حوزه /سه واقعه اساسى بعثت، غدیر و عاشورا ، نقطه عطف در تاریخ اسلام و تشیع محور اکثر تحولات ذهنى و عینى جوامع اسلامى بودهاند،بعثت نبوى، آغاز عمومى اسلام بود و غدیر، امتداد اصیل دین احمدى (ص) تا پایان تاریخ است. عاشورا را نیز باید تضمین سلامت و صلابت بعثت و غدیر تا ظهور ولى عصر (عج) دانست و بر بقاى فکرى و آیینى آن پاى فشرد. بدین رو محافظت و پاسدارى از نهضت عاشورا، مرزبانى از همه حدود و ثغور کیان دین مبین اسلام در همه ابعاد اعتقادى و اجرایى آن است. پیام عاشورا ترکیبى از عمل دینى، معرفت الهى و ایمان قلبى است؛ زیرا در ساختار و اعماق آن حادثه بزرگ تاریخى، انبوهى ازآموزههاى دینى و انسانى وجود دارد که مجموعه آنها یک پیام ترکیبى را تشکیل مىدهند. این پیام مرکّب و فشرده، قابلیت آن را دارد که به مثابه پرچم بر بام اسلام هماره در اهتزاز باشد و ناظران را در کمترین فرصت و عبارت، با روح دیانت آشنا کند.شاید از همین رو است که عاشورا را «بعثت دوباره» خواندهاند؛ زیرا به واقع ، بقا و احیاى دین و آیین را در پى داشت.
سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری حوزه در گفتگو با حجت الاسلام و المسلمین امیر علی حسن لو به جریان شناسی شبهات عاشورا پرداخته است.
اساس شبهاتی که به عزاداری ماه محرم و صفر مربوط می گردد محصول چه عواملی است؟
اساس شبهاتی که به ماه محرم مربوط می گردد در دو عامل کلی قابل دسته بندی است؛الف- تحریفات قلمی ب- رفتاری:تاریخ شبهات از بستر تحریفات برخاسته است ؛ تحریفاتی که در متون تاریخی و در رفتارهای غیر عاقلانه برخی وجود داشته است.در برخی از دوره های تاریخی که متخصصان تاریخ نگاری از ثبت وقایع تاریخی کوتاهی کردهاند و فرصت به دست قلم بدستان نااهل افتاده وقایع را به گونه ای گزارش کردهاند که شخصیت های بزرگ نهضت امام و مقام متعالی امام حسین(ع) نادیده گرفته شده است یا به جهت عدم معرفت از جایگاه امام یا به جهت عدم درک درست یا گاهی عامداً دست به روشهای نادرست زده و زمینه های تحریف و گزارشهای واژگونه را فراهم کرده اند.
همین عامل اول، سبب شده که در رفتارهای عزاداران در طول تاریخ منعکس شود و در برخی از دوره ها همین مطالب به عنوان مقاتل گزارشهای مربوط به نهضت عاشورا ضبط و گردآوری شده و بر اساس همین رفتارهای نادرست اشعاری گفته شده و همین مطالب به دوره ما و به دست صاحبان و متولیان امور رسیده است. بر اساس این رفتارها شبهاتی درباره نهضت عاشورا مطرح میشود.
لطفا برای این مسئله نمونه هایی بیان کنید؟
برای نمونه قمه زنی که ریشه اصلی این مسأله از عدم معرفت درست و عدم درک مقام و منزلت امام حسین(ع) و یاران او ناشی میشود را می توان برشمرد. قمه زنی یکی از مسائلی است که غربی ها ، صهیونیست ها و وهابی ها - که به عقیده من همان صهیونیست اسلامیهستند- از آن برای ایجاد شبهه علیه شیعه میکنند ،اقدام کنندگان به گمان خود عزاداری میکنند و بهترین عزاداری را برای امام حسین(ع) انجام میدهند و میخواهند با این رفتار وفاداری خود را به امام حسین(ع) و نهضت و هدف امام نشان بدهند در حالی که اینگونه نیست و اعلام وفاداری به امام و همسویی با اهداف او نیاز به معرفت درست از امام و نهضت او دارد.
چگونه میتوان معرفت درست به قیام امام حسین (ع) به دست آورد؟
این مسئله را در درجه اول نویسندگان و در مرحله بعد واعظان و اهل منبر و پژوهشگران بزرگ باید به درستی بررسی کنند و در معرفی مقام و جایگاه امام و یاران او در دین اسلام قلم بزنند و کارهای پژوهشی انجام بدهند وقتی این مشکل حل شد مشکلات دیگر نیز حل میشود. اگر ما بتوانیم امام حسین(ع) و دیگر ائمه(ع) را آنگونه که هستند و آنگونه که مقام و جایگاه دارند به مردم دنیا معرفی کنیم همه دنیا عاشق اهل بیت(ع) و پیرو آنها خواهند بود و این شبهات خود به خود حل میشود بنا بر این اگر عزاداری ما اصولی و بر اساس سیره اهل بیت (ع) و با توجه به سفارش آنها باشد شبهه انگیز نخواهد بود .
از این رو یکی از اساسی ترین کارهایی که میتوان در برابر شبهات عاشورایی انجام داد پرهیز از رفتارهای شبهه انگیز است. راه کار دیگر هم که پیشنهاد میشود اصلاح منابع و مبانی معرفتی است. بنابر این دو گروه از صاحبان تریبون عاشورا و عزاداری عاشورا که میتوانند نقش اساسی داشته باشند نویسندگان و عاشورا پژوهان هستند. طبقه دوم هم گویندگان و مداحان و در مرتبه سوم مردم و عموم شیعیان و عاشقان ابا عبدالل(ع) هستند. نویسندگان با استفاده از منابع دست اول و معتبر به تحلیل های روزآمد از نهضت امام حسین(ع) و به معرفی آن حضرت، یاران، اهداف و اهل بیت امام(ع) بپردازند.
در حقیقت می توان گفت یکی از آسیب های ما این است که منابع تحلیلی درباره عاشورا کم هستند؟
متاسفانه همینطور است ؛ منابع تحلیلی درباره عاشورا حقیقتاً کم است و محدود به چند کتاب می گردد،از بین این محدود می توان به حماسه حسینی شهید مرتضی مطهری اشاره کرد که خیلی خوب به این مسأله پرداخته اند .
البته کتاب های دیگری هم در این راستا نگاشته شده اما معدود و انگشت شمار می باشد ،بنابر این بر ارباب قلم لازم است که دین خود را درباره امام حسین(ع) ادا کنند همانطوری که امام(ره) نهضت عاشورا را بر پا داشت و از ماهیت و هویت و اصالت ودر یک کلمه از تمامیت دین اسلام دفاع کرد ما نویسندگان در مرحله اول و اهل منبر در درجه دوم باید در این راستا قدم های بزرگ برداریم.
چرا که منبری و مداح، نیازمند منابع درست میباشند و اگر منابع تحلیلی درست باشد مداح مطلب درستی میگوید و منبری هم که کارش مطالعه همین کتابهاست مطالب درست به مردم میگوید پس کار اساسی برای شبهه زدایی، ایجاد منابع تحلیلی درست عزاداری محرم و نهضت عاشورا است که اگر این کار صورت گیرد زمینه های شبهه افکنی درباره این رویداد مهم تاریخی از بین خواهد رفت.
در مرحله دوم اگر گویندگان توانا و خطیبان بلیغ و با فصاحت در بیان حوادث پیشرو باشند یعنی منبری هایی که بیانشان قوی است و در بیان و گفتار روشمند توانا هستند اینها پیشرو باشند وبا تصاحب منبرها از گفتن مطالب سست پرهیز کنند و به مطالب متقن و عقلانی بها بدهند بسیاری از این شبهات رفع خواهد شد.
متاسفانه بعضی اهل منبر خود ایجاد شبهه می کنند!
متاسفانه بعضی اهل منبر و ذاکرین اهل بیت(ع) با بیان مطالب سست و موهون خود مرکز القاء شبهات می شوند لذا یکی از علل شیوع شبهات ارائه مطالب سست و ضعیف است که برخی بیان می کنند . اهل منبر و ذاکرین اهل بیت با بیان مطالب متقن و عقلانی می توانند در جهت رفع شبهات حرکت کرده و با این روش بهانه های دشمن از بین خواهد رفت مداحان از اشعار زیبای بزرگانی چون محتشم، شهریار، فیض کاشانی و صائب تبریزی استفاده کنند شاعرانی مانند فیض کاشانی و محتشم کاشانی در درجه اول دانشمند و فقیه بوده اندو اشعار ایشان قابل اعتماد است، اشعار زیبا و پر محتوا و پر مغزی سرودهاند و در لفافه این اشعار، سیره زیبای امام حسین(ع) را به مخاطب القاء کرده اند؛ چنانچه مقام معظم رهبری مد ظله العالی در یکی از سخنرانیهایشان که در جمع مداحان داشتند این توجه به محتوا را در عزاداری ها و اشعار مرثیه صراحتاً بیان فرمودند. باید به محتوا توجه کنند که از چه کتابی نقل میکنند ایشان مثال هم زدند که اشعار و مطالبی که پیام دارد برای مردم بازگو شود.
نقش سوم در رفع شبهات عاشورا و محرم و صفر پرهیز توده مردم از رفتارهای غیر عقلانی در عزاداری هاست.چرا که ائمه علیهم السلام خود فرمودند: با رفتار خود دشمن خود را ساکت کنید و با رفتار خود ما را به دنیا بشناسانید، کم نبودند کسانی که شیفته رفتار اهل بیت(ع) شدند و اهل نجات شدند ما نیز باید در این مسیر باشیم و باید در عزاداریها نیز اینگونه بود مخصوصا در زمانی که زیر دوربین شرق و غرب عالم هستیم.
*به چند مورد از عزاداریها غیرمتعارف اشاره کنید؟
برای نمونه استفاده از آلات موسیقی مانند طبل و دهل و طبل های بزرگی که صدای وحشتناکی ایجاد میکنند و وقتی میزنند تمام حضار حرم از صدای آن میترسیدند و عزاداری تبدیل به صحنه ای چندش آور میشد اینها کارهای شبهه انگیز است اینها در ماهواره ها پخش میشود و دشمن شاد کن است، اینها توهم زا و شبهه زاست؛ برخی رفتارها شبیه به رفتارهای غیر مسلمانهاست.[1] این امور در شأن شیعه نیست ، امام حسین(ع) یک پرچم ساده داشت ولی سپاه دشمن آراسته به طبل و آلات موسیقی بود لذا ابتلای این امور در شأن مکتب اهل بیت(ع) نیست و مکتب اهل بیت از این چیزها بری است .
شکل عزاداری باید به روش اصولی خود برگردد و از شکل معنوی خود خارج نشود این بزرگترین آفت و زمینه ایجاد شبهه در باره عزاداری محرم و صفر است با این کارهای نسنجیده اهداف و آرمانهای عاشورا و امام حسین(ع) فراموش میشود ،لذا برای بیان سیره امام ظرفیت معنوی لازم است از رفتارهای ناپسندی که در برخی از نقاط دیده میشود و زیبنده امام و نام مبارک امام و عاشورا نیست باید پرهیز شود در دستگاه امام حسین(ع) اخلاص و ادب و پارسایی برد دارد و مؤثر است و نواهای الهی که در این وادی شنیده میشود در تاریخ ماندگار خواهد بود.
*پرهیز از رفتار های نامتعارف در عزای اهل بیت(ع) را یکی از راه های زدودن شبهات عاشورایی برشمردید، لطفا اشاره ای به روش و سیره اهل بیت(ع) در عزاداری ها داشته باشید؟
ما باید به سیره اهل بیت(ع) و علمای بزرگ در عزاداری ها توجه کنیم امام رضا(ع) وقتی به اجبار به خراسان آمد مدتی که آنجا تشریف داشتند دعبل میآمد اشعاری میسرود و حضار گوش میدادند و عزاداری میکردند خود امام صادق(ع) و امام سجاد(ع) و امام باقر(ع) این شیوه را داشتند. بنده در همین خصوص مقاله ای دارم که این بزرگواران خودشان عزاداری داشتهاند و برای عزاداری اموالی وقف کرده بودند و عزاداری میکردند، مرحوم شیخ عبدالکریم حائری وقتی مجلس عزاداری داشتند خودشان نوحه میگفتند و عزاداری میکردند بصورت اصیل و منطقی که کسی نتواند شبهه ایجاد کند این روشها را ما باید زنده کنیم و تحریف نکنیم و با شبهات آمیخته نکنیم تا حقایق لابلای شبهات گم نشود، اولین عزادار امام حسین(ع) اهل بیت ایشان بودند و این عزاداری ها پیامهای عاشورا را حفظ کرد.
مگر آنها طبل میزدند و این چیزها را داشتند؟ مکتب امام حسین(ع) آنقدر شفاف و زلال است و آنقدر زیباست که نیازی به بعضی کارهایی که انجام میدهند نیست.
معاندین اهل بیت(ع) در باره عزاداری چه شبهاتی ایراد میکنند؟
یکی از شبهات مهمشان درباره ماه محرم ،گریه بر اهل بیت ع است در حالی که گریه و عزاداری چیز خارج از طبیعت و ذات انسان نیست، گریه کردن یکی از احساساتی که خداوند در وجود انسان قرار داده و خارج از طبیعت و ذات و خلقت و آفرینش انسان نیست و این احساس در انسان قرار گرفت تا زمینه سعادت انسان باشد ، گریه ابزاری است که انسان به خودش بیاید چنانچه در سوره بقره آمده است که آدم بعد از ترک اولی و ترک بهشت در زمین گریه کرد در تفاسیر هم هست که آدم توبه کرد، بنابر این گریه یکی از زمینه های توبه و رسیدن به پاکی است لذا گریه کردن در عزای حسینی نمیتواند بدعت باشد و قرآن نیز این ادعای معاندین را رد میکند :« فَما بَکَتْ عَلَیْهِمُ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ وَ ما کانُوا مُنْظَرینَ »[2] بعد از اینکه آل فرعون با آن فاجعه عظیم همگی هلاک شدند قرآن میفرماید: با اینکه اینها با این وضعیت دردناک کشته شدند ولی آسمان و زمین برای آنها گریه نکرد از مفهوم این آیه میفهمیم که آسمان و زمین گریه میکنند این آیه در مورد هلاکت دسته جمع آل فرعون است، از این روش قرآن روشن میشود که گریه آسمان و زمین در فقدان اولیاء مورد تأیید است و میفرماید آسمان و زمین در سوگ فرعون نگریست اما در سوگ اولیاء و دوستان خدا گریه میکند از این رودر خود منابع اهل سنت است که گفتهاند در کربلا هر سنگی را که بر میداشتی زیرش خون بود[3] یعنی اینها خون گریه کردهاند چون هستی وابستگی تکوینی با ولی الله و حجت الهی و خلیفه الهی دارد، وقتی که هستی ولی خدا و خلیفه خدا را غرق در خون دید همه اش خون آلود میشود یعنی هم نوا با آن ولی الله اعظم آغشته به خون میشود ؛ مولوی در اشعارش می گوید:
ما سمیعیم و بصیریم و هشیم/ با شما نامحرمان ما خامشیم
سیره نبوی نیز گریه را مشروع می داند در تاریخ ذکر شده است زمانی که پیامبر اکرم ص بر سر مزار مادر بزرگوارشان و فرزندشان رفتند در فقدان آنها گریه کردند و فرمود دل میسوزد و اشک میریزد ؛ در شهادت حمزه در جنگ احد نه تنها خودش گریه کردند بلکه دیگران را هم تشویق به گریه کردند و فرمود حمزه گریه کننده ندارد [4] زنان مهاجرین و انصار و احیاناً حضرت فاطمه(س) رفتند و برای حمزه گریه کردند اهل سنت نیز اینها را گزارش کردهاند، در تمام منابع آنها این مطالب یافت می شود.
*گریه راهی برای آغاز کردن زندگی بدون گناه
بنابر این گریه یک عمل بدعت آمیز نیست، بلکه روشی است برای زدودن زنگار دل و اگر آن زنگها زدوده نشود دل میپوسد و فطرت انسان عوض میشود ،گریه کردن یک درمان است و روانشناسان ثابت کردهاند که گریه چقدر آرامش میآورد و میگویند اگر کسی گریه کند میتواند خودش را خالی کند و روانشناسان غرب هم این را تأیید کردهاند ، گریه روشی است برای زدودن زنگار دل و رسیدن به مرتبه توبه.ما میتوانیم در عزاداریها با گریه بر امام حسین(ع) به درجه توبه برسیم لذا گریه بدعت نیست بلکه راهی است برای رسیدن به خدا و آغاز کردن زندگی بدون گناه، و اصلاح شدن و به فلاح و رستگاری رسیدن .
*چرا وهابیت حتی با فطرت اولیه انسانی مخالف است؟
وهابیت از هیچ راهی نمیتوانند با شیعه مقابله کند و به خواست خداوند، مکتب محرم جهانی می گردد ، وهابیت در بستر خشونت و قشری گرایی حرکت می کند و بر اساس مبانی اشعری گری و نفی تعقل ؛ گرفتار جمود شده اند طبیعی است که با زیبایی های جهان اعم از هنر و تمدن و ظرافت های معنوی انسان مانند شوق و گریه و سوگواری مخالفت خواهد کرد اینها با هر چه مظاهر تمدن و هنر و زیبایی است مخالفت میکنند چرا که مکتب اشعری به شدت مخالف عقل گرایی است و ریشه وهابیت به آنجا میرسد اما مکتب امام حسین(ع) بر مبنای عقل و خردمندی و عشق و مهرورزی و عطوفت میباشد و بر همین اساس نیز پایدار خواهد ماند..
[1] - استاد علامه شهید مرتضی مطهری در مجموعهآثار خویش ، ج16، ص: 331 در همین زمینه می گوید: قمه زنى و بلند کردن طبل و شیپور از ارتدوکسهاى قفقاز به ایران سرایت کرد و چون روحیه مردم براى پذیرفتن آنها آمادگى داشت، همچون برق در همه جا دوید.
[2] - دخان 29
[3] - ترجمة الامام الحسین( ع)، ابن سعد، ص 90- 91، حدیث ش 323 و 324؛ المعجم الکبیر، ج 3، ص 127، ش 2856؛ نیز ر. ک. الصواعق المحرقة، ص 194؛ تذکرة الخواص، ص 284؛ نظم درر السمطین، ص 220؛ ینابیع المودة، ص 356؛ مقتل الحسین، خوارزمى، ج 2، ص 90؛ کشف الغمة، ج 2، ص 275؛ تاریخ المدینة الدمشق، ج 11، ص 230
[4] حاکم نیشابورى در کتاب المستدرک روایاتى را در مباح بودن نوحه و عزادارى براى میت نقل مىکند، به نمونهاى از آن توجه کنید:انس بن مالک گفت: «وقتى پیامبر (ص) از جنگ احد برگشت، دید زنان انصار بر کشتگان خود گریه مىکنند، فرمود: اما حمزه گریه کنندهاى ندارد، این سخن به زنان انصار رسید، براى حمزه عزادارى کردند.» حاکم پس از نقل این حدیث مىنویسد: «این مشهورترین حدیث در مدینه است، زنان مدینه بر امواتشان گریه نمىکنند مگر پس از نوحهگرى بر حمزه، تا این زمان رسم چنین است.« ابن قدامه عبدالرحمان، الشرح الکبیر، دار الکتاب العربى، بیروت، بى تا، ج 2، ص 430»