به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از کاشان، مهجبین‌سادات واجدی، مادر شهید محمد یزدانی، خواهر سردار شهید سید مصطفی واجدی و خاله شهیدان حمیدرضا حسن‌زاده و سید حسن سیدی در همایش گوهرشاد و پنجمین شب از برگزاری جشنواره ملی فرهنگی هنری آه و آهو در کاشان گفت: پسرش ظهر روز پنجشنبه اول شهریور ماه سال ۱۳۴۹ متولد شد موقعی که پدرش بانگ اذان را با عبارت«اشهدان محمد رسول الله» کنار حوض آبی خانه تاریخیشان طنین اندازکرد و نام محمد را به شهید بخشید.

وی با تاکید بر نظم، قناعت و ساده‌پوشی محمدش افزود: احترام به والدین بویژه مادر ازخصوصیات بارز محمد بود بطو ریکه همیشه قبل از اینکه عزم رفتن جایی را داشته باشم کفش‌های مرا واکس می‌زد و جلوی پایم میگذاشت.

به گفته وی، محمد به پدرش نیز احترام زیاد می‌گذاشت و بر اساس آیات قرآنی هیچ وقت صدایش را از صدای ما بلندتر نمی‌کرد.
مادر شهید مفقودالاثر یزدانی که با استناد به آیات قرآن درس دینداری و اخلاق می‌داد اظهارداشت: محمد به حق الناس و بیت المال بسیار اهمیت می‌داد و حتی زمانیکه در جبهه بود و پدرش از بانک پاسخ نامه‌اش را برایش نوشت ناراحت شد و خطاب به پدرش گفت چرا ازخودکار وکاغذ وجوهر بیت المال برای نامه نوشتن به فرزندش استفاده کرده است؟!

خانم واجدی با اشاره به اینکه هیچ وقت یادم نمیاد محمد مرا آزار داده‌باشد و همیشه کریمانه با من صحبت می‌کرد تصریح کرد: محمد در یکی از نامه‌های ارسالیش از جبهه برایم نوشته‌بود «مادرجان هر چه در کتاب‌ها دنبال کلمه‌ای می‌گردم که عزت تورا دربرداشته‌باشد و نشان‌دهد واژه‌ای پیدا نمی‌کنم، تو را بعد از خدای بزرگ، پروردگارم دوست دارم و به پایت می‌افتم» که این سخنان محمد همان معنای آیه قرآنی «وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا » است.

وی با تاکید بر روحیه شهادت طلبی و متعهد فرزند شهیدش در دفاع از سرزمین گفت: بی‌احترامی به پدر و مادر ، ارتکاب گناه، و ارتباط با نامحرم بسیار محمد را عصبانی و خشمگین می‌کرد.

به گفته وی حتی زمانیکه محمد خواست اذن و رضایت مادر را برای حضور در جبهه بگیرد گفته بود من مثل کبوتر در قفس هستم که باید آزاد شوم و این تعبیر همان مصداق « الدنیا سجن المومن» است.

مادر شهید یزدانی حتی استخاره‌ای که برای جبهه رفتن نزد دایی‌اش گرفته بود و و آیه ۱۴ سوره رعد « لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ ...» وهمان شهادت آمده بود یادآورشد و گفت: پدرش نیز ابراهیم‌وار محمدش را اسماعیل‌وار تاپای اتوبوس اعزام وبدرقه کرد.

وی با بیان اینکه محمد در رویا به او گفته است هر شب جمعه بالای قبرش نشسته و انتظار مادر را می‌کشد تصریح کرد: زمانی این خواب را دیدم که در سرمای زمستان پدرش گفت بیا گلزارشهدا وبر سرا مزار محمد برویم و من گفتم بر سر مزار خالی محمد بیایم چه کنم؟!

مادر شهید یزدانی دینداری زنان و رعایت حیا وحجاب برای آنها خواستارشد و گفت: هنوز تسبیح فراق شب و روزهای محمد را می‌شمارد و انتظار می‌کشد.

شهید محمد یزدانی ۳۱ مردادماه ۱۳۴۹ در خانواده ای مذهبی در کاشان به دنیا آمد.پدرش کارمند بانک بود و مادرش مبلغ مذهبی .محمد ۲۹ فرودین ماه ۱۳۶۷ در فاو به شهادت رسید و پیکر مطهرش همچنان مفقود می باشد.

دو بخش مهم از وصیتنامه شهید مفقودالاثر محمد یزدانی:
فامیل و امت حزب الله از شما به خاطر پشتیبانی از رهبر عزیز تشکر می کنم امامی که بیدارکننده ما از خواب غفلت بود مواظب باشید که بزگوار مرد تاریخ بی یاور نماند و مواظب باشید که در غافله کوفیان نامتان ثبت نشود و چنان باشید که او می خواهد و شما را سفارش و توصیه میکنم که در نماز جماعات و جمعه شرکت کنید .

ای مخالفان و ناراضیان اسلام چرا هنوز خوابید آیا هنوز هنگام آن نشده است که حق را بشناسید و در راه آن جان فدا کنید اگر شما حق می گوئید پس چرا در راه آن جانبازی نمی کنید و از همین نکته بفهمید که بر باطلید که هستید و راه حق را ای فریب خوردگان بیابید که فردا دیر می باشد.

انتهای پیام./