سه‌شنبه ۶ آذر ۱۴۰۳ |۲۴ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 26, 2024
کد خبر: 303220
۳۰ دی ۱۳۹۱ - ۰۹:۱۶

فقیه و عالم برجسته ای که سالهای عمرش را در راستای احیای اهداف و آرمانهای معارف شیعی بنا نمود شیخ یوسف بن شیخ احمد آل عصفور بحرانی است که شهره به «صاحب حدائق» و زیسته در سده دوازده قمری است.

این مرد الهی که هم اهل هجرت بود و هم مرد مسافرت هم مأنوس به قلم بود و هم مألوف به تدریس و پژوهش و به معنای واقعی و تام و تمام کلمه یک مجاهد فی سبیل الله بود که عمر عزیز خویش را در راه اعتلای فرهنگ ناب اسلامی و مفاهیم تابناک شیعی صرف نمود.

عالمی که اصالتش به منطقه بحرین و آل عصفور که از خاندان برجسته و معروف آن ناحیه هستند برمی گردد.

شیخ یوسف زاده ۱۱۰۷ قمری در قریه ماخوز بحرین است. پدرش شیخ احمد در پی هجوم خوارج به شیعیان به قریه شاخور در قطیف بحرین کوچ کرد.

شیخ بزرگ از بحرین به ایران هجرت و در دامان ایران اسلامی و شیعه گرای آن دوران بیتوته نمود شیخ یوسف در بحرین علوم دینی آموخت و برای ادامه آن در دهه چهارم عمر خود به شیراز کوچ کرد. سپس مادر و برادرانش را هم به شیراز آورد.

شیراز و ازدواج و سکنی در آن و رسیدن به امامت جمعه و جماعت در این خطه خاطره گون و یادآور بزرگان ادب و شعر و شعور پارسی همراه شد با تحصیل و هدایت و استرشاد مردم و همزمان تمسک به کشاورزی و بار گرفتن از زمین برای امرار معاش و تجدید خاطره ای با مولای موحدان امیرمومنان(ع) که در اوج ولایت و امامت و بزرگی، به کار  در زمین و حفر چاه و بنانمودن نخلستان می پرداخت و اسوه ای بود و هست برای همه آنانکه دل در گرو یار دارند و دست به دامان کاری کارستان که انسان را چه در دنیا و چه در عقبی پیروز و سعادتمند گرداند.

باری، شیخ از شهر شیراز عازم منطقه فسا شد و در آنجا بود که محیط آرام و موقعیت مناسب فضایی پدیدآورد که دست به تألیف یکی از مهم ترین آثار ارزشمند و ماندگار معارف اسلامی و مکتب حقه شیعی بزند و کتاب شریف «الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره» که یک دوره فقه شیعه‌است را بنگارد و به رشته تحریر درآورد.

بعد از زندگی در فسا به اصطهبانات رفت و بعد به مشهد، قم و بهبهان راهی شد.

در آن دوران حوزه علمیه کربلا کانون اخبارگری و در مقابل حوزه علمیه نجف، محل استیلای علمی و فکری «اصولیون» و اجتهادیون بود.

 صاحب حدائق اما بینش اخبارگری آرام و نرمی داشت پس به کربلا رفت و در آنجا به تدریس پرداخت.

شعور و متانت و ادب و فضل شیخ باعث می شود که بتواند با اصولی بزرگ وحید بهبهانی به مناظره پرداخته و در عین حال او نظریه علامه مجلسی را در اخباری گری پذیرفته و با چنین عقبه و رویکردی در اوج آزاداندیشی و متانت و اخلاق علمی، از جمود و تنگ نظری اخباری‌های متعصب انتقاد می‌کند.

در تاریخ آمده است که او از پرخاشهای تند برخی از اندیشمندان نسبت به یکدیگر، بسیار آزرده خاطر بود و توهین را شایسته بحثهای علمی نمی‌دانست و هتاکی به فقها را فرو ریختن استوانه‌های دین می‌دانست به نحویب که همچنان که در مقدمه حدایق آورده‌است بر این اعتقاد است که:

«من قبلا از روش اخباری دفاع می‌کردم، اما بعد از تامل زیاد و بحثهای فراوان با بعضی مجتهدان اصولی، به نقصان آن پی بردم و دیگر از آن دفاع نمی‌کنم. وظیفه همه‌است که در یک صف، در خدمت اسلام قرار بگیرم و اختلافات جزیی را که به اسلام ضربه می‌زند، کنار بگذاریم.»

از جمله اساتید ایشان می توان به  میرزا ابوالقاسم گیلانی، معروف به میرزای قمی، مولف: قوانین الاصول سید مهدی طباطبایی، معروف به بحرالعلوم ملا مهدی نراقی، نویسنده: جامع السعادات اشاره نمود.

تألیفات این عالم ربانی علاوه بر کتاب مهم و شریف الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره، مشهور به «حدائق» آثار و تألیفات دیگری همچون  «اجوبه المسائل» نام برد.  و کشکول بحرانی این شیخ عزیز و عالم شریف علاوه بر حوزه های علمی و حیطه های معارف دینی به شعر و ذوق هم تسلطی بدیع و جالب توجه داشت و اهل شعر و شعور بود و در این عرصه نیز به طبع آزمایی دست زده و دیوان شعری به یادگار برای اهل ادب و واژه برجای نهاده است.

شیخ یوسف بحرانی در ۷۹ سالگی، در ربیع الاول ۱۱۸۶ ق دیده به دیدار یار گشود و رهسپار عالم باقی گشت و بنابر انچه وصیت کرده بود آیت الله العظمی وحید بهبهانی بر پیکر مطهرش نماز خواند و در حرم مطهر حضرت اباعبدالله(ع) به خاک سپرده شد.

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha