اکنون مختارنامه خوانی نوین شده است و سیمای جمهوری اسلامی با بهره گیری از منابع تاریخ، زندگانی و قیام منتقم خون سیدالشهداء (ع) را به تصویر کشیده و علاقه مندان جمعه شبها بیصبرانه انتظار تماشای آن را میکشند.
حجتالاسلاموالمسلمین ابوفاضل رضوی اردکانی، نویسنده کتاب فاخر«ماهیت قیام مختار» در گفتگوی اختصاصی با مرکز خبر حوزه، ابعاد شخصیتی مختار، قیام او و نیز مباحث مطرح شده در سریال مختارنامه را جهت آگاهی بیشتر علاقه مندان به این سریال تشریح کرد.
آنچه میخوانید پاسخ این محقق و پژوهشگر حوزوی به پرسشهای مرکز خبر حوزه است.
* مختار در نگاه اندیشمندان شیعه و سنی چگونه شخصیتی است؟
اکثر قریب به اتفاق قدما، متاخرین و معاصرین، علمای شیعه مختار را تنزیه و او را از شیعیان مخلص و شخصیتی ممتاز یاد کردهاند، علامه امینی در «الغدیر» دفاع جانانهای از مختار نموده است، تکریم شیخ صدوق و شیخ طوسی و بزرگانی چون علامهابن نما و بسیاری از علمای طراز اول شیعه حاکی از منزلت عالی و صحت اعتقاد شخصیتی مختار بود.
تا کنون کسی کتابی در رد مختار ننوشته است و همین تایید اوست، هر چند در بعضی قضاوتها و اظهار نظرها در لابهلای کتب رجالی به شکل نادر، اظهار نظرها و تردیدهایی درباره مختار شده است که بزرگان علم رجال به آن پاسخ دادهاند.
ذکر این نکته لازم است اکثر روایاتی که در مذمت مختار وارد شده در منابع غیر شیعی به چشم می خورد و تهمتهای وارده بر مختار، از جانب بنیامیه و زبیریها و دستگاه حاکم جور زمان خود بوده است، مثلا ابن کثیر در کتاب «البدایه و النهایه» ج 6 ص621 روایاتی بر ضد مختار نقل میکند، همه آن در منابع اهل سنت است که بدترین تهمتها را به مختار وارده کرده است و این احادیث در بعضی از کتابهای تاریخی و روایی شیعه راه پیدا کرده است.
اما خوشبختانه علمای طراز اول علم رجال چون مامقانی و آیت الله خویی در کتاب رجالی خود این روایات را بررسی و مردود شمردهاند و روایات بسیاری را در مدح و منقبت و جلالت شأن مختار تایید کردهاند، جهت تفصیل به کتاب «قیام مختار» اینجانب مراجعه فرمایید.
*در خصوص جریانات فکری، مذهبی و سیاسی عصر خلافت امیرالمومنین(ع) توضیح دهید که آیا تمام کسانی که امیرالمومنین(ع) را خلیفه میدانستند شیعه به معنای مصطلح کنونی بودند یا او را خلیفه چهارم میدانستند؟
آنچه از بررسی منابع معتبر تاریخی بر میآید در عصر امیرالمومنین(ع) همه مسلمانان شیعه نبودند و اکثر مردم تابع حاکمیت زمان شدند و علی(ع) را خلیفه چهارم میدانستند و بسیاری از خواص اصحاب که در ماجرای سقیفه نقش کلیدی داشتند در تحکیم این سیاست موثر بودند، اما جمعی قابل توجه از اصحاب اعم از مهاجرین و خصوصا انصار به رهبری سعدبنعباده رهبر طائفه خزرج مدینه و بنیهاشم قائل به حقانیت خلافت بلافصل امیرالمومنین(ع) بودند ولی به ناچار به وضع موجود تن داده بودند.
*به طور مختصر به شخصیت و خاندان مختار بن ابی عبید ثقفی اشاره کنید؟
مختاربن ابی عبید ثفقی از چهرههای برجسته تاریخ تشیع و طرفدار خاندان اهلبیت(ع) بود و حتی مختار در کودکی مورد علاقه و عنایت امیرالمومنینعلی(ع) قرار گرفت و لقب «کیّس» یعنی «زیرک» از طرف آن جناب در حالی که مختار کودک بود به او اعطا شد. (معجم الرجال آیت الله خوئی ج 18 ص102 و بحار ج 45 ص255)
ابو عبید ثقفی پدر مختار از شیوخ و بزرگان طایفه و از شجاعان صحابه و مورد احترام مسلمانان بود و در جنگ بین اسلام و ایران بعنوان اولین سردار انتخاب و جانانه جنگید تا به شهادت رسید و در آن زمان جمعی از خاندان او از جمله فرزندش مختار که نوجوان 13 سالهای بود در کنار پدر شجاعانه جنگید و فتوحاتی را نصیب ارتش اسلام نمود مختار بعد از شهادت پدر نزد عموی خود به نام سعدبن مسعود ثقفی که در عراق ساکن شده بود پرورش و رشد و نمو نمود.
سعدبن مسعود ثقفی از جمله شیعیان مخلص و از حکمرانان و استانداران زمان خلافت امیرالمومنین(ع) بود و با وجود اینکه بعضی از استانداران و حاکمان منصوب امیرالمومنین(ع) مورد توبیخ امام واقع میشدند و احیانا مجازات میشدند امیرمومنان(ع) در نامهای از عملکرد سعدبن مسعود اظهار رضایت و خشنودی نمود او را مورد عنایت و دعای خویش قرار داد.
امام (ع) برای سعدبن مسعود در زمان استانداریش در مدائن نوشت: «اما بعد فانک قد ادیتَ خراجَک و اطعتَ ربَک و ارضیتَ اِمامَک فِعل البِرِ التَقی النَجیب، فَغَفرالله ذنبک و تَقَبَّل سعیَک و حُسن مَابک» اما بعد، پس به درستی که تو خراج خود را پرداختی و خدای خود را اطاعت کردی و امام خود را راضی نمودی خداوند گناه تو را بیامرزد و سعی و تلاش تو را قبول نماید (تاریخ یعقوبی ج 2 ص201 چاپ بیروت 1940 میلادی
سعد ثقفی در جنگ صفین در کنار امیرالمومنین (ع) بود کما اینکه در تاریخ طبرانی آمده و در نبرد صفین وی فرمانده طائفه قیس و عبدالقیس بود و ابن اثیر نیز این مطلب را تایید نموده (اعیان الشیعه ج7 ص230 چاپ دارالتعارف بیروت سال 1983م) و مرحوم سید محسن جبل عاملی در کتاب اعیان الشیعه شرح حال مختصر او را آورده است.
شیخ طوسی وی را از اصحاب امیرالمومنین(ع) شمرده است.(رجال نجاشی ص12)
و پس از شهادت امیرالمومنین در سنه 40 قمری و بیعت مردم با امام حسن(ع)، امارت سعد از ناحیه امام حسن تمدید و تثبیت شد و در ماجرای مجروح شدن امام توسط خوارج، امام فرمود: مرا به مدائن به خانه سعد ثقفی ببرید و امام مورد پذیرایی و معالجه واقع شد و در بعضی تواریخ آمده که مختار به عمویش پیشنهاد تسلیم امام به معاویه را داد که مورد توبیخ عمویش واقع شد، ما پاسخ دادیم که اولا قضیه اثبات نشده ثانیا طبق نقل سید محسن جبل عاملی در اعیان الشیعه ج7 ص230 میفرماید: مختار نگران وضعیت امام بود و احتمال میداد شاید امام را تسلیم به معاویه کنند لذا به عنوان امتحان و به دست آوردن اعتقاد عمویش این پیشنهاد را داد و بعد از آنکه مطمئن شد، حیله و مشکلی امام حسن (ع) را تهدید نمی کند، همواره در خدمت امام بود، آیت الله خوئی میگویند: روایت این ماجرا ضعیف است و بر فرض صحت، مختار قصد آزمایش عمویش را داشته و به فکر حفظ جان امام حسن(ع) بود .( معجمالرجال ج18 ص97) از این رهگذر میتوان گفت که خاندان مختار اعم از پدر و عمو و خاندان او شیعه و طرفدار صریح اهلبیت(ع) بودهاند.
نا گفته نماند که سعدبن مسعود ثقفی در شمار اصحاب رسولخدا(ص) آمده و بعضی روایات را هم از آن حضرت نقل کرده است و در هیچ جای تاریخ دیده نشده که این خاندان تمایلی به معاویه و دشمنان اهلبیت(ع) داشته باشند با و جودیکه بسیاری از یاران امیرالمومنین(ع) بوسیله تطمیع و تهدید معاویه به او پیوستند.
ارتباط مختار با اهلبیت پیامبر(ص)
علامهابن نما گوید: مختار در زمانی که در مدینه بود با خاندان پیامبر(ص) رفت و آمد داشت و از آنان حدیث میآموخت.(بحار ج352 چاپ بیروت)
مختار شیعه و معتقد به حقانیت اهلبیت(ع) و خلافت امیرالمومنین(ع) بود و غاصبین خلافت را به رسمیت نمیشناخت و میگفت (انهم احق بالامر من کل احد بعد رسولالله و ... خاندان اهل بیت(ع) احق به امر خلافت هستند. بحار ج 45
علامه حلی نام مختار را در قسم اول کتاب «خلاصه» خود آورده که در قسم اول نام کسانی که شیعه هستند آورده است و مختار را مقبوله الروایه میداند و مقدس اردبیلی در حسن عقیده مختار مینویسد: در حسن عقیده مختار سخنی نیست و علامه حلی(ره) او را مقبول شمرده و امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و امام سجاد(ع) برای او طلب رحمت کردهاند و دعای خیر نمودهاند (حدیقةالشیعه اردبیلیص506 و 507)
*در دوران خلافت امیرالمومنین(ع) تا قیام سیدالشهدا(ع) مختار از چه جریانی حمایت میکرد؟
آنچه از تاریخ به دست میآید، مختار در دوران خلافت امیرالمومنین(ع) و امام مجتبی(ع) در کنار آن دو بزرگوار بود و پس از ماجرای صلح امام با معاویه و بازگشت امام مجتبی(ع) از عراق به حجاز، خاندان مختار همچنان در عراق بودند و گاهی به طائف و مدینه میرفتند و مختار در مدینه خدمت اهلبیت پیامبر(ص) میرسید و از آنان کسب حدیث میکرد و علامه مقرم در کتاب ارزشمند (تنزیه المختار) پس از نقل فضایل وی میگوید: آواز هواداران خاندان رسالت بود و در زندگی خود آنان را اسوه و پیشوای خویش میدانست و تهمتهایی که به او میزنند همه دروغ و باطل است (تنزیه المختار مقدمه کتاب ص2)
پس از مرگ معاویه و روی کار آمدن یزید، مختار در جبهه حق قرار داشت و حکومت یزید را به رسمیت نشناخت گرچه از جمله کوفیان که دعوتنامه برای امام حسین(ع) فرستادند نبود، چون به مردم کوفه اعتمادی نداشت، اما او بارزترین چهرههای حقیقی شیعه در کوفه بود، بطوری که مسلمبنعقیل که به نمایندگی امام حسین(ع) به کوفه آمد، وارد خانه مختار شد با وجود اینکه سران شیعه چون هانی و سلیمانبن صرد و حبیببنمظاهر و مسلمبنعوسجه از بزرگان کوفه بودند، ولی وی بر خانه مختار وارد شد و شیخ مفید در ارشاد و دیگران این مطلب را نقل کردهاند و طبق نقل تاریخ، مختار به مسلمبنعقیل گفت: زیاد روی مردم کوفه حساب نکند، چون سابقه عهدشکنی دارند مختار برای جلب حمایت شیعیان و عشایر اطراف کوفه از مسلمبنعقیل و استقبال از امام حسین عازم اطراف کوفه شد و مسلم به خانه هانیبنعروه رفت و پس از مسلط شدن ابن زیاد به کوفه و شهادت مسلمبن عقیل، مختار به زندان افتاد و در روز واقعه کربلا در زندان بود و نتوانست به امام حسین(ع) ملحق شود.(تاریخ طبری و بحارالانوار ج 45)
مختار از دوستان صمیمی میثم تمار، یار وفادار امیرالمومنین(ع) بود و میثم خبر مرگ معاویه را به مختار داد در حالی که هر دو در رود فرات بر قایقی سوار بودند در این هنگام بادی وزیدن گرفت، میثم گفت: معاویه مرد [با اطلاع از اخبار غیبی].
در زندان، میثم به مختار بشارت پیروزی داد و به او گفت: تو ابن زیاد را خواهی کشت و با چکمهات پا بر روی صورت او خواهی گذاشت و این از اخبار غیبی امیرالمومنین(ع) به میثم بود و مختار به این وعده اعتقاد راسخ داشت و همینطور هم شد.
بنده اعتقاد دارم که مقام و مرتبه مختار کمتر از میثم تمار نبوده، شاید از جهاتی هم برتر بوده و هر دو از شیعیان مخلص امیرالمومنین(ع) بودند و در زندان با هم مانوس بودند.
مختار حمایت بی قید و شرط از امام حسین (ع) مینمود و اگر در زندان نبود قطعاً در کربلا حاضر میشد.
در منابع معتبر تاریخ ندیدهام که مختار در هیچ مقطعی از زندگیش با اهلبیت(ع) نباشد و او مرید مخلص خاندان نبوت خصوصا امام حسین(ع) بود و همیشه حامی آن حضرت بود و با شناختی که از سوابق و روحیات او داریم اگر در بند و زندان نبود، قطعا جزو یاران امام حسین(ع) در کربلا حضور داشت.
*بین شهادت امام حسین(ع) تا قیام مختار که سال65 تا 66 بود 4 یا 5 سال اختلاف میباشد، قیامهایی نیز به وقوع میپیوندد چرا مختار در آنها حضور نداشت؟
در مقطع سالهای 64 و 65 ه.ق که قیام توابیّن هم به وقوع پیوست، مختار ضمن رفاقت و همدلی با سران قیام توابین، روش مبارزه آنها را نپسندید و در ضمن تجلیل از شخصیت سلیمان بن صرد رهبر نهضت توابین، او را فاقد شایستگی رهبری جهت قیام میدانست و معتقد بود، نباید نیروها را به هدر داد و روش توابین یک نوع خودکشی است هر چه او مجددا در این مرحله به زندان افتاد و در هنگام قیام توابین در زندان بود و به آنان پیام داد و آنها را به روش صحیحتری توصیه کرد.
شورای رهبری قیام توابین عبارت بود از: 1.سلیمانبن صرد خزاعی 2.عبداللهبن وال تمیمی 3.رفاعهبنشداد بجلی 4.عبدالله بن سعد ازدی 5. مسیب بن نجبه خزاری که همه از شیوخ و سران شیعه بودند، اشاره به این نکته لازم است که نیروهای زنده مانده از قیام توابین در نهضت مختار نقش موثر داشتند.
جهت توضیح بیشتر به کتاب پیامدهای عاشورا تالیف اینجانب چاپ نشر زمزم هدایت قم مراجعه شود.
*مختار مقداری از زندان و حبس خود را با میثم تمار بوده، میثم بر تحول روحی او چه نقشی داشته است؟
میثم و مختار دو دوست صمیمی و قدیمی بودند و در زندان ابنزیاد مدتی هم بند بودند و میثم اخبار غیبی که از امیرالمومنین(ع) درباره قیام و پیروان مختار شنیده بود به وی گوشزد کرد و مختار سخت به آن بشارت معتقد بود و قطعا اخبار میثم بر تحکیم تحول روحی و عزم جزم او بر قیام تاثیر بسزایی داشت.
*چه عواملی باعث موفقیت مختار در قیام خود شد؟
پاسخ به این مسئله با چند سطر امکانپذیر نیست در عین حال عرض میکنم واقعه عاشورا، جهان اسلام را تکان داد مخصوصا در عراق تاثیر عمیق روحی بر مردم گذاشت و مظلومیت امام حسین (ع) و خاندان و اصحاب او عواطف همه مسلمانان را جریحهدار کرد در مکه و مدینه زادگاه اهلبیت(ع) هم روح عصیان و شورش در مردم در مقابل جنایات بنیامیه به اوج رسیده و قیام «حرّه» به رهبری عبداللهبن حنظله غسیلالملائکه، به وقوع پیوست در مکه هم عبداللهبن زبیر قیام کرد و به حجاز مسلط شد و با وجودیکه ابن زبیر دشمن اهلبیت(ع) بود ولی برای جلب حمایت مردم فاجعه عاشورا را محکوم کرد و گاهی خود را خونخواه امام حسین(ع) معرفی میکرد.
حتی در شام مرکز حکومت امویها پس از اسارت اهلبیت(ع) و حضور آنان در شام و خطبههای روشنگرانه و افشاگرانه امام سجاد(ع) و زینب کبری(س) و خواهران و دختران امام حسین(ع)، تحول عجیبی در مردم حتی درون دربار یزید به وجود آمد، ولی عراق خصوصا کوفه وضعیت دیگری داشت کوفه، مرکز ثقل عراق پس از فاجعه عاشورا بود و زمینه از هر جهت مناسب قیام، تنها به رهبری کاردان، شجاع، معتقد به اهلبیت(ع) و پیرو خاندان پیامبر(ص) نیاز داشت که با ورود مجدد مختار به کوفه و تزلزل حکومت مرکزی شام و افشا شدن چهره عبداللهبن زبیر، مختار توانست با جذب نیروهای مخلص شیعیان، خصوصا ایرانیان و با همراهی و فرماندهی شخصیت شجاع و امیری دلیر و مقتدر چون ابراهیم فرزند مالک اشتر، قیامش به ثمر برسد و ضربهای مهلک و کاری به نظام اموی و دشمنان اهلبیت(ع) وارد کند، قطعا هوش، درایت و کیاست مختار نقش مهمی در پیروزی وی داشت.
از همه مهمتر مختار توانست اذن و رضایت بازماندگان امام حسین(ع) از جمله امام سجاد(ع) و محمد حنفیه را به دست آورد و طبق نقل بسیاری از علمای علم رجال، قیام مختار به اذن امام بود و یا اکثر علمای شیعه تصریح به رضا و خشنودی امام سجاد (ع) و خاندان پیامبر (ص) بر قیام داشتند و مختار با این پشتوانه عظیم معنوی توانست مردم را صرفا به قیام جهت خونخواهی سیدالشهدا(ع) و اهلبیت(ع) بسیج کند و به پیروزی و اهداف چشمگیری نایل شود.
مامقانی متخصص علم رجال میگوید: (فان سلطنته برخصة منالامام) تنقیح المقال ج 3 ص206 «همانا حکومت مختار با اجازه امام معصوم(ع) بوده است».
و آیت الله خوئی مینویسد، و یظهر من بعض الروایات ان هذا کان باذن خاص منالسجاد(ع). از برخی روایات معلوم میشود که قیام مختار به اذن امام سجاد(ع) بود (معجم الرجال الحدیث ج18 ص101) و مرحوم مجلسی روایتی نقل میکند که قیام مختار به اذن امام سجاد(ع) بود. (بحار ج45 ص365 چاپ بیروت)
*چه عواملی انگیزه قیام مختار بود؟ آیا فقط به صرف انتقام بوده و یا قدرت طلبی و عوامل دیگری نیز دخیل بود؟
از مجموع روایات و سخنان بزرگانی چون مرحوم مامقانی، علامه امینی و آیت الله خوئی و اکثر علما رجال شیعه قیام مختار را صرفا به خاطر خونخواهی امام حسین(ع) و شهدا کربلا و تشکیل حکومت علوی به رهبری علنی محمد حنفیه و رهبری سری امام سجاد(ع) بوده و انگیزهای خدائی و از روی اعتقاد به حقانیت اهلبیت(ع) به خلافت و حکومت بوده است و سایر تهمتها و نسبتهای ناروا که بر او وارد کردهاند، هیچ مدرک مستندی جهت اثبات آن نیست و عمدتا از منابع کتب عامه نقل شده است. علاقهمندان برای کسب توضیح بیشتر به کتاب قیام مختار ص271 و ص382 مراجعه نمایند)
*برخورد و موضع اهلبیت(ع) در خصوص حرکت مختار و انتقام قاتلان او چه بود؟
موضع اهلبیت(ع) طبق روایات مستفیضه در حمایت و رضایت و احیانا اذن و تشویق مختار بوده است که حدود 14 روایت و بیش از 15 تن از علمای بزرگ شیعه تصریح کردهاند که قیام مختار مورد رضایت اهلبیت(ع) بوده و ائمه دین چون امام سجاد(ع) و امام باقر (ع) و امام صادق(ع) بارها برای او طلب رحمت کردند و امام سجاد(ع) بارها به او دعای خیر نمود و هدایای او را پذیرفت و شادی اهلبیت(ع) پس از 5 سال توسط قیام مختار محقق شد.
گفت این مطلب نیز در این جا ضروری است که تمام علمای رجال و کتب ملل و نحل معتبر بر این قول معتقدند که مختار موسس فرقه کیسانیه نبود و این فرقه بعد از شهادت او به وجود آمد، همانگونه که زیدیه بعد از شهادت زیدبنعلی(ع) بوجود آمده و زید مدعی امامت نبود و مختار به امامت امام سجاد(ع) اعتقاد راسخ داشت که ما مفصلا در کتاب خود به آن پرداخته و با اتکا به مدارک قوی آن را اثبا کردهایم.
*چرا مصعببنزبیر و عبداللهبنزبیر که خود نیز به نوعی با بنیامیه مخالف بودند، به جنگ مختار رفتند؟
عبداللهزبیر و کلاً آل زبیر تحت تاثیر عایشه، خاله عبدالله زبیر بودند و روح جاهطلبی و قدرتطلبی و مال پرستی در زبیر و فرزندش عبدالله در کتب شیعه و سنی آمده است و این روح خودخواهی و جاهطلبی و همراهی با دشمنان اهلبیت (ع) و فشار عبدالله زبیر بر بنیهاشم از جمله موارد غیر قابل انکار در تاریخ است و قیام ابن زبیر به تعبیر امام سجاد(ع) یک فتنه بود و قطعا مختار نمیتوانست با ابنزبیر و حکومت او کنار بیاید با وجود اتمام حجتی که قبلا با او نموده بود.
عامل اصلی شکست مختار از نیروهای ابن زبیر متاسفانه همان روحیه و دورنگی کوفیان و عهدشکنی آنان و عدم حضور قهرمانی چون ابراهیم اشتر در کوفه بود، زیرا در زمان جنگ مصعب با مختار، ابراهیم اشتر استاندار مختار در شمال عراق بود و مختار جهت حفظ مرزهای شمالی که مورد تهدید عبدالملک مروان خلیفه مروانی بود نمیخواست ابراهیم و نیروهایش را به کوفه برگرداند و نقش ضد انقلاب فراری از کوفه به بصره و حمایت آنان از مصعب و سستی مردم کوفه سبب شکست نهضت و شهادت مختار گردید.
*علت ماندگاری قیام مختار در تاریخ و نگاه ذهنی مثبت به آن را در چه امری میتوان جستجو کرد؟
تأثیر عمیق فاجعه کربلا برعواطف و احساسات همه مسلمین خصوصاً شیعیان و انتقام جانانه و خداپسندانه و اخلاص وعمل مختار(رحمة الله علیه) علت نگاه مثبت تاریخی و صحیح به قیام مختار و شخصیت اوست و سبب ماندگاری این قیام است زیرا عاشورا ماندگار است و قیام مختار پیامد مهم عاشورا است.
*به پیامدهای قیام مختار در سالهای بعد اشاره کنید؟
نهضت خونین امام حسین (ع) خمیرمایه اصلی قیامهای حق طلبانه و موفق شیعیان و علویون بوده و تاریخ این اثر را اثبات کرده و پس از نهضت توابین و قیام مختار، قیام «حره» در مدینه و قیام با شکوه زیدبن علی و قیام فخ و دیگر قیامهای مورد تأیید ائمه همه از پیامدهای عاشورا بوده و پیروزی قیام مختار و انتقام خداپسندانه او از جانیان کربلا نقش مؤثر و امیدوارکننده ای در نهضتهای بعدی داشته است.
*چه تحلیلی از سریال مختارنامه دارید؟
اینجانب در مقدمه کتاب خود تحت عنوان «قیام مختار» از کلیه هنرمندان قابل درخواست نمودم که فیلمی بر اساس این کتاب ساخته شود و این موضوع از زمان ریاست جناب آقای لاریجانی در صداو سیما به ایشان پیشنهاد شد و مورد استقبال ایشان واقع گردیده پس از اطلاع از شروع ساخت این فیلنامه توسط سیما فیلم، بسیار خوشحال شدم که بحمدالله زحمات 5 ساله به ثمر رسیده است. و امید داشتم طبق تذکر در مقدمه کتاب ، دست اندرکاران از منابع غیر معتبر و مختار نامه افسانه ای و عوامانه استفاده نکنند چون تا این زمان کتابی کامل و جامع شامل، شرح حال مختار از ولایت تا شهادت و شرح مفصل قیام او به شکل کامل به زبان فارسی نوشته نشده بود و مورد تحسین و اعجاب صاحب نظران فن تاریخ اسلام واقع گردید.
جالب اینجاست که بعد از چندین کتاب و مقاله با استفاده از این کتاب و به شکل خلاصه، بدون ذکر نام کتاب و سرقت اسناد و منابع پاورقی به نام خودشان چاپ و منتشر نمودند که بسیار جای تأسف است و هیچ متولی فرهنگی در اینجا مدافع کار محققان واقعی نیست. امید است مسئولان وزارت ارشاد در این زمینه اندیشه کنند و اقدام نمایند.
بسیاری از صحنههای مختار، منبع موثقی ندارد و میبینید که نام کتاب قیام مختار در فهرست منابع بعد از پایان فیلم به چشم میخورد که جای تشکر دارد و مطالب را طی نامهای به آقای رسول جعفریان کارشناس مذهبی،تاریخی فیلمنامه و همچنین نامهای به آقای دکتر حداد عادل ریاست کمیسیون فرهنگی مجلس ارسال داشتم. اما سخن بنده اینجاست که متأسفانه کارگردان محترم، مطالب و صحنه هایی را به نمایش گذاشته که در هیج منبع معتبر تاریخی دیده نشده و نمیدانم از کجا گرفته است، شاید هم از همان مختارنامه های افسانه ای و قصه وار که به طور قطع اینگونه صحنهها از ارزش و اعتبار فیلم میکاهد و آن را زیر سؤال میبرد از جمله :
ازدواج خواهر مختار با عمربن سعد هیچ منبع معتبر تاریخی آن را ذکر نکرده و عمربن سعدهیچ نسبت سببی و نسبی با مختار نداشته است و آنچه در تواریخ معتبر، مانند مروج الذهب مسعودی و تاریخ طبری و کامل ابن اثیر و انساب الاشراف بلاذری بحار الانوار و دیگر منابع معتبر دیده میشود، صفیه خواهد مختار همسر عبدالله بن عمر بن الخطاب بوده و او زنی فاضله و فرهیخته و مورد احترام بوده است و همو بود که با اصرار او، عبدالله عمر نامه برای یزید نوشت و یزید به ابن زیاد دستور داد مختار را از زندان آزاد کند.
2-شخصیتی که در فیلم برجسته شده به نام (کیان) افسر ایرانی که این مطلب هم در هیچ منبع تاریخی نیامده و آنکه در تواریخ معتبر و روایات آمده و مشاور ارشد مختار مردی به نام کیسان بوده و کنیه او ابو عمره که مردی شجاع و زیرک و سیاستمدار بود و بعداً در حکومت مختار به عنوان رئیس پلیس مختار منصوب شد و او بود که بسیاری از قتله امام حسین (ع) و شهداء کربلا را به دست عدالت سپرد و به جزای اعمال ننگینشان رساند و بعضی فرقه کیسانیه را که بعد از شهادت مختار به وجود آمد و به او نسبت میدهند، او را مؤسس فرقه کیسانیه میدانند که البته این هم مطلب قابل اثباتی نیست و مختار و ابوعمره نه کیسانی بودند و نه مؤسس آن که ما در کتاب خود مستدلاً اثبات کرده ایم.
3-در فیلمنامه شخصیت مختار چه در تصویر و چه در عمل، فردی نامناسب جلوه گرشده و آن شخصیت مجاهد متقی و محو در حب اهل بیت (ع) بیشتر به یک سیاستمدار چند چهره تبدیل شده که این جفائی بزرگ در حق مختار و عدم توجه و تحقیق سازندگان فیلمنامه میباشد و امید است بعدا به نحوی جبران شود.
ای کاش کارشناس مذهبی و تاریخی فیلم، جناب آقای حجتالاسلام رسول جعفریان که فردی فاضل و اهل نظر است از آقایان میپرسید که مستند آنان درآوردن این صحنه ها چیست و کجاست و این جانب طی نامه ای برای آقای جعفریان این مطلب را گوشزد نموده ام که متأسفانه ترتیب اثر داده نشده است.
در ضمن اقتضای انصاف و عدالت این بود که آقایان و دستاندرکاران فیلم که عمده فیلمنامه خود را از کتاب اینجانب گرفته اند به نحوی شهامت ابراز صریح آن را داشتند و حق نویسنده ای که حدود 5 سال تحقیق و تتبع نموده به حداقل لحاظ مینمودند و اینجانب طی نامهای به وزیر سابق ارشاد جناب آقای صفار هرندی و وزیر لاحق جناب حسینی و جناب آقای مهندس ضرغامی و جناب آقای دکتر حداد عادل رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی و جناب دکتر علی اکبر ولایتی ضمن اهداء کتاب مختار بعضی از این نکات را تذکر داده ام که قبل از نمایش فیلم حداقل به کارگردان محترم و دست اندرکاران سیما فیلم تذکر میدادند که متأسفانه ظاهراً توجهی نشده است.
لازم به ذکر است کتاب ماهیت قیام مختار پس از 9 سال توقف در قم تجدید چاپ شد و از سوی شرکت چاپ و نشر بین الملل در تهران در عرض حدود دوسال، هفت بار بنام (قیام مختار) تجدید چاپ شده است و از پرفروشترین کتابها محسوب میشود.
نظر شما