به گزارش خبرگزاری حوزه، نشست علمی «اقتضائات تربیت در عصر مدرنیته» به همت مدرسه علمیه مجتهده امین و موسسه آموزش عالی حوزوی علامه مجلسی(ره) و با همکاری پژوهشکده زن و خانواده برگزار شد. در این نشست حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا زیبایی نژاد رئیس پژوهشکده زن و خانواده به ارائه نظریات خود حول این موضوع پرداخت.
رئیس پژوهشکده زن و خانواده در مقدمه صحبت های خود برای فهم بهتر مسئله تربیت در عصر مدرنیته به ترسیم موقعیت کنونی ما در میانه دو گفتمان توحیدی و لیبرالیسم پرداخت. وی ابتدا با دیدگاهی انتقادی ریشه علوم مدرن امروزی را از بعد میزان دستیابی به واقعیت مورد بررسی قرار داد و گفت: تعقل خالص در شرایطی میتواند محقق شود که عقل به طور کامل بر سایر قوا حاکم شود. این مسئله به معنای از بین بردن شهوت و غضب و ظرفیتهای محیطی نیست. ما میتوانیم عقل را حاکم کنیم و از ظرفیتهایی که تمایلات، احساسات، غضب و محیط در اختیار عقل قرار میدهند، به نحو مؤثری استفاده کنیم. عقل میتواند از این ظرفیتها به نفع کشف حقیقت و راهیابی به آنچه واقعی و درست است، بهرهبرداری کند.
علم واقعی، محصول تعقل خالص است
وی با تأکید بر اینکه علم واقعی محصول تعقل خالص است، خاطرنشان کرد: در چنین شرایطی اگر ما در این فرایند، به جای آنکه عقل را حاکم کنیم و جهل را کنار بگذاریم، مهار شهوت و غضب را در خدمت عقل قرار دهیم و عقل بر سنتها، آداب اجتماعی و نظام تربیتی ما مسلط شده و ناهماهنگیهای آنها را پس بزند، در این صورت تعقل به معنای واقعی و خالص خود محقق میشود. اگر تعقل ما تعقل خالص باشد، محصول دارد و محصول آن علم واقعی است. این تعقل خالص، منجر به شکلگیری یک نظام آگاهی درست میشود. اما اگر عقل به کار گرفته نشود یا در خدمت جهل، شهوت یا غضب قرار گیرد، بهگونهای که عقل به جای حکمرانی، خادم شهوت و غضب شود، در این صورت تعقل به درستی انجام نشده و واقعیت چنین تعقلی، تجهل است، نه تعقل. هرچند ممکن است ما به این حالت تعقل بگوییم، اما در واقع، این تعقل غلط است و بهصورت تسامحآمیز به آن تعقل اطلاق میشود.
شبه علم های امروزی؛ هدایت یا سرگردانی
زیبایی نژاد با اشاره به تفاوت میان فرآیند تعقل و تجهل در تولید علم و شبه علم، در رابطه با شبه علمهای امروزی توضیح داد: اما اگر تعقل ما در واقع تجهل باشد یا مخلوطی از تعقل و تجهل باشد، بهگونهای که گاهی به سمت یکی و گاهی به سمت دیگری برود، نتیجهای که به ما میدهد، اگر تجهل خالص باشد، بهصورت شبه علم ظهور پیدا میکند. این شبه علم، علم واقعی نیست، هرچند گزارههای آن به گونهای است که ما به آن میگوییم علم. بسیاری از آن چیزهایی که ما امروز به عنوان علم به رسمیت میشناسیم، در واقع شبه علمی هستند که در فرایند تجهل بهدست آمدهاند. گاهی اوقات معلومات ما معجونی است از علوم واقعی که ما را به سمت هدایت میبرد و شبه علمی که ما را از مسیر هدایت دور کرده و به حیرانی، سرگردانی و دردسر میاندازد.
عقلانیتی که در تولید علم عقیم است و شبه علم تولید میکند
وی سپس عقلانیت را چارچوب معرفتی حاصل از تعقل و نتیجه تعقل عنوان کرد و گفت: ما یک کلید واژه دیگری داریم به نام عقلانیت. عقلانیت، آن بافت معرفتی است که از نتیجه تعقل شما بهدست آمده است. عقلانیت به معنای کلی؛ چارچوبی معرفتی و نظریای است که برای نظم و طبقهبندی اطلاعات، معارف و معلوماتمان به کار میبریم. تعقل، مصدر است و عقلانیت حاصل و نتیجه این مصدر است. آنچه که بهدست میآید، محصولی به نام عقلانیت است. اگر تعقل شما، تعقل خالص باشد، آن عقلانیت یعنی نظام طبقهبندی اطلاعاتِ شما به عقل کمک میکند تا یافتههای جدیدی را کشف کند و معرفتهای جدید و درستی بهدست آورد. اما اگر به جای تعقل، شما دچار تجهل شوید، یک عقلانیت و نظام طبقهبندی دیگری شکل میگیرد که در ارائه علم عقیم است، اما در ارائه شبه علم برای شما بهخوبی و قوی عمل میکند.
مسئله جهت دار بودن علوم انسانی
زیبایی نژاد در توضیح مسئله جهت دار بودن علوم انسانی خاطرنشان کرد: از اینجا شما میتوانید به این نکته مهم منتقل شوید؛ اینکه میگویند علوم انسانی جهتدار است؛ اگر نظریهای در فرایند تعقل واقعی و خالص تولید شده باشد، یا علمی کشف شده باشد، آن علم، علم خالص است و آن نظریه به خلوص نزدیک است. اما اگر در فرایند تجهل چیزی به نام علم تولید شده باشد، آن علم، شبه علم و شبه معرفت است. شما ممکن است گمان کنید که این علم است چون آموزههای علمی دارد، دستگاه علمی دارد و یافتههایی ارائه میدهد؛ اما یافتههای آن دیگر خلوص ندارند. البته ممکن است گاهی حدی از واقعیت در آن وجود داشته باشد، اما این حد از واقعیت بهمنظور ایجاد التباس است. زمانی که حق و باطل در هم قاطی میشوند، ما را متحیر میکنند. اگر باطل محض بود، شما به راحتی میتوانستید مشتش را باز کنید و حقیقت را کشف کنید.
جنگ تمدنها یا نزاع عقلانیت
رئیس پژوهشکده زن و خانواده با تأکید بر اینکه نبرد تمدنها در حقیقت جنگ عقلانیتهایی است که تمدنها بر اساس آنها شکل گرفتهاند گفت: نزاعهای مهم بشری، نزاعهایی در مقیاس عقلانیتها است. هنگامی که تمدنها با یکدیگر درگیر میشوند، این نزاع تمدنی در حقیقت جنگ عقلانیتهایی است که تمدنها بر اساس آنها شکل گرفتهاند.
زیبایی نژاد با طرح کلیدواژه مهم «مفهوم محوری» به عنوان هسته اصلی شبکه معنایی عقلانیت درباره اهمیت مفهوم محوری توضیح داد: عقلانیتها یک شبکه معنایی هستند که این شبکه معنایی حول یک مفهوم محوری با همدیگر چفت و بست پیدا کرده است. «مفهوم محوری» در هر عقلانیت یک کارکرد خاص دارد؛ یکی از کارکردهای مهم آن این است که کل مفاهیم و واژگان را حول محور خودش جمع میکند و معنای خود را به این واژگان اشراب مینماید. این مفهوم محوری نه تنها رفتارهای شما را بلکه کل نظام معنایی شما را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. به عنوان مثال معنای آزادی و معنای موفقیت و خیلی از معانی دیگر شما را متفاوت میکند. در نتیجه، ترمینولوژی شما متفاوت از دیگران است و اساساً اصطلاحنامه یک فرد شیعه باید مختص به خود او باشد.
رئیس پژوهشکده زن و خانواده، توحید ربوبی را هسته عقلانیت توحیدی عنوان کرد و گفت: مفهوم محوری در عقلانیت توحیدی همان توحید است. «قُلُوا لَا إِلَهَ إِلَّا ٱللَّهُ تُفْلِحُو.ا» توحیدی که در قلب این شبکه معنایی عقلانیت توحیدی قرار دارد، توحید ربوبی است. توحید در خلقت و توحید در پرستش هم وجود دارد، اما بخش مهم آن توحید ربوبی است. توحید ربوبی یعنی «اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ»؛ به این معنا که تنها کسی که صلاحیت راهبری دارد، خداوند است و یا کسانی که خداوند به آنها اذن راهبری داده باشد. کسانی که تحت راهبری طاغوت قرار میگیرند، از نور به ظلمت میروند و به فساد کشیده میشوند.