خبرگزاری حوزه | امام هرچقدر به پایان عمر شریفشان نزدیکتر میشدند، انقلابیگریشان جوانتر میشد! کافیست به بیانیههای چند ماه آخر عمرشان بنگرید؛ بیانیههایی چون نامهی طوفانی ایشان به آقای منتظری، پیام پذیرش قطعنامه و منشور روحانیّت.
در میان تمام اینها، اما «منشور روحانیّت» از جایگاه والایی برخوردار است؛ پیامی که وقتی به جان تشنهی طلاب مستعد مینشیند، مجاهدانی همچون «سیدعلی خامنهای و سیدحسن نصرالله» متولد میشوند که در برابر تمام هیمنهی مستکبران عالم میایستند و نقطهی امید مستضعفان عالم میشوند!
امامخامنهای با درایتی مثالزدنی بلافاصله بعد از صدور این پیام نه فقط خطاب به طلاب، بلکه خطاب به همهی مردم ایران فرمودند:
«توصیه میکنم، این پیام را مثل یک درس، مثل یک کتاب، مثل یک لوح آسمانی که همواره انسان باید بخواند و مکرر بخواند، بخوانید! خود من واقعا مکرراً خواندهام. مخصوصاً بعضی از بخشهای این پیام را هرچه انسان میخواند احساس میکند، روی کلمهکلمهی آن باید تامل کند و التذاذ ببرد. این پیام را اینگونه مردم و روحانیون عزیز ما باید تامل کنند. واقعا اینها فیوضات معنوی پروردگار است که برقلب اماممان نازل شده است.»
بلافاصله بعد از صدور این پیام آسمانی، دستانی مرموز تمام توانش را بکار گرفت تا این پیام شنیده نشود؛ همان کسانی که امام تندترین و واقعیترین مطالب را خطاب به آنها نوشتند: روحانینماها، مقدسمآبها، متحجران و کمفهمها، روحانیت درباری و از همه خطرناکتر «انجمن حجتیهایها»!
این جملات را غیر از امام چه کسی میتوانست، بیان کند:
«روحانیون وابسته و مقدسنما و تحجرگرا هم کم نبودند و نیستند. در حوزههای علمیه هستند افرادی که علیه انقلاب و اسلام ناب محمدی فعالیت دارند. امروز عدهای با ژست تقدسمآبی چنان تیشه به ریشهی دین و انقلاب و نظام میزنند که گویی وظیفهای غیر از این ندارند. خطر تحجرگرایان و مقدسنمایاناحمق در حوزههای علمیه کم نیست. طلاب عزیز لحظهای از فکر این مارهای خوشخطوخال کوتاهی نکنند، اینها مروّج اسلام آمریکاییاند و دشمن رسولاللَّه. آیا در مقابل این افعیها نباید اتحاد طلاب عزیز حفظ شود؟»
چه کسی میتوانست این جملات را علیه خطرناکترین جریان حوزوی مطرح کند:
«دیروز حجتیهایها مبارزه را حرام کردهبودند و در بحبوحهی مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابیتر از انقلابیون شدهاند! «ولایتی»های دیروز که در سکوت و تحجر خود آبروی اسلام و مسلمین را ریختهاند و در عمل پشت پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت را شکستهاند و عنوان ولایت برایشان جز تکسُّب و تعیُّش نبوده است، امروز خود را بانی و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را میخورند!»
چه باید کرد؟
۱) اگر حوزه میخواهد انقلابی و اثرگذار بماند و خدایناکرده آنگونه که امامخامنهای حکیم فرمودند، منزوی نشود، باید این منشور را بهعنوان اصلیترین دروس طلاب قرار دهد و برای پیادهشدن مفاد آسمانی آن، از هیچ کوششی دریغ نکند و از احدی خوف نداشته باشد!
۲) علما و فضلا و اساتید حوزهها اگر قصد اثرگذاری ملی و جهانی و تمدنی دارند، باید در تألیف و تبلیغ و تربیت طلاب، تا میتوانند از این منشور بهعنوان یکی از مهمترین و دقیقترین و بهروزترین نسخههای اسلامناب، بهرهمند شوند.
۳) طلاب اگر میخواهند از تحیرهای آزاردهندهای که جوانی و معنویت و روحیهی جهادیشان را نشانه گرفته، نجات یابند و به جایگاه خطیر آخرالزمانی خود برسند و همچون مجاهدان بزرگ جبههی مقاومت آثاری جهانی و تمدنی داشتهباشند، باید این وصیت امام را آتشبهاختیار مکرر بخوانند و مباحثه کنند و برای اجراییشدن آن از تمام توانشان بهره بگیرند.
۴) جوانان و مردم مؤمن و انقلابی که گاهی از کماثری حوزهها در برهههای مختلف سیاسی و اجتماعی نگرانند و میخواهند حوزه و روحانیت بسان انقلاب و دفاعمقدس، همان هدایتگری و اثرگذاری خیرهکننده را داشته باشد، باید ضمن مطالعهی این گنجینهی بزرگ، مدام عمل به این منشور آسمانی را از حوزهها مطالبه کنند.
ظهور، مردان خودش را میخواهد؛ مردانی مجاهد و عالم و وسط میدان که حاضرند برای قیام آخرالزمانی از همه چیزشان بگذرند.
همان مردانی که ذیل«منشور روحانیت» و «بیانیهی گام دوم» تربیت میشوند.
✍️ حجتالاسلام عباس بابائی سوم اسفند مصادف با سالروز صدور منشور روحانیّت
نظر شما