چهارشنبه ۷ آذر ۱۴۰۳ - ۱۵:۳۴
هشدار اخلاقی یک استاد: مواظب باشیم؛ حق‌الناس بخشیدنی نیست

حوزه/ در ایستگاه‌های بازرسی قیامت، قنطره مرصاد سخت‌ترین گذرگاه است؛ جایی که خداوند به عزت و جلالش قسم خورده هیچکس بدون ادای حق‌الناس از آن عبور نخواهد کرد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، استاد سید رحیم توکل از اساتید اخلاق حوزه علمیه قم و عضو مجلس خبرگان رهبری شب گذشته در جلسه درس اخلاق مدرسه فقهی امیرالمؤمنین(ع) به موضوع «نتایج اعمال انسان در عالم برزخ و مقام شفاعت اهل بیت(ع)» پرداخت که مشروح سخنان این استاد اخلاق تقدیم شما فرهیختگان خواهد شد.

* روزی که انسان، عزیزانش را نمی‌شناسد

انسان پس از مرگ وارد عالمی به نام برزخ می‌شود و هرکس که وارد عالم برزخ شود، روحش در آنجا می‌ماند.

تا زمانی که در دنیا انسانی باقی است، ارواح نیز در برزخ ماندگار خواهند بود. طبق روایات، آخرین نفری که از دنیا می‌رود، امام و حجت الهی است. هنگامی که همه به عالم برزخ وارد شدند، از آنجا به عالمِ قیامت منتقل می‌شوند.

در صحنه قیامت، افراد با ایمان به پاداش اعمال مثبت خود می‌رسند و افراد گناهکار نیز نتیجه اعمال منفی خود را می‌بینند. صحنه قیامت را بسیار سنگین توصیف کرده‌اند. همانطور که می‌گویند «اگر در خانه کس است، یک حرف بس است»، برخی آیات نیز برای انسان صاحب‌دل کافی است تا به اعمال خود نگاه تازه‌ای بیندازد.

به عنوان مثال، در سوره عبس آمده است: «یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ وَأُمِّهِ وَأَبِیهِ وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِیهِ»؛ روزی می‌آید که انسان از برادر، پدر، مادر، همسر و فرزندش فرار می‌کند.

اوضاع به قدری سنگین است که هرکس تنها به دنبال نجات خود است. همان پدر و مادری که در دنیا با تب کردن فرزندشان از خواب و خوراک می‌افتادند و نگران حال او بودند، در آن روز نه فرزند، والدین را می‌شناسد و نه والدین، فرزند را؛ همه گرفتارند و از یکدیگر فرار می‌کنند.

این پنج گروه که در آیه آمده (برادر، پدر، مادر، همسر و فرزند) به عنوان مثال ذکر شده‌اند، زیرا معمولاً در دنیا عزیزترین افراد برای ما هستند. قرآن می‌خواهد بیان کند که روزی می‌آید که انسان حتی عزیزانش را نمی‌شناسد و اوضاع بسیار سخت و سنگین است.

* گندم از گندم بروید جو ز جو

به آیات سوره حج نگاه کنید. آیه در ابتدا با «یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ ۚ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَیْءٌ عَظِیمٌ» شروع می‌شود. این خطاب عمومی است و مختص مسلمانان یا اهل ایمان نیست. خطاب به همه مردم است؛ پیر و جوان، مرد و زن، عالم و جاهل. به همه می‌گوید از خدا بترسید.

خداوند که ترسی ندارد، این انسان ظالم است که می‌ترسد مبادا حقش را بگیرند. پس چرا باید بترسیم؟ زیرا کارهایی انجام داده‌ایم که فقط او از آن‌ها باخبر است.

خداوند ستارالعیوب بوده و پرده‌پوشی کرده است. همین خدا فرموده است که در قیامت پرده‌ها کنار می‌رود و رازها آشکار می‌شود، مگر آنکه انسان پس از گناه توبه کند که خداوند کریم، به حرمت توبه، آن گذشته بد را نادیده می‌گیرد.

خداوند بر اساس اعمال با ما برخورد می‌کند؛ بر اساس اعمال عزیز یا ذلیل می‌کند؛ بر اساس اعمال درِ برکات را می‌گشاید یا می‌بندد. هر چه به سر ما می‌آید، نتیجه کاشته‌های خودمان است. آنچه اکنون به سر ما می‌آید، نتیجه عملکرد گذشته ماست و آنچه قرار است در آینده به سر ما بیاید، نتیجه عملکرد امروز ماست.

همانطور که در شعر آمده: «از مکافات عمل غافل مشو / گندم از گندم بروید جو ز جو»؛ اگر گندم بکاریم، گندم برداشت می‌کنیم و اگر جو بکاریم، جو. اگر ایمان و عمل صالح بکاریم، عزت برداشت می‌کنیم و اگر گناه بکاریم، قطعاً ذلت خواهیم دید. این سنت الهی است و استثنایی ندارد.

در میان انبیا، پنج پیامبر اولوالعزم در رأس قرار دارند و سایر انبیا پیام آن‌ها را میان مردم منتشر می‌کردند. اگر فرزندی با دوستان ناباب همنشین شود و راه را اشتباه برود، حتی اگر فرزند فردی فاضل باشد، فضیلت پدر برای او سودی ندارد. خداوند به عملکرد خود شخص نگاه می‌کند و بر اساس همان با او برخورد می‌کند.

عبادت بدون ولایت، حتی به اندازه عمر حضرت نوح(ع) ارزشی ندارد

امام صادق علیه‌السلام در پاسخ به سؤالی درباره علت نامگذاری ایشان به «صادق» فرمودند: در نسل من فردی به نام جعفر خواهد آمد که جعفر کذاب است و برای تمایز از او، مرا صادق نام نهادند تا از آن جعفر اعلام برائت شود.

این جعفر، برادر امام هادی علیه‌السلام و عموی امام عسکری علیه‌السلام بود. جالب است که حتی پیش از تولد امام هادی، امام جواد، امام رضا و شاید حتی امام کاظم علیهم‌السلام، به دنیا اعلام شد که این جعفر که بعداً خواهد آمد از ما نیست و از او پیروی نکنید.

در قرآن کریم بارها آمده است که هر کس در گرو اعمال خویش است. روایت است که خیر و شر بر اساس اعمال تعیین می‌شود. اگر اعمال نیک باشد، عزت نصیب انسان می‌شود و اگر اعمال بد باشد، با ذلت با او برخورد می‌شود، مگر آنکه توبه کند که خداوند کریم گناهان را می‌بخشد.

حضرت نوح (ع) نهصد و پنجاه سال میان قومش تبلیغ کرد؛ دویست سال صرف ساخت کشتی شد و پانصد سال هم پس از طوفان زنده بود.

در صحنه محشر، وقتی فرمان می‌رسد که فلان شخص را به جهنم بیندازند، روایت است که هفتاد هزار فرشته حرکت می‌کنند. آن روز، روز ظهور سلطنت و جلال و اقتدار الهی است. همان گناهکاری که در دنیا گناه می‌کرد و می‌خندید و تذکرات را به تمسخر می‌گرفت، وقتی عظمت و جلال الهی را ببیند و جهنم را با فرمان حق تعالی بیاورند و درپوش آن را بردارند، شعله‌هایش به صحنه محشر می‌رسد و هر کس به بالا نگاه کند، این شعله‌ها را می‌بیند.

در روایت آمده اگر انسانی به اندازه عمر حضرت نوح علیه السلام عبادت کند، بین رکن و مقام هزار سال نماز بخواند، هزار حج پیاده برود، هزار بار در راه خدا شهید شود، اما ولایت اهل بیت علیهم السلام را نپذیرد، تمام این اعمال هیچ ارزشی ندارد.

این نشان می‌دهد که ولایت اصل و اساس دین است. خداوند اعمال را با رنگ دل می‌سنجد. اگر رنگ ولایت در دل نباشد، حتی نماز کامل و روزه و حج هم بی‌ارزش است. در واقع، نماز بی‌ولایت از نماز بی‌وضوی پشت به قبله هم کم‌ارزش‌تر است.

این نکته مهم است که خداوند با امتحان‌های مختلف، صداقت بندگانش را می‌آزماید. می‌خواهد معلوم شود چه کسانی ظاهر و باطنشان یکی است، چه کسانی آنچه در دل دارند همان است که بر زبان می‌آورند.

خداوند می‌فرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ»، آیا مردم گمان کردند همین که بگویند ایمان آوردیم، رها می‌شوند و آزمایش نمی‌شوند؟

پس باید مراقب باشیم که علاوه بر انجام واجبات و مستحبات، محبت اهل بیت را در دل داشته باشیم و در امتحان‌های الهی سربلند بیرون بیاییم.

برگه مجوز عبور از پل صراط، ولایت اهل بیت (ع) است

در کتاب اربعین (چهل حدیث) امام خمینی (ره) که بنده توصیه می کنم حتما این کتاب را بخرید و چندین بار مطالعه کنید، دریایی از معارف در همان حدیث اول با تعبیر امام و امت وجود دارد که من از دیگران این تعبیر را ندیده‌ام.

ایشان فرمودند دنیا آتش سرد دارد و قیامت آتش گرم. امام توضیح می‌دهند که منظور از آتش سرد دنیا این است که آتش در دنیا آن‌قدر گرما ندارد که روح را بسوزاند؛ فقط بدن را می‌سوزاند. در قیامت، آتش داغ است و روح را ذوب می‌کند. در دنیا، آتش رحمت است؛ با آن گرم می‌شویم، پخت و پز می‌کنیم و زندگی را ادامه می‌دهیم. اما آتش قیامت، آتش غضب و انتقام است.

روایت است که وقتی این آتش قیامت می‌آید، همه ناله وا نفسا سر می‌دهند و می‌گویند: خدایا از این آتش به ما امان بده. با فرمان حق تعالی، پلی بالای جهنم ساخته می‌شود. هر کس که قرار است از آن عبور کند، باید برگه‌ای به دستش داده شود. اگر برگه را به او ندهند، او و تمام اعمالش با هم به جهنم می‌روند.

بالای پل چندین ایستگاه بازرسی وجود دارد که در هر یک سؤالاتی پرسیده می‌شود. یکی از این ایستگاه‌ها "قنطره مرصاد" است که مربوط به حق‌الناس است. خداوند به عزت و جلالش قسم یاد کرده که کسی از این مرحله عبور نمی‌کند مگر اینکه حق‌الناس را ادا کرده باشد. حق‌الله به کرم خداوند بستگی دارد، اما حق‌الناس را خود مردم باید مطالبه کنند و تا طلبشان را دریافت نکنند، امکان معامله نیست.

اگر کسی از این مراحل عبور کند، در انتهای پل به استقبال او می‌آیند و می‌گویند: «سلام علیکم بما صبرتم». آفرین بر شما که در دنیا در برابر جلوه‌های شهوت، مال و قدرت صبر کردید و زمین نخوردید.

آن برگه‌ای که مجوز عبور از پل است، ولایت علی و اولاد علی علیهم السلام است. خداوند فرموده‌اند اعمال را با رنگ دل می‌خوانند و اگر رنگ ولایت نباشد، عمل بدون ولایت از نماز بی‌وضوی رو به قبله هم بی‌ارزش‌تر است.

در مکتب امیرالمؤمنین علیه السلام، مبارزه با ظلم و یاری مظلوم اصل است.

وقتی می‌گوییم «یا علی جانم فدات» یا «یا حسین جانم فدات» و می‌گوییم «ای کاش در کربلا بودیم»، اینها تنها شعار نباشد؛ از ما عمل خواسته‌اند، نه شعار.

حضرت علی فرمودند: «با ستمگران دشمن و یار مظلومان باشید»؛ این فرمان مطلق است؛ ستمگر و مظلوم هر که باشند، مسلمان یا غیرمسلمان. در مکتب امیرالمؤمنین علیه السلام، مبارزه با ظلم و یاری مظلوم اصل است.

امام حسین و یارانش، بنی‌هاشم و حتی علی‌اصغر به شهادت رسیدند. سرهایشان را از تن جدا کردند و بر نیزه‌ها زدند. خانواده‌شان را با خواری از کربلا به کوفه و شام بردند. با این حال، امام حسین فرمود: همه این مصیبت‌ها را به جان می‌خرم اما با ظلم سازش نمی‌کنم. این مرام حسینی است.

از ما عمل می‌خواهند. نباید آنجا که حق امیرالمؤمنین مطرح است، غایب باشیم. این دنیا ظاهر آخرت است و آخرت باطن این دنیاست. هر آنچه در این دنیا انجام دهیم، در آخرت آشکار می‌شود.

در جنگ نهروان، علت تغییر رفتار برخی از افراد جامعه آن روز امیر المؤمنین علیه السلام این بود که راه را گم کرده و مسیر را اشتباه رفته بودند. باید اهل بیت علیهم السلام را معیار قرار داد و پشت سر آنها حرکت کرد - نه جلوتر رفت و نه عقب‌تر ماند. اگر آنها ایستادند، ما هم بایستیم؛ اگر نشستند، بنشینیم؛ اگر حرکت کردند، حرکت کنیم؛ اگر فریاد زدند، فریاد بزنیم؛ و اگر جنگیدند، بجنگیم. این‌ها ملاک‌های ما هستند.

کتاب «مدینه معجزه‌ها» که به فارسی ترجمه شده و حتماً باید آن را بخوانید. اسراری از اهل بیت در این کتاب آمده که در جای دیگر دیده نشده است. کتابی بسیار ارزشمند در زمینه اعتقادی و ولایی است.

در این کتاب روایتی آمده که شخصی شب با چشمان سالم خوابید و صبح که بیدار شد، چشمانش نابینا شده بود. وقتی از او پرسیدند چه شده، گفت: «دیشب پیامبر(ص) را در خواب دیدم که بسیار ناراحت بود و کشتی‌ای پر از خون مقابلش بود. کوفیان یک به یک می‌آمدند و وقتی نوبت به من رسید، پیامبر نگاهی به من کرد و پرسید با حسینم چه کردی؟ گفتم به خدا قسم من خودم را پنهان کردم تا عمر سعد مرا پیدا نکند و به جنگ با حسین نفرستد. پیامبر پرسید با حسینم چه کردی؟ نپرسیدم که کجا رفتی. من در جواب ماندم و پیامبر (ص) منقلب شد و از تشت خون به صورتم زد و هر دو چشمم کور شد.»

فردای قیامت از ما خواهند پرسید با امام مهدی (عج) چه کردید؟ اگر ایشان را نیافتید، درباره رفتارتان با نایب ایشان چه پاسخی دارید؟ همه این‌ها سؤال خواهد شد. اگر کسی یاری‌کننده ظالم باشد، در کنار خود ظالم قرار می‌گیرد.

سکوت مظلوم، میدان دادن به ظالم است

مثالی برایتان می‌زنم تا ببینید که این مسئله چقدر حساس است. اگر کسی با روایات آشنا نباشد، راه را گم می‌کند و به بیراهه می‌رود.

در روایتی آمده «خیاطی برای حاکم ظالم لباس می‌دوخت، آمد محضر امام علیه السلام و گفت: «من کاری با سلطان ندارم، فقط پارچه می‌آورند و من می‌دوزم» و از امام پرسید که : «آیا به همین مقدار هم معین ظالم محسوب می‌شوم؟»

امام علیه السلام در پاسخ فرمودند: «تو نه تنها معین ظالم، بلکه خود ظالمی! تو برای او لباس می‌دوزی تا در زمستان سرما نخورد و در تابستان گرمازده نشود؛ تا ظالم باقی است، ظلم هم باقی است و تا ظلم هست، ناله مظلوم بلند است. کار تو باعث بقای ظالم و در نتیجه بقای ظلم و ناله مظلوم می‌شود».

این روایت به‌قدری روشنگر است که اگر برای کسی بازگو شود، فوراً متوجه اشتباهش می‌شود. وقتی مسئولی ظلم می‌کند و عده‌ای او را تأیید می‌کنند، آنها نیز ظالم محسوب می‌شوند. در روایتی آمده که هم ظالم و هم مظلوم در جهنم خواهند بود.

پرسیدند چرا مظلوم باید به جهنم برود؟ فرمودند: «ظالم به خاطر ظلمش به جهنم می‌رود و مظلوم به خاطر سکوت در برابر ظلم؛ سکوت مظلوم، میدان دادن به ظالم است. اگر اعتراض می‌شد، ظالم نمی‌توانست میدان‌داری کند».

در روز قیامت، فقط خدا می‌تواند به ما رحم کند. ما به وظایفمان عمل نکردیم و می‌دانیم اگر درست عمل می‌کردیم، اوضاع این‌گونه نبود. مدام توجیه کردیم، چشم‌پوشی کردیم و اعتراض نکردیم تا کار به اینجا رسید.

ما هم پهلو شکسته ایم؛ امان از درد پهلو

می‌خواهم ماجرایی را به مناسبت این ایام از یکی از بستگانم برایتان نقل کنم.

همسر و فرزند این فامیل ما عازم زیارت مشهد بودند. در یکی از شهرستان‌های مسیر، با وجود خیس و لغزنده بودن جاده، راننده از سرعت خود نکاست و در پیچ جاده، درِ ماشین باز شد و همسر و فرزندش به بیرون پرتاب شدند.

راننده بلافاصله از ماشین پیاده شد و با دیدن همسر بی‌هوشش، رو به سمت مشهد کرد و گفت: «یا امام رضا (ع)، هنوز مهمانت به منزل نرسیده، این مهمانت را حفظ کن.» سپس آنها را به بیمارستان منتقل کردند.

پس از معاینات مشخص شد پهلوی همسرش شکسته است. در زمان استراحت در منزل، رویش را با پتو می‌پوشاندند. عیادت‌کنندگان را از فاصله دو متری نگه می‌داشت و می‌گفت: «نزدیک نیایید، می‌ترسم دستتان به پتو بخورد و با تکان خوردن آن، درد پهلویم دوباره شروع شود.»

مدتی بعد، همین خانم در عالم خواب، حضرت زهرا (س) را زیارت کرد. کنار بسترشان آمد و گفت: «یا زهرا، پهلویم شکسته است.» حضرت فرمودند: «ما هم پهلو شکسته‌ایم.» پرسید: «آیا شما هم خیلی درد کشیدید؟» حضرت زهرا (س) سه بار تکرار کردند: «امان از درد پهلو.»

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha