چهارشنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۲:۵۳
فراز و فرود ملی شدن صنعت نفت

حوزه/ پنج سال پس از تولد صنعت نفت در آمریکا ۱۸۵۹م/ ۱۲۳۱ش، و پیش از کشف نفت در ایران، امتیاز کشف و استخراج آن در سال ۱۲۶۳ شمسی، البرت هوتز بازرگان هلندی امتیازنامه‌ای را از ناصرالدین‌شاه قاجار دریافت کرد که به نخستین امتیازنامه اکتشاف نفت «ایران» معروف شد؛ ولی فعالیت‌های وی برای اکتشاف نفت در دالکی بوشهر به نتیجه نرسید.

به گزارش خبرگزاری حوزه، تاریخچه صنعت نفت ایران، سرشار از توطئه‌های خارجی و عوام‌فریبی داخلی بوده است.

پنج سال پس از تولد صنعت نفت در آمریکا ۱۸۵۹م/ ۱۲۳۱ش، و پیش از کشف نفت در ایران، امتیاز کشف و استخراج آن در سال ۱۲۶۳ شمسی، البرت هوتز بازرگان هلندی امتیازنامه‌ای را از ناصرالدین‌شاه قاجار دریافت کرد که به نخستین امتیازنامه اکتشاف نفت «ایران» معروف شد؛ ولی فعالیت‌های وی برای اکتشاف نفت در دالکی بوشهر به نتیجه نرسید.

در سال ۱۹۰۱م/ ۱۲۸۰ش در سلطنت مظفرالدین‌شاه، ویلیام نکس دارسی انگلیسی، امتیاز شصت‌ساله نفت را که شامل استخراج، بهره‌برداری و لوله‌کشی نفت و قیر در سراسر ایران (به جز آذربایجان، گیلان و مازندران، گرگان و خراسان) می‌شد، از دولت ایران گرفت. دارسی متعهد شد در دو سال، شرکت یا شرکت‌هایی را برای بهره‌برداری تأسیس کند و از محصولات شانزده درصد با عنوان حق امتیاز و بیست هزار لیره سهم ایران را به دولت بپردازد و در تمام مدت صاحب امتیاز از پرداخت مالیات و حقوق گمرکی معاف باشد.

اکتشاف و فوران نفت در ایران

در روز ۵ خرداد ۱۲۸۷ش/ ۲۶ ماه مه سال ۱۹۰۸ نفت در مسجد سلیمان ایران فوران کرد و یک سال بعد در جنوب، شرکت نفت ایران و انگلیس تأسیس شد.
رضاشاه پهلوی در سال ۱۳۱۲ در قرارداد دارسی تجدید نظر کرد و شرایطی را ظاهراً به سود ایران به آن افزود اما در نگاه برخی کارشناسان این قرارداد توطئه‌ای انگلیسی بود که به دست پهلوی به انجام رسید و سودی برای ایران دربر نداشت، بلکه سهم ایران از قرارداد قبلی کمتر و کمپانی انگلیس همچنان از پرداخت هر گونه مالیات و عوارض معاف بود و بر خلاف قرارداد دارسی، اموال شرکت نیز به دولت انگلیس تعلق گرفت.

سود شرکت‌های انگلیسی روزبه‌روز بالا می‌رفت و مبلغ ناچیزی به ایران پرداخت می‌شد. در جنگ جهانی دوم در شهریور ۱۳۲۰ به جهت موقعیت راهبردی ایران و وابستگی بریتانیا به منبع انرژی خاورمیانه، انگلستان ایران را اشغال کرد.اشغال ایران فضای اجتماعی ایران را دگرگون ساخت. گرچه مردم از رفتن پهلوی شادمانی کردند ولی رنج‌ها و مشکلات ناشی از اشغال کشور موجبات تنفر مردم از انگلستان را فراهم کرد و زمینه مبارزه با امتیازهای خارجیان ازجمله امتیازهای نفتی فراهم شد.

شتاب برای ملی شدن نفت

در زمان محمدرضا پهلوی، در دوره چهاردهم مجلس شورای ملی (اسفند ۱۳۲۲ تا اسفند ۱۳۲۴)، برخی از نمایندگان ازجمله غلامحسین رحیمیان خواستار ملی‌شدن صنعت نفت و الغای قراردادهای منعقدشده با خارجیان در زمان رضاشاه شدند.پس از درخواست کافتارادزه نماینده شوروی برای دادن امتیاز نفت شمال به این کشور، به موجب طرح پیشنهادی دکتر محمد مصدق به نمایندگان مجلس، دولت‌ها از مذاکره دربارهٔ اعطای امتیاز نفت به خارجیان منع شدند.در مجلس پانزدهم عباس اسکندری در ۵ بهمن ۱۳۲۷ لغو قرارداد ۱۳۱۲ ایران و انگلیس و ملی‌شدن صنعت نفت را مطرح کرد؛ ولی سیدحسن تقی‌زاده از این قرارداد دفاع کرد و در پی آن دانشجویان در تظاهراتی خواهان ملی‌شدن صنعت نفت شدند. در سال ۱۳۲۸ با قرارداد الحاقی میان نویل گَس نماینده انگلیس و عباسعلی گلشاییان وزیر دارایی ایران، معروف به «قرارداد گس ـ گلشاییان»، حق امتیاز ایران در برابر فروش هر تن نفت به جای چهار شلینگ به شش شلینگ افزایش یافت؛ اما از آنجاکه تمام منافع ایران را تأمین نمی‌کرد، با راهنمایی محمد مصدق از بیرون مجلس، مورد مخالفت شدید مجلس پانزدهم قرار گرفت و به تصویب نرسید.
اعتراض به دخالت دولت در انتخابات مجلس شانزدهم منجر به تشکیل جبهه ملی برآمده از چند گروه سیاسی و مذهبی به رهبری مصدق شد و این تشکل در اول آبان ۱۳۲۸ اعلان موجودیت کرد.
جبهه ملی با کمک نیروهای مذهبی و همیاری روحانیت، احقاق حقوق مردم ایران در حوزه نفت را در دستور کار قرار داد. مجلس شانزدهم به‌صراحت خواهان تجدید نظر در قرارداد نفتی با انگلیس شد. مصدق نماینده این دوره در نطق‌های خود ملی‌شدن نفت را مطرح کرد و با تشکیل و رهبری گروه پارلمانی نفت یا کمیسیون نفت که متشکل از ۱۸ تن از نمایندگان مجلس بود، به بسیج نیروهای سیاسی کشور برای ملی‌کردن صنعت نفت پرداخت مردم، عالمان دینی و نخبگان ملی نیز که عقب‌افتادگی ایران و اشغال ایران را از توطئه‌های انگلیس می‌دانستند با اشاره عالم برجسته و مبارز، سیدابوالقاسم کاشانی با برگزاری تجمعات و تظاهرات خواستار ملی‌شدن نفت شدند.
مطالبه ملی‌شدن نفت در میان مردم ایران فراگیر شد. آیت الله کاشانی که پس از حادثه تیراندازی به محمدرضا پهلوی در بهمن ۱۳۲۷ به لبنان تبعید شده بود، از سوی مردم به صورت غیابی به نمایندگی مجلس شانزدهم برگزیده شد و در بیستم خرداد ۱۳۲۹ به ایران بازگشت. او در نخستین نطق خود در جمع هزاران نفر از مردم تهران که بنا به دعوت وی در مسجد شاه (امام‌خمینی) گرد آمده بودند، نفت را متعلق به ملت ایران دانست و قرارداد نفتی با بریتانیا را از سر زور و بی‌ارزش خواند. وی سکوت در برابر این فاجعه را جایز ندانست و از مردم خواست نگذارند انگلیس نفت ایران را ببرد.

جمعیت فداییان اسلام به رهبری شهید نواب صفوی و جمعیت اتحادیه مسلمین رشت نیز از ملی‌شدن نفت و کوتاه‌کردن دست شرکت ایرانی ـ انگلیسی نفت حمایت کردند.

رزم‌آرا خود را قدرتمندتر از این می‌دانست که این تهدید را جدّی بگیرد، اما فدائیان اسلام نیز جدّی‌تر از آن بودند که رزم‌آرا می‌پنداشت.

در آن روزها، آیت‌اللّه فیض یکی از علمای بزرگ قم فوت کرده بود و جلسه‌ای به همین مناسبت در شانزدهم اسفند، در مسجدشاه (امام خمینی) برقرار می‌شد و رزم‌آرا تصمیم گرفت تا در این جلسه شرکت کند. داستان آن روز به گزارش شهربانی این چنین بود: ساعت ۱۱ و ربع اتومبیل نخست‌وزیر جلو مسجد شاه متوقف شد.رزم‌آرا به اتفاق آقای علَم وزیر کار از آن پیاده، وارد صحن مسجد شد. وقتی به جلو حوض بزرگ رسیدند، ناگهان مردی کوتاه اندام از طرف راست از میان جمعیت از پشت سر محافظین با سرعت، خود را به پشت سر رزم‌آرا رساند و بلافاصله با اسلحه‌ کمری که در دست داشت، سر وی را از پشت هدف قرار داد و به ضرب سه گلوله ایشان را از پای درآورد. مأمورین اسلحه او را گرفتند، ولی خود او در اثر کثرت جمعیت و ازدحام فرار کرد. در نتیجه‌ اقدام مأموران، وی دستگیر و به کلانتری ۸ اعزام شد. در بررسی بدنی یک جلد کلام‌الله مجید و یک ورقه که روی آن در فضیلت جهاد با زبان عربی(فضّل‌الله المجاهدین علی‌القاعدین اجرآ عظیما)نوشته شده بود با یک کارد از جیب وی کشف شد. نامبرده را به اداره‌ آگاهی منتقل و در آن‌جا با حضور دادستان تهران مورد بازجویی قرار دادند.

تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت

پس از قتل رزم‌آرا معلوم شد تحلیل اقلیت مجلس ـ که تنها مانع ملی شدن نفت را رزم‌آرا می‌دانستند درست از کار در آمد و اقدام فداییان اسلام نیز بسیار مؤثر واقع شد و به قول پروفسور ذبیح، هیئت حاکمه پس از قتل رزم‌آرا به جبهه‌ ملی امتیاز داد. فردای روز قتل رزم‌آرا، کمیسیون نفت که تاکنون در مورد ملی شدن صنعت نفت از خود تردید نشان می‌داد، بر تردید خود غالب شد و به ملی شدن صنعت نفت رأی داد و طرحی به این شرح به مجلس پیشنهاد داد:

نظر به اینکه ضمن پیشنهادات واصله به کمیسیون نفت پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور، مورد توجه و قبول کمیسیون قرار گرفته و از آن جایی که وقت کافی برای مطالعه در اطراف اجرای این اصل باقی نیست کمیسیون مخصوص نفت از مجلس شورای ملی تقاضای دو ماه تمدید می‌نماید. بنابراین ماده واحده‌ ذیل را تقدیم مجلس شورای ملی می‌نماید:

« ماده واحده ـ مجلس شورای ملی تصمیم مورخ ۱۷/۱۲/۱۳۲۹ کمیسیون مخصوص نفت را تأیید و با تمدید مدت موافقت می‌نماید.»

سرانجام ماده واحده‌ ملی شدن صنعت نفت در روز ۲۴ اسفند یعنی یک هفته بعد مجلس شورای ملی، مطرح شد و به اتفاق آرا به تصویب رسید. ماده واحده به این شرح بود :

« مجلس شورای ملی تصمیم مورخ ۱۷ اسفند ۱۳۲۹ کمیسیون مخصوص نفت را تأیید و با تمدید مدت موافقت می‌نماید»

آری همان مجلسی که سه ماه قبل حتّی رأی کافی برای طرح پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت نداد، امروز به اتفاق آرا ملی شدن صنعت نفت را تصویب کرد و مجلس سنایی که نیمی از آن‌ها برگزیده‌ شاه بودند، در ۲۹ اسفند بر آن مهر تایید زد و نفت ملی شد.

منابع:

پژوهشکده تاریخ معاصر

ناگفته‌های شهید عراقی ص ۸۱

مرکز اسناد انقلاب اسلامی

پرتال امام خمینی

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha