به گزارش خبرگزاری حوزه، محمدحسن زورق، مؤلف کتاب در نشست در فلسطین چه می گذرد با نگاهی به کتاب «بنویسید غرب بخوانید غزه» که یکشنبه ۲۳ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ در کوشک کتاب سیو پنجمین نمایشگاه کتاب تهران برگزار شد، گفت: ورود من به بحث تاریخ مخصوصاً تاریخ اسلام با نوشتن کتاب «شهر گمشده» شروع شد. در ادامه «فاطمه چه گفت، مدینه چه شد؟» بعد «سکولاریسم» را نوشتم و در ادامه نخستین رویاروییهای اسلام و سکولاریسم را نوشتم.
وی افزود: از طرف دیگر برای اولین بار جلال آل احمد بحث جدیدی را مطرح کرد. ما با نوع جدیدی از کشورگشایی روبهرو هستیم. پدیدهای که در داخل کشورها تغییراتی ایجاد میکند. این کشورها از داخل فرومیریزند و بعد کشور را از آن خود میکنند. جلال آل احمد در این زمینه به دید درستی رسیده بود. من وقتی تاریخ اسلام را مطالعه کردم دیدم پدیدهای که به عنوان غرب میشناسیم، پدیدهای است که ریشهاش در شرق است.
زورق بیان کرد: جامعه مکه قبل از اسلام دو اقلیت و یک اکثریت داشت. اقلیتی که ریشه آنها به حضرت ابراهیم (ع) و قریش برمیگردد. اینها اقلیتی وفادار ماندند. اقلیتی هم پشت و پا زدند به هر آنچه حضرت ابراهیم آورده بود. این اقلیت بیشتر شهوتگزین بودند. اکثریتی هم بینابین بودند. بعد از بعثت پیامبر اکثریت خوب طرفدار او شدند و گروه شهوتگزین دشمن پیامبر شدند. این گروه تصمیم به مبارزه با پیامبر گرفتند که پیامبر از مکه هجرت کرد. این گروه از نظر نظامی به بنبست رسیدند.
وی در ادامه گفت: مسلمانان بالنده بودند. راهی باقی نماند الا اینکه شهادتین را بگویند و وارد جامعه اسلامی شوند و بعد آرزوهای دنیایی را دنبال کنند. جلال آل احمد میگوید اینها مثل آفت بودند، از مکه آمدند، وارد جامعه اسلامی شدند و چون پول داشتند در دل نخبگان مدینه قرار گرفتند. عدهای اینها را خطر میدانستند و عدهای اینها را فرصت میدانستند. اندیشه جدید دائم وارد مغز نخبگان جامعه اسلامی شد.
زورق بیان کرد: اینکه میتوانیم قدرت و ثروت داشته باشیم و نماز هم بخوانیم. این گروه محور قدرت شدند. امام علی (ع) و یارانش با این اندیشه مخالفند. حقیقت اسلام اینها را جذب نکرده است. وارد جامعه اسلامی میشوند، بهترین نقاط را در اختیار میگیرند و در ادامه به امپراتوری اموی تبدیل میشوند. در این کتاب بعثت نبوی را به درخت تشبیه کردم.
وی در ادامه گفت: استراتژی نخست پیامبر تثبیت قرآن در تاریخ و استراتژِی دوم تاسیس جامعه جهانی تراز قرآن بود. استراتژی دوم هنوز به نتیجه نرسیده است که با رهبری امام زمان (عج) این اتفاق رخ میدهد. غزه آوردگاه برجسته و بسیار ممتازی است که جریان حق و باطل در کشش و کوشش هستند. اگر جلال آل احمد زنده بود با اجازه از او نام این کتاب را غربزدگی میگذاشتم. نگاه جلال برجسته در این کتاب گفته شده است.
زورق افزود: اقلیت بر غرب حاکم شده و به تزویر خود را نماینده اکثریت معرفی میکند. تنها یک راه وجود دارد و آن آگاهی است. باید به هوشیاری تاریخی رسید و در کل اینکه این کتاب درک تسلسل هر رویداد به صورت علت و معلولی است. امیدوارم این کتاب ما را با پدیدهای که رخ به رخ آن ایستادهایم، آشنا میکند.
جریان سازشکاری فلسطین در تشکیلات خودگردان
همچنین سهیل کثیرینژاد در این نشست گفت: وقتی کتاب «سفر به ولایت عزرائیل» جلال را خواندم، دیدم عمق کتابش بیشتر از جنبه ادبی است. بعد از جریان سازشکاری فلسطین در تشکیلات خودگردان کاملاً مسیر به سمت سازش رفت. این طور جاافتاده که فلسطینیها اهل سازش هستند. واقعیت این نیست. بعد از امضای پیمان اسلو توسط تشکیل خودگردان از درون جنبش فتح اعتراضاتی شکل گرفت و بسیاری از مبارزان مسیر خود را جدا کردند.
وی افزود: به عنوان مثال همیشه صحبت از مبارزه حماس با اسرائیل است و توجه نمیشود که یازده گروه مقاوم دیگر هم دارد با اسرائیل میجنگد. رئیس یکی از گروهها از نزدیکان یاسر عرفات است. در حوزه نظامی اینها گروه پدافند هوایی درست میکنند. این دقیقاً تقابل است. اگر خوب به جنبههای تاریخی واقف نباشیم، خیلی راحت برای ما حقیقت را وارونه جلوه میدهند.
کثیرینژاد بیان کرد: این مسیر دوگانه منحصر به اسلام نبوده است. در ادیان دیگر هم انحرافاتی وجود دارد. در مواردی به محض تولد دین جدید این جریان کار خود را شروع میکند. یهودیت از ظهور دین اسلام مطلع بودند. عدهای عناد میورزند و جریانهای مکه و مدینه و فضای دوگانه پیش میآید.