پنجشنبه ۱۳ دی ۱۴۰۳ - ۱۹:۰۲
یادداشت | به وقت بُغض

حوزه/ او رفت، مثل پلیسی که دزدها از اوترسیده بودند و محل آرام بود. یک روزی جلسه‌ای می‌گذارند که چطور او را شبانه جایی که کسی نباشد خفت کنند و کارش را تمام کنند. حالا محله دست دزدها افتاده، چقدر نبودنش حس می‌شود.

خبرگزاری حوزه | ساعت یک و بیست دقیقه سیزده دی. ایران ژنرال خودش را از دست می‌دهد؛ مردی که میدان را می‌شناخت. شناخت و سیر زندگی آدم‌ها زمانی مشخص می‌شود که دیگر او نیست. گاهی خدا به آدمیزاد نشان می‌دهد جای خالی بعضی از آدم‌ها چیزی جز خون و باروت نیست.

نگاهی به تاریخ کنی از وقتی که او رفت، صدای جیغ و گریه‌ی مادران و کودکان خاورمیانه را پر کرد.

غولی که روزگاری شاخ‌هایش شکسته بود و در بند شده از غارش آمد بیرون. کشوری که جوانان ما در آن خون‌شان را فدای حرم حضرت زینب کرده بودند و نشان مقاومت شیعه بود وقتی که او رفت، بهم ریخت. غول بچه‌کش کم کم زخم های خودش را احیا کرد. رفیقی که به عشق آن غول، ژنرال را کشته بود با زور و تبلیغات رئیس جمهور آمریکا شد.

غول یکی یکی مردانی که شبیه ژنرال ما بودند را کشت. سید حسن آتش زد ما را مثل خود ژنرال.

ما فهمیدیم نبودن او چقدر می‌تواند سخت باشد.

فهمیدیم او که بود دشمنانش همه ترسیده بودند، ما قوی‌تر بودیم. ژنرال ما یونیفرم پوش بود دنبال قبه و مدال نبود. او یک پیراهن ساده‌ی کرم و شلوار شش جیب و یک چفیه داشت، و یک انگشتر که به انگشتر سلیمان تنه می‌زد.
خاورمیانه خاور غم شد، خاور بغض و درد.

حمام خون که نه، اقیانوس خون راه افتاد در خاورمیانه. سوریه شهر حرم الهی. به دست کسانی فتح شد که روزگاری در سوراخ موش‌هایشان رفته بودند. مرد بزرگ ما در کشورمان دفن شد، شهر به شهر مردم گریه کردند. شهر به شهر اشک در کشور جوانه زد. گندم ما دفن شد در کرمان. اما خوشه‌ی گندم شد، هزار هزار خوشه رشد کرد. هر دانه قسم خورد انتقامش را بگیرد. قهرمان ما، زنده است در قلب ما. هر سال در این روز قسم می‌خوریم شبیه او بشویم.

چقدر جای خالی او این روزها پر از گریه است و درد.

او رفت، مثل پلیسی که دزدها از اوترسیده بودند و محل آرام بود. یک روزی جلسه‌ای می‌گذارند که چطور او را شبانه جایی که کسی نباشد خفت کنند و کارش را تمام کنند. حالا محله دست دزدها افتاده، چقدر نبودنش حس می‌شود.

قلمم به گریه افتاد مثل چشم‌هایم و توان نوشتن نیست. سردار سلیمانی سلام ما را به امام خمینی برسان بگو: «اینجا کسانی با تمام توان سعی می‌کنند انقلاب را حفظ کنند».

ابوالفضل گلستانی

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • منتشرشده: ۱
  • در صف بررسی: ۰
  • غیرقابل‌انتشار: ۰
  • مهسا IR ۲۳:۱۳ - ۱۴۰۳/۱۰/۱۳
    عاااالی و حقیقی 🥹 ای کاش ایشان راهیچوقت ازدست نمیدادیم🥹🥹