به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، دکتر یعقوب توکلی در قسمتی از ویژه برنامه «شبهات حجاب» که به همت مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه های علمیه تولید و از رادیو پاسخ پخش شد، به بررسی تاریخی پروژه کشف حجاب در ایران پرداخت.
عضو هیئت علمی دانشگاه معارف اسلامی با اشاره به اینکه در تاریخ معاصر ما شاهد این هستیم که کشف حجاب و مبارزه با اسلام و حجاب توسط چند جریان به طور جدی صورت می گرفت و ما باید این جریان ها را بشناسیم، خاطرنشان کرد: یک فریبکاری در تاریخ نگاری مربوط به حجاب صورت گرفته که عمدتاً این را به گردن پهلوی ها و رضاخان انداخته اند؛ در حالی که متهمان جریان کشف حجاب در ایران چندین جریان جدی هستند که در حق جامعه زنان ما ظلم کردند و ستم های فراوانی را روا داشتند.
نقش جریان بابیه در کشف حجاب در ایران
وی اولین جریانی که در کشف حجاب متهم است را جریان بابیه دانست و گفت: جریان بابیه زودتر از بقیه جریان ها بحث کشف حجاب و گسیختگی رفتاری را مطرح کرد؛ درست است که قرة العین اسمش آمده ولی او یک نماد است برای جریان بابیه و افرادی که مثل قرة العین بودند کم نبودند. مسأله آزادی روابط و مناسبات و گسستن پایه های اخلاقی به وفور برای جذب خیلی ها به جریان بابیه و بعد بهائیت مورد استفاده قرار گرفت.
جریان روشنفکری ایران و نقشی که در کشف حجاب داشت
این استاد دانشگاه با بیان اینکه جریان دوم متهم در کشف حجاب در ایران جریان روشنفکری است، گفت: روشنفکری معارض با اسلام که به طور عمده ریشه داشت در مذاهب ارامنه و جریان های معارض مذهب مانند فتحعلی آخوندزاده و یا میرزا ملکم خان و کسانی که اعتقادات و بنیه های مذهبی جدی نداشتند. این جریان به نقد شریعت آمد و از آنجایی که یکی از عناصر رفتاری شریعت حجاب زنان بود، انتقادات زیادی را نسبت به حجاب انجام داد؛ روشنفکران شاعر این عرصه هم شروع کردند به داستان سرایی که شاید زشت ترین نوع آن را ایرج میرزا سرود و او کسی است که اشعار سخیفی علیه بانوان محجبه دارد. همچنین نوشته هایی که در آثار روشنفکران می بینیم.
وی با بیان اینکه طیف فکری روشنفکری در جامعه ایران مخاطبان خود را تحت تأثیر قرار داد، ابراز کرد: خانواده هایی را شاهد هستیم که بی حجاب شدند و یا کشف حجاب کردند که نه یهودی بودند، نه ارمنی و نه بابی؛ بلکه مسلمانانی هستند که انگاره های روشنفکری را پذیرفتند و از انگاره های دین عبور کردند؛ اعتقاد به اینکه بعضی از دستورات دینی مربوط به گذشته است و در دوره جدید باید به شیوه مدرن امروزی عمل کرد و احکام اسلامی برای دوره فعلی نیست بلکه برای عصر قبیلگی زمان پیامبر(ص) و طوایف عرب است و ادعاهای دیگری که روشنفکران علیه اسلام مطرح کردند مورد قبول برخی از مردم قرار گرفته بود.
تأثیر جریان میسیونری در کشف حجاب ایرانیان
توکلی جریان مهم دیگری که در ایران به دنبال خودش خطی از بی حجابی و مبارزه با حجاب بر جای گذاشت را جریان میسیونری و مدارس مسیحی و یهودی عنوان کرد و گفت: پدیده مدارس میسیونی که در شهرهای مختلف و در تهران، ارومیه، اصفهان، همدان و سایر مناطق وجود داشت وقتی آنها را به صورت تک تک یا جمعی بررسی می کنیم می بینیم که در همه این ها مسئله کشف حجاب و آموزش زندگی مختلط و آزادی روابط بین معلم ها و دخترها مطرح است؛ شاید یکی از جدی ترین سندهای مربوط به این مسئله، نوشته های فرح پهلوی در کتاب «کهن دیارا» است که به صراحت اذعان می کند که چطور در مدرسه میسیونی ژاندارک که درس می خواند، دانش آموزان مورد سوء استفاده میسیون ها قرار می گرفتند و چطور آموزش می دیدند که زندگی دینی نداشته باشند؛ مدارس آلیانس هم به همین صورت بود و تأثیر زیادی بر روی ذهن دانش آموزان در آن دوره با توجه به جمعیت محدودی که شهرها داشتند گذاشت. این مدارس مانند چشمه های کوچکی از جاهای مختلف تراوش می کرد، جمعیت می ساخت و آرام آرام این جمعیت کوچک را تبدیل به جمعیت قابل توجهی می نمود.
تأثیر اشرافیت دوره قاجار بر کشف حجاب در ایران
وی اشرافیت دوره قاجار را از دیگر عوامل تأثیرگذار در پروژه کشف حجاب در ایران دانست و اظهار کرد: اشرافیت قاجار به دلیل اینکه می خواستند تمتع جنسی ببرند و از قدرتی که دارند استفاده کنند به این سمت رفتند؛ زیرا یکی از دلایل قدرت خواهی آدم ها افسارگسیختگی در بهره مندی از تمتعات مختلف است؛ چرا فلانی تلاش می کند که ثروتمندترین انسان باشد؟ بخشی این است که می خواهد سفر برود، تفریح و عیش و نوش کند و وقتی این ها را کنار هم می گذاریم می بینیم که بخشی از این مرتبط با برقراری رابطه با جنس مخالف و بهره مندی بیشتر است؛ لذا در اشرافیت قاجار می بینیم که آنها به طور جدی پیگیر مسئله افسارگسیختگی بودند.
عضو هیئت علمی دانشگاه معارف اسلامی ادامه داد: متین دفتری در خاطرات خود می گوید: اربابان، خوانین و حاکمان شهرستان ها که نماینده و وزیر و وکیل می شدند عادتی داشتند که از دختران رعیت هایشان استفاده می کردند و پیرمرد ۶۰، ۷۰ ساله ممکن بود هر سال یک زن جوان ۱۰، ۱۲ ساله بگیرد؛ متین دفتری در خاطراتش می گوید که من وقتی وزیر دادگستری شدم گفتم یک قانونی بگذاریم که این ماجرا را لغو کنیم و اجازه ندهیم که این اتفاق بیفتد، بالاخره زشت بود که یک دختر ۱۰، ۱۲ ساله به عقد پیرمرد ۶۰، ۷۰ ساله در بیاید و جفا بود؛ یک روز در دفترم دیدم که به طور ناگهانی محتشم السلطنه اسفندیاری آمد، تعجب کردم! ایشان رئیس مجلس بود و بدون اطلاع قبلی به دفتر وزیر آمده بود؛ سلام عرض کردم و گفتم شما از رجال برجسته کشور هستید، اطلاع می دادید من می آمدم؛ ایشان نشست و با کلی مقدمه گفت شما جوان و تحصیل کرده هستید ولی این قانونی که گذاشتید قانون بدی است. گفتم کدام قانون؟ گفت همین قانون ممنوعیت ازدواج پیرمردهای سن بالا با دختران نوجوان؛ گفتم این کار که خوب نیست و شما رئیس مجلس هستید و باید بفهمید ولی هرچه استدلال کردم آقای محتشم السلطنه صدایش درآمد و شروع کرد به داد و فریاد که من اصلاً به خاطر این رفتار زنده ماندهام و زندگی می کنم و اگر شما این قانون را بیاورید ما در مجلس با آن مخالفت می کنیم. می گوید دست بر قضا این قانون را تا زمانی که ما خواستیم به مجلس ببریم محتشم السلطنه سکته کرد و فرصت پیدا نکرد که مخالفت کند.
وی ادامه داد: شما وقتی لایه زندگی اشرافیت سیاسی این دوره را ورق می زنید، در زندگی قوام و همه رجال سیاسی این سوء استفاده در بهره مندی از قدرت در تصرف نوامیس طبقات فقیرتر به طور جدی وجود داشته است. همچنین این امر برای خودنمایی هایی که در آن دوره اتفاق می افتاد به تدریج در درون زندگی این ها رشد پیدا کرده بود. وقتی به زندگی پهلوی ها نگاه می کنیم می بینیم که به مراتب این قصه شدیدتر و جدیتر می شود. لذا خود اشرافیت سیاسی در این دوره و اشرافیت مالی و ملکی مشوق این پدیده کشف حجاب بودند و حتی وقتی پادشاهان نسبتاً متشرعی مانند ناصرالدین شاه را هم که نگاه می کنیم میبینیم وقتی به اروپا رفته و برمی گردد برای زنان خود لباس اروپایی می آورد و با دوربین عکاسی که دارد خودش برای آنها عکس می گیرد.
فمینیست ها و تأثیرشان در کشف حجاب ایران
توکلی فمینیست های اواخر دوره قاجاریه را دیگر جریان مؤثر در کشف حجاب دانست و افزود: با گسترش مباحث روشنفکری در ایران به اضافه گسترش مباحث فمینیستی در اروپا شاهد این واقعیت هستیم که ادبیات فمینیستی در ایران هم ترجمه شد و در ایران نیز طرفدار پیدا کرد؛ ضمن اینکه این ادبیات به دنبال رها کردن زنان از قید و بند قوانین یا سنت های آن دوره بود و بحث برابری زن و مرد و استفاده از حقوق متقابل را پیگیر می کرد. بخشی از این جریان در اروپا برای آماده کردن جامعه زنان برای کارگری و کار در کارخانه و ادعای حقوق برابر برای بهره مندی بیشتر جهان سرمایه داری از این قصه بود؛ لذا خود جهان سرمایه داری هم به این جریان کمک کرد.
وی افزود: در جریان جنگ های آمریکا که در آنجا شمالی ها به دنبال کارگر برای کارخانه ها بودند و جنوبی ها به دنبال کارگر برای زمین، لذا در جنوب طرفدار برده داری برای کار در زمین و در شمال به دنبال لغو برده داری و آزاد کردن برده ها برای کار در کارخانه ها بودند؛ مانند همین قصه در اروپا هم اتفاق افتاد و متأسفانه بخشی از این ادبیات در ایران آن هم به صورت ناقص ترجمه شد، ولی در عین حال مخاطبان خود را پیدا کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه معارف اسلامی خاطرنشان کرد: افرادی مانند تاج السلطنه دختر ناصرالدین شاه و خانم دولت آبادی و مانند او در ایران تلاش زیادی کردند تا بتوانند در ایران جریان فمنیستی و برابری خواهی زنان را تشویق کنند. آن ها برای گسترش این مسئله دست به تأسیس مدارس متعددی زدند و سعی کردند اسم مدارس را عناوین اسلامی و ملی بگذارند تا حساسیت ایجاد نکند؛ ولی این مدارس و نگاه فمینیستی بخش وسیعی از انگاره های مربوط به کشف حجاب را در ایران دامن زد.
نقش سفارتخانه های کشورهای غربی در کشف حجاب ایران
وی سفارتخانه های کشورهای غربی در ایران را در ترویج کشف حجاب مؤثر دانست و افزود: هرمان وامبری در کتاب خاطرات خود می گوید چون در قالب یک درویش سنی مناطق مختلف ایران را گشته بودم در نهایت در شیراز یک خانواده هلندی را پیدا کردم، به خانه آنها رفتم و خودم را به آنها معرفی کردم؛ در حالی که به شدت خسته شده بودم از اینکه قیافه مسلمانان را داشتم و مجبور بودم مانند مسلمانان زیست کنم، لذا از آنها خواهش کردم که مدتی در کنار آنها مانند اروپایی ها زندگی کنم.
توکلی ادامه داد: این جریانات همگی مشوق های کشف حجاب بودند و در وارد کردن انواع لباس از طریق شرکت ها، مؤسسات، بانک ها و مدارسی که داشتند و افرادی که با آنها مرتبط بودند فعالیت داشتند. آن ها به صورت طبیعی در شبکه ارتباطی که ایجاد کرده بودند توجه داشتند عناصر مرتبط با آنها به شکل غربی زیست کنند و اصلاً کسی که مانند غربی ها نبود نمی توانست با آنها ارتباط برقرار کند.
وی گفت: مقدمه کتاب یادداشت های عَلَم را که می خوانیم از قول علینقی عالیخانی می نویسد که چه طور پدر اسدالله علم به نام شوکت الملک در بیرجند برای کارگزاران کنسولگری انگلیس و روسیه زندگی اروپایی درست می کرد و برای آنها شراب های کهنه و جلسات شبیه به جلسات اروپا ترتیب می داد. همه اینها اثرات اجتماعی خودش را داشت و اگر جلسات می خواست برگزار شود باید عده ای شبیه به آنها پیدا می شدند و به طور طبیعی با اجبار یا الزام یا پذیرش که معمولاً پذیرش بود به شکل گیری این فضا کمک می کردند.
روی کار آمدن پهلوی ها و کمک به کشف حجاب در ایران
پژوهشگر تاریخ معاصر با بیان اینکه یکی دیگر از جریان هایی که به کشف حجاب در ایران کمک کرد روی کار آمدن پهلوی ها بود، گفت: با روی کار آمدن حکومت پهلوی که در واقع خروجی نهایی جریان بابیه و روشنفکری و از طرفی خروجی سیاست های انگلستان در ایران بود، این تمایلات جدی شد و گسترش پیدا کرد. این بار حاکمیت پهلوی به نمایندگی از جریان های فمنیستی و روشنفکری و به نمایندگی از اشرافیت سیاسی بر جای مانده از قاجار و مهم تر از همه در پیوند با بابیت و بهائیت و در پیوند با انگلستان و سیاست تعارض با اسلام و تلاش برای حذف اسلام کمک کرد این فضا را مهیا کند.
وی افزود: از سال ۱۳۰۴ تا سال ۱۳۱۴ حدود ۱۰ سال طول کشید تا زمینه اعلام کشف حجاب رسمی و اجباری اتفاق بیفتد که با توجه به امکانات رسانه ای آن دوره زمان طولانی نیست؛ البته اختلافی هم بین روشنفکران و رضاشاه وجود داشت و فروغی به عنوان نماد جریان روشنفکری معتقد بود که کشف حجاب را از طریق مدرسه ها و فرآیند فرهنگی باید دنبال کنیم ولی رضاخان معتقد به این حرف ها نبود و باور داشت که می شود این کار را با ضرب و زور و زودتر پی گرفت و به نتیجه رساند.
کشف حجاب در ایران به تقلید از ترکیه از دروغ های بزرگ تاریخ است
توکلی یادآور شد: در خصوص سیاست کشف حجاب در زمان پهلوی اول، یک انگاره ای به آن دامن زده شد که کشف حجاب به خاطر این بود که رضاخان سفری به ترکیه داشته و چون شرایط ترکیه را مناسب دیده که خانم ها آزاد شدند به تقلید از ترکیه در ایران هم کشف حجاب کرد که این از دروغ های مشهور تاریخ است؛ درست است که کشف حجاب بعد از این سفر اتفاق افتاد ولی ماجرا به قدری مهم است که نمی توان این را به گردن یک سفر و ساده بینی گردنکشی مثل رضاخان و تقلید از یک کشور دیگر انداخت.
وی گفت: نویسندگان دوره پهلوی و روشنفکران برای اینکه سایر رگه ها و تبار جریان های کشف حجاب در ایران شناخته نشود این قصه را جا انداختند، لذا شما در نوشته های پهلوی می بینید که عموماً می گویند این قضیه به خاطر آن سفر اتفاق افتاد، در حالی که اصلاً این گونه نیست و قبل از آن، در جریانی که خانواده پهلوی با لباس حداقلی به حرم حضرت معصومه(س) رفته بودند و ماجرای مرحوم بافقی پیش آمده بود، هنوز سفری اتفاق نیفتاده بود. ضمن اینکه یک نفر سفر برود به همین راحتی تحت تأثیر قرار می گیرد که زندگی یک جامعه را کن فیکون کند، به مردمش فشار بیاورد، بجنگد و ابزار نظامی و سیاسی و امنیتی را به کار ببرد تا کشف حجاب کند، عجیب به نظر نمی رسد؟
این استاد دانشگاه ادامه داد: بله ممکن است بگوییم تحت تأثیر قرار گرفته و یک اطلاعیه آزادی حجاب صادر کرده ولی این کار رضاخان آزادی حجاب نبود، بلکه کشف حجاب اجباری بود و به ضرب و زور و فشار و شلاق و برکناری و استفاده از عنصر امنیتی و آژان و پلیس جامعه را مجبور به کشف حجاب کرد.
وی با تأکید بر اینکه نسبت دادن این ماجرا به رفتار آتاتورک و تبعیت رضاخان از او، برای پنهان کردن اتفاق بزرگی است که در جامعه ایران اتفاق افتاد، گفت: برای اینکه پنهان کنند که پهلوی ها چه نیت سوئی داشتند و آن نیت سوء را به اینکه رضاخان عقلش نرسید، کاهش دادند. بعد از ماجرای دی ماه و کشف حجاب مدرسه دانشسرای تهران همه نیروهای پلیس و همه امکانات به خدمت آمد، در حالی که قبل از آن مسئله تغییر لباس و آتش زدن چادرها اتفاق افتاده بود؛ در همه این ها وقتی نگاه می کنیم می بینیم که به طرز کاملاً مشخص و محسوسی منافع دولت های اروپایی در ایران لحاظ و به آن توجه شده است. حتی در بحث راه آهن یک رژیم زورگوی مسلح معتقد به حذف اسلام تمام روندهای حذف اسلام را پی می گیرد. برای تعطیلی حوزه ها آمدند امتحان گذاشتند و در امتحان سعی کردند طلاب را به حداقل برسانند و حوزه های علمیه را تعطیل کنند، در نتیجه این امر ساختمان حوزه ها را تبدیل به انبار کالا کردند و در هر شهری این فشار با حداکثر توان دنبال می شد.
جریان کشف حجاب یکی از حلقه های پروژه ای بود که انگلستان برای ایران طراحی کرده بود
توکلی با بیان اینکه پروژه کشف حجاب یکی از حلقه های پروژه ای بود که انگلستان برای ایران طراحی کرده بود، گفت: انگلیس بخشی از این پروژه را با کمک دولت فرانسه و بخشی را با کمک دولت های اروپایی و از طریق شرکت های اقتصادی و مؤسسات فرهنگی و هنری شان در ایران ترویج کردند. نوع لباس و پوشش را تغییر دادند تا انسان ایرانی را در طلب فرنگی شدن نگه دارند و وقتی یک انسان فرنگی می شود مانند آدم غرب زده فکر می کند و غذا، امکانات، تجهیزات، بازار و کالای اروپایی را می خواهد و مهم تر از همه سیطره و برتری آنها را می خواهد.
وی ادامه داد: من مقاله ای را می خواندم که در آن یک نویسنده به نگاه شرق شناسان اعتراض و کسروی را نقد کرده بود. این مقاله برای همه موجب تعجب شده بود که چرا کسی آمده که به این نوع نگاه شرق شناسی که در اروپا شکل گرفته ایراد گرفته و گفته حرف های شرق شناسان سند ندارد؛ مگر می شد کسی جرأت کند به اروپایی ها بگوید شما متوجه نبودید و اشتباه کردید؟ حتی از دوستان خودشان هم چنین چیزی را توقع نداشتند؛ بنابراین در گوشه گوشه زندگی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی و اقتصادی در ایران تبعیت و مدل غربی شدن و آرزوی شباهت به آنها را داشتن به صورت جدی جریان پیدا کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه معارف اسلامی تصریح کرد: فرنگی شدن عمومی جامعه، سیاست انگلستان، حکومت پهلوی و جامعه روشنفکری ایران و همچنین سیاست اشرافیت سیاسی و جریان بابیه و جریان های تبشیری در ایران بود. لذا این کار تبعیت و تقلید از مصطفی کمال پاشا آتاتورک به تنهایی نبود و این یکی از بزرگ ترین دروغ هایی است که در تاریخ معاصر ما گفته شده است؛ بلکه همه اینها با هم بودند و رضاخان مجری این پروژه برای غرب و انگلستان در ایران بود و برنامه سازمان یافته ای بود. در همان زمان بسیاری از شخصیت های علمی، دینی و سیاسی این مسأله را درک کردند، به خوبی توضیح دادند و وقتی در برابر این موضوع ساده ایستادگی کردند چیزی جز مجازات های سنگین، تلخ و سخت برای آنها اتفاق نیفتاد.
وی با بیان اینکه سیاست کشف حجاب در زمان رضاخان با خشونت پلیس اجرا شد، گفت: البته مؤسساتی هم مانند کانون پرورش افکار درست کردند که بخشی از کشف حجاب را به صورت فرهنگی پیش ببرند.
ماجرای کشف حجاب بعد از سقوط رضاخان
توکلی با بیان اینکه بعد از سقوط رضاخان بحث کشف حجاب به طور جدی پی گرفته شد، افزود: در این خصوص در دوره پهلوی دوم هم اجبار بود و الزام داشت ولی درگیری جدی پلیس و ارتش با مردم بیشتر از طریق الزامات اجتماعی بود؛ به این صورت که هیچ کارمند با حجابی نباشد، هیچ معلم باحجابی نباشد، یا اگر بود دچار مشکل می شد. یا اینکه دانشآموز در مدرسه نتواند حجاب رعایت کند و استاد دانشگاه به همین صورت و مردم در جامعه اگر با حجاب باشند دچار محدودیت باشند. گزارشات فراوانی وجود دارد که در برخی درگیری های اجتماعی که پیش می آمد پلیس موظف بود طرف جریان های غیرمذهبی را بگیرد و یا اگر مراجعه اداری صورت می گرفت معمولاً به سمت جریان های نزدیک به خودشان غش می کردند.
وی گفت: در یکی از شهرستان ها دختری به شدت بی حجاب بود و هرچه پدر خواهش می کرد آبروی من را نبر تأثیری در او نداشت؛ خلاصه درگیری پدر و دختر به پلیس کشید و وقتی این اعتراض را برای پلیس توضیح دادند رئیس پلیس با پدر به شدت برخورد کرد که شما بیخود می کنید که اعتراض دارید؛ بانوی اول کشور و زن اعلی حضرت بی حجاب است، شما چرا بی حجابی را مایه بی آبرویی می دانید. لذا پدر را به شدت تهدید کردند و از او تعهد گرفتند که نسبت به حجاب دخترش دخالت نکند. این در نظام اداری بود؛ همچنین با مسئله ای به نام سربازی اجباری دختران هم مواجه بودیم که دختران را به اجبار به سربازی می بردند و در سربازی هم کشف حجاب الزامی وجود داشت. موارد فراوانی هست که در دوره محمدرضا کشف حجاب اجباری از دستور خارج نشد. از شدت اجرای آن نسبت به دوران رضاخان کاسته شد، اما در عرصه های مختلف بسط پیدا کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه معارف اسلامی افزود: در سال ۵۴ و ۵۵ عَلَم در خاطراتش می گوید که «من به شاه گفتم در دانشگاه شیراز چند دانشجوی با حجاب هستند و وقتی رئیس دانشگاه دست دراز کرد که با آنها دست بدهد آنها دست ندادند؛ او می نویسد وقتی من گزارش این جریان را دادم اعلی حضرت خیلی عصبانی شد که اینها چرا به دانشگاه آمده اند!». یا در جریانی دیگر شریف امامی در خاطراتش می گوید «من رفتم شهر کاشان تا یک منبع آب را افتتاح کنم دیدم جمعیتی که آنجا هستند خانم هایشان با چادر آمده اند. لذا خیلی ناراحت شدم که اعلی حضرت این همه دارد در کشور زحمت می کشد چرا خانم ها چادر دارند و هنوز با حجاب هستند». این دو جریان نشان می دهد که حتی در این اندازه هم این ها حجاب را تحمل نمی کردند.
وی خاطرنشان کرد: در جلسات ملاقات هایی که با شاه و درباریان در مناسبت ها برگزار می شد یکی از خانم های مسنّی که در این جلسات شرکت کرده بود می گفت: ما مجبور بودیم که با آرایش خاصی برویم و چون نوبت آرایشگرها نمی رسید باید از سر شب می رفتیم و تا ساعت ۱۰ صبح که نوبت ملاقات بود می نشستیم و نمی خوابیدیم که آرایش ما برای آن جلسه به هم نخورد.
چرا وقایع تاریخی مربوط به دوران کشف حجاب قابلیت انتقال مناسب به نسل های بعد را پیدا نکرد؟
توکلی تأکید کرد: در دوران پهلوی کشف حجاب بلای جان خانواده ها شده بود، فجایعی را به بار میآورد و مشکلاتی برای مردم اتفاق می افتاد که به دلیل حیای اجتماعی نمی شود بخش اعظم آن را گفت و به همین خاطر حافظه تاریخی مربوط به آن دوره قابلیت انتقال مناسب را پیدا نکرده است.
وی ادامه داد: حتی صدا و سیما هم که خواست تعدادی فیلم بسازد متأسفانه به دلیل محدودیت ها تا حدودی خودش مشوق آن فضا شد، مثلاً فیلم کلاه پهلوی را که می بینیم خانم هایی که به دنبال کشف حجاب هستند همه لباس سفید و شیک می پوشیدند و خانم های محجبه مثلاً لباس های آشفته داشتند و خود این ماجرا در مدارس جمهوری اسلامی تا حدود زیادی کمک کرد به ترویج ادبیات کشف حجاب.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در این دوره هم کوتاهی زیادی در زمینه حجاب صورت گرفته است، گفت: کوتاهی در تولید لباس، کوتاهی در تشریح مسئله، کوتاهی در تعلیم و تربیت در مدارس، کوتاهی در حل معضل تعارض رفتار معلمان که در مدرسه با چادر بودند و دم در مدرسه چادرشان را بر می داشتند و به خانه می رفتند خود این ها اثرات منفی و معکوسی داشت.
وی ابراز کرد: اختلافات و معضلاتی که در جامعه به وجود آمد از جمله برخورد ملایم، غیر منطقی و غیر عقلایی نظام با مسئله اختلاس و نابرابری های اقتصادی نیز یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار بر واکنش معکوس جامعه در زمینه های فرهنگی بوده است. در حالی که ما در جامعه انتظار عدالت علوی را داشتیم و داریم ولی رفتار ما به نوعی با رفتار سرمایه داری و اسلام اموی شباهت پیدا کرد و از این جهت اثرات منفی و معکوس خود را گذاشته و باید به این مسائل توجه شود. نباید اینطور باشد که حکومت اسلامی در برابر یک نابرابری و ظلم اقتصادی کوتاهی کند و مظاهر فرهنگی را سخت بگیرد.
توکلی تصریح کرد: حضرت امیرالمؤمنین(ع) در جریان جنگ صفین وقتی دیدند که ابن عباس که پسر عموی ایشان، راوی حدیث و عالم قرآن بود، توان مقابله با شخص مقابل را ندارد، او را به چادر فراخواندند، لباسشان را با او عوض کردند، خودشان به جای ابن عباس به جنگ غول شامی رفتند و او را به زمین زدند و برگشتند. اما همین ابن عباس وقتی در جریان حکومت در بصره متهم به خلاف مالی شد نامه ای که به او نوشتند این بود که یا مال بیت المال را بر می گردانی یا تو را با شمشیری می کشم که هرکه را با آن کشتم به جایی جز جهنم نرفت.
عضو هیئت علمی دانشگاه معارف اسلامی در پایان خاطرنشان کرد: ما باید تعادل رفتاری در خیلی از عرصه ها را ایجاد کنیم تا بخش ناآگاه و عصبانی جامعه که فکر می کند از طریق انفتاح رفتاری به التذاذ می رسد را متوجه این واقعیت کنیم که کشف حجاب جز به زیان جامعه زنان و جز به ضرر خود زن ها چیز دیگری نیست. باید آن ها را متوجه این موضوع کرد که کشف حجاب حریم آنها و مسیر زندگی آنها را عرصه ترک تازی گرگ هایی می کند که قیافه های به ظاهر مثبتی گرفته اند و در کمین هستند که آنها را در این فضا مورد هجوم، تصرف و تجاوز قرار دهند.
انتهای پیام