این گونه بود که حجتالاسلام و المسلمین شهيد سيد فخرالدين رحيمی در راستای خدمت به انقلاب و مردم رنج کشیده از ظلم و ستم های دژخیمان طاغوت، رهسپار خانه ملت شد و وکالت مردم انقلابی و غیور خرم آباد را بر عهده گرفت.
مردی از دیار زاگرس
«سيد فخرالدين رحيمی»، از شهدای روحانی لرستان در سال 1323 در شهر خرمآباد و در يك خانواده روحانی متولد شد.
پدرش حجتالاسلام و المسلمين سيد علیاكبر رحيمی از روحانیون سرشناس این شهر بود و نسب این خاندان به حضرت امام موسی بن جعفر(ع) میرسد.
سيد فخرالدين پس از پايان تحصيلات متوسطه در سال 1339 برای تحصيل علوم دينی به شهر مقدس قم عزيمت نمود و در حوزه علميه قم مشغول به تحصيل شد.
مقاوم در راه مبارزات انقلابی
در سال 1341 كه زمزمههای نهضت اسلامی به رهبری امام خمينی(ره) به گوش میرسيد، وی در حال فعاليت سياسی عليه رژيم منحوس پهلوی دستگير و به مدت شش ماه روانه زندان شد و پس از آن همچنان به مبارزات جدی بر ضد نظام شاهنشاهی میپرداخت تا اينكه حكم اعدام غيابی عليه او در نيمه اول سال 1357 صادر شد، اما اين امر او را در مبارزاتش جسورتر نمود.
ارتباط شهيد رحيمی با جوانان و عشاير لرستان به جو مبارزات در اين استان رونق میبخشيد.
وی در آن ایام پر التهاب ، با قرار دادن مسجد علوی شهر خرمآباد بهعنوان كانون مشتعل عليه رژيم طاغوت فعاليتها و مبارزات مردم و جوانان را در شهر و استان مديريت میكرد.
این روحانی مبارز همچنین بارها در كميته ضد خراب كاری و زندانهای ديگر رژيم پهلوی، زندانی شد و به شهرهای « ايرانشهر» و «اقليد » فارس تبعيد شد.
آشنایی با بزرگان انقلاب در تبعید
وی در دوران تبعيد با «مقام معظم رهبری» و «حجت الاسلام و المسلمین محمدكاظم راشديزدی» آشنا میشود. انقلاب که به پیروزی رسید، «سید» از سوی مردم شريف و قدردان خرمآباد بهعنوان نماينده مجلس انتخاب شد.
در عرصه خدمت
وی اين بار در سنگر مجلس شورای اسلامی تمام توان خود را بهكار بست تا برای مردم استان و بهويژه شهر خرمآباد منشأ خير و بركت باشد.
این روحانی مجاهد، سرانجام در فاجعه هفتم تيرماه 1360در انفجار دفتر حزب جمهوری توسط منافقين كوردل به درجه رفيع شهادت نايل آمد و همراه با شهید مظلوم انقلاب ، آیت الله دکتر بهشتی به اجداد طاهرینش پیوست.
روحش شاد و راهش پررهرو باد