دوشنبه ۸ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۱
تکنیک‌های جلوگیری از ناسازگاری نوجوانان / با نوجوان خود چگونه برخورد کنم؟

حوزه/ در مواجهه با مسائل و چالش‌های نوجوانان، انتخاب مسیر درست و اصولی از اهمیت بالایی برخوردار است. گاهی لازم است با صبر و برنامه‌ریزی، مقدمات لازم را فراهم کنید تا تأثیرگذاری بیشتری داشته باشید. رفتار محترمانه و منطقی با نوجوانان نه‌تنها تصویر مثبتی از شما در ذهن آن‌ها ایجاد می‌کند، بلکه آینده رابطه شما را نیز بهبود می‌بخشد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، خانم دکتر حیدری، کارشناس تربیت و مشاور خانواده و نوجوان در برنامه «پرسمان تربیت» رادیو معارف به سؤالات والدین درباره «چالش‌های تربیت نوجوانان» پاسخ داد که سه محور مهم این پرسش و پاسخ، «قاطعیت همراه با مهربانی»، «مدیریت استفاده از فضای مجازی» و «تقویت رابطه والدین و فرزندان» با ارائه راهکارهای عملی، منبعی ارزشمند برای خانواده‌ها در مسیر تربیت نوجوانان است که تقدیم شما فرهیختگان می شود.

یکی از تکنیک‌های مؤثر در تربیت نوجوانان، «ایجاد آگاهی و تجربه مشترک بین پدر و مادر» است.

این تکنیک شامل شکار فرصت‌ها، استفاده از قانون پل طلایی و جلوگیری از بروز ناسازگاری در هر شرایطی است. همچنین، ایجاد یک نیاز جدید یا یادآوری نیازهای گذشته برای نوجوان، از نکات طلایی در فرآیند اغناپذیری و اقناع او به شمار می‌رود.

* ضرورت شفافیت در ارتباط با نوجوانان

در مواجهه با نوجوان، باید مسئله، نیاز یا چالشی که قصد داریم با او در میان بگذاریم، به‌صورت دقیق و شفاف توصیف و توضیح داده شود.

ما در روش تحقیق، هنگام نگارش مقاله، پایان‌نامه یا سایر موضوعات علمی، ابتدا «بیان مسئله» را مطرح می‌کنیم. به این معنا که مسئله به‌صورت واضح، دقیق و با استفاده از کلمات مشخص تعریف می‌شود تا هدف از پرداختن به آن مسئله کاملاً روشن گردد.

در برخورد با نوجوان نیز، مدل قاب‌بندی مسئله از اهمیت بالایی برخوردار است. قاب‌بندی به این معناست که موضوع به گونه‌ای توصیف و توضیح داده شود که بر تفسیر نوجوان تأثیر بگذارد.

به عبارت دیگر، باید به شیوه‌ای صحبت کنید که مخاطب شما، یعنی نوجوان عزیز، به‌عنوان گیرنده اطلاعات، به درک درستی از موضوع برسد و تفسیر او از واژه‌ها و مفاهیم بیان‌شده، به‌گونه‌ای باشد که قانع شود.

برای دستیابی به این هدف، سه مؤلفه اصلی را در نظر بگیرید:

۱. قرارداد ارتباطی:

به این معنا که زمان، مکان و افراد مناسب برای برقراری ارتباط با نوجوان را انتخاب کنید. به‌عنوان مثال، اگر فرزند شما درخواست خرید موتور دارد و شما با این درخواست مخالف هستید، ممکن است بیان مستقیم مخالفت شما به درگیری بینجامد.

* استفاده از روابط مؤثر برای اقناع نوجوان

در چنین شرایطی، اگر فردی مانند دایی که نوجوان به او علاقه‌مند است و دایی نیز به نوجوان علاقه دارد، این موضوع را برای او توضیح دهد که شرایط فعلی خانواده برای خرید موتور مناسب نیست، این رویکرد می‌تواند بر تفسیر نوجوان تأثیر مثبت بگذارد و او را زودتر قانع کند.

بنابراین، در قاب‌بندی درست مسئله، استفاده از زمان، مکان و افراد مناسب، نقش کلیدی ایفا می‌کند.

گاهی پدران ممکن است بگویند: «چرا باید از شخص دیگری کمک بگیرم؟ مگر خودم نمی‌توانم با فرزندم صحبت کنم؟»

اما نکته اینجاست که هدف نهایی، رسیدن به نتیجه مطلوب است. مهم این است که نوجوان قانع شود و تغییر محسوسی در رفتار و نگرش او ایجاد گردد.

بنابراین، این سؤال مطرح می‌شود که چه کسی و در چه زمانی باید این مسئله را به نوجوان منتقل کند؟ پاسخ این است که مهم‌ترین نکته، اقناع نوجوان است.

۲. رویکرد مناسب:

رویکرد به معنای نحوه استدلال و ارائه دیدگاه‌هاست. هنگام بیان مخالفت با درخواست نوجوان، مانند خرید موتور یا اجازه ندادن برای شرکت در یک مهمانی، باید نکات مثبت دیدگاه خود را بیشتر از نکات منفی توضیح دهید.

* هنر بیان مخالفت؛ تأکید بر نکات مثبت و صادقانه

به‌عنوان مثال، به جای گفتن جملاتی مانند «پول ندارم» یا «من نمی‌خواهم»، بهتر است بگویید: «به نظر من، راندن موتور برای امنیت تو خطرناک است» یا «ممکن است این کار چالش‌هایی ایجاد کند که برایت آزاردهنده باشد.»

همچنین، می‌توانید با بیان نکات مثبت واقعی، مانند صرفه‌جویی در هزینه برای اهداف بالاتر، نوجوان را قانع کنید. در اینجا، استفاده از کلمات مناسب و صادقانه، نقش تعیین‌کننده‌ای در انتقال دیدگاه شما دارد.

۳. استفاده از کلمات مناسب:

کلمات شما باید به‌گونه‌ای انتخاب شوند که دیدگاه شما را به بهترین شکل منتقل کنند. از به‌کارگیری جملات منفی و مستقیم خودداری کرده و به جای آن، با بیان دلایل منطقی و مثبت، نوجوان را همراه خود کنید.

* اهمیت استدلال منطقی در گفت‌وگو با نوجوانان

بنابراین، گفتن جملاتی مانند «من از آن دوستت خوشم نمی‌آید»، عبارتی نامناسب و غیرقابل قبول است.

در واقع، این جمله به‌تنهایی هیچ دلیلی را ارائه نمی‌دهد و برای نوجوان قانع‌کننده نیست. وقتی شما به عنوان پدر یا مادر نمی‌خواهید فرزندتان با فرد خاصی، مانند هم‌کلاسی‌اش، دوست باشد، باید دلایل واضح، متقن و مستدل ارائه کنید.

به‌عنوان مثال، اگر بگویید: «نمی‌دانم، فقط از او خوشم نمی‌آید»، این جمله برای نوجوان قابل پذیرش نیست.

این وضعیت شبیه به این است که شما به دادگاه بروید و بدون ارائه هیچ مدرک یا دلیلی بگویید: «به نظر من تقصیر این فرد است.» در چنین شرایطی، قاضی از شما می‌پرسد: «دلیل و مدرک شما چیست؟»؛ حتی در سریال‌های تلویزیونی نیز می‌بینیم که قاضی‌ها مدام تأکید می‌کنند که در دادگاه باید با دلیل، شاهد و مدرک صحبت کرد.

ما نیز می‌توانیم از این نکته استفاده کنیم. برای اینکه حرف‌های ما در نظر نوجوانمان ارزش و اعتبار بیشتری داشته باشد و او به ما توجه کند، باید به‌صورت مستدل و منطقی صحبت کنیم.

گاهی والدین به من مراجعه می‌کنند و می‌گویند: «خانم شیرعلی‌جان، واقعاً نکته منفی از این پسر نمی‌بینم، اما از او خوشم نمی‌آید. حتی از قیافه‌اش خوشم نمی‌آید یا لباس پوشیدنش را نگاه کنید!» در اینجا نیز شما باید دلیل مشخصی برای این احساس خود داشته باشید.

اگر نمی‌دانید چرا از آن فرد خوشتان نمی‌آید، این تقصیر نوجوان شما نیست. این مشکل از جانب شماست و باید گفتار و رفتار خود را اصلاح کنید.

به جای اینکه بگویید: «من نمی‌دانم چرا از او خوشم نمی‌آید»، بهتر است به دنبال دلیل واقعی این احساس باشید. شاید با دانستن برخی نکات، نظر شما نیز تغییر کند.

ممکن است نوجوان شما همدلی، همراهی، کمک‌کردن یا همکاری در درس‌ها را در آن فرد دیده باشد، اما شما از این ویژگی‌ها بی‌خبر هستید و فقط به ظاهر او توجه می‌کنید.

در چنین شرایطی، اگر تنها بگویید: «از قیافه‌اش خوشم نمی‌آید و دوست ندارم با او رفت‌وآمد کنی»، نوجوان شما قانع نخواهد شد و اقناع صورت نمی‌گیرد.

بنابراین، برای ایجاد تغییر در نگرش و رفتار نوجوان، باید به‌صورت منطقی و با ارائه دلایل مستدل صحبت کنید. این رویکرد نه‌تنها باعث می‌شود نوجوان شما حرف‌هایتان را بپذیرد، بلکه رابطه شما با او نیز بهبود می‌یابد.

* سؤال مخاطب: با توجه به چالش‌های روان‌شناختی و اجتماعی دوران نوجوانی، والدین چگونه می‌توانند نوجوانان را به انجام فریضه نماز ترغیب کنند و این عمل را به عنوان بخشی معنادار و داوطلبانه از زندگی آن‌ها نهادینه سازند؟

بله، سلام عرض می‌کنم به این شنونده محترم. ببینید، در مورد مباحث دینی مانند نماز خواندن، روزه گرفتن، حجاب و سایر مسائل مرتبط، یک مبنای بسیار مهم وجود دارد.

اولین قدم این است که بفهمیم چرا این اتفاق می‌افتد. حتی در مورد خود پدر و مادرها نیز اگر نسبت به مسائل دینی چالش‌هایی دارند و نتوانسته‌اند مسئله‌ای را حل کنند، یک جمله کلیدی وجود دارد که به آنها می‌گوییم: «هنوز توحید شما در این مسئله کامل نشده است.»

* مسیر تبدیل نماز به یک وظیفه الهی برای نوجوانان

به عبارت دیگر، در مسائلی که توحید و ایمان به خدا در شما قوی است، به‌راحتی می‌توانید آن را رعایت کنید.

مثلاً، اگر شما باور دارید که نباید از کیف دیگری پولی بردارید، این کار را انجام نمی‌دهید. اما چرا وقتی به نماز خواندن می‌رسید، کاهلی می‌کنید؟

در حالی که هر دو موضوع مهم هستند. ما معمولاً این موضوعات را به اخلاق و مسائل اجتماعی گره می‌زنیم، اما در نهایت، این مسائل به باورها و اعتقادات شخصی ما برمی‌گردند.

حالا سوال اینجاست: برای اینکه نوجوانان نماز را به‌عنوان یک وظیفه در مقابل خداوند متعال ببینند و با نگاه توحیدی به آن نگاه کنند، چه باید کرد؟

اولین گام این است که آنها نماز را به‌عنوان یک وظیفه الهی درک کنند. سپس، به مراحل بعدی می‌رسیم، مانند اینکه این عبادت باید عاشقانه، عاقلانه و همراه با لذت باشد. اینها مراحل بعدی هستند که پس از ایجاد مبانی فکری صحیح، به آنها پرداخته می‌شود.

اما به عنوان پدر و مادر، چه کاری انجام داده‌اید؟ چقدر به سوالات نوجوانتان پاسخ داده‌اید؟

آیا اصلاً سوالات او را شنیده‌اید؟ چقدر با شبهات نوجوانان در مورد نماز آشنا هستید؟

از پدر و مادرها سوال می‌کنم: آیا می‌توانید پنج شبهه رایج نوجوانان در مورد نماز را نام ببرید؟

این موضوع بسیار مهم است، زیرا مسئله‌شناسی به ما کمک می‌کند فضایی را که نوجوانان در آن احساس تنفر می‌کنند و در مورد آن صحبت می‌کنند، به درستی بشناسیم و نسبت به آن اقدام کنیم.

* کلید ارتباط مؤثر با نوجوانان در مسائل دینی

اگر من این فضا را نشناسم و ندانم که نوجوانان در مورد نماز، حجاب، روزه و سایر مسائل دینی چگونه فکر می‌کنند، شروع می‌کنم به اجرای پیش‌فرض‌هایی که خودم بلدم.

یعنی همان‌هایی که از پدر و مادرم یاد گرفته‌ام. مثلاً فقط به نوجوان می‌گویم: «مگر می‌شود نماز نخوانی؟ باید نماز بخوانی!»، اما شاید شبهه‌ای که دوستش به او داده، آنقدر روی او تأثیر گذاشته که وقتی از پدر و مادرش سوال می‌پرسد، جواب مستدل و منطقی دریافت نمی‌کند.

به‌عنوان مثال، یک نوجوان به من گفت: «به مادرم گفتم می‌خواهم نمازم را به فارسی بخوانم. مگر چه فرقی می‌کند؟ ما می‌خواهیم با خدا حرف بزنیم.»

این نوجوان عباراتی را کنار هم گذاشته و نتیجه‌گیری کرده بود: «من می‌خواهم با خدا حرف بزنم. پس خانم دکتر، شما هم گفتید که نماز حرف زدن با خداوند متعال است. آیا قبول دارید که فرقی نمی‌کند به چه زبانی با خدا حرف بزنیم؟ فارسی، انگلیسی، ترکی یا عربی؟»

این نوجوان خودش یک نتیجه‌گیری منطقی انجام داده بود و از من پرسید: «پس من می‌توانم نمازم را به فارسی بخوانم؟»

این مثال نشان می‌دهد که نوجوانان به دنبال پاسخ‌های منطقی و مستدل هستند. اگر پدر و مادرها نتوانند به این سوالات پاسخ دهند، نوجوانان به سمت شبهات و سوالات بیشتری می‌روند.

بنابراین، وظیفه ما این است که ابتدا شبهات آنها را بشناسیم، سپس با ارائه دلایل منطقی و مستدل، آنها را قانع کنیم.

حالا وقتی شما این مسئله را می‌شنوید، بسیاری از مادران با تعجب و شگفتی نگاه می‌کنند و می‌گویند: «این دیگر چیست؟ مگر می‌شود؟»

جالب است که یک مادر به من گفت، من خودم را کنترل کردم و جلوی دخترم چیزی نگفتم، اما واقعاً برای خودم هم سوال شد که، چه فرقی می‌کند؟

* دو گام اساسی برای پاسخگویی به چالش‌های دینی نوجوانان

این موضوعات، همان‌هایی هستند که در برنامه‌های پرسمان اعتقادی رادیو معارف نیز به آنها پاسخ داده می‌شود.

البته من قصد ندارم وارد جزئیات این بحث شوم، اما می‌خواهم تأکید کنم که اولین قدم، «شبهه‌شناسی» است. باید بفهمید که نوجوانی که نماز نمی‌خواند، چه فکری می‌کند و در مورد چه موضوعی تامل می‌کند.

وقتی به این مرحله برسیم، متوجه می‌شویم که نوجوانان با شبهات ذهنی خاصی درگیر هستند.

وقتی خیالتان راحت شد که این شبهات رفع شده‌اند، یعنی نوجوان شما دیگر نسبت به نماز چالش ذهنی یا گره فکری ندارد. مثلاً، دیگر نمی‌پرسد: «چرا باید نماز بخوانم؟ اصلاً چه نیازی به این کار دارم؟ چرا باید این چند دقیقه از روزم را صرف نماز کنم؟»

نوجوانان معمولاً می‌گویند: «این چند دقیقه نماز چه فایده‌ای دارد؟ شما می‌گویید به یاد خدا باشم. خوب، من از صبح تا شب به یاد خدا هستم!»؛ حتی یک دخترخانم به من گفت: «اگر می‌خواهید لحظاتی که به یاد خدا هستم را ثبت کنم، می‌توانم هر روز سه ساعت برایتان نامه بنویسم، اما از من نخواهید که نماز بخوانم!»

این جملات نشان می‌دهد که نوجوانان با چنین عباراتی صحبت می‌کنند. آنها در مدرسه کنار هم می‌نشینند و همین حرف‌ها را به یکدیگر انتقال می‌دهند.

آنها فکر می‌کنند که یک مسئله مهم در نظام هستی را کشف کرده‌اند و یکدیگر را تشویق می‌کنند. دختری که در مدرسه با این چالش‌ها مواجه می‌شود، به خانه می‌آید و می‌گوید: «من چرا دارم نماز می‌خوانم؟»

در اینجا، ما در واقع یک واکسن تزریق می‌کنیم. هدف این است که نوجوانان در مقابل شبهات واکسینه شوند. این نکته اول و بسیار مهم است.

نکته دوم را نیز در ادامه نکته اول مطرح می‌کنم: «مخاطب‌شناسی» است.

* بهترین روش برای جواب به سؤالات فلسفی نوجوانان

ما با چه سنی و چه نوع ذهنیتی طرف هستیم؟ با چه موجودی داریم گفتگو می‌کنیم؟

یک دختر یا پسر نوجوان که ذهن استدلالی‌اش در حال رشد است، پر از سوال است و نسبت به همه چیز شک دارد. وقتی این شک در او ایجاد می‌شود، وظیفه من به عنوان مربی، پدر یا مادر این است که همراه او باشم و مسائل را از زوایای مختلف برایش روشن کنم.

مخاطب‌شناسی باعث می‌شود که ما به عنوان پدر و مادر، منفعل نباشیم، بلکه فعالانه در این عرصه حضور داشته باشیم.

مثلاً وقتی دخترم می‌آید و می‌گوید: «بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم این نماز ما به چه درد خدا می‌خورد؟» من به عنوان پدر یا مادر، این زنگ هشدار را احساس می‌کنم و می‌شنوم.

نه تنها می‌شنوم، بلکه به آن توجه می‌کنم. به جای اینکه بگویم: «این چه حرفی بود که زدی؟ از این حرف‌ها بدم می‌آید!».

در موقعیتی مناسب به او می‌گویم: «بیا با هم صحبت کنیم. به نظرت واقعاً این نمازی که من می‌خوانم به درد خدا می‌خورد؟ چرا ما باید نماز بخوانیم؟»

او را به چالش بکشید. اجازه دهید دخترتان تا جایی که می‌تواند از حرفش دفاع کند. به او بگویید: «تو الان مانند کسی هستی که هیچ اعتقادی ندارد. بیا با هم صحبت کنیم و از دیدگاه‌هایمان دفاع کنیم.»

بگذارید ببینید تا کجا پیش می‌رود. اجازه دهید اطلاعاتش تمام شود و خودش بگوید، دیگر چیزی یادم نمی‌آید.

چون بچه‌ها وقتی در چنین موقعیتی قرار می‌گیرند، مانند یک فیلسوف با شما صحبت می‌کنند. مثلاً می‌گویند: «پدرجان، مادرجان، واقعاً خدا به این نماز سه دقیقه‌ای ما نیاز دارد؟»، سپس شروع می‌کنند به بیان صفات خدا، «خدایی که اینقدر بزرگ است، چرا به نماز ما نیاز دارد؟»

در این شرایط، آرامش خود را حفظ کنید و اجازه دهید از حرفش دفاع کند. بعد چه می‌شود؟ چه اتفاقی می‌افتد؟

* مسئله‌شناسی و حرکت راهبردی؛ راه‌حل چالش‌های دینی نوجوانان

با این سوالات، او را هدایت کنید تا متوجه شوید سطح اطلاعات و عمق فهمش نسبت به موضوع چقدر است یا شبهه اصلی او کجاست. این کار به شما کمک می‌کند تا راهکار مناسب را تشخیص دهید.

متأسفانه بسیاری از پدر و مادرها این مراحل را طی نمی‌کنند و چنین کاری انجام نمی‌دهند. به جای آن، به خانه می‌روند و می‌گویند: «اشتباه می‌کنی! همین که من می‌گویم باید نماز بخوانی، کافی است. من خرجت را می‌دهم، تو در خانه من زندگی می‌کنی، اگر نماز نخوانی، دیگر آشنا نیستی!».

این جملات را همه‌جا شنیده‌اید. بعد چه می‌شود؟ رابطه خراب می‌شود و موضوع اصلی دفن می‌شود.

به عنوان مثال، من با پدری مواجه شدم که نماز نخواندن دختر نوجوانش را به مسائل مالی و خرج خانه گره زده بود.

او به دخترش می‌گفت: «چرا منت می‌گذاری؟ من خرجت را می‌دهم، پس باید نماز بخوانی!»، بعد پدر عصبانی می‌شد.

اینجا دقیقاً فرایندی را بازسازی می‌کنم که پدر و مادرها باید آن را بشنوند. چون وقتی خودمان درگیر ماجرا هستیم، متوجه نمی‌شویم که مسیر منحرف شده و موضوع اصلی از بین رفته است.

در چنین شرایطی، باید آرامش خود را حفظ کنید. خود شما هم ممکن است چالش‌هایی داشته باشید.

گاهی اوقات خسته می‌شوید و در لحظاتی که احساس نیازتان کمتر می‌شود، به سراغ نماز نمی‌روید.

تقویت این مسئله نیاز به «مسئله‌شناسی»، حرکت درست، حرکت راهبردی و مخاطب‌شناسی دارد. در این مسیر، چه کسی موفق می‌شود؟

پدر و مادری که فعال هستند، نه منفعل. کسب آگاهی در همه جا حرف اول را می‌زند.

* سؤال مخاطب: فرزند نوجوان من همیشه شروع به انجام وظایفش را با دشواری انجام می‌دهد. مثلاً اگر مسئولیتی در خانه دارد، به سختی آن را می‌پذیرد و انجام می‌دهد. اما از طرف دیگر، وقتی مشغول بازی‌های ویدیویی می‌شود، تقریباً غیرممکن است که حتی حاضر شود از جای خود بلند شود.

حالا سوال اینجاست: آیا باید برای بازی او محدودیت زمانی در نظر بگیرم؟ و چگونه می‌توانم به او یاد بدهم که خودش مدیریت زمان را انجام دهد و در عین حال به تکالیف و مسئولیت‌هایش نیز رسیدگی کند؟

قطعاً باید برای بازی او محدودیت زمانی قائل شوید. ببینید، بچه‌ها وقتی فعالیت‌های جالب، سرگرم‌کننده و جذاب را انجام می‌دهند، طبیعی است که این فعالیت‌ها را به کارهای غیرجذاب و کم‌چالش ترجیح می‌دهند. مثلاً به جای اینکه بنشینند درس بخوانند یا کنار شما بنشینند و سبزی پاک کنند، ترجیح می‌دهند به بازی بپردازند.

من اخیراً با مادری صحبت می‌کردم که می‌گفت: «من توقع دارم پسرم وقتی من دارم سبزی پاک می‌کنم، بیاید کنار من بنشیند و حداقل کمی به من کمک کند.»، اما واقعیت این است که آیا ما به او یاد داده‌ایم که در چنین موقعیتی چه واکنشی نشان دهد؟

من همیشه از پدر و مادرها این سوال را می‌پرسم: «آیا شما به او یاد داده‌اید که در چنین شرایطی چه کار کند؟» و اغلب پاسخ می‌شنوم: «خودش باید بفهمد!».

اما من به عنوان یک روانشناس و مشاور نوجوان به شما می‌گویم بله، شما باید همه چیز را به او آموزش دهید؛ البته نه به صورت مستقیم و تحکمی، بلکه باید برای آموزش همه چیز برنامه‌ریزی کنید و به عنوان پدر و مادر، فعال باشید.

* برای راه حل این مسئله چه کار باید بکنیم؟

۱. محدودیت زمانی برای بازی:

ابتدا باید برای بازی‌های ویدیویی محدودیت زمانی تعیین کنید. این محدودیت باید منطقی و قابل اجرا باشد.

مثلاً می‌توانید توافق کنید که روزانه یک یا دو ساعت برای بازی وقت دارد. این محدودیت را به صورت واضح و با مشارکت خود نوجوان تعیین کنید تا احساس کند در تصمیم‌گیری شریک است.

۲. برنامه‌ریزی و مدیریت زمان:

به او کمک کنید تا مدیریت زمان را یاد بگیرد. می‌توانید از ابزارهایی مانند برنامه‌ریزی روزانه یا هفتگی استفاده کنید. به او نشان دهید که چگونه می‌تواند بین بازی، درس خواندن و مسئولیت‌های خانه تعادل برقرار کند.

۳. آموزش غیرمستقیم:

به جای اینکه مستقیم به او بگویید چه کار کند، از روش‌های غیرمستقیم استفاده کنید.

مثلاً وقتی کنار شما می‌نشینید و سبزی پاک می‌کنید، با او درباره اهمیت همکاری و کمک در خانه صحبت کنید. یا وقتی مشغول بازی است، به او یادآوری کنید که بعد از اتمام زمان بازی، باید به تکالیفش رسیدگی کند.

۴. تشویق و پاداش:

وقتی نوجوان شما مسئولیت‌هایش را به خوبی انجام می‌دهد، او را تشویق کنید. این تشویق می‌تواند کلامی باشد یا حتی یک پاداش کوچک مثل اضافه کردن کمی زمان به بازی‌هایش (در حد معقول).

۵. الگو باشید:

خود شما نیز باید الگوی خوبی برای مدیریت زمان و مسئولیت‌پذیری باشید. اگر نوجوان ببیند که شما به برنامه‌ریزی و انجام وظایف خود پایبند هستید، احتمالاً او نیز از شما الگو می‌گیرد.

بنابراین برای حل این مسئله، یعنی مدیریت زمانی که نوجوانتان صرف بازی‌های رایانه‌ای، گوشی یا ویدیویی می‌کند، باید چند مرحله را به دقت اجرا کنید.

در کنار این مدیریت ها به این چند نکته هم باید اهمیت بدهید:

الف: زمان

مدت زمان مشخصی را برای بازی تعیین کنید. مثلاً به او بگویید: «الان یک ساعت فرصت داری که بازی کنی.»

وقتی این زمان به پایان رسید، باید راهی برای قطع بازی پیدا کنید. اگر بازی او به اینترنت وابسته است، می‌توانید اینترنت خانه را موقتاً قطع کنید یا دسترسی او را محدود کنید.

این کار باید دقیقاً در زمان مقرر انجام شود و هیچ کوتاهی در آن جایز نیست. اگر گفتید یک ربع بازی کند، دقیقاً پس از یک ربع باید بازی را متوقف کند.

ب: پاسخ مناسب به واکنش بچه ها:

بچه‌ها در حین بازی هیجان زیادی دارند و ممکن است وقتی زمان بازی تمام می‌شود، غر بزنند یا حتی اعتراض کنند، اما قاطعیت شما در کنار مهربانی، بسیار مهم است.

قاطع باشید، اما با خشم برخورد نکنید. بعضی از پدر و مادرها قاطعیت را با خشم اشتباه می‌گیرند.

مثلاً یک مدیر مدرسه را در نظر بگیرید که همه دانش‌آموزان او را دوست دارند، اما وقتی زنگ می‌خورد، دقیقاً سر وقت کارش را انجام می‌دهد. اگر به دانش‌آموزی بگوید: «الان باید به کلاس بروی»، همه دانش آموزان به خاطر محبتی که به او دارند، قبول می کنند.

ج: قاطعیت پدر و مادر:

قاطعیت به معنای خشمگین شدن یا پرخاشگری نیست. شما می‌توانید قاطع باشید و در عین حال مهربان.

این دو ویژگی را با هم ادغام نکنید. مثلاً می‌توانید به پسرتان بگویید: «اگر تکالیفت را انجام دهی، می‌توانی پانزده دقیقه بازی کنی.»

این استراتژی به او یاد می‌دهد که گاهی برای لذت بردن باید صبر کند.

د: توجه به توان و حوصله نوجوان:

به صبر و توان نوجوانتان توجه کنید. اگر حوصله و توان او کم است، می‌توانید زمان‌های کوتاه‌تری برای انجام کارها در نظر بگیرید. مثلاً بگویید: "اگر ده دقیقه اتاقت را مرتب کنی، می‌توانی ده دقیقه بازی کنی." اما مراقب باشید که نوجوان فقط ظاهر کار را مرتب نکند و همه چیز را زیر تخت یا داخل کمد بریزد! بعد از اتمام کار، حتماً چک کنید و اگر همه چیز درست بود، اجازه بازی را صادر کنید.

پ: ضمانت اجرایی قوانین:

مشکل اصلی اینجاست که ما به عنوان پدر و مادر، باید برای قوانینی که در خانه تعیین می‌کنیم، ضمانت اجرایی داشته باشیم. خودمان باید بالای سر این قوانین باشیم تا آنها به درستی اجرا شوند. مثلاً در خیابان، اگر پلیس نبود و مردم به حال خود رها می‌شدند، قوانین راهنمایی و رانندگی کارساز نبودند و تصادفات جاده‌ای افزایش می‌یافت. پلیس با ایستادن در خیابان و هشدار به رانندگان، جلوی تخلفات را می‌گیرد.

نمی‌شود من قانونی وضع کنم و توقع داشته باشم که پسرم مانند یک فرشته از آسمان آمده باشد و خودش به طور خودکار و دقیق طبق قانون عمل کند.

مثلاً دقیقاً بعد از پانزده دقیقه و یک ثانیه گوشی را کنار بگذارد و شروع به انجام تکالیفش کند. این انتظار غیرواقعی است. مراقبت و همراهی شما به عنوان پدر و مادر است که باعث می‌شود بچه‌ها این رفتارها را یاد بگیرند.

بچه‌ها واقعاً یاد می‌گیرند، اما این فرآیند نیاز به زمان دارد. این قرارداد بین شما و فرزندتان تا زمانی ادامه دارد که او یاد بگیرد به محض تمام شدن زمان بازی، خودش گوشی را کنار بگذارد و به سراغ مسئولیت‌هایش برود.

ممکن است این یادگیری یک هفته طول بکشد یا حتی یک ماه. اما وقتی فرزندتان ببیند که شما جدی هستید و در عین حال رابطه صمیمی‌تان با او حفظ شده است، به تدریج این رفتار را در خود نهادینه می‌کند.

* قاطعیت همراه با مهربانی

وقتی گوشی را از او می‌گیرید، قهر نمی‌کنید یا به او پرخاش نمی‌کنید. مثلاً نمی‌گویید: «نهمش من باید با تو کلنجار بروم! لطفاً گوشی را به من بده، چون زمانت تمام شده است.»

بلکه با مهربانی و قاطعیت به او می‌گویید، «عزیزم، زمان بازی تمام شده است. حالا می‌توانی گوشی را به من بدی؟ چیزی می‌خوری برایت بیاورم؟»

این رفتار به او نشان می‌دهد که دوست داشتن و قوانین خانه دو مقوله جداگانه هستند. او متوجه می‌شود که همیشه مورد دوست داشتن شماست، اما قوانین خانه نیز باید رعایت شوند.

* رشد تدریجی و مسئولیت‌پذیری

این نوجوان با همین شخصیت و همین مدل تربیتی بزرگ می‌شود و به یک پسر هجده یا نوزده ساله تبدیل می‌شود.

آیا در آن زمان هم با چالش‌هایی مانند «الان به خانه بیا!» مواجه خواهید بود؟»، احتمالاً نه؛ چون او با استدلال بزرگ شده است.

او یاد گرفته است که چگونه با حرف زدن و تفکر منطقی مسائل را حل کند. اینجاست که پدر و مادر می‌توانند ثمره بذرهای تربیتی که در کودکی و نوجوانی کاشته‌اند را در بزرگسالی فرزندشان ببینند.

* اعتماد به نفس نوجوان را تقویت کنید

وقتی شما به عنوان پدر و مادر، این مسیر تربیتی را به درستی طی کنید، در بزرگسالی فرزندتان آرامش خاطر خواهید داشت.

شما می‌دانید که او را در مسیر درست نگه داشته‌اید و او به فردی مسئولیت‌پذیر و منطقی تبدیل شده است. این نتیجه‌ای است که از صبر، حوصله و همراهی شما در طول سال‌های تربیت به دست می‌آید.

در این مسئله، یکی از مهم‌ترین کارها این است که «اعتماد به نفس نوجوان را تقویت کنید».

این کار باعث می‌شود او در مورد مبانی اعتقادی و حقیقت‌هایی که یاد گرفته است، محکم بایستد و روی حرف حق ایستادگی کند. ببینید با چه موضوعاتی می‌توانید این مسئله را پیش ببرید. اگر در این زمینه چالش دارید، حتماً از یک مشاور کمک بگیرید تا این موضوع را به درستی مدیریت کنید.

* نقش مشاور در حل چالش‌ها

ما در این برنامه رادیویی نمی‌توانیم به شما بگوییم که اجازه دهید دخترتان چادر بپوشد یا نپوشد.

این موضوع خارج از حوصله و محدوده این برنامه است. مسئله باید به صورت شفاف بررسی شود. چند ساعت با این نوجوان گفتگو شده است؟ چقدر شبهات او پاسخ داده شده؟ اطلاعاتش چقدر به‌روز است؟ چقدر با شبهات روز دینی آشناست؟

موضوعاتی که مادران مطرح می‌کنند، مانند امنیت یا مسائل مرتبط با حجاب، موضوعاتی هستند که در گذشته نیز وجود داشته‌اند.

وقتی ما بچه بودیم، در مدرسه یا در گفتگوهای پدر و مادرهایمان این موضوعات مطرح می‌شد. اما امروز شرایط متفاوت است.

امام علی (ع) می‌فرمایند: «فرزندانتان را برای زمان خودشان تربیت کنید.»

امروزه شبهات نوجوانان در مورد عفاف، حجاب و پوشش متفاوت است و نیاز به پاسخ‌های به‌روز و منطقی دارد.

* نیاز به محتوای به‌روز و قابل اقناع

مقام معظم رهبری (حفظه الله) همواره بر تحول و به‌روزرسانی محتواهای دینی و تربیتی تأکید کرده‌اند.

ایشان از حوزه‌های علمیه و مراکز تربیتی می‌خواهند که با نیازهای روز نوجوانان و جوانان همگام شوند و پاسخ‌های مناسب به سوالات و شبهات آنان ارائه دهند. این گام اول است.

توقف گفتگو و نیاز به مشاور:

اگر گفتگوهای شما با نوجوانتان تا اینجا متوقف شده است، ادامه دادن آن ممکن است به صمیمیت بین شما و فرزندتان آسیب بزند و چالش‌های بیشتری ایجاد کند. در چنین شرایطی، بهتر است از یک مشاور کمک بگیرید.

حضور یک فرد بی‌طرف می‌تواند فضای گفتگو را بهبود بخشد و به شما کمک کند تا چالش‌های موجود را به شیوه‌ای منطقی و سازنده حل کنید.

* سؤال مخاطب: یک مورد دیگر هم وجود دارد که می‌خواهم مطرح کنم. چند ماه پیش، دخترم در فضای مجازی مانند یوتیوب و دیگر پلتفرم‌ها آزادانه می‌گشت. وقتی متوجه شدیم رفتارش کم‌کم در حال تغییر است، از او خواستیم فیلترشکن را پاک کند و دیگر در این فضاها نرود. بعد از کلی کلنجار و اصرار از طرف او و سرسختی من و پدرش، بالاخره فیلترشکن را پاک کرد. اما حالا به سمت فیلم‌های خانگی، سریال‌های کره‌ای و طنزهای مختلف رفته است. اکثر اوقات گوشی در دستش است و به اتاقش می‌رود و در را می‌بندد. وقتی با او صحبت می‌کنیم، حالت تهاجمی دارد و لطافت و آرامی یک دختر را نشان نمی‌دهد.

در ضمن، او در کلاس‌های هندبال، نقاشی و زبان شرکت می‌کند و به هندبال علاقه زیادی دارد و دوست دارد آن را به شکل حرفه‌ای دنبال کند. درسش هم خدا را شکر خوب است و شاگرد زرنگی است. حالا سوال اینجاست: رفتار و برخورد درست چیست؟ آیا محدود کردن گوشی و گرفتن آن بعد از دو سه ساعت کار درستی است؟ آیا این کار باعث نمی‌شود او لجبازی کند و این روند را ادامه دهد؟

مثالی که شما زحمت کشیدید و مطرح کردید، نشان می‌دهد که یک دختر دوازده ساله آزادانه در فضای مجازی می‌چرخد و محتواهایی را می‌بیند که ممکن است مناسب سن او نباشند؛ حتی من که سی‌وپنج یا پنجاه سال دارم، گاهی به خودم اجازه نمی‌دهم هر محتوایی را ببینم، چه برسد به یک دختر دوازده ساله!

* ضرورت سواد دیجیتال و مدیریت فعال دسترسی‌های اینترنتی برای نوجوانان

وضعیت اینترنت ملی و دسترسی‌ها در کشور ما بسیار نگران‌کننده است. دسترسی‌ها برای یک دختر نوجوان دوازده ساله محدود نشده است، و این یک فاجعه است.

امیدواریم وزیر محترم ارتباطات و سایر مسئولان به این موضوع توجه کنند. اولین نکته این است که ما باید نسبت به این موضوع مطالبه‌گر باشیم.

در حالی که در کشور ما اینترنت امن برای کودکان و نوجوانان هنوز ایجاد نشده است، من به عنوان پدر یا مادر نمی‌توانم منفعل باشم.

باید به این موضوع توجه کنم که:

آیا فرزند من در این سن باید گوشی داشته باشد؟ چه نرم‌افزارهایی مجاز است و چگونه باید نظارت کنم؟

شما گفتید که با سختی و اجبار فیلترشکن را پاک کردید، اما این روش خوبی نیست. چون بچه هنوز قانع نشده است و ممکن است در اولین فرصت دوباره فیلترشکن را نصب کند.

حتی ممکن است با امکاناتی که گوشی دارد، نرم‌افزار را از دید شما مخفی کند. این موضوع نیاز به سواد دیجیتال دارد که متأسفانه بسیاری از پدر و مادرها به آن توجه نمی‌کنند.

شاید او از فیلترشکنی که در خود مرورگر وجود دارد استفاده می‌کند. ما این‌ها را نمی‌دانیم، اما رفتارهای او مانند گوشه‌گیری، تهاجمی شدن و جدا شدن از فضای خانواده، همه نشانه‌هایی هستند که به ما هشدار می‌دهند باید این مسئله را مدیریت کنیم.

باید زمان‌بندی مشخصی برای استفاده از گوشی تعیین کنید. مثلاً بگویید: «تو می‌توانی روزانه دو ساعت از گوشی استفاده کنی، اما بعد از آن باید گوشی را کنار بگذاری».

این کار باید با قاطعیت و مهربانی انجام شود. اگر او مقاومت کرد، به او توضیح دهید که این قوانین برای حفظ سلامتی و رشد او است.

به جای اینکه به فرزندتان بگویید: «گوشی استفاده نکن»، بهتر است به او پیشنهاد دهید: «بیا با هم بریم ورزش کنیم» یا «می‌خوام یه کیک درست کنم، به من کمک می‌کنی؟»؛ حتی می‌توانید فعالیت‌های جدیدی را تعریف کنید.

* تولید محتوا به جای مصرف: راه‌حلی برای مدیریت فضای مجازی نوجوانان

مثلاً به او بگویید: «می‌خواهیم با هم یک کانال در فضای مجازی ایجاد کنیم و تولید محتوا کنیم. تو کمکم کن، چون بیشتر بلدی.»

این کار باعث می‌شود فرزندتان شما را به شکل جدیدی ببیند. مثلاً اگر تا به حال از تماشای فوتبال لذت نمی‌بردید، اما حالا کنار او می‌نشینید و با هم فوتبال تماشا می‌کنید، این رفتار شما یک وجه جدید از خودتان را به او نشان می‌دهد.

اینطوری، شما از یک مخاطب منفعل به یک مخاطب فعال در عرصه رسانه تبدیل می‌شوید. این تغییر رفتار شما، الگویی برای فرزندتان می‌شود تا او نیز به جای مصرف‌کننده محتوا، به یک تولیدکننده محتوا تبدیل شود.

وقتی فرزندتان به گوشی وابسته شده است، گرفتن گوشی از او کار سخت و غیرممکنی به نظر می‌رسد.

همان‌طور که اشاره کردید، این کار ممکن است باعث لجبازی شود. اما هدایت او به سمت یک مخاطب فعال، راه‌حل بهتری است.

مثلاً اگر او دوست دارد روزانه دو ساعت از گوشی استفاده کند، به او یاد دهید چگونه این زمان را به شکل مفید بگذراند. به او آموزش دهید تولید محتوا کند و برای این کار پاداش‌هایی در نظر بگیرید.

به عنوان پدر و مادر، باید به مدیریت اقتصادی نیز توجه کنید. شما برای اینترنت و استفاده از گوشی هزینه می‌کنید، بنابراین باید حجم، زمان و پول را به شکل محدود و مشخص مدیریت کنید.

مثلاً یک دختر دانش‌آموز به من پیام داد و گفت: «چرا دو روز دیر جواب دادی؟»؛ وقتی دلیلش را پرسیدم، گفت: «حجم بسته اینترنتم تمام شده بود و تا پایان ماه نمی‌توانستم از پدرم پول بگیرم. باید صبر می‌کردم تا اول ماه شود.»

این مثال نشان می‌دهد که قوانین خانه می‌تواند به فرزندتان نظم و مدیریت را آموزش دهد. اگر او از اینترنت برای تماشای فیلم‌های درسی یا آموزشی استفاده کند، این موضوع قابل توجیه است.

اما اگر مدام در حال تماشای فیلم‌های غیرضروری است و شما بی‌محابا پول و امکانات را در اختیارش قرار می‌دهید، این روش درستی نیست.

ما می‌توانیم نوجوانان را به سمت استفاده مثبت از فضای مجازی هدایت کنیم. مثلاً بسیاری از نوجوانان از گوشی‌های خود برای تولید محتوای دینی و فرهنگی استفاده می‌کنند.

آنها عکس‌ها و محتواهایی تهیه می‌کنند که مفاهیم والای دینی را منتشر می‌کنند. حتی در سایت مقام معظم رهبری نیز محتواهای جذابی برای نوجوانان تولید می‌شود که گاهی از خود نوجوانان نیز در تولید آنها استفاده می‌شود.

* تصویرسازی مثبت در ذهن نوجوان: کلید موفقیت در تربیت

اگر همه سوالات، موضوعات و درخواست‌هایی که شنوندگان عزیز برنامه برای ما ارسال کرده‌اند را جمع‌بندی کنیم، به یک جمله طلایی می‌رسیم:

«در همه موارد، نحوه مواجهه شما با چالش‌ها و مسائل، باید درست و اصولی باشد.»

بعد از آن، باید از مسیر درست، پاسخ‌ها و راه‌حل‌ها را ارائه دهید. همیشه نزدیک‌ترین مسیر، بهترین مسیر نیست. گاهی اوقات به عنوان پدر و مادر، لازم است کمی صبر کنید، دو هفته یک موضوع را پیش خود نگه دارید و مقدمات و زمینه‌های لازم را برای آن فراهم کنید.

وقتی این موضوع را به مادران توضیح می‌دهم، می‌گویند: خانم حیدری، چرا این‌قدر سختش می‌کنی؟ مگر دختر خودمان نیست؟

چرا با او راحت حرف نزنیم و عتاب و خطاب نکنیم؟، اما نکته اینجاست که چون دخترتان است و برای شما ارزشمند است، باید با دقت و احترام با او برخورد کنید.

گاهی یک فرد بیرونی فقط یک بار او را می‌بیند و شاید رفتارش تأثیر چندانی در زندگی شما نداشته باشد، اما تصویری که از شما در ذهن دختر یا پسر نوجوانتان نقش می‌بندد، بسیار مهم است. این تصویر، آینده رابطه شما با فرزندتان را تعیین می‌کند.

وقتی فرزندتان بزرگ شود و ازدواج کند، چگونه به شما نگاه خواهد کرد؟ آیا شما را به عنوان پدر و مادری قابل احترام، قدرتمند، مقتدر و با اطلاعات بالا می‌بیند؟

یا به عنوان پدر و مادری هیجانی که هرچه به ذهنش می‌رسد را بدون فکر به زبان می‌آورد و فرزندش را ناراحت می‌کند؟

این ما هستیم که تعیین می‌کنیم تصویرمان در ذهن فرزندانمان چگونه باشد. هرچه این تصویر بهتر باشد، شما در مسیر تربیت موفق‌تر خواهید بود، انرژی کمتری صرف خواهید کرد و بازدهی و خروجی بهتری نیز به دست خواهید آورد.

برای دانلود صوت گفت و گو اینجا را کلیک کنید

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha