خبرگزاری حوزه / رهبر معظم انقلاب اسلامی روز جمعه ۱۹ بهمن 1403 در هفتمین روز از ایام الله دهه فجر انقلاب اسلامی در دیدار فرماندهان نیروی هوایی و پدافند ارتش در بیانات مهمی ضمن تبیین راهبرد محوری جمهوری اسلامی ایران در قبال تحولات جدید در حوزه بینالمللی، بر مواضع اصولی نظام در قبال اظهارات و اقدامات اخیر رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا تاکید کردند. معظم له تصریح کردند که مذاکره با آمریکا "نه عاقلانه، نه هوشمندانه و نه شرافتمندانه" است.
برای تبیین این موضوع با حجتالاسلام والمسلمین روحالله حریزاوی قائم مقام سازمان تبلیغات اسلامی به گفتوگو نشستیم.
چرا مذاکره با آمریکا عاقلانه، هوشمندانه و شرافتمندانه نیست؟
اینکه رهبر معظم انقلاب مذاکره با آمریکا را نه عاقلانه، نه هوشمندانه و نه شرافتمندانه دانستند، دلایل دقیق تاریخی و مبتنی بر مبانی عمیق دینی است. تاریخ روابط ایران و آمریکا به روشنی نشان میدهد که این کشور هیچگاه به تعهدات خود پایبند نبوده و مذاکره را تنها ابزاری برای اعمال فشار و پیشبرد سیاستهای سلطهجویانه خود استفاده میکند. تجربههای تاریخی از جمله کودتای ۲۸ مرداد، بیانیههای الجزایر، مذاکرات مکفارلین، مذاکرات سعدآباد و بهویژه مذاکرات برجام، همگی نشان میدهند که هر بار ایران در تعامل با آمریکا گامی به عقب برداشته، واشنگتن نهتنها تعهداتش را انجام نداده، بلکه در نهایت فشار بیشتری بر ایران تحمیل کرده است. اعتماد دکتر مصدق به آمریکا در ملیشدن صنعت نفت به جای حمایت، با کودتای ۲۸ مرداد پاسخ داده شد. در بیانیههای الجزایر، آمریکاییها وعده عدم دخالت در امور داخلی ایران و آزادسازی داراییهای مسدود شده را دادند، اما هیچیک از این تعهدات اجرایی نشد. پس از مذاکرات سعدآباد نیز ایران به تعهدات خود عمل کرد اما نهتنها تحریمها لغو نشد، بلکه فشارهای بیشتری اعمال شد. در نهایت، برجام که حاصل چندین سال مذاکره بود، از سوی دولت آمریکا نقض شد و بهطور یکجانبه توسط ترامپ پاره شد، در حالی که ایران تمام تعهدات خود را انجام داده بود.
این روند نشان میدهد که مذاکره با آمریکا هیچ تأثیری در حل مشکلات ایران ندارد. آمریکا بارها ثابت کرده که مذاکره را نه بهعنوان راهکاری برای حل اختلافات، بلکه بهعنوان ابزاری برای تحمیل خواستههای خود و محدودسازی قدرت ایران به کار میبرد.
آمریکا همواره تلاش کرده است از مذاکرات برای تغییر رفتار جمهوری اسلامی و تضعیف موقعیت آن در منطقه استفاده کند و این دقیقاً همان چیزی است که رهبر انقلاب از آن به عنوان یک تجربه تلخ یاد میکنند. به همین دلیل، مذاکره با چنین کشوری نهتنها عاقلانه نمیباشد، بلکه به دور از هوشمندی سیاسی و دیپلماتیک است، چرا که تجربه ثابت کرده است که امتیاز دادن به آمریکا تنها زمینه را برای فشارهای بیشتر فراهم میکند.
علاوه بر این، مذاکره با کشوری که دههها علیه ایران دشمنی کرده و انواع جنایات را مرتکب شده، به دور از شرافت ملی و منافع عمومی است و نوعی سرکار گذاشتن مردم است.
آمریکا از زمان پیروزی انقلاب اسلامی، همواره سیاستهای خصمانهای علیه ایران اتخاذ کرده است؛ از حمایت از رژیم بعث عراق در جنگ تحمیلی و تحمیل شدیدترین تحریمهای اقتصادی علیه ملت ایران گرفته تا حمایت از گروههای تروریستی مانند منافقین، ترور فرماندهان نظامی و دانشمندان ایرانی، سرکوب صدای ایران در مجامع بینالمللی و ایجاد جنگهای نیابتی در منطقه.
همه این اقدامات نشان میدهد که آمریکا نهتنها بهعنوان یک طرف قابل اعتماد در مذاکره مطرح نیست، بلکه اصولاً مذاکره با چنین دشمنی نوعی مشروعیتبخشی به رفتارهای ظالمانه و جنایتهای آن محسوب میشود. بنابراین، با توجه به این واقعیتها، واضح است که مذاکره با آمریکا نه از منظر عقلانی و منطقی، نه از لحاظ هوشمندی سیاسی و نه از منظر عزت و شرافت ملی، اقدام درستی نیست و تنها راه مقابله با این دشمن تاریخی، تکیه بر توان داخلی و تقویت اقتدار ملی است.
پاسخ قاطع ایران به تهدیدات ترامپ و آمریکا چه میتواند باشد؟
واضح است که در منظومه حکمرانی رهبر معظم انقلاب، پاسخ قاطع ایران به تهدیدات ترامپ بر اساس اصول ثابتشده در سیاست خارجی جمهوری اسلامی، بر مبنای اقتدار، اندیشه و بازدارندگی فعال خواهد بود. همانطور که تجربههای گذشته نشان دادهاند، بهترین راه مقابله با فشارهای آمریکا، اتکا به توان داخلی، گسترش قدرت دفاعی و نمایش اراده ملی در برابر زیادهخواهیهای دشمن است.
آمریکا همواره تلاش کرده است با استفاده از سیاست تهدید و فشار حداکثری، ایران را وادار به عقبنشینی کند، اما تجربه نشان داده که هر بار ایران در برابر این تهدیدات ایستادگی کرده، طرف آمریکایی ناچار به عقبنشینی شده است. این مسئله را میتوان در حوادثی مانند ترور شهید حاج قاسم سلیمانی و پاسخ بیسابقه ایران در حمله به پایگاه عینالاسد مشاهده کرد. زمانی که آمریکا تصور میکرد میتواند با یک اقدام تروریستی، ایران را در شرایط ضعف قرار دهد، پاسخ حسابشده نیروهای مسلح جمهوری اسلامی نشان داد که تهدیدات آمریکا نمیتواند بدون هزینه باشد و هرگونه اقدام خصمانه، با پاسخی متقابل و فوری مواجه خواهد شد. این همان راهبردی است که رهبری معظم به آن تصریح کردند: "اگر تهدید کنند، تهدیدشان میکنیم؛ اگر حمله کنند، ضربهای شدیدتر خواهند خورد"
یکی دیگر از ابزارهای مؤثر ایران در مقابله با تهدیدات آمریکا، تقویت محور مقاومت و حضور منطقهای است. آمریکا به خوبی میداند که هرگونه اقدام علیه ایران تنها محدود به مرزهای جغرافیایی ایران نخواهد بود، بلکه پاسخ ایران در تمام منطقه و از طریق متحدانش در محور مقاومت، از لبنان تا عراق و یمن داده خواهد شد. قدرت منطقهای ایران امروز بهعنوان یک عامل بازدارنده قوی عمل میکند و آمریکا و متحدانش بارها از این قدرت آسیب دیدهاند.
علاوه بر قدرت نظامی و امنیتی، ایران میتواند در عرصه اقتصادی نیز با اتخاذ سیاستهای مقاومتی، آثار تحریمها و تهدیدات اقتصادی آمریکا را کاهش دهد. اتکا به توان داخلی، توسعه فناوریهای پیشرفته، تقویت همکاریهای اقتصادی با کشورهای مستقل و ایجاد راهکارهای مالی جایگزین، میتوانند حربه تحریم را از دست آمریکا خارج کنند. تجربه نشان داده که آمریکا زمانی که احساس کند تحریمها اثری ندارند و سیاستهایش نتیجه معکوس میدهند، خود به دنبال مذاکره و کاهش فشار خواهد آمد.
در نهایت، یکی از مهمترین پاسخهای ایران به تهدیدات ترامپ و سایر مقامات آمریکایی، حفظ وحدت ملی و انسجام داخلی است. آمریکا همواره به دنبال ایجاد شکاف و دوگانگی در داخل ایران بوده و هر جا احساس کند که مردم و مسئولان در برابر تهدیدات متحد هستند، راهی جز عقبنشینی نخواهد داشت. حضور گسترده مردم در صحنههایی مانند راهپیمایی ۲۲ بهمن، تشییع میلیونی شهید سلیمانی و انتخابات، نشاندهنده این وحدت است و این دقیقاً همان چیزی است که آمریکا از آن هراس دارد.
بنابراین، پاسخ قاطع ایران به تهدیدات آمریکا، ترکیبی از تقویت قدرت نظامی، افزایش نفوذ منطقهای، توسعه اقتصادی مقاومتی و حفظ انسجام داخلی خواهد بود. این همان مسیری است که ایران طی سالهای گذشته در پیش گرفته و آمریکا را بارها در رسیدن به اهداف خود ناکام گذاشته است.
نقشه راه ایران در برابر تهدیدات آمریکا چگونه میتواند باشد؟
پاسخ این پرسش را میتوان در پاسخ پرسش قبلی یافت، زیرا همان اصول مطرحشده همچنان معتبر و کارآمد هستند. نقشه راه ایران در برابر تهدیدات آمریکا بر پایه اقتدار دفاعی، بازدارندگی فعال، دیپلماسی هوشمند، تقویت اقتصاد مقاومتی و انسجام ملی استوار خواهد بود. افزون بر این، توسعه توانمندیهای منطقهای و تقویت محور مقاومت بهعنوان یکی از اصلیترین ابزارهای بازدارنده، راهبرد کلیدی ایران در برابر فشارهای آمریکا خواهد بود. تجربه نشان داده است که افزایش نفوذ منطقهای ایران و حمایت از جبهه مقاومت، بزرگترین مانع برای تحقق سیاستهای آمریکا در غرب آسیا بوده است.
اما در کنار موارد پیشین، دو محور دیگر را نیز میتوان به نقشه راه ایران افزود: تقویت پیوندهای اقتصادی با کشورهای مستقل و ارتقای قدرت سایبری و جنگ شناختی. ایران با افزایش همکاریهای راهبردی با قدرتهای نوظهور مانند چین، روسیه و سایر کشورهای منطقه، میتواند از فشار تحریمهای آمریکا بکاهد و سازوکارهای مالی مستقل از دلار را تقویت کند. همچنین، در دنیای امروز، جنگ شناختی و جنگ سایبری به ابزارهای جدید سلطهطلبی آمریکا تبدیل شده است. ایران با افزایش توان سایبری و حضور مؤثر در میدان جنگ نرم، میتواند از القای جنگ روانی و ایجاد نارضایتی داخلی جلوگیری کرده و راهبردهای دشمن را خنثی کند. بدین ترتیب، نقشه راه ایران در برابر تهدیدات آمریکا نهتنها شامل پاسخهای نظامی و منطقهای، بلکه شامل مقاومت اقتصادی، اتحاد داخلی و پیشرفت فناوری نیز خواهد بود.
راهبرد تقابل هوشمندانه ایران در برابر فریب دیپلماتیک آمریکا چیست؟
مقابله هوشمند ایران در برابر عملیات فریب آمریکا که متأسفانه جریان رسانهای اصلاحات و برخی غربگرایان این احزاب آنرا دنبال میکنند، بر پایه تجربههای تاریخی، هوشیاری سیاسی، نیازمند تقویت توان داخلی و اتخاذ دیپلماسی فعال در برابر سیاستهای متناقض و غیرقابل اعتماد واشنگتن طراحی شکل میگیرد و ترسیم آن برای عموم مردم نیاز به جهاد تبیین دارد.
بازخوانی تجربههای گذشته از مذاکرات الجزایر، مکفارلین، سعدآباد و برجام ثابت میکند که آمریکا از مذاکره بهعنوان ابزاری برای فریب، تحمیل خواستههای خود و کاهش قدرت ایران استفاده کرده است، نه برای حل مشکلات و توافقی پایدار. بنابراین، اولین گام در این راهبرد، تبیین چرایی عدم اعتماد به وعدههای آمریکا و پرهیز از هرگونه خوشبینی سادهلوحانه نسبت به مذاکرات با واشنگتن است.
گام دوم، تکیه بر توان داخلی و پرهیز از مذاکره تحت فشار است. آمریکا معمولاً با اعمال تحریمها، تهدیدهای نظامی و ایجاد بحرانهای اقتصادی، طرف مقابل را در شرایط ضعف قرار داده و سپس پیشنهاد مذاکره میدهد. این سیاست در مذاکرات هستهای و توافقات گذشته دیده شد که ایران امتیازات زیادی داد، اما در مقابل یا تحریمها لغو نشد یا پس از مدتی آمریکا بهراحتی از توافق خارج شد. بنابراین، ایران باید قدرت اقتصادی و صنعتی خود را مستقل از فشارهای خارجی تقویت کند تا هرگونه مذاکرات احتمالی از موضع قدرت انجام شود.
گام سوم، اتخاذ دیپلماسی فعال و چندجانبه است. آمریکا همواره سعی کرده ایران را در یک مسیر مذاکره یکجانبه گرفتار کند تا بتواند شرایط خود را تحمیل کند، اما ایران با تقویت روابط با قدرتهای نوظهور مانند چین، روسیه و کشورهای مستقل، میتواند جایگاه خود را در معادلات جهانی تقویت کرده و گزینههای بیشتری برای مقابله با فشارهای آمریکا داشته باشد. همچنین، توسعه روابط منطقهای و همکاریهای اقتصادی و امنیتی با همسایگان، میتواند به کاهش اثرگذاری تحریمهای آمریکا کمک کند.
گام چهارم، افزایش توان دفاعی و امنیتی برای مقابله با سناریوهای فریبکارانه آمریکا است. آمریکا در کنار فریب دیپلماتیک، از ابزارهای امنیتی مانند نفوذ، خرابکاری، جنگ اطلاعاتی و تحریمهای هوشمند برای تضعیف ایران استفاده میکند. بنابراین، تقویت توان سایبری، اطلاعاتی و امنیتی برای خنثیسازی جنگ ترکیبی آمریکا ضروری است.
در نهایت، حفظ انسجام داخلی و تقویت روحیه مقاومت، آخرین و مهمترین گام در این راهبرد است. فریبهای دیپلماتیک آمریکا معمولاً با جنگ شناختی و عملیات روانی همراه است تا افکار عمومی را به سمت پذیرش امتیازدهی سوق دهد. ایران باید با آگاهیبخشی، افزایش شفافیت و ایجاد وحدت میان مردم و نخبگان، از اثرگذاری این فریبها جلوگیری کند.
بنابراین، راهبرد تقابل هوشمند ایران در برابر فریب دیپلماتیک آمریکا شامل بیاعتمادی به وعدههای آمریکا، تقویت توان داخلی، دیپلماسی چندجانبه، افزایش قدرت دفاعی و امنیتی و حفظ انسجام داخلی است. این رویکرد میتواند ایران را در برابر سیاستهای متناقض و فریبکارانه آمریکا مقاوم ساخته و از تبدیل مذاکرات به ابزاری برای تحمیل فشارهای بیشتر جلوگیری کند.
آیا مذاکره با آمریکا مشکلات ایران را حل میکند؟
خیر؛ مذاکره با آمریکا مشکلات ایران را حل نمیکند، زیرا تجربههای گذشته نشان دادهاند که آمریکا به تعهدات خود پایبند نیست و از مذاکره بهعنوان ابزار فشار و تحمیل خواستههای خود استفاده میکند. حل مشکلات ایران وابسته به تقویت توان داخلی، توسعه اقتصادی مقاومتی و گسترش روابط با کشورهای مستقل است، نه اعتماد به دشمنی که بارها توافقات را نقض کرده است.
انتهایپیام/
نظر شما