پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ |۱۰ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 12, 2024

وقتي عيد نوروز شد، غسل كن، لباس نو بپوش، خضاب كن، حمّام برو، بوي خوش استعمال كن. بعد مي‌فرمايد: مستحب است روزه بگيريد و بعد از نماز ظهر و عصر چهار ركعت نماز بخوان ...

به گزارش خبرگزاری حوزه، حضرت آیت‌الله مظاهری جایگاه عید نوروز در اسلام و علت مهر تأیید ائمه اطهار (ع) بر این عید را تشریح کرده‌اند.

متن سخنان این مرجع تقلید به شرح ذیل است:

 

* انواع عيد

ما ايرانيها سه عيد داريم: اوّل، عيد اسلامي، كه مسلمانهاي ديگر هم دارند، مثل عيد فطر و عيد قربان كه در اين دو عيد نماز عيد هم وارد شده است و در قنوت نماز هم نام عيد ذکر شده ‌است. همچنين عيد مولود پيغمبر اكرم(ص) و يا مبعث آن حضرت.

عيد دوّم، عيد مذهبي است كه فراوان است و همان عيدهايي است كه شيعه دارد و عمده ی اين عيدها، عيد غدير و نيمه ی شعبان است. همه اعياد مذهبي ما مهم است، اما عيد غدير و نيمه شعبان، يعني ميلاد باسعادت حضرت وليّ عصر «ارواح العالمين فداه‌» اهميّت خاصّي دارد.

عيد سوم ما ايرانيها، عيد نوروز مي‌باشد كه يك عيد ملّي است، يعني ايرانيها اين عيد را دارند.

 

* عيد نوروز از نظر اسلام

از روايات فهميده مي‌شود ائمّه طاهرين(ع) اين عيد را نه تنها رد نكرده‌اند بلكه امضاء كرده‌اند. مرحوم محدّث قمي در مفاتيح از امام صادق(ع) چنين نقل مي‌كند كه آن حضرت به معلّي بن خُنيس فرمود: وقتي عيد نوروز شد، غسل كن، لباس نو بپوش، خضاب كن، حمّام برو، بوي خوش استعمال كن. بعد مي‌فرمايد: مستحب است روزه بگيريد و بعد از نماز ظهر و عصر چهار ركعت نماز بخوان، دو تا دو ركعتي. در ركعت اول بعد از حمد ده مرتبه «انّا انزلنا» و در ركعت دوم ده مرتبه «قل يا ايها الكافرون» در ركعت سوم ده مرتبه «قّل هو الله احد» و در ركعت چهارم ده مرتبه سوره ی فلق و ده بار سوره ناس. بعد دعايي نقل مي‌كند كه جزء نماز نيست و مي‌توان در سجده و غير سجده خواند[1].

اين دعا جمله‌اي دارد كه مي‌فرمايد «فَضَّلْتَهُ وَ كَرَّمْتَهُ» يعني خدايا اين عيد را تو فضيلت دادي و تو بزرگ شمردي. معلوم مي‌شود امامان معصوم(ع) اين عيد را به نام عيد ملّي امضا كرده‌اند.

شايد امضاي ائمّه ی طاهرين(ع) براي دليل ديگري باشد. در بعضي از روايات دارد كه عيد غدير مصادف بوده است با عيد نوروز. يعني روزي كه پيامبر اكرم(ص) اميرالمؤمنين(ع) را به خلافت منصوب كردند، مصادف بوده است با عيد نوروز. نمي‌دانم درست است يا نه. مخصوصاً از نظر علم اعداد و علم رياضي فضيلت ديگري براي اين عيد درست كرده‌اند كه نمي‌دانم درست است يا نه. آنچه مي‌دانم اين است كه اين عيد يك امتيازهايي و خصوصيّت‌هايي دارد كه در اسلام خيلي مطلوب است.

 

* خصوصيّت اول

نظافت در عيد نوروز است. مردم لباس نو مي‌پوشند، حمام مي‌روند. اسلام مي‌گويد: «النظافةُ مِنَ الْايمان». از اين روايت فهميده مي‌شود كه آدمي كه نظيف نيست، مسلمان واقعي نيست. قرآن مي‌فرمايد:

(يا بَني ادَمَ خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ)[2]

وقتي مي‌خواهي به مسجد بروي، در اجتماعي وارد شوي، نظيف باش، دندانهايت را مسواك بزن، لباس نو بپوش، عطر بزن. اگر عرق پا يا بدنت بو مي‌دهد رفع كن، و بالاخره، تر و تميز وارد اجتماع شو. حتي پيامبر(ص) مي‌فرمايد:

«لَوْ لا اَنْ اَشُقَّ عَلي اُمَتّي لَاَمَرْتُهُمْ بِالسِّواكِ مَعَ كلِّ صَلاةٍ»[3]

مي‌ترسم بر اُمّتم مشقّت و سختي تحميل شود والاّ مسواك كردن را به آنان واجب مي‌كردم.

اسلام دوست ندارد لباس سنگين قيمت باشد. اما به همان اندازه كه نمي‌خواهد لباس سنگين قيمت باشد، مي‌خواهد كه تميز باشد.

