سه‌شنبه ۶ شهریور ۱۴۰۳ |۲۱ صفر ۱۴۴۶ | Aug 27, 2024
زی

حوزه / شیخ جواد قاسم پور آرانی از روحانیون شهیدی است که در شانزده عملیات مهم از سوسنگرد تا فتح المبین و از بیت المقدس تا والفجر ۳و ۴ حضور فعال و خستگی ناپذیری داشته است.

به گزازش خبرنگار خبرگزاری حوزه از کاشان، شهید شیخ جواد قاسم پور در سال ۱۳۴۰ در خانواده ای مذهبی و کشاورز در آران بدنیا آمد و کودکی را در بستر فقر و درد و رنج گذراند.

این شهید والامقام تحصیلات خود را پس از طی دوره ی ابتدایی با ورود به حوزه علمیه (سال ۱۳۵۵) ادامه داد و در جریان تحصیل علوم معمولی و متعارف بسنده نکرد و مطالعاتش را در حوزه تفسیر و تاریخ و حدیث و ...توسعه و گسترش بخشید.

سابقه مبارزاتی شهید قاسم پور

فعالیت علیه رژیم پهلوی را از ابتدای ورود به حوزه علمیه آغاز کرد و فعالیت علنی خود را در یکی از روزهای سال ۱۳۵۵ با نصب اعلامیه و دست نویس های حاوی شعرهای سیاسی علیه رژیم بر در و دیوار مدرسه علمیه آیت الله یثربی (ره) کاشان، در حالیکه بقیه طلاب بر سر کلاس درس عمومی اخلاق حاضر بودند، به منصه ظهور رساند و به دیگر طلبه ها گفت: فعالیت علیه رژیم هم جزء درس اخلاق است، همچنین در این رابطه اعلامیه و رساله امام خمینی را از قم تهیه و بین مردم آران تقسیم میکرد، که مورد توجه و شناسایی پاسگاه ژاندارمری آران قرار گرفته بود تا اینکه در روز ۲۱ رمضان (۱۳۵۷/۶/۵) توسط مأموران ژاندارمری دستگیر و مدتی را در آنجام محبوس بود.

با پیروزی انقلاب اسلامی، شور و هیجان خدمت به نظام نو پای جمهوری اسلامی در او بیشتر شد و در اولین فرصت برای یادگیری فنون نظامی به پادگان آموزشی قم اعزام و پس از پایان دوره نظامی، به حفاظت از بیت امام (ره) و مدرسه فیضیه مشغول شد.

با شروع جنگ تحمیلی، شیخ جواد قاسمپور به همراه گروهی از طلاب به یکی از پادگانهای آموزشی تهران اعزام می شود ولی به دستور بنی صدر خائن با اعزام آنها به جبهه ممانعت می شود که شیخ جواد با یکی از افسران ارتش که هم عقیده با بنی صدر بود به بحث و گفتگو میپردازد که اعتراض او باعث میشود دیگر طلاب هم با او هم رأی شوند و با نوشتن طوماری به امام (ره) درخواست اعزام به جبهه می کنند، که امام عزیز با ملاقات آنها و اعزام به جهبه موافقت می کند.

او در ۱۶ عملیات جبهه شرکت فعال داشت، اولین هجرت او به دیار عاشقان در تاریخ ۱۳۵۹/۷/۱۳ از طرف حوزه علمیه به سوسنگرد بود که در عملیات فتح سوسنگرد شرکت کرد، سپس در منطقه هویزه، ۱ ایستگاه آبادان، گیلان غرب و سر پل ذهاب، عملیات ثامن الائمه، عملیات مطلع الفجر (مجروح)، فتح المبین (مجروح)، بیت المقدس (فرمانده دسته)، محرم (معاون گروهان، مجروح)، والفجر ۱ (معاون گردان، مجروح)، خیبر (جانشین گردان، مجروح)، عملیات بدر (جانشین گردان، مجروح)، عملیات والفجر ۸ (جانشین گردان، مجروح) کربلای ۳ (جانشین گردان) و بالاخره در عملیات کربلای ۴ (۱۳۶۵/۱۰/۴) در جزیره ام الرصاص عراق، در حالی که بعنوان جانشین گردان امام محمد باقر (ع) از لشگر ۱۴ امام حسین (ع) نیروهای بسیجی را هدایت می کرد، مورد اصابت گلوله تیربار دوشکای بعثیون عراقی قرار گرفت و به آرزوی دیرینه خود رسید.

خانواده شهید قاسمپور بزرگترین خانواده شهید در شهرستان آران و بیدگل است

شهدا (منتسب به سردار شهید حاج شیخ جواد قاسمپور، حسین قاسمپور (برادر شهید)، جواد قاسمپور (پسر عموی شهید)، احمد قندیانی (داماد خانواده شهید)، محسن و مصطفی عربیان (خواهرزاده های شهید)، عباس و علی اصغر چاقیان (پسر دایی های شهید)، مصطفی ملکیان (نوه عموی شهید). یکی از برادارن طلبه می گوید: شهید قاسمپور از نظر حسن اخلاق در میان طلبه ها معروف و خیلی خوش صحبت بود.

به طلبه های مبتدی در همان برخورد اول چنان احترام میگذاشت که انگار چند سال است با آنها آشنایی دارد و همین امر باعث شده بود که اکثر طلبه ها او را میشناختند و شیفته اخلاق او شده بودند و اگر طلبه ای مشکلی داشت به هر وجه ممکن در جهت رفع آن می کوشید.

ساده زیستی شهید قاسمپور

شیخ جواد خیلی ساده میپوشید و بی آلایش بود اصلاً ساده زیستی را دوست داشت و با همان شهریه مختصر حوزه زندگی خود را می گذراند، با این وضع دیگران را هم مساعدت می کرد.

در کنار ناراحتی و مشکلات دیگران نمی توانست بی تفاوت بگذرد و مشکل روحی آنها را با شنیدن دردهای دلشان رفع می کرد و شکل مادی آنها را اگر در وسع خودش نبود به هر طریق ممکن پیگیری و بر طرف میکرد طوری که روز بعد شهادتش در منزل شهیدی، مرد مستمند و آبروداری در حالیکه در شهادت حاجی به شدت گریه میکرد می گفت: شیخ جواد قرار بود برای منزلم از شهرداری آب تهیه کند که منتظر او بودم. به خاطر ویژگی شایسته اخلاقی او اکثر رزمندگان شهر آرزو می کردند هر وقت او به جبهه اعزام می شود همراه او باشند لذا سخنرانی های او در جمع رزمندگان و در دبیرستانهای شهر باعث هجوم نیروهای بسیجی به جبهه می شد به طوریکه قبل از عملیات عظیم خیبر، با اینکه شیخ جواد فردی بسیجی بود، فرماندهی سپاه کاشان به مسئول آران می گوید به این شیخ جواد بگویید یکی دو جا سخنرانی کند تا بتوانیم نیروی بیشتر برای اعزام به جبهه جذب کنیم و مسئولین بسیج هم برای جذب نیروی بیشتر، در تابلوی اطلاعات بسیج نوشته ای بدین مضمون نصب میکنند: «شیخ جواد به جبهه می رود.

خاطره نوید شاهد گروهان میثم از تیپ ۷ ولیعصر در مرحله دوم عملیات والفجر که مأموریتش حرکت از پشت جاده اهواز خرمشهر به سوی مرزهای بین المللی بود:

صبح عملیات، دشمن زبون با آرایش تانک های خود جهت پاتک و پس گرفتن مواضع فتح شده در مقابل ما شروع به مانور و پیشروی به طرف خطوط فتح شده کرد که با رشادت برادران رزمنده، دشمن با تحمل تلفات پا به فرار گذاشت. ظهر همان روز دوباره دشمن با تانک های بیشتر در سر تا سر خط به پاتک دست زد که در محور جناح چپ ما با رخنه در خط پدافندی باعث شد تا گروهان ما (میثم) از جلو و جناح چپ مورد هجوم آتش سنگین و مستقیم دشمن قرار گیرد و تا حدودی در محاصره دشمن واقع شود،

به طوری که ارتباط ما با عقب قطع شده بود و فرماندهی گردان، دستور جا به جایی نیروها را دادند. ولی منطقه طوری بود که اگر نیرویی تصمیم می گرفت چند قدمی از سنگرش دور شود، مورد اصابت گلوله قرار می گرفت و حلقه ی محاصره تنگتر می شد و ظاهراً دشمن قصد به اسارت گرفتن ما را داشت. می شنیدم برادری با گفتن سخنان شیرین و جملاتی همراه با مزاح به نیروها روحیه می دهد و میدان جنگ را ـ که امکان دارد تا لحظه ای دیگر همه کشته شویم و یا به اسارت درآییم ـ به بازی گرفته و انگار که در مانوری شرکت کرده است.

صدای دلنشین و جملات شیرین او که همراه با تلاوت آیاتی از قرآن بود مرا خیلی شاد و روحیه استقامت را در من دو چندان می کرد. خیلی تلاش می کردم او را بشناسم که دیدم هر کس صدا می زند شیخ جواد، شیخ جواد… من که بتازگی با او آشنا شده بودم، شیفته ی او شدم و از صحبت های او لذت می بردم. این را می توانم بگویم که وجود این برادر روحانی در جمع رزمندگان گردان، باعث تقویت روحیه و شجاعت و ایثارگری و مقاومت برادران و مانع پیشروی دشمن می شد. در نتیجه دشمن عاجز از پیشروی، حالت تدافعی به خود گرفت که با گذشت زمان و تاریک شدن هوا و با استفاده از هوای غبار آلود و مملو از دود و انفجار از محاصره و تیر مستقیم دشمن نجات پیدا کردم.

همین برخورد و عمل برادرمان حاج شیخ جواد باعث شد برای مرحله بعدی عملیات هر کسی او را به گروهان خود دعوت می کرد، تا در عملیاتی با هم باشند و از آن به بعد برادرمان در هر گروهانی می رفت و یا در هر مکانی پیدا می شد، همه ی بچه ها آرزو داشتند در آن جمع قرار گیرند. به صورتی که موقع اعزام به جبهه اکثر نیروهای رزمنده ی شهرمان سعی می کردند موقعی که حاجی به جبهه می روند، ثبت نام کنند و اعزام شوند. برای نمونه یک روز در واحد بسیج سپاه کاشان روی یک کاغذ ، داخل تابلو اعلانات نوشته شده بود که شیخ جواد به جبهه می رود. این را به جرأت می گویم که حاجی برای اکثر رزمندگان منطقه به عنوان فرمانده و رزمند های آشنا و دلسوز محسوب می شد.

فرازی از وصیت نامه شهید قاسمپور

در پایان خدمت برادران روحانی و بزرگوار و استادان عزیز سلام خالصانه می رسانم و ان شاءالله در راه امام و همراه با امام تا پیروزی نهایی ثابت قدم موفق باشید و بر جوانان انقلابی را با قلبی باز بپذیرند و اختلاف سلیقه که می توان با محبت به اتمام رساند با اختلاف و جدایی از همدیگر نباشید که دشمن شاد گردد و امروز اسلام فقاهتی و گریه که خیلی افراد مدعی آن بودند در درون جبهه وجود دارد و جوانان عزیز با ایثار خون از آن حفاظت می کنند. جوانان عزیز از روحانیت که مشعل دار انقلاب و اسلام هستند حمایت کنید و تا پیروزی کامل همراه با امام و همگام با روحانیت در خط امام به پیش بروید که پیروزی نهایی در این راه است و در پایان از امت شهید پرور و خانواده معظم شهدا، مفقودین، اسرا و برادران سپاه، بسیج، می خواهیم اگر کوتاهی در حق شما کرده باشیم یا لغزشی انجام داده باشیم ما را عفو نمایید و در حق ما طلب مغفرت کنید و تا پیروزی نهایی اتحاد و اتفاق خویش را حفظ کنید و مبارزه را ادامه دهید که خداوند با شماست خداوند امام عزیز را تا انقلاب مهدی طول عمر عنایت فرما و امت ما را تا پایان راه ثابت قدم بگردان شهدا عزیز با اولیاء خودت محشور گردان.

شیخ جواد قاسم پور آرانی از روحانیون شهیدی است که در شانزده عملیات مهم از سوسنگرد تا فتح المبین و از بیت المقدس تا والفجر ۳و ۴ حضور فعال و خستگی ناپذیری داشته است.

شایان ذکر است شهرستان آران و بیدگل با تقدیم بیش از ۸۳۰ شهید و یک هزار و ۵۰۰ جانباز سر افراز به نسبت جمعیت رتبه نخست ایثارگری استان اصفهان را دار است.

انتهای پیام./

روحانی شهیدی که در 16 عملیات مهم حضوری فعال و خستگی ناپذیر داشت
روحانی شهیدی که در 16 عملیات مهم حضوری فعال و خستگی ناپذیر داشت

روحانی شهیدی که در 16 عملیات مهم حضوری فعال و خستگی ناپذیر داشت

روحانی شهیدی که در 16 عملیات مهم حضوری فعال و خستگی ناپذیر داشت

روحانی شهیدی که در 16 عملیات مهم حضوری فعال و خستگی ناپذیر داشت

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha