به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، سید حسین شرف الدین عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در همایش ملی «فلسفه فرهنگ» که در تالار استاد موسویان پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی قم برگزار شد، اظهار داشت: با توجه به اینکه موضوع فرهنگ «انسان» است، همه دانش هایی که به شناخت انسان و زمینه های سرشتی سوق یابی وی به زندگی اجتماعی و روابط و مناسبات انسان با محیط معطوف هستند کدهایی است که در علوم اجتماعی جای پا دارد و در برخی عرصه ها راجع به آن سخن گفته شده است.
وی افزود: از نگاه برخی فرهنگ پژوهان، فرهنگ را از لحاظ طولی به چندلایه می توان تقسیم کرد که هرکدام از لایه ها تحت تاثیر معرفت هایی شکل می گیرند. هریک از این لایه ها به صورت مستقیم و غیر مستقیم از منابع معرفتی متعددی بهره گرفته است و مقولات مندرج در هریک از این سه لایه، به لحاظ سرشت و ماهیت، مدل اندراج در یک یا چند حوزه دانشی بویژه علوم انسانی و علوم اجتماعی است.
شرف الدین تصریح کرد: علوم اجتماعی کمتر از یک قرن است که با زندگی اجتماعی و فرهنگ رابطه وثیق برقرار کرده است. در چند دهه اول قرن بیستم هم فرهنگ و زندگی اجتماعی عمدتا سوژه مطالعات علوم اجتماعی بوده است اما از نیمه قرن دوم بیستم عمدتا فرهنگ و علوم اجتماعی به گونه هایی در تعامل باهم قرار گرفتند. از این دوره می توان گفت فرهنگ معرفت پایه شده و از سطح فرهنگ عامه درآمده است.
وی افزود: لایه اول که لایه باطنی و زیرین فرهنگ است متضمن بینش ها و معانی کلان است که عمدتا تحت عنوان جهان بینی و نظام ارزشی از آن یاد می شود و در آن اندیشه های زیادی از جنس باورها، اطلاعات، ارزش ها، اسطوره ها و احساسات جای می گیرد.
استاد دانشگاه ادامه داد: لایه زیرین فرهنگ درواقع، منطق بنیادین زندگی اجتماعی را تامین می کند که شیوه و سبک زندگی در عرصه های مختلف تحت تاثیر همین بنیاد و بنیان اصلی شکل می گیرد. این لایه متضمن اندیشه های بنیادینی از جنس هستی شناسی، انسان شناسی، خداشناسی، کیهان شناسی، بایدشناسی و اموری از این قبیل است.
وی ادامه داد: سنخ مسائل در این لایه فلسفی است و معانی موجود در این لایه هم معانی مجرد است. این لایه به دلیل جایگاهی که دارد، گاهی به عنوان روح و مغز فرهنگ یاد می شود.
شرف الدین گفت: لایه دوم، مجرد – مادی است و متضمن هنجارها و توصیه ها و راهبردها و الگوها و دستورالعمل ها می شود و درواقع یک سطح به واقعیت نزدیکتر است. منابع دریافتی اینها هم عمدتا علوم انسانی و علوم اجتماعی اعتباری است.
وی افزود: لایه سوم که لایه روئین و ظاهر است متضمن پدیده های فرهنگی عینیت یافته و اظهار شده و مشهود است. این لایه فرهنگ نیست بلکه سرریز فرهنگ است.
استاد دانشگاه گفت: فرهنگ منظومه ای دارای عمق هستی شناسی و مرکب از معانی تراکم یافته ای است که در ذهنیت جمعی و قلمرو بین الاذهانی تبلور دارد. بنابراین قلمرو فلسفه فرهنگ به عنوان فلسفه مضاف قابل تقسیم به دو دسته کلی هستند که یکی موضوعات خاص حوزه فرهنگ شناسی و دیگری مجموعه وسیعی از دانش ها و شبه دانش هایی که به نوعی در فرهنگ منعکس می شوند.
۳۱۳/۱۷