به گزارش خبرگزاری حوزه، همسر روحانی شهید حاجآقا مهدی شاه آبادی در یکی از خاطرات این شهید بزرگوار این گونه نقل میکند:
حاج آقا برای تبلیغ، روستاهای خیلی محروم و سرسخت رو انتخاب میکرد، روستاهایی که بخاطر تبلیغات رژیم شاه علیه روحانیت، مردمش استقبال سردی از ما داشتند.
گاهی نان هم به ما نمیفروختند، برا همین حاج آقا با خودش نان خشک و پنیر میبرد. خسته نمیشد و طوری با اخلاق ِخوب، برای مردم روستا و بچهها برنامههای تفریحی، تربیتی و... برگزار میکرد که روستاییها روزهای آخر اصرار میکردند آنجا بمانیم و نمیگذاشتند از روستا برویم.
با گریه از حاجآقا میخواستند دوباره به روستایشان بیایید،اما چون مردم آنجا جذب شده بودند، حاجآقا تبلیغ دینی روستا را به روحانی دیگری میسپرد و خودش سراغ روستاهای سخت و مشکل میرفت و دوباره روز از نو، روزی از نو...
منبع: نوید شاهد، «بنیاد شهید و امور ایثارگران» به نقل از همسر شهید