به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، سمیه حاجی اسماعیلی، عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زنان و خانواده در چهارمین ویژه برنامه «شبهات حجاب» با موضوع سیاست گذاری فرهنگی اجتماعی حجاب که از سوی رادیو پاسخ وابسته به مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه های علمیه تولید و پخش شد، اظهار کرد: یکی از دغدغه های جدی و مهم متولیان سیاست گذاری فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی موضوع حجاب و پوشش بوده و بسیاری از خط مشی ها و سیاست های مرتبط با حجاب موفقیت لازم را کسب نکرده است.
وی با بیان اینکه حجاب نقش نمادین و تأثیر زیادی در ارزیابی میزان موفیقت نظام اسلامی در نهادینه کردن ارزش های دینی دارد، گفت: این موضوع باعث شده که امر سیاست گذاری حجاب به مسأله ای بسیار مهم تبدیل شود.
این پژوهشگر گروه مطالعات اجتماعی پژوهشکده زن و خانواده افزود: برای ورود به این بحث مرور تاریخی بر تحولات مسأله حجاب چه در بعد اقدامات حاکمیتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون و چه در بعد تحولات عینی که در حوزه حجاب رخ داده می تواند ما را در درک بهتر موضوع کمک کند. پس از فهم ضرورت و اهمیت حجاب لازم است ببینیم حکومت اسلامی چگونه باید در امر حجاب مداخله کند و بعد از آن یک سری بایسته ها و ضرورت هایی که حکومت اسلامی باید در سیاست گذاری حجاب به آن ها توجه کند را مورد توجه قرار داد. در مرحله آخر نیز می بایست راهکارهای خرد مدیریت حجاب که لزوماً مربوط به دولت و حکومت نمی شود را باید مورد تفقد قرار داد.
وی در ادامه به مرور تاریخی تحولات حجاب در ایران پرداخت و اظهار کرد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی اولین موضوعی که نگرانی رهبران جمهوری اسلامی را به خود معطوف کرد و در کانون توجهات رهبران انقلاب قرار گرفت، موضوع حجاب و اختلاط زن و مرد در محیط های آموزشی و کاری بود.
پژوهشگر حوزوی گفت: مرحوم حضرت امام(ره) در همان ابتدای پیروزی انقلاب در مناسبت های مختلف به این مسأله تأکید می کردند که زنان باید با حجاب اسلامی بیرون بیایند و باید وضع خود را عوض کنند؛ این امر نشان می دهد انقلاب اسلامی در ابتدا با حضور و مشارکت زنان در عرصه های اجتماعی مشکلی نداشت ولی برای این که بتواند این امر را برای زنان تسهیل کند تأکید می کرد که باید حتماً حجاب اسلامی را رعایت کنند.
حاجی اسماعیلی گفت: همین طور که جلو آمدیم اهمیت حجاب در مصوباتی که به تصویب می رسد بیشتر مشاهده می شود؛ به گونه ای که در تیرماه ۵۹ مصوبه ای را دولت به تصویب رساند که خانم ها بدون پوشش حق ورود به ادارات را ندارند و بعد از آن اقدامات قانونی صورت گرفت و دادستان کل انقلاب هشدار داد که اگر افرادی بدون پوشش ظاهر شوند با آن ها برخورد می شود.
وی افزود: همان ابتدا مخالفتهای خیلی گسترده و زیادی با بحث الزام حجاب صورت نگرفت؛ البته مخالفت هایی که در خارج از کشور توسط فمینیستها و زنان فعال رهبری می شد وجود داشت ولی آن اعتراضات و مخالفت ها راه به جایی نبرد و جمهوری اسلامی توانست الزام به حجاب را نهادینه کند و قاطبه جامعه با این بحث همراهی کرد.
این پژوهشگر حوزوی با بیان اینکه از سال ۵۹ هرچه جلوتر میآییم می بینیم که این مسأله ادامه داشته است، گفت: در سال ۶۰ در بند ۵ ماده ۱۸ قانون بازسازی نیروی انسانی مؤسسات دولتی و وزارت خانه های وابسته به دولت بدحجابی تخلف شناخته شد و اماکن، فروشگاهها و مراکز عمومی موظف شدند که در راستای پاکسازی و اسلامی سازی محیط جامعه، اعلام کنند از پذیرفتن افرادی که حجاب اسلامی را رعایت نمیکنند، معذور هستیم. همین طور در سال ۶۲ مجلس به مسئله حجاب ورود پیدا کرد و در تبصره ماده ۱۰۲ قانون تعزیرات مصوبه ای را تصویب کرد که زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر حاضر می شوند مجازات تعزیر برایشان در نظر گرفته شد. زنانی که این کار را انجام میدادند به ۷۴ ضربه شلاق محکوم می شدند.
حاجی اسماعیلی ادامه داد: ما برای این که مسأله امروز را بهتر متوجه شویم نگاه تاریخی، بهترین راه است تا ببینیم دولت چه اقداماتی را انجام داده است و اگر در مواردی موفقیت کسب کرده چرا موفق بوده؛ همچنین در مواردی که با شکست مواجه شده و توفیقی پیدا نکرده به چه دلیلی بوده است.
وی با بیان اینکه به تدریج در مراکز آموزش عالی و دانشگاه ها هم مصوباتی تصویب شده و عدم رعایت حجاب تخلف شناخته شد افزود: پس از اینکه عدم رعایت حجاب تخلف تعیین شد؛ در نتیجه مجازات هایی برای افرادی که حجاب را رعایت نمی کردند در نظر گرفته شد. دولت سال ۱۳۶۵سراغ فروشنده ها و تولید کنندگان لباس رفت و برای آن ها هم محدودیت هایی را وضع کرد و برای افرادی که تخلف کرده و مبادرت به امور خلاف شرع و عفت عمومی می کردند مجازات هایی را در نظر گرفت.
چرا مسئله حجاب در کانون توجه رهبران انقلاب اسلامی قرار گرفت؟
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زنان و خانواده در پاسخ به این سؤال که چرا از بین ده ها مسأله مهم، مسأله حجاب در کانون توجه رهبران انقلاب قرار گرفت و چرا مقاومت چندانی در برابر این اقدامات دولت صورت نگرفت و قاطبه مردم الزام حجاب را پذیرفتند، گفت: اولاً اقداماتی که صورت گرفت اقدامات گسترده ای نبوده و حتی شائبه سیاسی هم داشت. اقداماتی نبود که جدی باشد و دولت را در نهادینه کردن حجاب با مشکل خاصی مواجه کند.
وی افزود: در واقع کشف حجاب در ایران حاصل یک روند انتخابگرانه از طرف زنان نبود و زنان با میل و انتخاب خود بی حجابی را اختیار نکرده بودند؛ بلکه حاصل سرنیزه دولت پهلوی بود که باعث شد واکنش عموم جامعه را در پی داشته باشد و به خاطر همین وقتی انقلاب اسلامی ایران اوج گرفت به طور طبیعی سیاست های پهلوی و به ویژه سیاست هایش در مورد حجاب که وجه علنی و نمایان سیاست هایی بود که انجام داده بود در نقطه دید قرار گرفت. این پژوهشگر حوزوی ادامه داد: قبل از این که رهبران جمهوری اسلامی مطالبه ای از مردم داشته باشند مردم خودشان در مورد حجاب مطالبه داشتند. جامعه باید جامعه اسلامی باشد و حجاب شرعی رعایت شود؛ به خاطر همین، رهنمودهای حضرت امام در سال های اول انقلاب در راستای مطالبهای بود که قبلاً توسط مردم شکل گرفته بود.
تبدیل بی حجابی به نماد مخالفت با دین توسط رضاخان
حاجی اسماعیلی ادامه داد: سیاستهای پهلوی باعث شده بود که حجاب در نقطه مقابل با مذهب قرار بگیرد و رضاخان بود که بی حجابی را به نماد مخالفت با مذهب و دین تبدیل کرد؛ امروز هم وجه نمادین حجاب که اهمیت دارد از جهت ورود حجاب به گفتمان ضد سلطنت بود. این مهمترین و موجهترین دلیل برای این است که چرا در برابر الزام حجاب مقاومتی شکل نگرفت؛ زیرا حجاب و کنترل خودنمایی زنان به یکی از شاخصهای تقابل با امپریالیسم و غرب تبدیل شده بود و به خاطر همین سبب شد که حاکمان جمهوری اسلامی بدون پرداختن هزینه خاصی با کمترین هزینه در حوزه قانونگذاری در امر حجاب وارد شوند. همچنین قاطبه افراد جامعه با سیاستهایی که توسط دولت اتخاذ میشد همراهی کنند.
وی با اشاره به اینکه مسأله حجاب از دهه دوم تا چهارم انقلاب مسیر دیگری را در پیش گرفت، افزود: در اوایل همه شرایط دست به دست هم داده بود تا به تثبیت گفتمان انقلاب اسلامی کمک کند، گزارههای قبل از پیروزی انقلاب را به چالش کشیده و گزارهها نوین و جدیدی را جایگزین کند، اما بعد از پایان جنگ تحمیلی چهره کشور دگرگون شد و زنان ورود گسترده ای به عرصه ی عمومی پیدا کردند و برای اشتغال و تحصیل با سیل عظیمی از ورود زنان مواجه شدیم. همچنین با تحولات پوشش و حجاب مواجه شدیم و بحث حجاب از حالت اولیهاش که سفتوسخت رعایت میشد فاصله گرفت و با تنوع رنگ مواجه شدیم. سپس بحث مانتو مطرح شد که نشان میداد دگرگونیهای اجتماعی عظیمی در حال اتفاق افتادن است که نمودش در حجاب بود.
این پژوهشگر حوزوی با بیان اینکه حجاب موضوعی نبود که قوانین رسمی کشور نسبت به آن تسامح داشته باشد و همواره برای دولت مهم بوده است، گفت: اگرچه که در قانون گذاری انعطافهایی در دورههای مختلف مشاهده میکنیم؛ در سال ۶۵ همچنان بی حجابی در زمره تخلفات بود و در خرداد ۷۵ به بعد یک مقدار قانون تعزیر بد حجابی تعدیل شد و به جزای نقدی تبدیل شد.
وی با اشاره به اینکه در دهه دوم انقلاب جامعه دچار دو نزاع و کشمکش شد، اظهار کرد: نزاع اول مربوط به نزاع جامعه با حاکمیت بود زیرا یک فاصله بین ارزش های حاکمیت و ارزش هایی که جامعه جدید و اقتضائات روز داشتند ایجاد شده بود. نزاع دوم نزاع بین جناحهای درون حاکمیت بود و بدنه حاکمیت دو شقه شده و نسب به بحث حجاب یک دست نبود در نتیجه رقابت های جناحی به وجود آمد.
حاجی اسماعیلی گفت: با روی کار آمدن دولت اصلاحات فضای جامعه بازتر شد؛ بیشتر سیاست ضرورت همدلی با جوانان در پیش گرفته شد. روشهای سخت گیرانه به نقد کشیده شده و گفتند ما رویه دیگری برای کنترل حجاب در نظر داریم. از همان جا بحث الزام حجاب به موضوع منازعه و درگیری افراد در داخل تبدیل شد.
وی افزود: در شقاقی که بین حاکمیت ایجاد شده بود اگرچه دولت سیاستهای سهلگیرانهای را نسبت به حجاب اتخاذ میکرد ولی افراد ارزشی بودند که بحث حجاب برایشان حساسیت ویژه ای داشت و یک سری مصوباتی را تصویب میکردند. مثلاً در سال ۷۶ شورای عالی انقلاب فرهنگی اصول و مبانی و روشهای اجرایی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب را تصویب کرد و سه سال بعد در سال ۷۹ سیاست های مقابله با تهاجم فرهنگی را تصویب کرد و در همان سال وزیر آموزش و پرورش پوشش خاص مانتو، شلوارت، مقنعه و چادر را برای مدارس تعیین کرد. تا سال ۸۴ که راهبردهای گسترش حجاب و عفاف از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شد. در سال ۸۵ قانون ساماندهی مد و لباس تأسیس شد و همینطور این داستان تا به امروز ادامه دارد.
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زنان و خانواده با بیان اینکه در دولت هشتم فعالیت گشت ارشاد کمتر شده بود، گفت: بعد از روی کار آمدن دولت نهم باز موضوع حجاب مطرح شد و بحث تفکیک جنسیتی راه افتاد. یک مقدار سخت گیری ها زنده شد و باز دوباره در دولت بعدی گفتمان ماقبل دولت نهم و دهم دوباره بازتولید شد و این داستان تا به امروز همچنان ادامه دارد.
ورود دولت در مسئله حجاب؛ آری یا خیر؟
وی در مورد اینکه چرا حجاب بحث مهمی است و اینکه آیا دولت باید در بحث حجاب دخالت کند یا نه، ابراز کرد: در مورد اهمیت و ضرورت حجاب هیچ تردیدی وجود ندارد که حجاب نقش نمادین دارد و بُعد شعائری اش خیلی دارای اهمیت است؛ ممکن است این حرف را بشنویم که حساسیت دولت و حکومت روی بحث حجاب مبالغه آمیز است و این همه مسأله مهمتر از حجاب وجود دارد دولت باید به آنها بپردازد. اما اگر ما وجه نمادین و شعائری حجاب را در نظر بگیریم مسأله اینچنین نیست و ظاهر افراد اولین چیزی است که مورد ارزیابی و خوانش قرار میگیرد؛ حجاب پایگاه دینی فرد را نشان میدهد و نماد هویت دینی، معرف سبک زندگی، جهان بینی و نوع نگرش فرد است و اولین چیزی که در ارزیابی میزان حاکمیت اسلامی مورد قضاوت قرار میگیرد پوشش زنان و مردان جامعه است.
حاجی اسماعیلی وجه دیگر اهمیت حجاب را دلالتها و پیامدهای اجتماعی حجاب و تأثیری که بر رفتار و کنش دیگران میگذارد دانست و گفت: اگر جامعه، جامعه ای سالم باشد و افراد رفتار عفیفانه داشته باشند دیگران تشویق میشوند که رفتار عفیفانه در پیش گیرند. ولی اگر یک جامعه به سمت بی عفتی حرکت کند باعث میشود که دیگران هم دچار این موضوع شوند.
وی با بیان اینکه پس از انقلاب اسلامی بی حجابی با جریانهای انحرافی، ضد انقلاب و منتقد اسلام گره خورد، افزود: حجاب به بحثی تبدیل شد که به تدریج انقلابی گری و مبارزه با امپریالیسم فرهنگی و سیاسی در عرصه بین الملل گره خورده و کم کم حجاب به نماد زن مسلمان انقلابی و در مقابل بدپوششی یا برهنگی به نماد مقاومت در برابر جریان حاکم تبدیل شد.
کوتاه آمدن حاکمیت در موضوع حجاب به منزله تبدیل جامعه به جامعه ای سکولار است
این پژوهشگر حوزوی دیدگاهی که قائل به این است که حاکمیت اگر از موضوع حجاب کوتاه بیاید میتواند قدرتش را صرف امور مهمتری کند را نادرست دانست و گفت: الان موضوع، مسئله حجاب نیست بلکه اهمیت بحث حجاب از باب بدنمندی زن و تسلط بر بدن مطرح است و اگر حاکمیت از موضع حجاب کوتاه بیاید باید به طور کلی از حوزه بدن خود را کنار بکشد؛ اگر از این عرصه کوتاه بیاید این کوتاه آمدن به سرعت به عرصههای دیگر سرایت میکند و در نهایت جامعه تبدیل به جامعه ای سکولار میشود که دولت هیچ وظیفه ای جز ایجاد نظم اجتماعی و رسیدگی به امورات رفاهی مردم ندارد.
وی با تأکید بر اینکه دولت و حکومت در بحث حجاب مسئول است و باید مداخله کند، افزود: تردیدی وجود ندارد که حکومت اسلامی در قبال تحقق آرمانهای دینی از جمله حجاب مسئول است بنابراین با توجه به این که دولت ها در سال های گذشته تجربه موفقی در بحث حجاب نداشتهاند صحبت بر سر نحوه و مکانیزم های دخالت دولت است که بحث مهمی است.
ضعف قانون گرایی در کشور در گسترش بیحجابی مؤثر است
حاجی اسماعیلی اظهار کرد: اگر بخواهیم نسبت به عملکرد دولت ها در بحث حجاب آسیب شناسی کنیم، اولین بحثی که مطرح میشود عدم وجود دغدغه نسبت به مصوبات نهادهای قانونی است؛ وقتی ما مواضع انتخاباتی رؤسای جمهور را در دورانی که متصدی قوه مجریه بودند مورد بررسی قرار میدهیم مواضع شان نشان میدهد که برخی رؤسای جمهور نه تنها دغدغه ای نسبت به اجرای مصوبات نهادهای قانونی کشور نداشتند؛ بلکه گاهی به نقد قوانین کشور اقدام میکردند و میگفتند ما این قانون را قبول نداریم؛ لذا این مسأله نشان دهنده ضعف فرهنگ قانونگرایی در کشور است و این امر را بازنمایی میکند که میشود در برابر قوانین کشور مطیع نبود و آنها را به چالش کشید و این موضوع خود را در عدم رعایت قوانین مربوط به حجاب نشان داده است.
کار فرهنگی در مسئله حجاب در کشور جدی گرفته نشده است
وی مسأله بعدی را جدی نگرفتن مسأله فرهنگ در کشور دانست و گفت: بحثی که در مورد تحولات قانون حجاب مطرح کردیم، نشان میدهد که آنچه در بحث حجاب غالب بوده برخوردهای انتظامی و قهری بوده؛ درحالیکه چیزی که بیش از برخوردهای قهری میتواند جوابگو باشد مسأله فرهنگ است و کار فرهنگی بیشتر از قانون و قوه قهریه در بحث حجاب جواب میدهد.
برای موفقیت در حل مسأله حجاب به اجماع گفتمانی در حاکمیت نیاز داریم
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زنان و خانواده افزود: نکته دیگر که در بحث آسیب شناسی مداخله حکومت در مسأله حجاب مهم است عدم وجود اجماع گفتمانی در مورد مسأله حجاب است؛ به طور کلی آسیبهای اجتماعی زنان در کشور ما قربانی تخاصمات گفتمانی است. بین خود افراد در بدنه حاکمیت اجماعی وجود ندارد بر مسأله بودگی و آسیب بودن یک موضوع و برخی از کاندیداهای ریاست جمهوری برای اینکه توجه بخشی از جامعه را به خود معطوف کنند شروع به نقد روش های سختگیرانه در مورد حجاب میکنند. درحالیکه برای موفقیت در حل یک مسأله اجتماعی بیش از هر چیزی نیاز به اجماع گفتمانی داریم و همه افراد در حاکمیت می بایست قبول کنند که این یک مسأله اجتماعی است و باید حل شود. ولی متأسفانه اجماع گفتمانی در حاکمیت نسبت به مسأله حجاب وجود ندارد و این نقطه شروع مشکلات است و باعث میشود که آن مسأله اصلاً حل نشود و نهتنها در مسأله حجاب بلکه در سایر آسیبهای اجتماعی زنان با این مسأله مواجه هستیم.
شتابزدگی نهادهای حاکمیتی برای اقدام و حل مسأله حجاب
وی ادامه داد: یکی دیگر از معضلاتی که در مداخله حکومت در بحث حجاب وجود دارد شتابزدگی در حل مسأله است؛ به این معنی که نهادهای حاکمیتی عجله زیادی برای اقدام و حل مسأله دارند بدون اینکه تصویر درستی از صورت مسأله داشته باشند و ابعاد مسأله را مورد واکاوی قرار دهند.
حاجی اسماعیلی افزود: الان مشکل بزرگی که در بحث مداخله حکومت در امر حجاب وجود دارد این است که اولاً ما پژوهش های اجتماعی که به موضوع حجاب بپردازند کم داریم و واقعاً نیاز به این داریم که مسأله حجاب و ابعاد مختلف حجاب را فهم کرده و تصویر درستی از بیحجابی و عوامل آن پیدا کنیم. این نیازمند پژوهش های اجتماعی است؛ ثانیاً پژوهش های اجتماعی کمی هم که وجود دارد، بین آن ها و سیاستگذاری حجاب ارتباط روشنی وجود ندارد؛ یعنی سیاستگذاری فرهنگی به نتایج پژوهش های اجتماعی بیتوجه است.
وی گفت: برای مثال در یکی از پژوهشها ۸۶.۲ درصد از پاسخگوها به این مسأله اشاره کردهاند که در سال ۶۵ عدم رعایت حجاب شرعی از نظر مردم عیب داشت و خانم ها به علت اینکه احساس میکردند که مردم از زنان بیحجاب خوششان نمیآید بیشتر حجاب را رعایت میکردند. در واقع به این معنی است که در سال ۶۵ یک کنترل درونی اجتماعی در مورد ارزشهای انقلابی و مذهبی وجود داشت. مسئولان مجبور نبودند با فشار، اجبار و توبیخ خانمها را مجبور کنند که حجاب داشته باشند. ۸۱.۸ درصد مردم هم معتقد بودند که در سال ۶۵ مردم به خانمهای چادری احترام بیشتری میگذاشتند درحالیکه این رقم در سال ۷۱ به ۳۶ درصد میرسد و این نشان میدهد که در جامعه ایران تحولات اجتماعی خیلی سریع اتفاق میافتد.
چه مسائلی باعث ایجاد فاصله میان زنان محجبه و بدحجاب می گردد؟
این پژوهشگر حوزوی اضافه کرد: در یک پژوهش دیگر به بررسی پیامدهای طرح مبارزه با بدحجابی برای زنان چادری پرداختند که در این پژوهش با ۱۴ زن چادری و ۱۴ زن بی حجاب مصاحبه شده و نتایج آن نشان میدهد که بر خلاف انتظار دولت و حاکمیت طرح مبارزه با بدحجابی باعث شده که یک شکاف بین زنان چادری و زنان بدحجاب به وجود آید؛ عرصه زندگی را بر زنان چادری تنگ کند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که تصور اکثر زنان بدحجاب این است که زنان چادری افرادی هستند که مورد تأیید نظام و حکومت هستند و از خدمات و حمایت دولت برخوردار میشوند و چون زنان چادری هم شکل با مأموران گشت ارشاد هستند باعث شده که زنان بدحجاب از زنان چادری یک تصور دیگری در مقابل خود بسازند که متصل به قدرت است و هنجارهای قدرت را رعایت میکند. همین باعث میشود که بین افراد محجبه و بدحجاب فاصله بیفتد و دچار هراس شوند.
عوامل مختلف تأثیرگذار در تمایل زنان به بی حجابی
وی ابراز کرد: همینطور پژوهشهای دیگری که انجام شده نشان میدهد که هرچه تحصیلات افزایش پیدا کند تمایل به حجاب کمتر میشود و هرچه سن کمتر باشد بدحجابی بیشتر میشود. همچنین الگوگیری از سلبریتی ها، هنرمندان، رسانهها و ماهواره نیز در افزایش بدحجابی مؤثر است. از همه بدتر اینکه ما تصورمان این است که فقط بدحجابها هستند که با مداخله دولت در حجاب مخالف هستند درحالیکه برخی از پژوهشها نشان میدهد که برخی از زنان با حجاب هم با مداخله دولت در حجاب مخالف هستند که این باعث میشود قدرت دولت کاهش پیدا کند.
حاجی اسماعیلی با تأکید بر اینکه باید بین پژوهشهای اجتماعی و سیاست های فرهنگی و مداخلات دولت در امر حجاب اتصال و هماهنگی برقرار باشد، گفت: اولاً ما پژوهشهای اجتماعی کم داریم و ثانیاً پژوهشهای اجتماعی که داریم نسبتی با امر سیاستگذاری دولت در امور فرهنگی ندارند.
وی تصریح کرد: یکی از مشکلات دیگر در بحث مداخله دولت در امر حجاب این است که معمولاً به بدحجابی و بیحجابی به مثابه یک علت که مادر همه مشکلات است نگاه میشود و به عوامل بدحجابی توجه نمیشود؛ درست است که بدحجابی خودش علت است برای پدیدههای دیگر ولی ما نباید از این نکته غافل شویم که خود بدحجابی معلول یک عواملی است که باید به آن دقت کنیم. می بایست پژوهشهایی انجام شود و افرادی که حجاب را رعایت نمیکنند تیپولوژی شوند؛ یعنی بیحجابی یک پروژه اصلی دارد و آن این است که نماد مخالفت با حکومت و دولت اسلامی شده ولی لزوماً همه افرادی که به این طیف میپیوندند همه مخالف با حکومت اسلامی نیستند. بلکه خیلی چیزها را نمیدانند و انگیزه های دیگری دارند و ناخودآگاه وارد این موج میشوند؛ بنابراین باید بین این دسته از افراد فرق گذاشت و مشکلات آنها فهم شود. اگر مطالبه مشروع و به حقی دارند پاسخ داده شود تا ما را در بحث حجاب همراهی کنند.
لزوم مشارکت فعال همه افراد در امر حجاب
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زنان و خانواده با بیان اینکه کشور ما کشوری است که تنوع قومی و فرهنگی بسیار بالایی دارد و اقوام و فرهنگهای مختلفی در کشور وجود دارند، افزود: با وجود این تنوع فرهنگی مداخله از بالا به پایین، مستقیم و قهری شاید خیلی جواب ندهد؛ شاید مدل های مشارکتی که در سیاست گذاری مطرح است در مسأله حجاب بیشتر جواب دهد. در مسأله حجاب ما نیاز داریم به مشارکت فعال همه افراد. شاید اگر از ظرفیت سازمان های مردم نهاد برای نهادینه کردن امر حجاب استفاده کنیم موفقیت بیشتری را بتوانیم کسب کنیم.
احیای مرجعیت خانواده برای نهادینه کردن حجاب لازم است
وی با اشاره به اینکه در گذشته متولیان حجاب خانواده و روحانیت بودند ولی الان نقش خانوادهها کمرنگ شده و باید مرجعیت خانواده احیا شود، افزود: خانواده ایرانی در مواجهه با فرهنگ مسلط غرب منفعل است درحالیکه باید فعالانه برخورد کند؛ خانواده ایرانی قدرت انتخاب و انتقاد به رسانه و تکنولوژی را ندارد و اگر ما مرجعیت خانواده را احیا کنیم باعث میشود که توفیق بیشتری در نهادینه کردن ارزشها و به ویژه حجاب داشته باشیم. ولی اگر این کار را نکنیم امکان پذیر نیست که حجاب را خوب نهادینه کنیم.
حاجی اسماعیلی افزود: درواقع میشود گفت عامل اصلی که در درونی کردن ارزشها نقش ایفا می کند خانواده است و نهادهای دیگر باید از خانواده حمایت کنند در صورتی که الان خانواده ایرانی به حدی از انفعال رسیده که برایش مهم نیست. خودش کنار ایستاده و همه چیز از جمله تربیت بچهها و بحث های دیگر در همه ابعاد را به دولت و حاکمیت واگذار کرده است.
لزوم توانمند کردن خانواده ها در جهت نهادینه کردن امر حجاب
وی با بیان اینکه در حال حاضر دولت آن چیزی که از خانواده انتظار دارد را به صورت انتظامی و انقباضی مطالبه میکند، افزود: مطالبه انتظامی و انقباضی دولت از خانواده باعث میشود خانوادهها مقابل حکومت قرار گیرند و همکاری لازم را نداشته باشند. نباید دولت کاری کند که باعث شکلگیری رفتار مقاومتی در خانوادهها شود؛ بلکه باید خانواده را توانمند کرد تا بتواند خودش از درون این مشکل نهادینه کردن حجاب را انجام دهد.
لزوم دفاع منطقی از حجاب در مواجهه با جوانان
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زنان و خانواده با بیان اینکه گذشته از نقش حکومت و دولت در نهادینه کردن حجاب، افراد و کنشگران اجتماعی هم به عنوان مبلغ ارزش های دینی یک سری وظایفی در بحث حجاب دارند، خاطرنشان کرد: افراد و کنشگران امر حجاب باید در مواجهه با جوانان دفاع منطقی از حجاب داشته باشند. یکی از آسیبهایی که در گسترش بدپوششی وجود دارد بد دفاع کردن از ارزشهای دینی و مخصوصاً حجاب است؛ بهگونهای که افراد وقتی میخواهند دفاع کنند اطلاعات نادرستی را به طرف میگویند و بدون منبع علمی و استناد به آمارهای درست تصویر تیره و تاری را از جوامع غربی ارائه میدهند.
وی ادامه داد: خیلی از افراد به شنیده های دیگران اتکا می کنند که آنها هم مستند نیست و وقتی این حرفها را میزنیم اتفاقی که میافتد این است که افراد امروزی به اطلاعات دسترسی دارند و متوجه میشوند. در نتیجه باعث میشود که در ذهنشان تناقض شکل بگیرد و در مشروعیت اصل حرف تشکیک کنند.
حاجی اسماعیلی افزود: نکته آخری که اشاره کنم توجه به رفتارهای انضباطی برای هر دو جنس است؛ این که ما در مسأله حجاب نگاه جنسیتی نداشته باشیم زیرا ما همواره طوری برخورد میکنیم که انگار گروه مخاطبان بدحجابی زنان هستند و سیاست های انضباطی را برای آن ها اعمال میکنیم و پسران را در حاشیه امن میگذاریم؛ تمام بار و فشار را بر دوش دختران میگذاریم و این باعث میشود که دختران مقاومت نشان دهند زیرا احساس میکنند که همه محدودیت ها برای آن ها است.
با نگاه تک جنسیتی نمی توان ارزش های اسلامی و دینی را نهادینه کرد
وی با بیان اینکه ما با نگاه تک جنسیتی نمیتوانیم ارزش های دینی را نهادینه کنیم، افزود: ارزشی مانند حیا و عفت اصلاً جنسیتی نیست و همانطور که زنان موظف به رعایت عفاف و حجاب هستند پسران و مردان هم باید تربیت شوند و موظف هستند که رفتارهای انضباط جنسی و عفاف را در پیش بگیرند و ما فقط مسأله را سمت دختران نبریم.
انتهای پیام
نظر شما