چندی پیش یکی از نشریات معتبر در حوزه فکر و اندیشه که از سوی یکی از مراکز مهم فرهنگی کشور منتشر می شود، در کنار مطالب مفیدی که منتشر کرده بود به افکار ، آرا و دیدگاه های اندیشمندان جهان غرب همچون ماتین هایدگر، ویلهم دیلتای، پل ریکور، هاوارد سنکی، آیزایا برلین و چندین نفر دیگر که بسیاری از ما حتی با نام آن ها هم حتی آشنا نیستیم، پرداخته شده بود.
این پرداختن البته به گونه ای بود که بخش قابل توجهی از صفحات این مجله را که هدف اصلی اش را توجه دادن اندیشمندان و صاحب نظران به مباحث مغفول مانده علوم انسانی قرار داده ، به خود اختصاص داده بود.
البته این که در حوزه نظریات اجتماعی، فلسفی و مباحث کلان هنر و فرهنگ و نیز آسیب شناسی عرصه های علوم انسانی، به بررسی تطبیقی آرا و اندیشمندان غربی یا حتی شرقی پرداخته شود، فی نفسه امر مذمومی نیست چه آن که گاهی حتی ضروری می نماید، اما روی سخن آن جاست که بعضا نشریات و رسانه های مکتوب و مجازی ما که بسیاری از آن ها هم از بودجه بیت المال ارتزاق می کنند، آن قدری که مملو از فکر و گفتار غیرمسلمانان است، خالی از اندیشمندان مسلمان و بالاتر از آن ، نگاه و کلام گهربار بزرگان دین و آیین ما یعنی ائمه اطهار (ع) می باشد.
چند صباحی است این توفیق با نگارنده یار شده که هر از گاهی نگاهی به نهج البلاغه مولی الموحدین علی (ع) بیندازد.
حقیقتا باید گفت؛ ما در منظومه فکری ، دینی و فرهنگی خود، اقیانوس های عظیمی از معارف و حکمت ها داریم که از آن ها به جد، غافلیم و خود را دلخوش به برکه های دیگرانی کرده ایم که حتی به سالم و بهداشتی بودن آب آن ها اطمینان نداریم اما چه فایده که گویا این روزها آشنایی با افکار فلان فیلسوف و هنرمند و صاحب نظر غربی به ویژه برای برخی اهالی فکر و اندیشه ما ، باکلاسی و فرهیختگی به شمار می رود اما ...!
واقعیت آن است که مقهور غرب بودن و تلاش برای همانند شدن به آن، راه غلطی است که روشنفکران سکولار این مرز و بوم ما را به آن عادت داده اند و گرنه کسی با این که ما اندیشه دیگران را بشناسیم و از نقاط ضعف و قوت آن ها آگاهی یابیم، مخالف نیست اما این مرحله نیز باید حدود و ثغوری داشته باشد تا ما را از هدفمندی در ساحت اندیشه ورزی دور نکند.
نکته حایز اهمیت دیگر هم آن که علم و تجربه غربی هر چقدر هم که پیشرفته باشد به دلیل تهی بودن از منبع وحی، نمی تواند نسخه نجات بشریت به شمار آید، کما این که حضرات معصومین (ع) نیز به ما یاد داده اند که هر چه می خواهیم در سفره بی پایان محمد (ص) و آل محمد (ع) است و بس.
متاسفانه ما در شناسایی و بازشناسی اندیشه های دیگران آن چنان در ورطه افراط می افتیم که داشته های خود را از یاد می بریم ، کما این که به تعبیر درست وحید جلیلی، از دغدغه مندان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، آن میزان که به برگزاری کلاس های شیطان پرستی و فرقه های انحرافی اصرار داریم از سرمایه های و داشته های خود غافل شده ایم و این در حالی است که جوان ما – حتی از نوع متدین و حزب الهی آن- با اندیشه های شیطان پرستان و اسم و رسم سران آن ها کاملا آگاهی دارد ولی فی المثل، نسبت به کلام بی نظیر امیر بیان، امام علی (ع) در نهج البلاغه ناآگاه یا کم آگاه است.
اساسا وقتی ما هنوز نسبت به کلام ائمه اطهار(ع)، کمترین حد آشنایی را داریم ، چه نیاز است که مدام با آبشخورهایِ فکری دیگرانی آشنا شویم که از دوران قبل از انقلاب، کم و بیش نسبت به محورهای اندیشه ای آنان اطلاع داریم، گرچه شاید با اسامی احساس راحتی و نزدیکی نداشته باشیم!
به راستی چه کسی است که شک داشته باشد همانا بهترین ، سریع ترین و مطمئن ترین راه جستجوی حقیقت، قدم زدن در بوستان سراسر نور اهل بیت (ع) و در وهله بعد، غور در اندیشه ها و دیدگاه های اعاظم شیعه و حوزه های علمیه آن و نیز اساتید متعهد و اسلام شناس دانشگاهی است.
یکی از توصیه های همیشگی حضرت آیت الله نوری همدانی از مراجع عظام تقلید به کسانی که به دیدار ایشان می آیند این است که کتبی همچون قرآن ، نهج البلاغه، صحیفه سجادیه و همچنین وصیت نامه و صحیفه امام (ره) را مطالعه کنند به ویژه درباره مورد اخیر ایشان مصرانه تاکید دارند که حتما باید یکی از کتب بالینی هر ایرانی باشد.
طبعا در شرایطی که برخی اندیشمندان وطنی ، کعبه آمال خود را در ساحت تفکر ، خارج از محدوده فرهنگ و مذهب خودی می پندارند ، تعجبی نیست که وقتی از بسیاری از جوانان و نوجوانان ایرانی می پرسیم به عنوان مثال، ویژگی های امام نهم و دهم خود را تنها در یک نیم صفحه بنویسد، عموما از این کار عاجز باشند و حال آن که بسیاری از آن ها گاه حتی جزیی ترین اطلاعات زندگی ستارگان دنیای فوتبال و هنر از لیونل مسی و کریستانو رونالدو تا تام کروز و براد پیت و فلان خواننده لس آنجلسی و... را می دانند.
قصد سیاه نمایی و منفی بافی در کار نیست اما گویا به نظر می رسد که ما خود راه را به درستی بدان ها نشان نداده ایم که کژراهه ها و دست اندازها، این سان زیادند!
در هر صورت امید است رسانه های جمعی به ویژه رسانه های مکتوب در حوزه فکر و اندیشه بیش از پیش به سرمایه های بزرگ اسلامی ما خاصه کلام نورانی ائمه اطهار (ع) توجه کرده و دست کم صفحاتی از نشریات و مجلات خود را به بازخوانی آرا و اندیشه های تابناک این بزرگان اختصاص دهند البته با طرحی نو و زبانی امروزین که برای نسل جدید هم جذاب و اثربخش باشد. انشاالله
*سید محمد مهدی موسوی