به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، دومین جلسه میهمانی ملکوت در حرم همزمان با میلاد حضرت زینب(س) و به مناسبت گرامیداشت سردار خط مقدم رویارویی با جبهه استکبار سید حسن نصرالله، فرمانده و سرباز مخلص رهبر انقلاب برگزار شد به همین مناسبت با عجله و سراسیمه از گیت های آستان مقدس فاطمه معصومه(س) رد شدم، ساعت ۴ صبح به وقت حرم را نشان می داد، وارد حرم کریمه آل الله که شدم، عظمت و نورانیت بارگاه خواهر امام رضا(ع) غریب خراسان، قلب و چشم هر صاحب دلی را به نوازش در می آورد که هر چه هست اینجا است.
سحرگاهی بود،« به قول آن عالم ربانی که می گفت، آن قدیم ها که قم، زمستانش بسیار سرد و سوزناک بود، برای تهجد و خواندن نماز شب، جلوی حرم فاطمه معصومه(س) آمدم، دیدم یک متکدی کنار درب حرم، نشسته، داره گدایی می کنه، از من درخواست کمک مالی کرد، گفتم، تو این هوای سردِ زمستان، این وقتِ سحر، اینجا چه می کنی، آن گدا گفت، زودتر آمدم تا بیشتر پول نصیبم بشه، آن عالم می گوید یک نهیبی به خودم زدم، به خودم گفتم، ببین این گدا برای این که ۱۰۰۰ هزار تومان از مال دنیا بیشتر گیرش بیاید، تو این وقت سحر و این زمستان سرد، به اینجا آمده، چرا ما برای عزت دنیا و آخرت، تلاش نکنیم و زودتر کاسه گدایی مون را نزد حضرت حق بالا نیاریم»....
روبروی ضریح مطهر ایستادم، برای لحظاتی عظمت آستان بی بی مرا به خود مشغول کرد و عرض ادبی و اذن دخولی، از محضر آن بزرگوار.
برای گزارشی از مراسم « معنوی میهمانی ملکوت » طلاب مدارس سطح یک، سطوح عالی و مراکز حوزوی به شبستان حضرت زهرا سلاماللهعلیها واقع در حرم مطهر آمده بودم، قبل از وارد شدن به شبستان کمی ایستادم و تماشاگر آستان قدسی شدم، ساعت ۴ و ۱۰ دقیقه صبح را نشان می داد، در همین زمان دیدم، طلبه ها، آهسته آهسته، گاهی همراه با مدیران و اساتید و گاهی جدا گانه وارد شبستان می شوند.
لحظاتی گذشت، دیدم بعضی از طلبه های جوان ۱۵ و ۱۷ ساله با صورتی خاکسار در حالی که چفیه ای روی صورت اندخته بودند، از بارگاه آستان مقدس بیرون می آیند، روی گونه این طلبه های جوان را که دقت می کردی، قطرات اشک را می دیدی، بعضی از این جوان ها، هنوز صورت شان مو نزده بود، بعضی ها ته ریشی داشتند، اینجا هر کسی به طرفی می رفت تا عاشقانه ترین حرفها را در نزدیک و خلوت ترین مکان با حضرت دوست و به خواهر امام رضا(ع) بگوید.
اینجا دیگر خبر از تلویزیون، توهین و غیبت و تهمت نبود، اینجا سخن از معرفت به خدا و عشق به سیره معصومین(ع) و پیدا کردن مسیر درست زندگی بود. اینجا هر کسی در ظلمت شب به دنبال این بود در گوشه ای قرار بگیرد و با خدای خود نجوا کند.
اینجا نیاز نبود منتظر کسی بمانی تا آنها حرف بزنند، مراسم معنوی میهمانی ملکوت» بهانه ای برای طاعت و بندگی و پیدا کردن راه برای آینده بهتر و عبد بودن بود، همانی که با قلم زیبا روی قبر عالم ربانی مرحوم حضرت آیت الله بهجت نوشته شده، « العبد مرحوم بهجت »؛
اگر به آنها می گفتی قشنگ ترین حرفی که تا کنون به خدا زدی چه بود می گفت« از خدا شهادت در راهش را خواستم و امیدوارم به آرزویم برسم».
گفتم فلانی التماس دعا، دیدم اشک از صورتش جاری شد گفت« ما کی باشیم برای شما دعا کنیم» به یاد جمله ای نورانی از بزرگی افتادم که فرمود« از نگاه تا نگاه راهی نیست سعی کنید اهل حرم باشید نه اهل حرام».
باید می بودی می دیدی که طلبه های نوجوان و جوان چگونه برای صحبت با خالق هستی، سرپا نمی شناسند و در حالی که اشک روی گونه ها شان جاری و دست دیگر به گدایی بالا است، در دست دیگر تسبیح و مشغول استغفار و انابه.
توبه و انابه و ذکر گفتن، سفارش انبیاء عالم و اهل بیت(ع) و سیره این بزرگان همچون فاطمه معصومه(س) است.
لحظه ای به خود نهیب زدم ما کجا و این نوجوانان کجا هستند و به یاد سخن معمار کبیر انقلاب و یار سفر کرده که فرمود« اوصیک بتقوی الله» و آن بزرگی که فرمود« رسد آدمی به جای که مرگ را می میراند»، لحظاتی بعد صدای اذان بلند شد و صف ها برای اقامه نماز جماعت شکل گرفت.
« مراسم مهمانی ملکوت» با دعا برای پیروزی جبهه مقاومت
حجت الاسلام والمسلمین واحدی، معاون تهذیب و تربیت حوزه علمیه قم گفت: امروز شاهد برگزاری دومین جلسه مهمانی ملکوت در حرم همزمان با میلاد حضرت زینب(س) و به مناسبت گرامیداشت سردار خط مقدم رویارویی با جبهه استکبار سید حسن نصرالله، فرمانده و سرباز مخلص رهبر انقلاب هستیم.
وی اضافه کرد: در این برنامه طلاب و اساتید مدارس علمیه در سحرگاه به حرم مشرف و به دعا، تهجد و نماز صبح مشغول هستند و برای پیروزی جبهه مقاومت دست به دعا بلند کردند. حتی سعی شد، درس اخلاق مراسم میهمانی ملکوت دوم با موضوع « آثار جبهه مقاومت در هویت و شخصیت طلبه تراز انقلاب اسلامی» برگزار شود.