 

* تأکید اسلام بر لباس سفید

يكي از عللي كه به پوشيدن لباس سفيد سفارش شده است، اين است كه چرك لباس سفيد زود نمايان مي‌شود و مجبورند بشويند. اگر يقه كُت مسلماني چركين باشد، اگر كفش مسلماني خاك‌آلوده باشد، اگر از نظر ظاهر تميز نباشد، اسلامش كامل نيست. اسلام دوست دارد وقتي وارد اجتماعي مي‌شويد تميز باشيد. در روايات مي‌خوانيم وقتي پيغمبر اكرم(ص) مي‌خواستند وارد كوچه بشوند، در آينه نگاه مي‌كردند واگر آينه نبود در آب نگاه مي‌كردند تا لباس و عمامه‌شان كج و نامرتّب نباشد[4]. ما لباسمان ولو ارزان قيمت باشد، بايد تميز باشد. اين خانه تكاني كه در اين عيد وجود دارد، كار خوبي است. در روايات مي‌خوانيم كه وجود تار عنكبوت در سقف، آشغال در زير فرش، چركين بودن صحن يا سالن خانه موجب فقر مي‌شود. رحمت خدا از اين خانه برداشته مي‌شود. ملائكه مي‌روند و شياطين وارد مي‌شوند. در روايات به تميز بودن خانه اشاره شده است.

يكي از وظايف سنگين خانم‌ها اين است كه قبل از آمدنِ شوهرش، خود را و خانه را براي آمدن او مهيّا كند. سرو صورت را آراسته كند. لباسي را كه شوهرش دوست دارد، بپوشد. حتّي بچّه‌هايش را تميز كند. خانه را تميز كند. اگر موقع ناهار است سفره را بيندازد و... والاّ از نظر شوهرداري پايش لنگ است؛ و اگر خانمي، شوهردار خوبي نباشد و وظيفه همسري را به خوبي انجام ندهد، معلوم نيست به بهشت برود.

وقتي به خانه وارد مي‌شوي مواظب باش پايت بوي عرق ندهد، بدنت بو ندهد مواظب باش لباست كثيف نباشد، لباسهاي در خانه‌ات نظيف باشد و بالاخره وقتي وارد خانه شدي اول بايد دست و صورت را بشوييد، وضو بگيريد، اگر وضو نمي‌گيريد تميز باشيد، و اگر تميز نيستيد (به علت سركار رفتن و... ) حتماً دوش بگيريد. با بدن تميز سرسفره بنشينيد.

اينها وظيفه مردي است كه از بيرون وارد خانه مي‌شود. اگر به وظيفه‌اش عمل نكند، از نظر زن‌داري لنگ است و چنين فردي معلوم نيست به بهشت برود.

كار اساسي زن، شوهرداري و بچّه‌داري است. اگر كار اجتماعي دارد، بايد در كنار اين دو وظيفه باشد. زيرا كار اصلي زن بسيار سنگين است.

از اين رو اسلام با عيد نوروز موافق است، زيرا مردم بيشتر به نظافتِ خانه و فرزند و خودشان مي‌رسند.

 

* خصوصيّت دوم عيد نوروز

رفت و آمدهايي است كه در اين ايام نوروز انجام مي‌شود. اسلام اين كار را نيز بسيار دوست دارد. پيغمبر اكرم(ص) مي‌فرمايد:

«المؤمِنُ يألَفُ و يُؤلَفُ و لا خَيْرَ في مَنْ لا يَألَفْ وَلا يُؤلَف»[5]

يعني مسلمان آن كسي است كه رفت و آمد با ديگران دارد و مسلمان كسي است كه آلف و مألوف است. مردم او را مي‌پذيرند و مردم را مي‌پذيرد. هم او مردم را دوست دارد و هم مردم او را دوست دارند. هم رفت دارد و هم آمد. بعد مي‌فرمايد: اگر كسي حال گوشه‌نشيني داشته باشد، با هيچ كس رفت و آمد نداشته باشد، حتّي در متن اجتماع نباشد، خيري در اين فرد نيست.

تقواي منفي را اسلام نمي‌خواهد، گر چه چيز خوبي است، ولي اسلام نمي‌خواهد. معناي تقواي منفي آن است كه شما در خانه تنها بنشيني و با كسي رفت و آمد نكني؛ و چون تنها هستي، غيبت نمي‌كني، تهمت نمي‌زني، دروغ نمي‌گويي نگاه به نامحرم نمي‌كني و...

البته انسان گناه نكند خوب است، اما اسلام مي‌گويد تقواي مثبت از تو مي‌خواهم، يعني بايد در متن اجتماع باشي و غيبت نكني. بايد در ميان مردم باشي، اما تهمت نزني، شايعه پراكني نكني، دروغ نگويي و چشم چران نباشي.

پي نوشت ها:

[1]. مفاتيح، اعمال عيد نوروز (فصل يازدهم).

[2]. سوره ی اعراف، آيه ی 31. ترجمه: «اي بني آدم! زينتهاي خود را در مقام عبادت برگيريد.»

[3]. بحارالانوار، جلد 73، صفحه ی 126 و فروع كافي، جلد 3، صفحه ی 22.

[4]. بحارالانوار، جلد 16، صفحه ی 249 (مضمون روايت در متن نقل شده است).

[5]. كنزالعمال، جلد 1، صفحه ی 142، حديث شماره ی 679.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha