به گزارش خبرگزاری حوزه، نویسنده در این کتاب بیست عامل خستگی در کارهای فرهنگی را با زبانی شیرین برای مخاطب مطرح میکند که از جمله آن عوامل، نداشتن هدف، جزیرهای کار کردن، وابستگی به فرد، عافیت طلبی و … است.
این کتاب ۲۲۴ صفحه ای با توجه به محتوای جالب توجه و کاربردی که دارد برای دغدغه مندان و فعالان فرهنگی دانشگاهها، مساجد، مدارس و دیگر عرصه ها، اثری مناسب توصیف می شود.
دغدغه هایی از جنس کفِ میدان کارهای فرهنگی
حجتالاسلام صادقپور در گفتگویی که به تازگی با یکی از رسانه ها داشته به نکات مهمی در خصوص چرایی نگارش این کتاب پرداخته و از جمله این که بیان داشته است: "من از کف میدان پرتلاطم فرهنگی برخاستهام و در همه این ۲۰سالی که مشغول کار فرهنگی بودهام، ویژگیها و ضعفهای این عرصه را به خوبی دیده و لمس کردهام. افراد موفق و افراد شکستخورده این مسیر را دیدهام، از آنجا که کار فرهنگی تمیز را بنده ادامه کار انبیا (ص)، شهدا و در راستای حفظ انقلاب اسلامی میدانم، تلاش کردهام این کتاب را به زبان ساده در حوزه آسیب یابی و آسیبشناسی فرهنگی تدوین و تألیف کنم که جلوی خستگی و زمینخوردن و فرسودگی فعالان فرهنگی را بگیرد یا هدررفت انرژی و توانشان را به حداقل برساند، بنابراین عواملی را که در این سالها در کف میدان کار فرهنگی دیدهام، احصا کردهام و برای اینکه از این قضیه پیشگیری کنیم، طبیعتاً باید از پیشگیریهای اجتماعی استفاده کنیم. پیشگیری اجتماعی نیاز به زمان دارد، نیاز به آموزش و فرهنگسازی دارد که باید با سیاستگذاریهای کلان و برنامهریزی دقیق به این مهم دست پیدا کنیم. "
وی همچنین در مقام ریشه یابی مشکلات اقتصادی در عرصه کار فرهنگی به نکات مهم دیگری اشاره می کند:"من معتقدم مشکلات اقتصادی در حوزه کار فرهنگی دو بخش است: یکی مشکلات شخصی فعال فرهنگی و یکی هم مشکلات مجموعههای فرهنگی است. معمولاً آن چیزی که باعث میشود فعال فرهنگی در حوزه اقتصاد خسته شود از نوع اول است، یعنی مشکلات شخصی اقتصادی باعث کاهش راندمان فعال فرهنگی و نهایتاً رکود کامل است. علتهای آن را هم باز ما در آن کتاب پرداختیم و اشاره کردیم فردی که دارد کار فرهنگی میکند، نباید از فعالیتهای شخصی و از اهداف و برنامهریزیهای شخصی خودش باز بماند. باید برای تحصیلات، ازدواج، شغل و مسائل اقتصادی خودش برنامهریزی داشته باشد. آن افرادی که غرق کار فرهنگی میشوند و اهداف شخصی خودشان را فراموش میکنند، بعد از ۱۰سال کار فرهنگی، نگاه میکنند میبینند هم سن و سالهایشان در عرصههای اقتصادی به جاهای خوبی رسیدهاند، اما آنها هیچ و سرشان بیکلاه مانده و هیچ اتفاقی در این حوزه برایشان نیفتاده است، چون اهداف شخصی خودشان را فراموش کردهاند و بعد میبینید که کار فرهنگی را رها میکنند و احساس یأس و ناامیدی به ایشان دست میدهد که ما نسبت به رفقای خودمان عقب ماندهایم.
ضرورت نگاه مخلصانه در فعالیت های فرهنگی
نباید به یک مدرک یا یک عرصه فعالیت اکتفا کرد، اما درباره مشکلات نوع دوم، یعنی مجموعههایی که خودشان مشکل اقتصادی دارند، من در اینجا نگاه اعتقادی متفاوتی دارم و آن هم این است که کار فرهنگی اگر خالصانه باشد و با همان حداقل امکانات و مشکلات اقتصادی شروع شود، کمکم جای خودش را باز میکند و خداوند متعال برکت میدهد و وقتی آن غیرت شما را در این کار میبیند، تلاش شما را در این کار میبیند، برکت میدهد به کار شما و امکانات و بودجه به سمت شما میآید و این شدنی است. این چیزی است که ما با پوست و گوشت در کف کار فرهنگی در میدان فرهنگی لمس کردهایم و این همان چیزی است که مقام معظم رهبری میفرمایند که اگر شما حرکت کنید، خدا راه را برای شما باز میکند، بنابراین معتقدم در حوزه اقتصادی اگر مشکل شخصی داریم، ما باید برای حوزه اقتصادی خودمان مثل همان حوزه فرهنگی خودمان که داریم در آن کار میکنیم، برنامهریزی کنیم. بدون توقف اینها را ببریم جلو و هیچ کدام نباید بر آن یکی غلبه پیدا کند، اما اگر مجموعه ما مشکل مالی دارد، من معتقدم اگر ما تلاش کنیم، خالصانه کار کنیم، خداوند متعال در این حوزه هم راههایی را برای ما باز میکند. "
نگرانی از هدررفت توان و انرژی بچه های انقلابی
وی در بخش دیگری از این گفتگو به بیان تجربیات بیست ساله خود درباره موضوع محوری کتاب پرداخته و می گوید:"بررسی و تجربیات من و نتایج تحقیقاتم نشان میدهد نداشتن هدف و سردرگمی در هدف، عدماستمرار در فعالیت، بیتوجهی به معنویات و دعا و توسل، نداشتن خلاقیت و نگاه هنری، کارهای جزیرهای، مستقل و متفرق، طرحهای هیجانی و ناگهانی، کمیتگرایی و نبود کادر متخصص و عدمکادرسازی بخشی از عوامل رکود و خستگی فرهنگی متصدیان و فعالان این عرصه است. اینها آسیبهایی است که باید رفع شود.
من همیشه این دغدغه را داشتهام که چرا در جبهه انقلاب این همه وقت و امکانات و از همه مهمتر نیروی عظیم انسانی که میشد با آن کارهای بزرگ و تأثیرگذار کرد تا کشور و حتی دنیا را تکان داد، در حال هدررفتن است؟ چرا این لشکر باصفا دنبال هدفگذاری و برنامهریزی دقیق و بلندمدت نیستند؟ چرا بسیاری از کارهای فرهنگی نامنظم و درهم ریخته است؟ قطعاً ضرر و سرمایهسوزی در کار فرهنگی با کار اقتصادی قابل مقایسه نیست، در عرصه فرهنگی هر اشتباه، خسران، کوتاهی و زیانی موجب خسارات و لطمات جبرانناپذیر است، بنابراین باید در این عرصه اندیشید و از افراد باتجربه و نخبه بهره گرفت. کاستیها را شناسایی کرد و برنامه بلندمدت داشت. این آسیبها و اختلالات ناشی از ضعف سامانههای فرهنگی نهادها و دستگاههای تصمیمساز و مجری است. جبهه فرهنگی انقلاب به تشکیلات قوی و منسجم و روزآمد، حذف بوروکراسی، نوسازی و نوزایی فرهنگی متناسب با نیازهای روز و پدیدههای نوین نیازمند است تا با فهم درست کار فرهنگی و تربیتی و پرهیز از خرافات و تناقضات عقلی به نوسازی ساختارها، تشکیلات فعال فرهنگی و رشد، توسعه و فعالسازی این سامانهها کمک کند. "
نظر شما