پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ |۱۰ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 12, 2024

به لطف خدا عزاداری وآموزه های عاشورایی را از نیاكان خود در سایه مكتب اسلام و سیره پیامبر اكرم و اهل بیتش فراگرفته‌ایم، لازم است این سنت حسنه را به نسل خود با منطق و آثار و بركات آن منتقل كنیم.

به گزارش مرکز خبر حوزه، حجت الاسلام و المسلمین قرائتی رئیس ستاد اقامه نماز، در آستانه فرارسیدن ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) نامه ای به عزاداران حسینی نوشته است كه متن آن به شرح ذیل می باشد:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

ما كه به لطف خدا عزاداری را از نیاكان خود در سایه مكتب اسلام و سیره پیامبر اكرم و اهل بیتش فراگرفته‌ایم، لازم است این سنت حسنه را به نسل خود با منطق و آثار و بركات آن منتقل كنیم.

در آستانه محرم سال 90 نكاتی را جسته و گریخته كه به ذهنم آمد، به شما تقدیم می‌كنم.

*آهنگ خدایی

در سوره كوّرت خداوند با یك آهنگ استثنایی می‌پرسد كه آنگاه كه آفتاب تابان تاریك شود و ستارگان تیره شوند و كوهها به حركت درآیند و ... سؤال شود كه دختران زنده به گور به كدامین گناه كشته شدند؟ ناگفته پیداست كه مشركین دختران خود را زنده به گور می‌كردند. ولی چون این دختران مظلوم بودند، خداوند به حمایت آنان برخاسته. (این بود نمونه حمایت از مظلوم، گرچه مسلمان نباشد.)

و اما حمایت از مظلومان مؤمن. در سوره بروج می‌خوانیم مرده باد اصحاب اخدود كه با ریختن مؤمن به دره‌ای و سوزاندن آنان تماشاگر این جنایت خود بودند. و تنها گناه آنان ایمان به خدای عزیزِ حمید بود. بنابراین گفتن مرگ بر ظالم یك سنت قرآنی است.

و اما سیره نبوی. بعد از آن كه هفتاد و دو نفر از یاران پیامبر در احد كشته شدند و در خانه‌ها عزاداری بپا شد، پیامبر اكرم پرسید چرا برای حضرت حمزه كه سید شهدا بود، عزاداری بپا نمی‌شود و گریه كننده‌ای ندارد؟ معلوم می‌شود اقامه عزاداری برای شهید مورد توجه است. و همچنین همین كه جعفر طیار در جنگ شهید شد، پیامبر دستور داد برای آل جعفر غذا تهیه كنید. از این نیز معلوم می‌شود تغذیه عزاداران و داغداران یك سفارش نبوی است.

تجلیل بزرگان در قرآن

عزاداری و بیان فضائل اهل بیت نمونه‌ای از یاد نیكی است كه خدا به پیغمبرش می‌فرماید و رفعنا لك ذكرك.

توجه دلها به اهل بیت نمونه‌ای از دعای ابراهیم است كه از خدا خواست خدایا، دلهای مردم را به سوی خاندانش سوق دهد. (فاجعل افئدة من الناس تهوی الیهم) عشق به اهل بیت مصداق روشن وعده‌ای است كه خداوند به مؤمنین داده كه (سیجعل لهم الرحمن ودّا)

*عزاداری محفل درک است

در مراسم عزاداری و نقل فضائل مطالبی را به خوبی درك می‌كنیم.

به خوبی می‌فهمیم كه چگونه فرجام نیك برای متقین است. (و العاقبة لاهل التقوی)

به خوبی می‌فهمیم كه چگونه نقشه‌های شیطانی ضعیف است و چگونه نقشه بنی‌امیه نقش بر آب شد. (ان كید الشیطان كان ضعیفا)

به خوبی می‌فهمیم كه چگونه خداوند حق را بر سر باطل كوبید و آن را دمغ كرد. (بل نقذف بالحق علی الباطل فیدمغه)

به خوبی می‌فهمیم كه چگونه خواستند نور خدا را خاموش كنند، ولی خدا هر روز آن را برافروخته‌تر می‌كند. (یریدون ان یطفئوا نورالله بافواههم)

*انبیاء برای امام عزاداری می‌کردند

به گفته روایات در طول تاریخ انبیاء و پیامبر اسلام و اهل بیت همه آنان برای امام حسین اقامه عزاداری می‌كردند.

اقامه عزاداری خواندن تاریخ كربلا در منزل نیست. بلكه مثل اقامه نماز نیاز به یك توجه و عنایت و حركت و حماسه دارد.

امروز دشمنان ما اقرار می‌كنند كه ما حریف شیعیان نمی‌شویم. زیرا آنان دو بال قوی دارند. بال سرخ كه عاشوراست و بال سبز كه انتظار حضرت مهدی است. آنان از شهادت نمی‌ترسند. از محاصره نظامی، اقتصادی، تبلیغاتی، شهادت، اسارت نمی‌ترسند. چون رهبرشان امام حسین آنگونه در محاصره اقتصادی قرار گرفت كه آب خوردن برای اطفال نداشت. و آنگونه در محاصره نظامی قرار گرفت كه هفتاد و دو نفر میان سی هزار دشمن قرار گرفتند. و آنگونه در میان هیاهوی مخالفان قرار گرفت كه هنگام سخن گفتن امام با هیاهو جلو شنیدن مردم را گرفتند. اما شهادت و اسارت را پذیرفت و زیر بار زور نرفت. الگوی شیعیان چنین فردی است. این از یك سو.

از سوی دیگر اینها به كمتر از رهبر معصوم و عدالت عمومی روی كره زمین با هیچ فردی قانع نمی‌شوند. و هیچ حكومتی با هیچ شیوه‌ای اینان را راضی نمی‌كند. و اینان همچنان در انتظار آن رهبر غائب هستند. و ارادتی كه به علما و مراجع دارند، به خاطر آن است كه این افراد را نایب آن سرور می‌دانند.

*عزاداری یک هماهنگی است

عزاداری هماهنگی با آفرینش است. در روایات می‌خوانیم زمین و آسمان برای امام حسین گریه كرد.

عزاداری هماهنگی با انبیاء و اهل بیت می‌باشد. و عزاداری همنوایی با حضرت مهدی است. امام صادق(علیه السلام) به شاعری فرمود شنیده‌ام مرثیه می‌خوانی؟ گفت بله. فرمود بخوان. امام آنگونه با صدای بلند گریه كرد، كه از كوچه صدای حضرت شنیده می‌شد.

عزاداری هماهنگی با فرشتگان و بهشتیان است. امام زمان(علیه السلام) می‌فرماید ای حسین عزاداری تو در اعلی علیین اقامه شده و حتی حورالعین در عزاداری تو به صورت خود سیلی می‌زنند. (و لطمت علیك الحورالعین)

*عزاداری نوعی بیعت با امام است

عزاداری نوعی بیعت با امام از راه دور و از طریق احساسات است.

عزاداری ارعاب ستمگران و اعلام حمایت از مظلومان است.

عزاداری نشان دادن الگو به همه اقشار است. به نوجوان می‌گوید از حضرت قاسم (پسر سیزده ساله امام حسن مجتبی كه در كربلا بود) یاد گیرید كه اگر بناست رهبر مردم، جنایتكاری مثل یزید باشد، مرگ از عسل شیرین‌تر است. به جوان می‌گوید از علی اكبر یاد گیرید كه به پدر خود گفت اگر راه ما حق است، هیچ باكی نیست.

عزاداری یعنی مخالفت و حذف همه سیاستهای انحرافی. (وقتی در زیارت عاشورا می‌خوانیم (لعن الله بنی امیه قاطبه) یعنی همه نوع سیاستهای انحرافی را رد می‌كنیم.)

عزاداری یعنی زنده نگاهداشتن خاطرات فداكاران. (بر تمام افرادی كه توان دارند، حج واجب شده و بخشی از اعمال حج زنده نگاهداشتن خاطرات ابراهیم و اسماعیل و هاجر است. زائران خانه خدا در صفا و مروه شبیه‌سازی می‌كنند و همچون هاجر با هیجان می‌دوند، تا آن خاطره زنده بماند. و ما همانگونه كه از پدر و پسر و همسر در مكه تجلیل می‌كنیم، باید از امام حسین و فرزندان و اصحاب و زینب كبری و خاندان او نیز تجلیل كنیم.)

شاید اگر بگوییم تجلیل ما در كربلا باید بیش از مكه باشد، سخنی گزاف نگفته‌ایم. زیرا در مكه ابراهیم و اسماعیل آماده گذشت از جان شدند. ولی قتلی صورت نگرفت. اما در كربلا علاوه بر قتل، قطعه قطعه شدند. در مكه چند ساعتی برای كودك آنجا (اسماعیل) آب نبود، ولی بعد آب زمزم از زمین جوشید. ولی در كربلا آب نجوشید. بنابراین تجلیل فداكاران كه در مراسم حج آمده، بزرگداشت فداكاری آنان است.

*حرکت هدفمند

عزاداری یعنی اجتماع، تعهد، غیرت، حركت هدفمند.

عزاداری یعنی وحدت ملی (ترك و فارس، عرب و عجم، زن و مرد با هر نوع لهجه و آداب و رسوم)

عزاداری یعنی یك بسیج دهها میلیونی همراه با سوز بدون اجبار و بدون چشم‌داشت، عاشقانه و هر سال.

عزاداری یعنی صبر و مقاومت را ببین و یاد گیر.

عزاداری یعنی بلند نگاهداشتن پرچم مقاومت، مبارزه، مكتب، انقلاب، ایثار، اخلاص، شجاعت.

عزاداری یعنی یك كلاس عمومی تعلیم و تهذیب.

رضاخان كه مأمور محو اسلام بود، به فكر منع عزاداری افتاد.

عزاداری یعنی نگه داشتن قانون پیروزی خون بر شمشیر. (همان چیزی كه امروز در بیداری اسلامی كشورها مشاهده می‌شود.)

عزاداری یعنی عالی‌ترین نوع تنفر از ظلم و ظالم.

عزاداری یعنی قساوت‌زدایی و تحریك عواطف و مظلوم‌یابی و ظالم‌كوبی.

عزاداری یعنی تعظیم شعائر.

عزاداری یعنی نفوذ در دل مردم دنیا، تا آنجا كه گاندی می‌گوید رهبر من امام حسین است، تا آنجا كه در دانمارك كه كاریكاتور پیغمبر را كشیدند، بزرگترین اجتماع روز عاشورا برای شیعیان در خیابانها جلوه می‌كند.

عزاداری یعنی دعوت به حق و منطق، ولی در قالب احساسات و هنر.

*دانشگاه هنر

عزاداری بستری برای میلیونها سفر به شهر و روستا و در سایه آن صله رحم و بازدید از وطن و انواع كمكها.

عزاداری بستری برای دهها هزار هجرت روحانیون به اقصی نقاط دنیا و رساندن پیام اسلام.

در سایه عزاداری است كه در خیابانهای نیویورك نماز جماعت برپا می‌شود.

عزاداری بستری برای رشد حماسه‌ها، اشعار و هنرها و ایثار به دیگران و بستری برای بذل جان و مال می‌باشد.

عزاداری یعنی تعطیل كردن بازارها و خیابانها و به فكر مظلوم افتادن و ظالم را محاكمه كردن.

عزاداری یعنی از جرقه‌ها جریان ساختن. اگر امام حسین همه چیز خود را برای دین داد، پس ما نیز باید دین‌محور باشیم.

عزاداری یعنی خود را در آیینه كمال دیدن. امام از جان، مال، فرزند، وطن، همسر، مسكن، لباس، غذا، طفل، جوان، اصحاب و ... گذشت، فقط از دین نگذشت. ما چه كرده‌ایم؟

*نماد یکدلی

عزاداری یعنی محو طبقات. تاجر و فقیر، شهر و روستا، زن و مرد، كوچك و بزرگ، همه یكسوشدن.

در عزاداری می‌آموزیم كه در سخت‌ترین شرایط از خدا راضی باشیم. كه امام حسین(علیه السلام) فرمود (رضاً برضاك) و در سخت‌ترین شرایط به سراغ غیرخدا نرویم. كه فرمود (لا معبود سواك)

*شناخت راه

در عزاداری می‌آموزیم به ولایت الهی وفادار باشیم. گرچه دو دستمان قطع شود.

در عزاداری می‌آموزیم كه له می‌شویم، ولی شكسته نمی‌شویم. (زینب كبری به یزید گفت من تو را بسیار كوچك می‌بینم. (انی لاستصغرك)

در عزاداری است كه می‌شنویم درهای غیب به روی افراد باز می‌شود. (علی اكبر به پدرش گفت (هذا رسول الله) یعنی من پیغمبر را می‌بینم. و امام حسین به یاران فرمود (هذه جنه) بهشت شما را من می‌بینم.)

در عزاداری می‌آموزیم كه بالاترین هدف، رضای ولی خدا و امام معصوم است. (كسی كه سیزده تیر به خاطر نماز عاشورا و حفاظت از امام بر بدنش خورد، لحظه آخر به امام گفت آیا از من راضی هستی؟ (اَرضیت عنّی؟)

در عزاداری می‌آموزیم اقامه نماز حتی به قیمت هر كلمه یك تیر. (سی تیر برای دو ركعت نماز)

در عزاداری می‌آموزیم آنچه مهم است، اراده است. سن مهم نیست. نوجوان باشد یا سالمند. (قاسم یا حبیب)

در عزاداری می‌آموزیم بالاترین سختیها افرادی را حتی از مستحبات دور نمی‌كند. (زینب كبری شب یازدهم حتی نماز شب را خواند.)

در عزاداری می‌آموزیم كه چگونه مسلمان به خاطر پیروی از طاغوت و علاقه به دنیا از كفار بدتر می‌شود. (مسیحیان همین كه دیدند پیامبر اسلام با دختر و فرزندش برای مباهله آمده، حیا كردند. ولی طرفداران بنی‌امیه با اینكه دیدند امام حسین با زن و بچه به كربلا آمده، حیا نكردند.)

در عزاداری می‌آموزیم كه چگونه انسان از گرگ درنده‌تر می‌شود و غرور و تكبر و ریاست، نااهلان را تا آنجا پیش می‌برد كه چوب بر لب و دندانی می‌زند كه از آن دعای عرفه صادر شده و پیغمبر آن را می‌بوسیدند.

در عزاداری می‌آموزیم كه انسان وجود خطرناكی است كه اگر خدا او را حفظ نكند، به جای معرفت و مودت و اطاعت اهل بیت كه مزد رسالت است، اهل بیت را به نحو بی‌نظیری شهید و حتی از كشتن كودك و آتش زدن خیمه و ... نمی‌گذرد.

در عزاداری با مدیریت بحران آشنا می‌شویم، كه امروز در دانشكده‌های مدیریت یك فصل مهمی را به خود اختصاص داده. (مدیریت زینب كبری از ظهر عاشورا به بعد در بحرانی‌ترین شرایط)

*زنگ بیداری

عزاداری یعنی بیداركردن خفتگان، تعلیم جاهلان، به غیرت آوردن بی‌تفاوتان. گرچه به قیمت زیر سم اسب رفتن باشد. (امام زیر سم اسب رفت، ولی زیر بار زور نرفت.)

از كربلا می‌آموزیم كه حق‌الناس بر هر چیزی مقدم است. (امام حسین(علیه السلام) زمین كربلا را خرید، تا خونش در زمین مردم ریخته نشود و زائرانش در ملك مردم پا ننهند.) ما نیز باید در عزاداری مراعات مسافران، عابرین، همسایگان، اطفال، بیماران را بنماییم.

در كربلا می‌آموزیم توجه به برده و آزاد یكسان است. (امام حسین هم سر علی اكبر را در بغل گرفت، هم سر غلام را)

از كربلا می‌آموزیم سر از بدن جدا می‌شود، ولی از قرآن جدا نمی‌شود. (سر امام بالای نی قرآن خواند.)

از كربلا می‌آموزیم كه چگونه افرادی به خاطر جایزه و حكومت ری گول خوردند. و ما باید به خدا پناه ببریم.

در عزاداری می‌آموزیم كه باید كارهای خیر عمومی باشد. امام صادق فرمودند زنها هم در عزاداری شركت كنند.

در عزاداری می‌آموزیم كه احكام الهی باید همه جا پیاده شود. امام صادق فرمود زنان پشت پرده بنشینند.

*عزاداری نماد بزرگی از تولی و تبری است.

در عزاداری می‌آموزیم كه یك تیم هفتاد و دو نفری در نیم روز می‌توانند برای ابد الگو باشند. امام خمینی فرمود ما هرچه داریم از محرم و صفر است.

نقش عزاداری در جبهه‌های حق از پیشانی‌بند، تابلوها و نوشته‌ها روی سینه‌ها، پشت كمرها، نوحه‌ها، جاده‌ها، همه و همه مملو از نام كربلا، عشق به شهادت، پیروی از امام حسین و ...

در عزاداری می‌آموزیم می‌توان یك بسیج سریع، خالص برای اهداف بلند به راه انداخت.

عزاداری نیابت بردار نیست. یعنی نمی‌توان كسی به جای دیگری در مجلسی شركت كند و عشق و گریه خود را ابراز نماید. بلكه خودش باید دل بدهد، دل بسوازند، اشك بریزد، خرجی بدهد، حركت كند.

در عزاداری می‌آموزیم كه باید از بازماندگان تفقد و همدردی كنیم. این مسئله به قدری مهم است كه حتی ریاكاری در آن جایز است. و مستحب است خودتان را به صاحب عزا نشان دهید. و در ماجرای كربلا صاحب عزای اصلی امام زمان است و عزاداری ما می‌تواند تسلیتی برای آن عزیز باشد.

*چند نکته فقهی

در پایان به چند نكته فقهی اشاره كنم. لب زدن به هر خاك حرام است جز خاك كربلا. در حرم كربلا مثل خانه خود نماز را چهار ركتی می‌توان خواند. یعنی در آنجا احساس غربت نكن. به گفته روایات خاك كربلا رمز قبولی نماز است. خاك كربلا انیس مرده در قبر است. خاك كربلا رمز امان و بیمه كالاهای تجاری است. تسبیح خاك كربلا نشان وفاداری به شهدای كربلاست. مانگونه كه طرفداران رنگ قرمز و آبی با همان پرچم و اتوبوس تظاهرات می‌كنند، شیعیان نیز با داشتن خاك كربلا وفاداری خود را اعلام می‌كنند كه ما طرفدار تیمی هستیم كه زیر باز زور نرفت و تسلیم طاغوت نشد. جالب آن است كه دعایی كه برای آب فرات آمده، همان دعایی است كه برای آب زمزم است. اللهم اجعله علماً نافعا و رزقاً واسعاً و شفاعاً من كل داء. با اینكه آب فرات قبل از شهادت بوده و الآن این آب، آب زمان امام حسین نیست، اما به خاطر كوچكترین مناسبت باید در بستر زنده نگهداشتن كربلا مورد توجه قرار گیرد. با اینكه قبر مرده عادی را بعد از متلاشی شدن بدن و یا سی سال می‌توان نبش كرد، ولی قبر شهید را حتی اگر یك سرباز ساده باشد، برای هیچ وقت نمی‌توان نبش كرد. وظیفه ما زنده نگهداشتن آثار و یادگارهای شهداست. همانگونه كه امام صادق(علیه السلام) پیراهن امیرالمؤمنین را كه در آن شهید شده بود، نگاه داشته و گاهی به مهمانهای خود نشان می‌داد. و امام سجاد فرمود پیراهن پدرم را كه در آن شهید شده و مادرم آن را بافته، به ما برگردانید.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha