به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجتالاسلاموالمسلمین سید سجاد ایزدهی در نشست «امکان سنجی اقدامات ایران علیه اسرائیل» که به همت مجتمع فقه، حقوق و قضای اسلامی به صورت مجازی برگزار شد، با اشاره به دیدگاه آیات و روایت به جنگ عنوان کرد: دشمن، اسماعیل هنیه دبیرکل سیاسی و سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله را هدف قرار داد؛ اگر آنها میزنند آیا ما هم در تناسب مقابله به مثل، یک غیرنظامی که فرمانده است مانند وزیر دفاع صهیونیست ها را میزنیم؟
وی ادامه داد: در این جا باید بین نظامی و غیرنظامی بودن، سبب و مباشر تفاوت قائل باشیم. فرمانده بیشتر از سرباز دخیل است به همین خاطر فرمانده افضل به سرباز است، هرچند که فرمانده یک نظامی نباشد. بحث دیگری که مطرح میشود آیا میتوان نظامی را در مکان غیرنظامی زد؟
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اضافه کرد: از منظر سیاست و فقه در جنگ اصل بر احتیاط است و باید اموال، اعراض و جان حفظ شود و نباید آنها را آنها را به خطر بیندازیم و باید مراقبت کنیم و قبل از آنکه دشمن صدمه بزند باید بزنیم و امام علی (ع) در این رابطه میفرماید: «به خدا سوگند هر ملتی که درون خانه خود مورد هجوم قرار گیرد، ذلیل خواهد شد»
وی ادامه داد: برای احتیاط در زمینه حفظ جان و اعراض باید بازدارندگی ایجاد کرد و این میتواند در مقام دفاع مشروع یا هر چیزی باشد. بازدارندگی باید به گونهای باشد که اثرگذار باشد و یک گام جلوتر باشد، لذا باید مقدماتی حاصل شود که رژیم غاصب از بین برود.
شرایط دفاع مشروع
دکتر محمد حبیبی مجنده، عضو هیئت علمی حقوق بین الملل دانشگاه مفید هم در این نشست عنوان کرد: در حقوق بینالملل توسل به زور نظامی دو مبحث حقوق بر جنگ و حقوق در جنگ مورد بحث قرار میگیرد.
وی ادامه داد: به مجموعه قواعدی که در حقوق بینالملل وجود دارد که بیان می کند که دولتها در چه شرایطی حق دارند از زور نظامی استفاده کنند حقوق بر جنگ (jus ad bellum) میگویند. بخش دوم حقوق بر جنگ (jus in bello) است، یعنی وقتی دو کشور وارد جنگ شدند چه اقداماتی باید و نباید انجام بدهند برای مثال غیرنظامیان را مورد هدف قرار ندهند، از چه ابزار و سلاحهایی استفاده نکنند و چه گروههایی (که اغلب غیرنظامیان هستند) مورد حمایت هستند.
عضو هیئت علمی حقوق بین الملل دانشگاه مفید در بررسی اماکن توسل به زور برای برخورد با اقدامات رژیم غاصب علیه ایران گفت: در حقوق بین الملل، توسل به زور ممنوع است و بر اساس بند 4 ماده دو منشور ملل کشورها نباید در روابط بینالمللی خود از تهدید یا توسل به زور علیه تمامیت ارضی، استقلال سیاسی هر کشور یا هر گونه رفتاری که با اهداف ملل متحد مطابقت ندارد استفاده کنند که این یک قاعده آمره و بنیادی است. این قاعده دو استثناء دارد که مهمترین آن دفاع مشروع است که در ماده 51 منشور به آن تصریح شده است که در صورت وقوع حمله مسلحانه علیه یک عضو ملل متحد تا زمانی که شورای امنیت اقدامهای لازم برای حفظ صلح و امنیت بینالمللی را به عمل آورد، هیچیک از مقررات این منشور به حق ذاتی دفاع از خود، خواه بهطور فردی و خواه دسته جمعی لطمهای وارد نخواهد کرد.
حبیبی مجنده اضافه کرد: استثنای دوم شورای امنیت بر اساس فصل هفتم منشور ملل متحد است. اختیارات شورای امنیت سازمان ملل اجازه میدهد تا این شورا «وجود هرگونه تهدیدی برای صلح، نقض صلح یا اقدام تجاوزگرانه» را تعیین کند و اقدامات نظامی و غیرنظامی را برای «برقراری صلح و امنیت بینالمللی» انجام دهد. برای مثال عراق به کویت حمله کرد؛ شورای امنیت در ابتدا به عراق هشدار داد، اما زمانی که مؤثر نبود به کشورهایی که قادر و مایل بودند گفت میتوانند برای بیرون کردن عراق از کویت متوسل به زور شوند.
عضو هیئت علمی حقوق بین الملل دانشگاه مفید با بیان اینکه در صورت تحقق دفاع مشروع، اقدام ایران در قالب دفاع مشروع است، تصریح کرد: برای تحقق دفاع مشروع شرایط متعددی وجود دارد که از جمله آنها ضرورت و حمله مسلحانه است. ضرورت یعنی اگر کشوری مورد حمله مسلحانه قرار بگیرد و راهی برای دفع این حمله وجود نداشته باشد میتواند متوسل به زور نظامی شود، اما گر امکان استفاده از شیوههای دیگر مانند تصمیم شورای امنیت، گفتوگو یا سازش باشد ضرورت دیگر وجود ندارد.
حبیبی مجنده در تعریف حمله مسلحانه در دفاع مشروع گفت: حمله مسلحانه در منشور تعریف نشده است، اما به وسیله دیوان بین الملل دادگستری در پروندههای متفاوت بیان شده است. حمله مسلحانه بالاترین حد استفاده از زور است و هر اقدام نظامی حمله مسلحانه نیست، بلکه باید از نظر گسترده، پیامدها، شدت و خسارت یا باید به گونهای باشد که حمله مسلحانه باشد و هر اقدام و درگیری مرزی یا موردی حمله مسلحانه نیست.
وی با تأکید بر اینکه هر توسل به زوری موجب دفاع مشروع نمیشود؛ بلکه باید حمله مسلحانه وجود داشته باشد و حمله مسلحانه با اقدام مسلحانه و تجاوز متفاوت است، یادآور شد: دفاع مشروع در مقابل حمله بالفعل است نه حملهای که در آینده ممکن است اتفاق بیفتد، زیرا در آن شرایط دفاع مشروع پیش دستانه میگویند که برای بسیاری پذیرفته نیست مگر اینکه حمله قریبالوقوع باشد. یعنی تانکهای دشمن آماده حمله هستند و در این جا در قالب دفاع مشروع پیش دستانه اقدام میکنند.
وضعیت ایران و رژیم غاصب؛ تخاصم یا دفاع مشروع؟
سید یاسر ضیائی در این نشست عنوان کرد: با شروع حمله دفاع مشروع حق است، اما وقتی مخاصمه شروع شد دیگر مسئله موردی نیست یعنی یکبار کشور A حمله و بعد کشور B حمله کند و به صورت نوبتی حمله کنند تا دفاع مشروع باشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه قم ادامه داد: اگر وضعیت تخاصم را بین رژیم غاصب و جمهوری اسلامی ایران در نظر بگیریم جمهوری اسلامی ایران بدون استناد به دفاع مشروع میتواند اهداف نظامی را مورد حمله قرار بدهد.
وی گفت: اگر بخواهیم بدانیم شروع کننده جنگ چه کسی بوده است، اولین اقدامات خرابکارانه از سوی رژیم غاصب با ترور دانشمندان هستهای، حملات ویروسی سایبری به مراکز مختلف و... بوده است که در مجموع میتوان گفت که رژیم صهیونیستی حمله را شروع کرده است و در جایگاه مخاصمه قرار دارند و در این نگاه منتظر یک اتفاق نیستیم تا دفاع صور بگیرد. اگر بر اساس نظریهای که در حال تخاصم نیستیم اقدام کنیم باید بررسی کنیم که آیا اقدام صورت گرفته حمله بوده است یا خیر.
ضیایی در رابطه با امکان هدف قرار دادن اشخاص گفت: اگر فردی نظامی باشد که میتوان او را هدف قرار داد. بر اساس یک نظریه اگر فردی عالی رتبه باشد که تصمیماتش در جنگ مؤثر باشد حتی اگر غیرنظامی هم با این تفسیر میتواند مورد حمله قرار بگیرد.
جنگ در فلسفه اخلاق
سید علیرضا صالحی ساداتی مدرس دانشگاه هم در این نشست عنوان کرد: در حقوق و فقه به قوانین و آرایی ارجاع داده میشود که توسط واضعانی که تصویب شده است و اما فلسفه اخلاق (حکمت عملی) بیان میکند که به وضع کاری ندارد بلکه با طبیعت کار دارد.
وی ادامه داد: خواجه نصیر طوسی مهمترین کتاب حاصل آرای قدما در حکمت عملی است را در کتابی به نام اخلاق ناصری نوشته است که هر سه بخش حکمت عملی را دارد و ما در این بحث به بخش سیاست مُدُن میپردازیم زیرا جنگ و صلح بخشی از آن است.
استاد فلسفه اخلاق افزود: خواجه نصیر در یک وضعیت جنگی قرار داشت. با اسماعیلیه و مغول بوده است و فقط فیلسوف نظر نبوده بلکه به خاطر شرایطی که داشته است فیلسوف عمل هم بوده است. همچنین خواجه نصیر منتهای دو سنت عقلی یعنی فلسفه و کلام است. در فلسفه مبنای عمل آن قوه تشخیص خوب و بد است که به کمک عقل صورت میگیرد. در کلام نیز حسن و قبح داریم که مسئله عقلی است. فقها و اصولیون فایده گرا هستند و همواره به دنبال مفسده و مصلحت بودند.
وی گفت: قدما حق بر جنگ تحت مبحثی به عنوان اخلاق دشمنی قرار میدهند و خواجه نصیر در بخش سیاست مُدُن بیان میکند. خواجه نصیر بیان میکند که دشمنی پنج ریشه دارد در ابتدا سعی کنید ریشه را شناسایی کنید شاید دشمنی حل شد.
صالحی ساداتی با اشاره به بیت «با دوستان مروت با دشمن مدارا» تصریح کرد: از گذشته بیان میشده که به دشمن بیشتر از دوست باید نزدیک شد، زیرا باید از دشمن بیشتر مراقبت کرد.
وی با بیان اینکه خواجه وقتی هجوم مغول را دید برای حفظ جان مردم با مغول همراهی کرد، افزود: علمای شیعه برای حفظ جان شیعیان فتوایی برای مقابله با مغول ندادند، بلکه عکس این امر نیز اتفاق افتاده است؛ مرحوم سید بن طاووس در کشف المحجّه بیان میکند که در نزدیکی حله بودیم که لشکر مغول حمله کرد من به عنوان بزرگ شیعه به همراه دو نفر دیگر گروه مذاکره کننده با مغول شدیم و به آنها گفتیم مردم این شهر با شما دشمنی ندارند و خون آنها را نریزید و هیچ خونی در آن جا ریخته نشد.
استاد فلسفه اخلاق ادامه داد: استراتژی شیعه در آن زمان با هدایت علما و خواجه نصیر این بود که با مغولها همراهی کنند تا شیعه حفظ شود، با این روش نه تنها شیعه حفظ شد بلکه از بین بردن خلافت بغداد که آرزوی ایرانیان بود نیز محقق شد.
صالحی ساداتی تصریح کرد: خواجه نصیر میگوید باید سعی کرد تا دل دشمن را به دست آورد تا که دشمنی نکند و تا جای مکن کشتن و جنگ برای مرحله آخر است و باید دیپلماسی کرد و اگر نشد وارد جنگ شود آن هم جنگی که میداند پیروز است. جنگ باید در صورتی باشد اتفاق کلمه داخلی بین همه مردم باشد. باید با کشورهای دیگر همراه شد تا دشمن تنها بماند نه اینکه به گونه ای رفتار کرد دشمنانمان با هم متفق شوند.
انتهای پیام