دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳ |۱۵ محرم ۱۴۴۶ | Jul 22, 2024
وقایع روز هفتم محرم

حوزه/ کاروان امام حسین علیه السلام در روز هفتم محرم شاهد آغاز رسمی قطع آب در کربلا بودند و همه این فشارها برای تسلیم کردن امام حسین علیه السلام با بهره‌گیری از ناتوانی کودکان و بی‌تابی زنان بود.

به گزارش خبرگزاری حوزه، به مناسبت فرارسیدن ماه محرم الحرام، پرونده «از مدینه تا کربلا» با موضوع وقایع روزانه دهه اول محرم تقدیم شما علاقه مندان خواهد شد.

* وقایع روز هفتم ماه محرم

آغاز رسمی قحطی آب از روز هفتم

کاروان امام حسین علیه السلام در روز هفتم محرم شاهد آغاز رسمی قطع آب در کربلا بودند. عبدالله بن حصین ازدی در این روز خطاب به امام حسین علیه السلام گفت: «آیا آب را نمی‌بینی که به روشنی آسمان است؟ به خدا یک قطره از آن نمی‌چشی تا از تشنگی کشته شوی.»

امام حسین علیه السلام در حق او نفرین کرد که: «خدایا او را از تشنگی بکش و هرگز او را نبخش.» حمید بن مسلم می‌گوید فرجام او بیماری‌ای بود که آب می‌خورد و برمی‌گرداند و سیراب نمی‌شد و آن قدر آب خورد تا جان داد.

عمرو بن حجاج هم صدا زد: «ای حسین! این فرات است که سگان و خوکان و گرگان از آن می‌نوشند، اما تو قطره‌ای از آن نخواهی نوشید تا آب گداخته جهنم را بنوشی!»

همه این فشارها برای تسلیم کردن امام حسین علیه السلام با بهره‌گیری از ناتوانی کودکان و بی‌تابی زنان بود.

خدایا! او را از تشنگی بکش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار نده.

در این روز مردی به نام عبداللّه‏ بن حصین ازدی که از قبیله بجیله بود ـ فریاد برآورد: ای حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانی نخواهی دید! به خدا سوگند که قطره‏ای از آن را نخواهی آشامید، تا از عطش جان دهی!


امام علیه‌‏السلام فرمودند: خدایا! او را از تشنگی بکش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار نده.


حمید بن مسلم می‏گوید: به خدا سوگند که پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی که بیمار بود، قسم به آن خدایی که جز او پروردگاری نیست، دیدم که عبداللّه‏ بن حصین آنقدر آب می‏آشامید تا شکمش بالا می‏آمد و آن را بالا می‏آورد و باز فریاد می‏زد: العطش! باز آب می‏خورد، ولی سیراب نمی‏شد. چنین بود تا به هلاکت رسید.

چشمه آبی در پشت خیمه‌ها

در بعضی منابع نوشته شده پس از چیره شدن تشنگی بر خیمه‌ها و یاران، امام حسین علیه السلام پشت خیمه‌های زنان، نوزده قدم به سمت قبله برداشته و زمین را با تبر حفر کردند. ناگاه آبی زلال جوشیدن گرفت. تمام کاروان امام نوشیدند و مشک‌ها را پر کردند. سپس چشمه در زمین فرورفت و هیچ نشانی از آن به جا نماند.

در مناقب نُه گام نوشته شده و در مدینه المعاجز هم این طور ثبت شده که فرشته‌ای نازل شد و پشت خیمه‌ها خطی کشید و جوی آب جاری شد.

منبع: مقتل خوارزمی، لهوف، اعیان الشیعه، ارشاد شیخ مفید

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha