به گزارش خبرگزاری حوزه از اصفهان، حضرت علی(ع) مولا و سرور جهانیان، همان که دل تاریخ برای او تنگ است؛ برای امامی که تاریخ را شرمنده صبر و سکوت غریبانهاش کرد، برای اویی که هنوز پس از چهارده قرن فاصله، کاملترین معنای عدالت است؛ بهار، رنگ لبخند او است که بر پیکر درختان جاری میشود. او آمد و اینگونه، قطورترین کتاب عدالت و آزادگی ورق خورد؛ با این تفاصیر چه کسی توانای توصیف بزرگمرد تاریخ است بهتر از خودشان؟ چه کسی انبوه سؤالات مارا در راستای شخصیت ایشان بهتر از خود حضرت علی پاسخ میدهد...؟
در این راستا جان و دل میسپاریم از زبان حجتالاسلام سیدمحمود هاشمی دهسرخی، استاد حوزه و دانشگاه به پاسخ برخی از این سؤالات با استناد به روایات نقل شده از حضرت علی(ع):
حوزه/ یا امیرالمؤمنین که امیدوارم جانم فدای شما شود، بفرمایید در دوران کودکی و جوانی چگونه تربیت شدید و نقش پیامبر اسلام(ص) در شکلگیری شخصیت شما چه بود؟
پاسخ/ حضرت علی (ع): «وَ قَدْ عَلِمْتُمْ مَوْضِعِی مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آللِهِ بِالْقَرَابَةِ الْقَرِیبَةِ، وَ الْمَنْزِلَةِ الْخَصِیصَةِ، وَضَعَنِی فِی حِجْرِهِ وَ أَنَا وَلَدٌ یَضُمُّنِی إِلَی صَدْرِهِ، وَ یَکْنُفُنِی فِی فِرَاشِهِ، وَ یُمِسُّنِی جَسَدَهُ، وَ یُشِمُّنِی عَرْفَهُ، وَ کَانَ یَمْضَغُ الشَّیْءَ ثُمَّ یُلْقِمُنِیهِ" "شما میدانید جایگاه مرا نسبت به پیامبر خدا(ص) به سبب خویشاوندی نزدیک و مقام ویژهای که داشتم؛ او مرا از کودکی در آغوش گرفت، به سینهاش میفشرد، در بستر خویش جای میداد، بدنش را به من میمالید، و بوی خوشش را به من میبخشید. گاه لقمهای را میجَوید و آن را به من میخورانید «کُنْتُ أَتَّبِعُهُ اتِّبَاعَ الْفَصِیلِ أَثَرَ أُمِّهِ، یَرْفَعُ لِی فِی کُلِّ یَوْمٍ مِنْ أَخْلَاقِهِ عَلَماً، وَ یَأْمُرُنِی بِالِاقْتِدَاءِ بِهِ؛ من -در کودکی- پیامبر(ص) را همچون بچه شتری که به دنبال مادرش میرود، دنبال میکردم. او هر روز نشانهای از اخلاقش را برایم برمی افراشت و مرا به پیروی از خود فرمان میداد». «کَانَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) یُؤْخِذُنِی إِلَی الْغَارِ وَ أَنَا صَغِیرٌ، فَیُعَلِّمُنِی مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْهِ"؛پیامبر(ص) مرا در کودکی به غار -حرا- میبرد و آنچه را خدا بر او نازل کرده بود، به من می آموخت.»
( «نهجالبلاغه، خطبه قاصعه {خطبه ۱۹۲ در برخی نسخه ها}» «الکافی، شیخ کلینی، ج ۱، ص ۴۴۹» «مناقب آل أبیطالب، ابن شهرآشوب، ج ۳، ص ۳۲۵»)
سید محمود هاشمی: پس یا امیرالمؤمنین با توجه به احادیث متعددی، که از دوران کودکی خود تحت سرپرستی پیامبر(ص) اشاره کرده اید. نشان میدهد پیامبر(ص) نه تنها به شما محبت میکردند بلکه از همان کودکی، علم، اخلاق، و روحیه ی فداکاری را در وجود شما نهادینه کردهاند. و این تربیت ویژه، شما را به «صدیق اکبر» و «باب علم النبی» تبدیل کرد.
حوزه/ یا امیرالمؤمنین که جان پدر و مادرم به فدای شما شود؛ بفرمایید در دوران زندگی خود چگونه به عدالت و برابری در جامعه اسلامی عمل کردهاید و چه اقداماتی در این زمینه انجام دادهاید؟
پاسخ از نهجالبلاغه/ حضرت علی(ع) «وَ اللَّهِ لَأَنْ أَبِیتَ عَلَی حَسَکِ السَّعْدَانِ مُسَهَّداً، أَوْ أُجَرَّ بِالْأَغْلَالِ مَعیُوناً، أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أَلْقَی اللَّهَ وَ رَسُولَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ظَالِماً لِبَعْضِ الْعِبَادِ»؛ به خدا سوگند! اگر شب را بر بستر خارهای سعدان -گیاه تیز- بیدار بگذرانم، یا با زنجیرها کشانده شوم، برایم محبوبتر است از اینکه روز قیامت، خدا و پیامبرش را در حالی ملاقات کنم که به برخی از بندگان ستم کردهام». «مَنْ عَمِلَ بِغَیْرِ عَدْلٍ، سَلَبَ نِعْمَةَ اللَّهِ؛ هر کس بدون عدالت عمل کند، نعمت خدا را از دست میدهد» و به مالک اشتر این چنین توصیه کردم: «وَ أَشْعِرْ قَلْبَکَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِیَّةِ، وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ، وَ اللَّطْفَ بِهِمْ، وَ لَا تَکُونَنَّ عَلَیْهِمْ سَبُعاً ضَارِیاً تَغْتَنِمُ أَکْلَهُمْ؛ دل خود را از مهربانی نسبت به مردم، محبت به آنان، و لطف در رفتار با ایشان، آکنده ساز. مبادا مانند حیوان درندهای باشی که خوردنشان را غنیمت شماری.»
( «نهج البلاغه، خطبه ۲۲۴» «الکافی، شیخ کلینی، ج ۲، ص ۳۳۰» «نهجالبلاغه، نامه ۵۳ به مالک اشتر»)
حجتالاسلام هاشمی: پس از صحبتهای شما یا امیرالمومنین میفهمیم که در تمامی مراحل زندگانی، از تقسیم مساوی بیتالمال تا برخورد بیتکبر با فقرا و رد هرگونه تبعیض، «عدالت» را به عنوان محور حکومت و رفتار خویش قرار دادهاید؛ و شما نه تنها در سخنان بلکه در عمل ثابت کردهاید که عدالت تنها راه نجات جامعه از فساد و ستم است.
حوزه/ یاامیرالمؤمنین! جان عالم به فدای شما، چه فضایل اخلاقی و ویژگیهای شخصیتی در مورد شما در کتب الهی ذکر شده است؟
پاسخ از حضرت علی(ع): «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً... قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): أَنَا وَ عَلِیٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ فَاطِمَةُ؛ همانا خداوند میخواهد پلیدی را از شما اهلبیت دور کند و شما را پاک سازد... پیامبر(ص) فرمود: من، علی، حسن، حسین و فاطمه -و من مقصود آیه هستیم- . «أَنَا عَبْدُ اللَّهِ، وَ أَخُو رَسُولِهِ، وَ الصِّدِّیقُ الْأَکْبَرُ، لَا یَقُولُهَا بَعْدِی إِلَّا کَاذِبٌ؛ من بنده خدا، برادر پیامبر او، و راستگوی بزرگترم. پس از من، هیچکس جز دروغگو این سخن را بر زبان نمیآورد». «أَنَا الَّذِی ذُکِرْتُ فِی التَّوْرَاةِ بِاسْمِ -إِیلِیَا-، وَ فِی الْإِنْجِیلِ بِاسْمِ -بَطْرِیق-، وَ فِی الزَّبُورِ بِاسْمِ -صِفْوَان-، وَ سَمَّانِی رَسُولُ اللَّهِ(ص) -عَلِیّاً- لِعُلُوِّ مَقَامِی عِنْدَ اللَّهِ؛ من کسی هستم که در تورات با نام -ایلیا-، در انجیل با نام -بطریق-، و در زبور با نام -صفوان- یاد شدهام، پیامبر خدا(ص) مرا -علی- نامید، به سبب بلندی جایگاهم نزد خداوند». «أَنَا الْمَذْکُورُ فِی کُتُبِ الْأَنْبِیَاءِ، وَ الْمَوْعُودُ بِهِ فِی أَسْفَارِ السَّمَاءِ، أَنَا قَاتِلُ الْجَبَابِرَةِ، وَ مُنَارُ الْحَقِّ؛ من همان کسی هستم که در کتابهای پیامبران پیشین یاد شده، و در صحف آسمانی به آمدنم بشارت داده شده است. من نابودکننده ستمگران و چراغ حقم».
(«تفسیر القمی، ج ۲، ص ۱۹۳» «الاحتجاج، طبرسی، ج ۱، ص ۳۷۰» «بِحَارُ الْأَنْوَار، علامه مجلسی، ج ۳۵، ص ۳۴» «کتاب سلیم بن قیس، ص ۲۲۰»)
حجتالاسلام هاشمی: یا امیرالمؤمنین! جانم به فدای شما که در کتب آسمانی؛ تورات، انجیل، زبور و صحف انبیاء، شما به عنوان؛ «وصی خاتم الانبیاء»، «قائد الأتقیاء» و «مُصلِحُ الأرضِ بالعدلِ» توصیف شدهاید. این توصیفات، جایگاه بیبدیل شما را در منظومه وحی الهی از آدم تا خاتم نشان میدهد و پیوند ناگسستنی اهلبیت(ع) با رسالت جهانی اسلام را تأیید میکند.
حوزه/ یا امیرالمؤمنین روحی و روح آبایی فداک، شهادت شما چگونه اتفاق خواهد افتاد؟
پاسخ از حضرت علی(ع): «وَ اللَّهِ لَیُقْتَلَنَّ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ، وَ لَقَدْ أُعْلِمْتُ مَضْجَعِی، وَ لَقَدْ أَخْبَرَنِی حَبِیبِی رَسُولُ اللَّهِ (ص) بِأَنَّ رَأْسِی یُخْضَبُ بِدَمِ الْقَرْنِیَّةِ؛ به خدا سوگند! قیامکننده به حق -خودم- کشته خواهم شد. جایگاه کشته شدنم را میدانم، و پیامبرم(ص) به من خبر داد که سرم با خون -ضربت- شقیترین افراد رنگین خواهد شد». «أَیُّهَا النَّاسُ، إِنِّی سَیُخْضَبُ هَذَا الْجَبِینُ مِنْ هَذَا الْفَوْدِی -یَعْنِی شَعْرَ رَأْسِهِ-، وَ هَذَا الْوَجْهُ بِدَمٍ یُسَالُ مِنْهُ؛ ای مردم، به زودی این پیشانی -اشاره به سر خود- از این موها، و این چهره با خونی که از آن جاری میشود، رنگین خواهد شد». «أَنَا قَتِیلُ الْآمِینِ، أَنَا الَّذِی یَقْتُلُنِی أَشْقَی الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ؛ من کشته امینم -اشاره به پیامبر که او را امین مینامید-، من کسی هستم که شقاوتمندترین انسانهای نخستین و آخرین مرا میکشد».
(«نهج البلاغه، خطبه ۱۴۴ {خطبة الأشباح}» «لإرشاد، شیخ مفید، ج ۱، ص ۲۹» «بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج ۳۹، ص ۲۸۱»)
حجتالاسلام هاشمی: یا امیرالمؤمنین! جنابعالی با صراحت از شهادت خود خبر دادید و حتی جزئیاتی مانند نام قاتل (ابنملجم)، محل ضربت -سر مبارک- و وصف شهادت را بیان کردهاید. این پیشگوییها نه تنها نشانه علم غیبی شماست بلکه تأکیدی بر نقش شما به عنوان خلیفه بلافصل پیامبر(ص) و امام معصوم است که به اذن الهی از آینده آگاه بودند.
نظر شما