سه‌شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۳ |۱۷ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 19, 2024
آیت الله حائری شیرازی

حوزه/ شرّ، تهدید نیست، بلکه فرصت است. شرّی که به من می رسد برای این است که من خودم را جمع و جور کنم و از خواب غفلت بیدار بشوم.

به گزارش خبرگزاری حوزه، مرحوم آیت الله حائری شیرازی در یکی از سخنان خود به تفسیر فرازی از دعای ماه رجب پرداختند که شرح آن بدین گونه است:

معنای «آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ» در دعای رجبیه چیست؟

در سوره بقره می فرماید [ما شما را به امور مختلفی امتحان می کنیم]: «ولَنَبْلُوَنَّکُم بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ». چرا؟ چون می خواهیم شما را بیدار کنیم. بعد می گوید: این تهدید نیست، این فرصت است: «وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ» یعنی به چشم تهدید به این نگاه نکن. به چشم یک فرصت به آن نگاه کن.

شما در دعای ماه رجب هم عین همین را دیده‌اید. در دعای رجبیه اینطور می گوییم: «یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ». نقل کرده اند از یکی از بزرگان که در مورد قسمت دوم این فراز فرموده‌اند: چطور می‌توانیم بگوییم «آمن سخطه»؟ گویا این ثقیل بوده برای ایشان. چون قرآن می فرماید که: «أَفَأَمِنُوا مَکْرَ اللَّهِ فَلَا یَأْمَنُ مَکْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ». [وقتی قرآن اینطور می فرماید]، چه طور انسان «آمن سخطه» باشد؟ ایمن از سخط خدا باشد؟ ایشان گفته‌اند که این جمله، اِخباری نیست. ظاهر آن، اِخبار است اما باطن آن اِنشاء است. یعنی: «خدایا من را ایمن از سخط خود قرار بده».

ایشان بزرگ هستند و بزرگوار. اما نه، معنای این فراز از دعا، این نیست. معنی آن این است که: «وقتی که شرّی به من می رسد، نشانۀ این نیست که تو از من بَدَت آمده و مورد سخط تو هستم. من ایمن هستم از اینکه شرّی که به من می رسد، از روی سخط تو باشد».

این فراز از دعا، ناظر به این آیۀ سوره فجر است: «فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ . وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ . کَلَّا ...»: یعنی این طور نیست که [وقتی شری به من می رسد معنایش] «اَهانن» باشد. لذا به همین جهت است که می‌گوید: «و آمن سخطه عند کل شر». یعنی شرّ، تهدید نیست، بلکه فرصت است. شرّی که به من می رسد برای این است که من خودم را جمع و جور کنم و از خواب غفلت بیدار بشوم. چیزهایی که ظاهرش شرّ است، اینطور نیست که خدا به انسان غضب کرده و به این شرّ مبتلا شده.

خدا، دکتر من است. می خواهد مداوایم کند. دکتر که سخط ندارد به مریضش! دکتر هر کار که بکند، اگر از مریض بپرسی نظرت درباره دکتر چیست، می گوید: «آمن سخطه عند کل شر». اگر قلبم را در بیاورد، اگر استخوان ترقوه ام را ارّه کند و قلبم را از وسط سینه بیرون بیاورد، باز می گویم: «آمن سخطه عند کل شر». چون می‌خواهد رگ قلبم را باز کند. می‌خواهد مداوایم کند. این حسن ظن به خداست.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha