خاطرات شهدا
-
خاطرات شهدا | درسی از یک نماز
حوزه / نماز را با عجله میخوانیم و گمان میکنیم زرنگی کردهایم. اما فراموش میکنیم که برکت تمام وقتهایمان در دست خدایی است که برایش وقت نمیگذاریم.
-
خاطرات شهدا | ماجرای عنایت شهید برونسی به فرزندانش
حوزه/ وقتی فرزندان شهید برونسی در کنکور قبول نشدند و مورد طعنه قرار گرفتند، مادرشان از روح شهید کمک خواست. دعای او نتیجه داد و در کنکور سال بعد، هر دو با رتبههای عالی قبول شدند.
-
خاطرات شهدا | حق نداری پایت را جلسه بگذاری
حوزه/ هر کس دیر میکرد بیاید جلسهای که مثلاً ساعت هشت قرارش را گذاشته بود، محمود میگفت: «حق نداری پایت را جلسه بگذاری. همان پشت در بایست کارت دارم». نمیگذاشت بیاید داخل اتاق.
-
رونمایی از کتاب «مثل یک فرمانده لشکر» خاطرات زندگی و رشادتهای سردار شهید مهدی طیاری
حوزه/ آیین رونمایی از کتاب «مثل یک فرمانده لشکر» خاطرات زندگی و رشادتهای سردار شهید حاج مهدی طیاری به قلم علی علویان دوشنبه با حضور مسئولین استانی، خانواده این شهید و سران طوایف این شهید رونمایی شد.
-
خاطرات شهدا | از وسواس امانت تا سودای شهادت
حوزه/ در جهانی که خیلیها حتی برای یک ساعت تاخیر هم توجیه دارند، شهید سید رضا طاهری برای دو دقیقه، مرخصی میگرفت؛ همان مردی که بعدها کل زندگیاش را در راه خدا هدیه کرد.
-
خاطرات شهدا | اینجا میآیم تا بدانم هیچ چیزی نیستم
حوزه/ امروز که با خبرنگاران مصاحبه می کردم. یک لحظه احساس قدرت کردم فکر کردم خیلی تو اوجم، آمدم سرویس رو بشورم که بدونم هیچی نیستم.
-
خاطرات شهدا | روایت نجات یک تیم شناسایی با لهجه کُردی
حوزه/ در یکی از شناسایی ها با این که لباس کردی تنمان بود، کردها به ما مشکوک شدند و طرف ما که آمدند. مجید ماند با آنها صحبت کند. از دور می دیدیم که هر چه سؤال می پرسیدند با تسلط به زبان کردی و با اعتماد به نفس پاسخ شان را می داد. گویی یکی از خودشان است.
-
خاطرات شهدا | خاطره خادم حرم امام رضا (ع) از شهید رئیسی
حوزه/ در زمان تولیت ایشان، توسعه قنات جنوب خراسان و تأمین خانه برای محرومان، دو مصوبه مهم بود که اجرایی شد و شعاری در کار نبود؛ ایشان مرد عمل بودند. خیلی از زمینهای آستانه را به محرومان تخصیص دادند.
-
سه ویژگی منحصر به فرد شهید آرمان علیوردی
حوزه/ در بدترین شرایط، وقتی از مسئله ای عصبی و ناراحت می شد، فقط می گفت لا اله الا الله و اتفاقاً جریمه ای هم برایش صادر نشد. در طول کل مدت آشنایی ام با آرمان حتی یک کلمه زشت و رکیک یا اصطلاحی که معنایی دو پهلو داشته باشد، از دهان او نشنیدم.
-
درخواست عجیب شهید رئیسی از مادر شهید آرمان علیوردی
حوزه/ در مراسم دختران آرمانی در ورزشگاه آزادی شرکت کرده بودیم. شهید رئیسی بهطرف ما آمد و گفت: «آرمان جاودانه شد، دعا کنید ما هم در این مسیر بمانیم و جاودانه بشویم.»
-
خاطرات شهدا | شما دوست نداری من برم بهشت؟
حوزه/ آرمان نشست روی زمین و خودش را انداخت روی پاهای او. خواست آنها را ببوسد، اما مادر اجازه نداد و پایش را کشید. آرمان خواهش کرد و گفت: مگه نمیگن بهشت زیر پای مادره. شما دوست نداری من برم بهشت؟
-
خاطرات شهدا | پدر همه فرزندان شهدا
حوزه/ شهید سلیمانی وقتی به خانه شهیدی می رفت، فرزند شهید احساس می کرد پدرش آمده، احساس می کرد گمشده اش را پیدا کرده است.
-
خاطرات شهدا | همه زندگی ما در یک اتاق خلاصه میشد
حوزه/ هیچ وقت در زندگی احساس کمبود چیزی را نداشتم. همه زندگی ما در یک اتاق خلاصه می شد که در خانه عموی ایشان ساکن بودیم. تمام وسایلمان در یک اتاق بود و وقتی دوستان شهید به دیدارش می آمدند با بچه ها در محوطه حیاط خانه قدم می زدم.
-
خاطرات شهدا | شهیدی که رتبه اول دانشگاه تورنتو کانادا را آورد
حوزه/ به خاطر معدل بالا، با پیشنهاد آموزش و پرورش برای ادامهی تحصیل به کانادا رفت. رتبهی اول دانشگاه تورنتـو کانادا رو بدست آورد؛ وقتی هم درسش تموم شد، به ایران آمد، تصمیم گرفت به جبهه برود.
-
خاطرات شهدا | پدر معنوی میدان نبرد
حوزه/ شهید علی دینی در یادداشتهای خود میگوید که حضور معنوی امام خمینی (ره) به رزمندگان نیرویی مضاعف میداد و جنگ را برای آنان به مبارزهای مقدس تبدیل کرده بود.
-
خاطرات شهدا | تسلیمناپذیری شهید بابایی در سایه ارتباط با شهدا
حوزه/ شهید عباس بابایی در یادداشت های خود به ارتباط معنوی با شهدای گذشته اشاره میکند و بیان میکند که دعاهای آنان در مواقع سخت به او قوت میبخشید
-
خاطرات شهدا | هیج وقت سر زن و بچه مردم بمب نریختم
حوزه/ اگر ما جلوی این پست فطرتها نایستیم چه بر سر زن و بچه و خاکمان می آید. تا به حال هر مأموریتی انجام دادم، سر زن و بچه های مردم بمب نریختم. اگر کسی را هم دیدم، دوری زدم تا وقتی آدمی نبوده ادامه دادم.
-
خاطرات شهدا | شهیدی که جوانان و نوجوانان را اهل مسجد کرد
حوزه/ اگه در بین راه میدید چند تا جوان دور هم ایستادهاند، میرفت بینشان. چند لحظه بعد میدیدم آن جوانها را که شاید اهل نماز نبودند و قیافهشان هم به بچه مسجدی نمیخورد، با خودش به مسجد آورده.
-
خاطرات شهدا | ایده جالب شهید ردانیپور برای خودسازی
حوزه/ مصطفی گفت: ساعت ۱۱ تا ۱۲ هر روز رو فقط برای خدا گذاشتهام؛ برمیگردم کارهام رو نگاه میکنم و از خودم میپرسم کارهایی که کردم برای خدا بوده یا برای دل خودم؟
-
به مناسبت شهادت شهید باهنر؛
خاطرات شهدا | عطای ژاپن را به لقایش بخشیدم و در تهران میمانم
حوزه/ شهید باهنر در سال ۱۳۴۱ برای انجام مقدمات سفر و آموزش زبان انگلیسی (زبان دوم ژاپنیها)، عازم تهران شد؛ اما بعد از چند ماه تحولاتی پیش آمد که ایشان ماندن در تهران و مبارزه با رژیم ستم شاهی را به رفتن به ژاپن ترجیح داد.
-
خاطرات شهدا | تحلیل شهید همدانی از مکتب حسینی و قیام زینبی
حوزه/ در عصر عاشورا مرحله دوم عملیات کربلا شروع شد و حضرت زینب سلام الله علیها خطبه هایی قرائت کرد که تُن صدای پدرشان، حضرت علی علیه السلام بود و با این کار کاروان یزیدیان را از کوفه تا شام متلاشی و منهدم کرد.
-
خاطرات شهدا | عاشورایی که در عملیات مرصاد اتفاق افتاد
حوزه/ در گرماگرم عملیات مرصاد سه روز بود که آب و غذا نداشتند و امیدی هم به رسیدن کمک نبود. هوای گرم تابستان نیروها را تشنه کرده بود و مجروحان ناله می کردند. نگاهم که به کمال افتاد ...
-
خاطرات شهدا | من مرد آسمانهام؛ روی زمین بلد نیستم کاری کنم
حوزه/ عباس عاشق پرواز بود. پدرم همیشه بهش میگفت: عباس! بیا از خلبانی دست بردار؛ شغلِ خطرناکیه. بیا در همین بازار حجرهای بگیر و دست به کار شو. عباس هم میگفت: من مرد آسمانهام؛ روی زمین بلد نیستم کاری کنم.
-
خاطرات شهدا | چشم بچهات خوب شد
حوزه/ حبیب رو خدا بعد از شانزده سال چشم انتظاری به ما بخشید. دو ساله بود که چشمدرد سختی گرفت و مدام از چشمش اشک میریخت. خیلی خرج دوا و دکتر کردیم، اما فایدهای نداشت و کمکم داشت نابینا میشد.
-
خاطرات شهدا | چه لذتی بالاتر از همراهی با یتیمان اباعبدالله (ع)
حوزه/ به من نگاهی کرد و از من تشکر کرد و گفت: واسطه توفیق بزرگی شدی. تمام این مسیر برای من روضه یتیمان اباعبدالله (ع) بود و چه لذتی بالاتر از همراهی با اسیران کربلا؟
-
خاطرات شهدا | حکایتنامه عاشقانه شهید صیاد شیرازی به همسرش
حوزه/ میگفت: خجالت میکشم، خیلی در حق خانوادهام کوتاهی کردم، کمتر پدری کردم، فرصتش کم بود، وگرنه خیلی دلم میخواست.
-
خاطرات شهدا | طلبه شهیدی که بورسیه آلمان را رها کرد و رفت سوریه
حوزه/ محمد امین به زبان انگلیسی و عربی مسلط بود. از یک دانشگاه در آلمان هم بورسیه شده بود، اما همه را رها کرد و برای جهاد رفت سوریه.
-
خاطرات شهدا | نظر شنیدنی رهبر انقلاب درباره شهید چمران
حوزه/ در وجود چمران، تضاد بین سنت و مدرنیته حرف مفت بود؛ تضاد بین ایمان و علم خنده آور بود. این تضادهای قلابی و تضادهای دروغین در وجود یک همچنین آدمی بیمعنا بود. هم علم بود، هم ایمان؛ هم سنت بود، هم تجدد؛ هم نظر بود، هم عمل؛ هم عشق بود و هم عقل.
-
خاطرات شهدا | آخرین توصیههای یک طلبه شهید قبل از شهادت
حوزه/ در راه برایم سه تا توصیه کرد و گفت: اول احترام پدر و مادر رو نگهدار و جای من دستشان را ببوس؛ اگر دنیا میخواهی نماز شب بخوان، اگر آخرت میخوای نمازشب بخوان و اینکه امام و مستمندان را تنها نگذار و اجازه نده که مساجد خالی بماند.
-
خاطرات شهدا | احوالات طلبه شهید ساعتیان
حوزه/ یادم هست محمودرضا نیمههای شب بلند میشد و کفش بچهها رو که بیرون چادر مانده بود، روی چراغِ والر گرم میکرد و کنارشان میگذاشت.