چگونه می توان تاب آورد فاجعه ای را که از دل تاریکی و جهالت قومی شقی، بهنام وهابیت سربر میآورد و نابترین و تابناکترین وجودهای عالم بشریت را نشانه گرفته و بر ویرانی نمادها و نشانههای مقدسشان، کمر همت میبندد.
خبرگزاری حوزه/ يوم الهدم، روز ویرانی و لحظه ای تلخ و تاریک برای همه شیعیان و حتی همه مسلمانان و تمامی آزادگان روزگار است.
روزی که هرکس قطره ای از باران معرفت و ذره ای از طلای ناب شیدایی را چشیده و بر عیار دلش محک محبت زده باشد، بی تاب فاجعه ای می شود که به دست شقی ترین قوم زمان رقم خورده و بارگاه ملکوتی جمعی از برترین بندگان صالح خدا را تخریب کردهاند.
هشتم شوال را روز ویرانی و یوم الهدم نامیده اند چرا که در این روز، نه تنها قبور ائمه بقیع (ع) که قلب همه شیعیان و محبان ایشان ویران شد.
از صفای ضریح دم نزنید؛
حرفی از بیرق و علم نزنید؛
گریه های بلند ممنوع است؛
روضه که هیچ، سینه هم نزنید.
کربلا رفته ها، کنار بقیع.
حرفی از صحن و از حرم نزنید،
زائری خسته ام نگهبانان
به خدا زود می روم نزنید
زائری داد زد که نامردان
تازیانه به مادرم نزنید
چگونه می توان تاب آورد فاجعه ای را که از دل تاریکی، جهل و بی شرافتی سربر میآورد و نابترین و تابناکترین وجودهای عالم بشریت را نشانه می گیرد و بر ویرانی نمادها و نشانه های مقدسشان، کمر همت میبندد.
دست شیطان از آستین وهابیت خبیث بیرون آمد و در آن روز غمگنانه، نقشی فاجعه بار بر تاریخ عالم رقم زد که با آن دل شیعیان و محبان امامت و ولایت را داغدار نمود.
آری؛ در هشتم شوال سال 1344 هجري قمري پس از اشغال مکه ، وهابيت شقی به سرکردگي عبدالعزيزبن سعود به مدينه آمده و پس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر ، سرانجام آن را اشغال نموده ، مأمورين عثماني را بيرون کردند و به تخريب قبور ائمه بقيع و نیز قبر ابراهيم فرزند پيامبر اکرم صلياللهعليهوآلهوسلم قبور زنان آن حضرت ، قبر ام البنين مادر حضرت اباالفضل العباس عليهالسلام و قبر عبدالله پدر پيامبر صلياللهعليهوآلهوسلم و اسماعيل فرزند امام صادق عليهالسلام و بسياري از قبور بزرگان و عزیزان مدفون در این سرای بیکسی مبادرت ورزیدند و ضریح مطرح ائمه بقیع علیهمالسلام را به غارت بدهاند.
ضريح مطهر ائمه بقيع علیهمالسلام (حضرات معصومين امام مجتبي، امام سجاد، امام باقر و امام صادق عليهمالسلام) قرار داشت از جا برکندند.
گرچه این اولین تاخت و تاز وحشیانه و غارت نانجیبانه این قوم شقی نبود. آنان در سال 1221 هجري نيز يک بار ديگر به مدينه هجوم برده ، پس از يک سال و نيم محاصره توانسته بودند آن شهر را به تصرف خود درآورده و پس از سیطره بر این مکان مقدس، اقدام به غارت اشياي گرانبهاي حرم مطهر پيامبر صلياللهعليهوآلهوسلم و تخريب و غارت قبرستان بقيع کردند.
این رویداد غمبار و ظالمانه همچون زخمی کهنه در طی قرنهای متمادی بر دل شیعیان عالم و همه عشاق ائمه(ع) و اولیای مدفون در بقیع عزیز، باقی ماند و تا این زمان هنوز هم دل محبان ایشان را در غم و اندوه فرو برده است.
این حکایت دل ما و ویرانی بقیع است که جز مرثیه ای بر این قصه پرآب چشم نیست که اندوهی بیپایان، برای دل و دیده شیعیان به همراه خواهد داشت، تا آن زمان که مهدی امم و موعود زمان و امام شیعیان از پرده غیبت به درآید و بقیع را از این غربت و شیعه را از این مظلومیت برهاند.
کاش درهای صحن وا بشود
شوق در سینه ها به پا بشود
کاش با دست حضرت مهدی
این حرم نیز با صفا بشود
کاش با نغمه حسین حسین
این حرم مثل کربلا بشود
در کنار مزار ام بنین
طرحی ازعلقمه بنا بشود
پس بسازیم پنجره فولاد
هر قدر عقده هست وا بشود
چارتا گنبد طلایی رنگ
چارتا مشهد الرضا بشود
در هوایش ستاره می سوزد
سینه با هر نظاره می سوزد
هشت شوال آسمان لرزید
دید صحن و مناره می سوزد
بارگاه بقیع ویران شد
دل بی راه و چاره می سوزد
این حرم مثل چادر زهراست
که در اینجا دوباره می سوزد
این حرم مثل خیمه ی زینب
که در اوج شراره می سوزد
سالها بعد قدری آن سو تر
چند قرآن پاره می سوزد
· شعر از مجید تال