به گزارش خبرگزاری حوزه، نویسنده در این کتاب هشتاد و هشت صفحه ای به اهمیت رویداد اربعین در سه بخش حماسه میلیونی پیادهروی؛ اربعین، سنتی در حال شکوفایی و سومین بخش امکان حضور در تاریخی دیگر را بررسی میکند و معتقد است مشکلترین بحث همین است از آن منظر که باید ماورای عقل مدرن به موضوعی نظر کند که فعلا در حال تولید است و خود را طی یک فرآیند مینمایاند و از دور جان آدمیان سر بر میآورد و در قول و فعل آنان سریان مییابد.
در بخش نخست مؤلف اثر می نویسد: حرکت سیدالشهدا (ع) یک تذکر بود به همه تاریخ که چگونه از ظلمات زمانه میتوان خود را رها کرد. این مهم در سالهای اخیر در حماسه اربعینی ذیل تذکر امام معصوم مردم را آن گونه میداند که به روحی منورند که آنها را از ظلمات فرهنگ اموی جهان استکباری رهایی میبخشد و همین معنای حماسه میلیونی پیادهروی است.
در دومین فصل کتاب بر این نکته کلیدی تأکید شده که اربعین نشان داد که در حکمت امام حسین (ع) شکست بیمعناست و بقاء و پایداری، عناصر اصلی این حکمت است. نویسنده ایجاد و بقای انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) را از برکات سنت اربعین میداند و در صفحات میانی کتاب می نگارد: بزرگنمایی قدرت آمریکا برای کسی است که امام حسین علیهالسلام ندارد، ولی کسی که به امام دل داده است آمریکا و دنیاداران در نظرش هیچ و پوچ هستند.
استاد طاهرزاده در واپسین فصل کتاب، انقلاب اسلامی را در هر جا که حرکتی قدسی در میان است حاضر میداند و اعتقاد دارد هویت بخشی حرکت اربعین از آن جهت در حال رشد است که شیعه متوجه شده غرب در حال بیهویت کردن ملتها و استحاله آنها در فرهنگ غربی است. از این حیث موضوع تقابل دو مملکت در میان نیست، بلکه تقابل دو تمدن در دو میدان متفاوت در میان است.
"عقل فهم اربعین" موضوع دیگری است که صفحههای پایانی کتاب به آن اختصاص یافته و نویسنده در این بخش تأکید می کند که با عقل پوزیتیویستی و کمیتگرا این حرکتها که شما در پیادهروی اربعین دارید خرافه محسوب میشود اما عقلی که شیعه از اربعین به آن رسیده و به وسیله اربعین آن را فهم کرده عقل کمیت گراست و تنها این عقل است که ماورای سیطره کمیتها، کار میآید و نه تنها خرافه نیست بلکه به واقعیترین واقعیتها نظر دارد.
انتهای پیام
نظر شما