پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ |۱۰ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 12, 2024

ای کاش این روز تنها به مناسبت تقویمی محدود نشود، در چنبره روزمرگی و زمان‌زدگی گرفتار نیاید، تذکر و تلنگری شود برای تنبه دادن ما به این حقیقت که «فرهنگ»، ریشه و خمیرمایه حیات فردی و اجتماعی ماست و امروز و فردایمان نیز در گرو چگونگی آن.

 خبرگزاری حوزه/ امروز 14 آبان‌ماه، مصادف است با سالروز فرهنگ عمومی که در تقویم ما به این عنوان نام‌گذاری شده است.

روزی که فرصتی مناسب برای بازاندیشی، آسیب شناسی و پرداختی جدی‌تر و عمیق به این مقوله مهم و سرنوشت ساز در عرصه اجتماعی و فردی آحاد مردم جامعه است.

فرهنگ عمومی از مولفه‌ها و شاخصه‌هایی تشکیل شده که در پیوندی مبنایی با هم، به یک سری هنجارهای فردی و اجتماعی منتهی می‌شود که توجه و تقید به آن می‌تواند و باید فرد و جامعه را در مسیری که آن هنجارهای بدان­سو رهنمون می‌گردند، سوق دهد.

این هنجارها اگر در میل به‌سوی اخلاق، تعهد، آرامش معنوی و هویت انسانی، جهت‌یابی و سازمان دهی شده باشد، جامعه نهایتاً برآیندی قابل دفاع در این عرصه‌ها می‌یابد و اگر هم در خلاف این مسیر سمت و سو دهد، مسیر جامعه به‌همان سمت، شکل می باید.

این بدیهی است و نیز قابل سنجش و محک زدن مصادیق عینی در دنیای امروز و دیروز ما.

به بیان دیگر، «فرهنگ» تعيين كننده چگونگي تفكر و احساس اعضاي جامعه است.

مبانی فکری و احساساتی که نتیجه این مبانی است و در واقع، ریشه‌های حیات‌اندیشگی، محصولات رفتاری، عرفیات و هنجارهای اجتماعی را شکل می‌دهد.

و نیز فرهنگ راهنماي اعمال انسانها و معرف جهان بيني‌هاي آنها در زندگي است.

این رهنمایی و جهان‌سازی، در بینش و فکر انسانهای جامعه، همان برآیندی است که از فرآیند فرهنگ به دست می آید.

اما ترکیب «فرهنگ عمومي» به معناي فرهنگ غالب و گسترده‌اي است كه در ميان عموم جامعه رواج و رسوخ دارد.

و با همین غلبه فرهنگی و گسترة فکری و رفتاری هم هست که حوزه‌اي از عقايد، ‌ارزش‌ها، جلوه‌هاي احساسي و هنجارها قوام یافته و تعریف می شود.

با همین تعاریف هم هست که مقوله فرهنگ عمومي در مبنای مفهومی‌اش از سه حوزه« ارزش‌ها»، «عقايد»، «باورها» و «هنجارها» صورت می پذیرد و تشکیل می شود.

در جامعه ما به عنوان یک اجتماع اسلامی که غلبه دین و زمینه های آیین و رویکردها و رهیافت‌های مذهبی، ظهور و بروزی جدی، همه جانبه و فرهنگ­واره دارد و سبقه و صبغه دینی هم از منظر تاریخی و هم از جنبه ریشه های هویت قومی و ملی، رنگ و بویی خاص را داراست، مقوله فرهنگ عمومی هم در همین فضا و با همین زمینه ها و شاخص‌ها، تعریف می‌شود و معنا می یابد.

فرهنگ عمومی ما در ساحت نظر، متأثر از دین است و در وادی عمل نیز تلاش دارد به شعائر مذهبی پایبندی نشان دهد.

گرچه گاه این توجه نشان دادن، صورت «ظاهر»ی به خود می‌گیرد و در «قشر» باقی مانده، به مغز ورود نمی یابد.

مثلا تابلوهای رنگین و خوش نقش و نقش و نگار بر در و دیوار شهر خودنمایی می‌کنند و از بدی دروغ، خوبی نظم، زیبایی امانت‌داری می‌گویند؛ اما در عمل، شاهد عدم رعایت نظم در ترافیک، رعایت نکردن حق تقدم دیگران، پرخاش‌گری، غیبت هستیم.

شاید یکی از دلایل این وضعیت را باید در مفاد همان مقدمه ای بیابیم و بسنجیم که در ابتدای این نوشتار به ایجاز و فشردگی یادآور شدیم.

این‌که رویکردهای رفتاری در یک جامعه و شکل‌گیری «فرهنگ» عمومی آن، از زمینه‌های تاریخی، عقبه اندیشگی و مبانی فکری اش سرچشمه می‌گیرد، اما این در صورتی است که این تاریخ و اندیشه و فکر، از ساحت نظر به وادی عمل راه بیابد و صرفا در شعارها و کتابها و منویات و بیانات و پندارها محدود نشود؛ و به عبارت دیگر اینکه، مثلا این فکر که «غیبت بد است» باید از ذهن و دل به اعمال و جوارح نفوذ یابد و بشود مصداق همان بیان امیرالمومنین(ع) که فرمودند «ایمان عبارت است از اعتقاد در قلب و اقرار به زبان و عمل به جوارح».

و آموزه‌های دینی، منابع فکری و زمینه های معرفتی ما سرشار است از این گل‌گفته‌های گهرسا و پندآموز که راه‌گشای زندگی و حیات دنیا و عقبای ماست.

فرهنگ عمومی ما هرچه‌قدر به فرهنگ دینی ما نزدیک شود، به همان میزان می‌تواند زندگی ما را عرصه تجلی ناب‌ترین ارزش‌های انسانی و الهی کند و به همان میزان که در قول، عمل، فکر و نظر از این «میزان» فاصله بگیرد و از این وادی دور می­شود و به مهلکة روی، ریا، غرب و شرق زدگی فروغلتد.

آری؛ امروز 14 آبان ماه، مصادف است با سالروز فرهنگ عمومی که در تقویم ما ایرانیان به این عنوان نام‌گذاری شده است.

و ای کاش این روز تنها به یک مناسبت تقویمی محدود نشود و در چنبره روزمرگی و زمان زدگی گرفتار نیاید و تذکر و تلنگری شود برای تنبه دادن ما به این حقیقت که «فرهنگ» ریشه و خمیرمایه حیات فردی و اجتماعی ماست، امروز و فردایمان نیز در گرو چگونگی آن می‌باشد

روزی که فرصت مناسبی است برای بازاندیشی، آسیب‌شناسی و پرداختی جدی‌تر و عمیق به این مقوله مهم و سرنوشت‌ساز در عرصه اجتماعی و فردی آحاد مردم جامعه.

باشد که چنین کنیم!

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha