگر.
ما این حدیث را از کتاب مناقب ابن مغازلی شافعی مذهب متوفی ۴۸۳ با سندی که متصل میشود به صحابی بزرگ رسول خدا عامر بن وائله مورد بررسی قرار میدهیم.
عامر میگوید: من در روز شورا در منزل بودم و شنیدم علی علیه السلام میگوید: طوری بر آنها احتجاج میکنم که عربی و عجمی آنها نتواند آن را تغییر دهد. حضرت در این احتجاج و گفتگو به ۲۷ محور از زندگی پرافتخار خود اشاره کرد که همه این محورها منحصر به فرد اوست و احدی در آن شریک نیست و تمام این محورهای مورد احتجاج ریشه در عمدهترین منابع اهل سنت دارد.
۱. سبقت در توحید الهی
حضرت فرمود: آیا میان شما کسی هست که قبل از من خدا را پرستش کرده باشد؟ همگی اعتراف کردند و گفتند. نه.احمد بن حنبل متوفای ۲۴۱ پیشوای اهل حدیث در کتاب فضائل الصحابه صفحه ۲۳۳ با سندی از زید بن ارقم نقل کرده که اول کسی که با رسول خدا نماز گزارد، علی بن ابیطالب بود. ابن عساکر دمشقی شافعی مذهب متوفای ۵۷۱ در کتاب تاریخ دمشق جلد ۴۵ صفحه ۲۵ از حبّه عرنی نقل کرده که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: خدایا بندهای برای تو از میان این امت پیش از خودم نمیشناسم مگر رسول خدا و حضرت این جمله را سه بار تکرار کرد؛ سپس گفت: قبل از اینکه احدی نماز بگزارد من نماز خواندم.
۲. افتخار به برادری همچون جعفر طیار
یکی از شهدای صدر اسلام، جعفر طیار علیه السلام است که در جنگ موته به شهادت رسید. حضرت در این احتجاج به او افتخار میکند و میگوید: شما را به خدا سوگند میدهم آیا میان شما برادری مانند برادر من جعفر طیار که در بهشت است و همراه فرشتگان میباشد وجود دارد؟ همگی گفتند: نه.
۳. افتخار به عمویی همچون حمزه سید الشهداء
حضرت فرمود: آیا میان شما کسی مانند من عمویی چون حمزه شیر خدا و شیر پیامبر سید الشهداء دارد؟ گفتند: نه.
۴. افتخار به همسری چون فاطمه زهرا سلام الله علیها
فرمود: شما را به خدا سوگند آیا میان شما کسی وجود دارد که همسری همچون فاطمه دختر رسول خدا و بزرگ زنان اهل بهشت داشته باشد؟ گفتند: نه.
۵. افتخار به امام حسن و امام حسین علیهما السلام
فرمود: شما را به خدا سوگند میدهم آیا در میان شما کسی هست که دو نوه رسول خدا مثل فرزندان من حسن و حسین که آقای جوانان اهل بهشت هستند داشته باشد؟ گفتند: نه.
۶. احتجاج به حدیث غدیر خم
حضرت فرمود: شما را به خدا سوگند میدهم آیا کسی در میان شما هست که رسول خدا در مورد او گفته باشد هر کس من ولیّ او هستم پس علی مولای اوست؟ گفتند: نه. این بیان رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز غدیر خم از متواترات است. ذهبی درباره این حدیث کتابی به نام «طرق من کنت مولاه» نوشته و خودش میگوید: من یقین دارم که رسول خدا این حدیث را فرموده است و یا گفته که این حدیث بدون شک ثابت است. (سیر اعلام النبلاء جلد ۵ صفحه ۴۱۵ و جلد ۸ صفحه ۳۳۵)
۷. محبوبترین خلق خدا
حضرت در روز شورا خطاب به حاضرین فرمود: شما را به خدا سوگند میدهم آیا در میان شما کسی هست که رسول خدا به او اینچنین فرموده باشد که خدایا محبوبترین خلق خودت و محبوبترین شخص نزد من و کسی که بیشترین حب و دوستی به خودت دارد را به من برسان تا از این پرنده بریان شده تناول کند؟ پس من نزد حضرت رفتم و از آن تناول کردم. گفتند: خیر. حدیث طیر مشوی یکی از احادیث صحیح و متواتر است که احمد بن حنبل متوفی ۲۴۱ در کتاب فضائل الصحابه صفحه ۲۱۳ به آن اشاره کرده است و حاکم نیشابوری شافعی مذهب میگوید: حدیث طیر صحیح است و بخاری و مسلم باید آن را در صحیح خود ذکر میکردند چون روات آن ثقه هستند. (تذکرة الخواص صفحه ۴۴ و کفایة الطالب صفحه ۱۴۷)
۸. محبوبتر از همه نزد خدا و پیامبر صلی الله علیه وآله
رسول خدا در خیبر وقتی پرچم را به دست با کفایت امیرالمؤمنین علیه السلام داد فرمود: پرچم را به دست مردی خواهم داد که خدا را دوست دارد؛ همچنین رسول خدا و خدا او را دوست دارند. حضرت در روز شورا به این روایت بر دیگران احتجاج فرمود و همه اعتراف کردند که رسول خدا این کلمات را برای کسی جز علی بیان نفرموده است. حدیث را احمد بن حنبل در فضائل الصحابه صفحه ۲۲۱ ذکر کرده است.
۹. سلام سه هزار فرشته در یک ساعت
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: آیا در میان شما کسی هست که در یک ساعت سه هزار فرشته بر او سلام کند که در میان آنها جبرئیل و میکائیل و اسرافیل است؟ زمانی که من برای رسول خدا آب آوردم آیا کسی غیر از من مشمول این فرمایش رسول خدا شده است؟ گفتند: نه. جریان مربوط به شب بدر است که رسول خدا صلی الله علیه وآله به صحابه فرمود: چه کسی برای ما آب میآورد؟ حضرت مشکی برداشت و به چاهی آمد که خیلی عمیق بود در آن وارد شد و آب برای حضرت تهیه کرد. احمد بن حنبل در کتاب فضائل الصحابه صفحه ۲۳۵ به این حدیث اشاره کرده است.
۱۰. برگشت آفتاب
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: آیا کسی غیر از من سراغ دارید که آفتاب برای او برگشت تا نماز عصرش را در وقت به جا آورد؟ همگی گفتند: نه.
۱۱. حدیث ثقلین
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: آیا کسی را سراغ دارید که رسول خدا درباره او فرمود من دو چیز گرانبها را در میان شما قرار میدهم کتاب خدا و عترتم را مادامی که به این دو تمسک کنید هرگز گمراه نخواهید شد و این دو از یکدیگر جدا نمیشوند تا اینکه بر من در کنار حوض وارد شوند. این بیان حضرت اشاره به حدیثی متواتر و صحیح است که احمد بن حنبل در فضائل الصحابه صفحه ۲۱۷ به آن اشاره کرده است.
۱۲. نزول آیه تطهیر
آیا کسی غیر از من را سراغ دارید که آیه تطهیر «إنما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» درباره او نازل شده باشد؟ همگی گفتند: نه.
۱۳. خوابیدن در بستر پیامبر
شما را به خدا سوگند آیا کسی غیر از من را سراغ دارید که جانش را فدای رسول خدا کرد و در بستر او خوابید؟ جریان لیلة المبیت از متواترات تاریخ رسالت و نبوت است که مشرکین مکه تصمیم داشتند آن حضرت را به قتل برسانند. تنها کسی که افتخار داشت در بستر آن حضرت بخوابد تا جان پیامبر را از قتل حتمی نجات بخشد امیرالمؤمنین علی علیه السلام بود. سپس آیه «و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رؤوف بالعباد» نازل شد.
۱۴. بسته شدن همه أبواب الّا باب علی
آیا میدانید رسول خدا صلی الله علیه و آله دستور داد همه درها که به مسجد باز میشود بسته شود مگر در خانه علی و شما درباره این کار پیامبر اعتراض کردید و حضرت فرمود من این کار را از پیش خود انجام ندادم بلکه خداوند دستور داد آن را انجام دادم. احمد بن حنبل این روایت را در کتاب فضائل الصحابه صفحه ۲۱۲ و صفحه ۲۱۵ نقل کرده است.
این تنها چهارده مورد از موارد حدیث مناشده بود که همه آنها ریشه در منابع معتبر و دست اول اهل سنت دارد.
با توجه به این میبینیم عدهای از طرفداران مکتب خلفا و سقیفه بنی ساعده سعی در بیاعتبار جلوه دادن این حدیث دارند؛ از قبیل بخاری و یا ذهبی (میزان الاعتدال جلد ۱ صفحه ۴۴۲) و یا امثال عقیلی که میگوید: این حدیث اصل و ریشهای ندارد. باید دانست که هیچ کدام از این مدعیان، دلیل و وجهی برای این ادعای باطلشان بیان نمیکنند و علت اصلی چنین ادعاهایی نزد ما کاملاً واضح و روشن است. حدیث مناشده دلالت تام بر اعلمیت و افضلیت امیرالمؤمنین علیه السلام نسبت به خلفا دارد و این حقیقتی است که قبول آن برای آنها دشوار است.
نظر شما