به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین محمدجواد مصطفوی در مطلبی با عنوان «حجة الوداع و سیمای زندگانی در آخرالزّمان» نوشته است:
از آن جهت حجة الوداع پیامبر بزرگوار اسلام(ص) برای مسلمانان خصوصاً شیعیان در بُعد اعتقادی، اجتماعی و سیاسی بسیار مهم تلقی می شود که نخست، در آخرین حج پیامبر بزرگوار اسلام(ص) مناسک حج با استقبال بی نظیر و با شرکت بسیاری از مسلمانان اقصا نقاط دنیای اسلام و با تبلیغات بسیار گسترده ای انجام شد که گفتار، رفتار و سنت پیامبر اسلام(ص) در آن سال، برای افرادی که از نزدیک حضرت شان را زیارت و مشایعت می کردند و در مناسک حج با مصاحبت آن حضرت کسب فیض می نمودند، مبلّغ گفتار، آداب و سنن پیامبرشان برای خانواده ها، اجتماع و حتّی کشورشان بودند و دیگر این که ابلاغ رسالت، اثبات و دوام نتیجه زحمات ۲۳ساله پیامبر اسلام(ص) که اکمال دین آن حضرت بود، بعد از حجة الوداع در محل «غدیر خم» به منصه ظهور و ابلاغ رساند که اتفّاقات و قضایای آن سال برای مسلمانان یک جریان تاریخی، اعتقادی و سیاسی به یادماندنی و ارزشمند است... .
در حجة الوداع اتفاقات زیادی دیگری نیز افتاد که در صفحات تاریخ ثبت است، اما آنچه پیش از جریان غدیر اتفاق افتاد و کمتر به آن توجه می شود، حدیثی معروف از آن سرور عالمین(ص) درباره نشانه های نزدیک شدن قیامت فرمودند، می باشد که در منابع شیعه و اهل سنت به طور متعدّدی از آن بحث شده و مفسران آیات قرآن مجید، درتفسیر آیه: « اِشراطُ السّاعۀ»۱ بدان استناد نموده اند که به اجمال بدان اشاره می شود... .
دل سپردن به سفارشات شارح مقدس اسلام و سکان داران کشتی دین و مذهب، چه بسا خودبینی و دل بستن به ظواهر دنیا و امیال نفسانی که سرچشمه فلاکت و نابودی اصالت انسانیت است، دوری بجوییم و در وارسی نفس خود و اصلاح اجتماعی و ملل اسلامی چنان وسواس باشیم تا برای سفری دیگر که تکامل و نتیجه دهنده اصل خلقت انسان در آن باریافته است، مهیا شویم و ادراک بُعد اعتقادی «معاد» را در خود بپرورانیم و پرواز روح جاوید از کالبد جسم فانی را به سوی ربُّ الباقی به عنوان یک اصالت واقعی انسانی بپذیریم.
ابن عبّاس از پیامبر اسلام(ص) در واقعه عظیم حجة الوداع که پیامبر(ص) در سال آخر عمر شریف شان بجا آوردند، می گوید: ما با پیامبر اسلام(ص) در حجة الوداع بودیم، حضرت در شوط آخر خانه کعبه، حلقه درِ خانه کعبه را گرفت و رو به ما کرده فرمودند:
-- آیا شما را از «اشراط السّاعۀ» آگاه کنم؟!
سلمان فارسی در آن روز از همه به پیامبر(ص) نزدیک تر بود، عرض کرد: آری، ای رسول خدا. فرمودند:
-- از نشانه های آخرالزمان، تضییع نماز، پیروی از شهوات، تمایل به هواپرستی، گرامی داشتن ثروتمندان، فروختن دین به دنیاست و در این هنگام که قلب مؤمن در درون اش آب می شود، آن چنان که نمک در آب، از این همه زشتی ها که می بینید و توانایی بر تغییر آن ندارد... .
سلمان گفت: آیا چنین امری واقع می شود، ای رسول خدا؟! فرمودند:
-- آری، سوگند به آن کس که جانم به دست اوست، ای سلمان؛ در آن هنگام زشتی ها زیبا و زیبایی ها زشت می شود. امانت به خیانتکار سپرده می شود و امانت دار خیانت می کند. دروغ گو را تصدیق می کنند و راست گو را تکذیب. در آن روز حکومت به دست زنان و مشورت با بردگان خواهد بود، کودکان بر منابر می نشینند، دروغ ظرافت، زکات غرامت و بیت المال غنیمت محسوب می شود. مردم به پدر و مادر بدی می کنند و به دوستان خود نیکی و ستاره دنباله دار در آسمان ظاهر می شود.
سلمان گفت: آیا این امر واقع می شود، ای رسول خدا؟! فرمود:
-- آری، سوگند به کسی که جانم به دست اوست، ای سلمان؛ زمانی زن با شوهرش شریک تجارت می شود و هر دو همه تلاش خود را بیرون خانه برای ثروت اندوزی به کار مشغول می شوند؛ باران کم و صاحبان کرم خسیس و تهی دستان حقیر شمرده می شوند. در آن هنگام بازارها به یک دیگر نزدیک می گردند، یکی گوید: چیزی نفروختم و دیگری گوید: سودی نبردم و همه زبان به شکایت و مذمت پروردگار می گشایند!
در آن زمان اقوامی به حکومت می رسند که مردم سخن بگویند آن ها را می کشند و اگر سکوت کنند همه چیزشان را مباح می شمرند، اموال آن ها را غارت می کنند و احترام شان را پایمال و خون های شان را می ریزند و دل ها را پر از عداوت و وحشت می کنند و همه مردم را ترسان و خایف و مرعوب می بینی...!
سلمان عرض کرد: آیا این امر واقع می شود، ای رسول خدا؟! فرمودند:
-- آری، سوگند به آن کسی که جانم به دست اوست، ای سلمان؛ در آن هنگام چیزی از شرق و چیز از غرب(قوانینی) می آورند و امت تابع می گردد. وای در آن روز بر ضعفای امت از آن ها و وای بر آن ها از عذاب الهی! نه بر ضعیف رحم می کنند و نه به کسی احترام می گزارند و نه گناه کاری را می بخشند. بدن های شان همچون آدمیان است، اما قلوب شان قلوب شیاطین.
در آن زمان مردان به مردان قناعت می کنند و زنان به زنان و بر سر پسران به رقابت برمی خیزند، همان گونه که برای دختران در خانواده های شان! مردان خود را شبیه زنان و زنان خود را شبیه مردان می کنند و...!
سلمان عرض کرد: آیا این امر واقع می شود، ای رسول خدا؟! فرمودند:
-- آری، سوگند به کسی که جانم در دست اوست، ای سلمان؛ در آن زمان به تزیین مساجد می پردازند آن چنان که معابد یهود و نصارا را تزیین می کنند و آن ها را می آرایند، مناره های مساجد طولانی و صفوف نمازگزاران فراوان، اما دل ها نسبت به یک دیگر دشمن و زیان ها مختلف است. در آن هنگام پسران امت مرا به طلا تزیین می کنند و لباس های ابریشمین حریر و دیباح می پوشند و از پوست های پلنگ برای خود لباس تهیه می کنند.
سلمان گفت: آیا این امر واقع می شود، ای رسول خدا؟! فرمودند:
-- آری، سوگند به کسی که جانم در دست اوست، ای سلمان؛ در آن هنگام زنان خواننده و آلات لهو و نوازندگی آشکار می شود و اشرار امتم به دنبال آن می روند. در آن هنگام زنا آشکار می گردد، معاملات با غیبت، دروغ و رشوه انجام می گیرد، دین را فرو می نهند و دنیا را برمی دارند. طلاق فزونی می گیرد و حدّی اجرا نمی شود، اما با این حال خدا را ضرر نمی زنند. اغنیای امّتم برای تفریح به حج می روند و طبقه متوسط برای تجارت و فقرای آن ها برای رهایی و تظاهر، در آن هنگام اقوامی پیدا می شوند که قرآن را برای غیر خدا فرا می گیرند و با آن هم چون آلات لهو رفتار می کنند و اقوامی روی کار می آیند که برای غیر خدا علم دین فرامی گیرند. فرزندان نامشروع فراوان می شود و قرآن را به صورت غنا می خوانند و برای دنیا بر یک دیگر سبقت می گیرند.
این زمانی است که پرده های حرمت دریده می شود، گناه فراوان، بدان به نیکان مسلط می گردند، دروغ زیاد می شود، لجاجت آشکار و فقر فزونی می گیرد و مردم با انواع لباس ها به یک دیگر فخر می فروشند، باران ها بی موقع می بارد، تار و آلات موسیقی را جالب می شمرند و امر به معروف و نهی از منکر را زشت می دانند به گونه ای که مؤمن در آن زمان از همه امّت خوارتر است، قاریان قرآن و عبادت کنندگان پیوسته به یک دیگر بدگویی می کنند و آن ها را در ملکوت آسمان ها افرادی پلید و آلوده می خوانند.
در آن هنگام ثروتمند رحمی بر فقیر نمی کند، تا آن جا که نیازمندی در میان جمعیّت به پا می خیزد و اظهار حاجت می کند و هیچ کس چیزی در دست او نمی نهد.
سلمان عرض کرد: آیا این امر شدنی است، ای رسول خدا؟! فرمودند:
-- آری، سوگند به کسی که جانم در دست اوست، ای سلمان؛ در آن هنگام «روبیضۀ» سخن می گوید.
سلمان عرض کرد: پدر و مادرم فدای شما بادا«روبیضۀ» چیست؟ فرمودند:
-- کسی که درباره محروم سخن می گوید که ای کاش هرگز سخن نمی گفت...! هم چنین در آخر، رسول بزرگوار اسلام(ص) فرمودند: این است تفسیر آیه: «فَهَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِیَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها فَأَنَّی لَهُمْ إِذا جاءَتْهُمْ ذِکْراهُمْ»؛
پس آیا (کفّار برای ایمان آوردن) قیامت را انتظار دارند، که ناگهان به سراغ شان آید، در حالی که نشانه های آن آمده است؟ پس آنگاه که(رستاخیز) به سراغ شان آید متذکّر شدن آنان چه سودی برای شان خواهد داشت؟!۲
پی نوشت ها:
۱. محمد، آیه۱۸.
۲. امین الإسلام ابوعلی فضل بن حسن طَبرِسی، مجمع البیان، ج۹، ص۸۲؛ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ذیل آیه یادشده، آیت الله ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲۱، ص۴۵۶ - ۴۶۰ و ... .