به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین رضا رمضانی امام جمعه و مدیر مرکز اسلامی هامبورگ در خطبه های این هفته نماز جمعه این شهر به رابطه نماز با اخلاق و معنویت پرداخت:
در خصوص رابطه میان اخلاق و شریعت از منظر قرآن و روایات مباحث فراوانی مطرح میباشد. ولی به نظر رسید با توجه به اینکه نماز به عنوان یکی از پایههای مهم دین در همه ادیان و مذاهب الهی مورد تاکید قرار گرفته و به عنوان ضروری دین دانسته شده است، مباحثی در خصوص رابطه این فریضه الهی با اخلاق و معنویت مطرح شود.
* هدف از خلقت انسان
از آیات و روایات به صورت صریح استفاده میشود که آدمیان برای این غرض مهم و اصلی آفریده شدند که به حقیقت برسند و خدای متعال همه زمینههای وصول و رسیدن به حقیقت را برای انسانها قرار داده است؛ از جملة آن وسائل که چه بسا مهمترین نقش را برای دین داشته باشد نماز است. در حقیقت نماز مهمترین وسیله و ریسمان رسیدن به حق و قرب الهی است و بسیار روشن است کسی که به چنین حالتی نائل شود، در حقیقت به اساس و پایه معنویت که همان قرب و زندگی الهی است، دست یافته است؛ لذا در روایتی از امام حسن عسگری(ع) نقل شده که فرمودند: «إِنَّ الْوُصُولَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ سَفَرٌ لايُدْرَكُ إِلَّا بِامْتِطَاء اللَّيْلِ مَنْ لَمْ يُحْسِنْ أَنْ يَمْنَعَ لَمْ يُحْسِنْ أَنْ يُعْطِيَ؛[1] رسیدن به خدا سفری است که آدمی به آن سفر توفیق نمی یابد مگر به نماز و توجه به عبادات شبانه». در بیان امام باقر(ع) آمده که آن حضرت فرمودند: « آنقدر نماز در نزد حقتعالی مهم است که اگر کسی حق آنرا اداء کند به طوریکه قبول درگاه الهی گردد، سایر اعمال او نیز به فضل الهی قبول میشود:
« أَوَّلُ مَا يُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلَاةُ فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا و ان رُدَّت رُدَّ ما سِوَاهَا ».[2]
* علت توجه ویژه به نماز
این همه توجه به نماز به این جهت است که این فریضه الهی هم در صعود انسان به اوج معنویت و اخلاق موثر است و هم بهترین درمان برای بیماریهای روحی و روانی است؛ بلکه نماز میتواند تا حدی ایمان و مقام توحیدی انسان را مشخص نماید؛ زیرا انسان در نماز می تواند با ادراک قلبی و شهودی، جمال الهی را مشاهده میکند و هر روز در چندین مرتبه حقیقتِ توجه خود به خدای متعال را عرضه میکند و مرتبه قرب و نزدیکی خود را به رخ میکشد و یک عاشق دل داده، حضور معنوی خود را به معشوقش نشان میدهد.
نماز در سفر از کثرت به وحدت و از خلق به حق نقشی بی بدیل دارد. مؤمن نمازگزار میتواند با فنای در اسماء و صفات الهی، خود را به بالاترین مرتبه و درجه و اوج معنویت که یقین است برساند: « وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقينُ».[3]
* تنها رسیدن به حقیقت، شریعت است
در عرفان اسلامی به صورت تفصیل این بحث مطرح میباشد که اگر آدمی بخواهد به حقیقت و باطنی زیبا و معنوی نائل شود، باید از راه شریعت و احکام الهی عبور کند؛ زیرا شریعت تنها راه رسیدن به حقیقت و معنویت است، آن هم تا آخرین لحظه حیات دنیوی. بنابراین این پنداری باطل است که اگر کسی با شریعت به یقین و حقیقت و اوج معنویت برسد، بی نیاز از شریعت و راه میشود؛ زیرا انسان اگر به اوج معنویت هم برسد، در آن اوج هم مراتبی وجود دارد که نیازش به راه و شریعت را نسبت به گذشته بیشتر میکند. افزون بر آنکه تهدیدها در هر مقامی به شکلی ظهور و بروز مینماید و لذا نیاز به تکیه گاه و پناهگاه بیشتر میشود که در هر مرتبه و مرحلهای به او پناه برند و این خداوند متعال است که که در همه مراحل سلوک به انسان پناه میدهد؛ چه اینکه در آیه سوره مبارکه حمد به این نکته تصریح شده : « إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ».[4]
نمازی که با دقّت در شرائطش خوانده میشود، حضور قلب و تقوای الهی را افزایش میدهد و انسان را محو جمال و جلال الهی مینماید. آدمی با چنین حضور و توجهی از عذابی که بر دیگران وارد میشود عبرت میگیرد؛ چه اینکه در آیه شریفه به این مهم یادآوری شده است « إِنَّ في ذلِكَ لَذِكْرى لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَ هُوَ شَهيدٌ [5] ؛ قطعاً در این عقوبتها عبرتی است برای آنکه قلب هوشیاری دارد یا با دقت گوش فرا میدهد».
اما اگر چنین حالت معنوی و روحی برای انسان نباشد، آدمی با تهدید جدی مواجه میشود، به گونهای که بر قلبش زنگار وارد میشود و قوه و قدرت اثرپذیری قلب از بین خواهد رفت که در آیه شریفه « كَلاَّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ »[6] به آن اشاره شده است و در روایتی از امام باقر(ع) نقل شده است که: «مَا مِنْ عَبْدٍ إِلاّ وَ فِي قَلْبِهِ نُكْتَةٌ بَيْضَاءُ فَإِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً خَرَجَ فِي النُّكْتَةِ نُكْتَةٌ سَوْدَاءُ فَإِنْ تَابَ ذَهَبَ تِلْكَ السَّوَادُ وَ إِنْ تَمَادَى فِي الذُّنُوبِ زَادَ ذَلِكَ السَّوَادُ حَتَّى يُغَطِّيَ الْبَيَاضَ فَإِذَا غَطَّى الْبَيَاضَ لَمْ يَرْجِعْ صَاحِبُهُ إِلَى خَيْرٍ أَبَداً وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَ: كَلَّا بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ؛[7] هیچ انسانی نیست مگر اینکه در قلبش نقطه سفیدی قرار داده شده اما وقتی گناهی میکند یک نقطه سیاه در آن به وجود میآید و اگر توبه کند آن نقطة سیاه از بین میرود. امّا اگر آنقدر گناه کند که نقطه سفید کاملا پوشیده شود، دیگر صاحب آن قلب خیری نخواهد دید و مصداق این آیه میشود که: كَلَّا بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ».
* آثار فردی و اجتماعی نماز در اصلاح روابط انسان
اما اگر انسان در حال نماز به عنوان مهمترین راه رسیدن به معنویت توجه به خدای متعال داشته باشد، به اندازه توجهش خدای متعال نیز به او عنایت و توجه دارد؛ چه اینکه در روایتی امام باقر(ع) از قول رسول خدا (ص) فرمودند: آمده است که فرمودند: «إِذَا قَامَ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ فِي صَلَاتِهِ نَظَرَ اللَّهُ إِلَيْهِ أَوْ قَالَ أَقْبَلَ اللَّهُ عَلَيْهِ حَتَّى يَنْصَرِفَ وَ أَظَلَّتْهُ الرَّحْمَةُ مِنْ فَوْقِ رَأْسِهِ إِلَى أُفُقِ السَّمَاءِ وَ الْمَلَائِكَةُ تَحُفُّهُ مِنْ حَوْلِهِ إِلَى أُفُقِ السَّمَاءِ وَ وَكَّلَ اللَّهُ بِهِ مَلَكاً قَائِماً عَلَى رَأْسِهِ يَقُولُ لَهُ أَيُّهَا الْمُصَلِّي لَوْ تَعْلَمُ مَنْ يَنْظُرُ إِلَيْكَ وَ مَنْ تُنَاجِي مَا الْتَفَتَّ وَ لَا زِلْتَ مِنْ مَوْضِعِكَ أَبَداً؛ وقتی انسان مومن برای نماز میایستد و با قلبش به خدا توجه میکند خداوند هم به او نظر و توجه میکند تا وقتی که نماز او تمام شود که او را زیر چتر رحمت خودش قرار میدهد که دائره این چتر رحمت از بالای سر این نمازگزار تا افق آسمان است ».[8]
نماز به عنوان یک فریضه الهی آثار فردی و اجتماعی فراوانی را در اصلاح روابط انسان دارد و همانطور که در حوزه فردی معنویت انسان را اوج میدهد و بالا میبرد، در تقویت ارتباط با خدا و انسانها نیز این نقش مهم را ایفا مینماید.
* تاثیر صفات اخلاقی در میزان مقبولیت نماز
ما در این بحث نماز را به عنوان مثال مورد توجه قرار دادیم که ارتباط عمیقی را در حوزه اخلاق و معنویت دارد و میتوان همین ارتباط را در همه احکام الهی و شریعت ربانی سرایت داد؛ به این معنا که همه قوانین الهی چنین تاثیر را بر روح و روان فرد و جامعه بر جای میگذارد و امنیت و آرامش را در جامعه بر جای میگذارد. لذا همانطور که نماز برای آراسته شدن به فضائل و دوری از رذائل نقش ایفا میکند، داشتن صفات اخلاقی خوب و بد هم در میزان مقبولیت نماز اثر میگذارد؛ به گونهای که در روایت آمده که اگر انسان ذرهای کبر داشته باشد و یا ریا و خودنمایی در عبادات جزء نیت او باشد، نماز او ارزش ندارد و بلکه در برخی از موارد از نظر فقهی صحیح نخواهد بود و این نکته بسیار مهم و ظریفی است که باید به آن به صورت عمیق توجه داشت که ارتباط میان قوانین اخلاقی و احکام فقهی از نظر صحت و قبول بسیار زیاد است و غفلت از آنها باعث میشود که هیچ کدام از آن عبادات، جایگاه خاص خود را به لحاظ ثبوتی و نفس الامری پیدا نکند و اگر به آیات و روایات در این باره بیشتر توجه شود این مهم به دست میآید.
نتیجه سخن اینکه همه احکام الهی مانند نماز، روزه حج و حتی آن احکامی که به حسب ظاهر جنبه مالی دارد مانند خمس و زکات، رابطهای بسیار عمیق با حوزه اخلاق و مسائل معنوی بر جای میگذارد که اگر آداب و اسرار همه آنها مورد توجه و عمل قرار گیرد، جامعه بشری جلوه جامع اخلاقی دین را تجربه خواهد کرد و مشاهده خواهد نمود.
--------------------------------------------------------------------------------
[1]. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج:75 ؛ ص: 380
[2] . بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج:7 ؛ ص:267
[3] . حجر(15)؛ آیه: 99
[4]. الفاتحة(1)؛ آیه: 5
[5] . ق(50)؛ آیه: 37.
[6] . مطففین(83)؛ آیه: 14.
[7] . اصول کافی، ج: 2، ص: 273.
[8] . وسائل الشیعه ج 4 ، ص 32 ، ح 5 .
نظر شما