خانم رحیمه قنبری در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در اراک در سالروز وفات حضرت ام البنین (س) اظهار داشت:یکی از بانوان ویژه و نامدار تاریخ اسلام حضرت ام البنین (س) است. ایشان تمام زندگی خود و فرزندانش را وقف اسلام و امامت کرد و جایگاه متعالی در نظر اهل بیت علیهم السلام دارد ،البته در مورد زندگی ایشان منبع و مطالب چندانی وجود ندارد.
وی در معرفی حضرت ام البنین (س) گفت: نام او فاطمه بنت حزام است و لقب ام البنین (س) را به خاطر فرزندانش دارد، ام البنین (س) نسب مهمی دارد که به خاندان بزرگ بنی کلاب از اجداد بزرگ حضرت محمد (ص) بودند. این خاندان شریف، مظهر جود و کرم، شجاعت و فصاحت، جوانمردی و بزرگ منشی، مکارم اخلاق، عفت و طهارت، اصالت و پاکدامنی هستند . حضرت ام البنین (س)، دختری پاکدل و باتقوا بود. وی، این اوصاف والا را از اسلاف خود به ارث برد و با آموختههایش از خاندان وحی عجین کرد و به فرزندانش نیز انتقال داد.
قنبری افزود :ایشان وقتی وارد خانه علی علیه السلام شد و فرزندان آن حضرت را دید که در غصه از بین رفتن مادرشان در اوج جوانی هستند با خود عهد کرد که اولیت زندگیاش محبت به فرزندان زهرا سلام الله علیها باشد و بتواند با محبت از درد و غم آنها کم کند تا جایی که حتی فرزندان خودش هم این حرکت مادرشان را والا دانسته و فرزندان حصرت را بسیار احترام میکردند .
مدیر مدرسه علمیه فاطمه المعصومه دلیجان بیان کرد : دوست داشتن فرزندان حضرت زهرا(س)تا جایی برای دختر حزام والا و فریضه شد که وقتی میدید همسرش او را «فاطمه» صدا میزند و کودکان زهرا به یاد مادر غصه میخورند از مولا میخواهد دیگر او را به این نام صدا نزد و حضرت امیر ، لقب ام البنین را به او میدهد و این لقب تا پایان عمر بر او میماند.
وی در ادامه گفت: حضرت ام البنین در واقعه عاشورا در کربلا حضور نداشت و در مدینه بسر میبرد. هنگامی که بشیر پیک امام سجاد (ع) به او میرسد ابتدا خبر شهادت عباس بن علی را به میرساند. نقل است که حضرت بعد از شنیدن خبر شهادت حضرت عباس درباره امام حسین (ع) میپرسد و بشیر میگوید: «خداوند به شما صبر عطا کند هر چهار پسرت در کربلا به شهادت رسیدند» و امالبنین بدون توجه باز هم سراغ امام حسین (ع) را میگیرد و هنگامی که بشیر خبر شهادت آن حضرت را میدهد، فریاد میکشد و میگوید:«از شنیدن این خبر جگرم آتش گرفت و قلبم پاره پاره شد» و سپس شروع به شیون و زاری کرد.
قنبری تصریح کرد : از آنجایی که حضرت امالبنین (س) بانویی شاعره بود، پس از شنیدن خبر به شهادت رسیدن فرزندانش؛ هرروز با عبدالله فرزند حضرت عباس (ع) به قبرستان بقیع میآمد و با سرودن اشعار خود، دردمندانه گریه میکردند و حتی در بعضی از روایات نقل شده که مروان بن حکم نیز به قبرستان بقیع میرفته و درآنجا گریه و زاری میکرد.
وی به اشعار زیبای حضرت ام البنین (س) اشاره کرد : «ای که عباس را دیدی، بر انبوه دشمنان فرومایه حمله میکرد و در آن هنگام که فرزندان حیدر در کارزار چون شیران در پشت سر وی بودند. میگویند دست فرزندم قطع شده و بر سرش عمود فرود آمده. وای بر من، آیا بر فرق شیر شجاعِ من عمود فرود آمد و سر او را کج کرد؟ اگر شمشیرت را در دست داشتی کسی به تو نزدیک نمیشد»
«وای بر تو مرا دیگر مادر پسران مخوان که مرا به یاد شیران بیشهام میاندازی. من پسرانی داشتم که به خاطر آنان مرا امالبنین میخواندند ولی امروز دیگر پسری ندارم. چهار پسر که مانند عقابهای کوهسار بودند و با بریده شدن رگ حیات یکی پس از دیگری به مرگ پیوستند. بر سر نعش آنها نیزهها به ستیزه برخاستند و همه آنان از زخم نیزه به خاک افتادند. ای کاش میدانستم آیا چنانکه خبر دادند؛ عباس من دست راستش قطع شده بوده است»
قنبری اضافه کرد :حضرت ام البنین (س) پس از حادثه کربلا، بار رسالت سیاسی و اجتماعی خویش را در زنده نگه داشتن حماسه جاویدان عاشورای حسینی به بهترین شکل ممکن به انجام رسانید.
وی خاطرنشان ساخت: حضرت ام البنین (س) همسری با ایمان و مادری شایسته و مدیری موفق بود ،حضور پررنگ امالبنین در تاریخ، بیشتر مرتبط با واقعه کربلا است، هرچند که او در این واقعه حاضر نبود ولی آنگاه که شنید چهار فرزندش همراه امام حسین (ع) به شهادت رسیدهاند، جمله شگرفی بیان کرد که در تاریخ به یادگار مانده است. او گفت: «ای کاش فرزندانم و تمامی آنچه در زمین است، فدای حسین (ع) میشد و او زنده میماند.»
وی افزود : او منزلت و جایگاه رفیعی در نزد اهل بیت علیهم السلام دارد.
قنبری در پایان گفت: از ویژگیهای بسیار مهم ام البنین (س)، توجه به زمان و مسائل مربوط به آن است وی پس از واقعه عاشورا، از مرثیه خوانی و نوحه سرایی استفاده کرده تا ندای مظلومیت کربلاییان را به گوش نسلهای آینده برساند.
این بانوی غیور و صبور ، در سال ۶۹ هجری قمری از دنیا رفت و در قبرستان بقیع در کنار چهار امام معصوم علیهم السلام و دیگر چهرههای درخشان اسلام خاک سپرده است.
نظر شما