گفت و گو با مبارزان فلسطینی همواره با جذابیت های خاصی همراه است. روح حماسه و شور انقلابی را در واژه واژه هایی که استفاده می کنند مشاهده می کنی و زیباتر آنکه می گویند، این روحیه را از رهبر و مردم انقلابیِ ایران آموخته اند؛ مصاحبه آقایان سید حسین برکت و ابومجاهد با خبرگزاری حوزه، اگرچه در فرصت نسبتا کوتاهی انجام گرفت و پرسش ها و حرف های زیادی از طرفین بر زمین ماند، اما حاوی نکات جالبی بود که مطالعه آن خالی از لطف نیست:
قبل از هر چیز حضور شما را در جمهوری اسلامی ایران و به ویژه شهر مقدس قم خیرمقدم عرض می کنم. اولین بار است که به قم سفر می کنید؟
سید حسین برکت: نه برای بار چندم است. اولین سفر من به قم در چهلم امام خمینی رحمه الله در سال 1989 بود. در آن زمان برای قرائت پیام فلسطین در مراسم اربعین امام خمینی به ایران آمده بودم و در آن زمان سخنگوی جنبش جهاد اسلامی بودم.
خاطرات خاصی از آن زمان و سفرهای خود به ایران به یاد دارید؟
گاهی برخی اسامی و آهنگ ها را که گوش میکنم به یاد گذشته ها می افتم و بسیار زیبا است و خاطراتی خوش است.
و لابد اکنون برای شرکت در کنگره جهانی جریان های افراطی و تکفیری به ایران آمده اید؟
بله البته چندی پیش هم برای شرکت در همایش علامه طباطبایی به ایران آمده بودیم و ایران را ترک کردیم و اکنون دوباره به ایران آمده ایم.
بله یادم امد که همایش علامه طباطبایی ، چند میهمان فلسطینی داشت.آن کنفرانس چگونه بود؟
همایش خوبی بود. و کنفرانس اخیر درباره تکفیری ها هم بسیار موفق بود و شرکت کنندگان و اهتمام و سخنان آنها همگی خوب بود و کنفرانس ممتازی بود و از نظر حجم و سطح آن گویی از کنفرانس های زمان امام بود و به طور کلی کنفرانسی قوی و موفق بود.
می دانید که این اولین کنفرانس با این حجم در شهر قم بود و توسط مرجعیت دینی هم برگزار شد.
بله این مساله هم قابل توجه بود و الحمد لله اقدام خوبی بود.
طبعا شما در دیدار شرکت کنندگان در کنگره با مقام معظم رهبری هم حضور داشتید.
بله. ایشان راهنما و رهبر و مرجع این امت هستند. ایشان در آن جلسه به وضوح در این باره صحبت کردند که ما چگونه روز به روز در فلسطین و جهان اسلام در حال پیشروی هستیم و دشمنان ما در حال عقب نشینی می باشند.
این موضوع گاهی در فضای رسانه ای و دانشگاهی مطرح می شود و موافقان و مخالفان خود را دارد. به نظر شما چرا ما رو به قدرت و آمریکا و اسرائیل رو به ضعف هستند. استدلال شما چیست؟
ببینید اسراییلِ امروز، اسراییل زمان پیروزی انقلاب ایران نیست و آمریکای امروز هم آمریکای ده سال پیش نیست، اما ایران امروز 2014 بسیار قوی تر از ایران زمان پیروزی انقلاب است. ایران امروز قدرتی منطقه ای است که می تواند به قدرتی جهانی نیز تبدیل شود. شما امروز اگر بخواهید کشورهای نامزد محوریت مبارزه و مقابله با آمریکا را نام ببرید، بارزترین این کشورها چین و روسیه و ایران هستند. برجسته ترین کشورهای نامزد مقابله با آمریکا با اتکا به قدرت سیاسی و اقتصادی و علمی و امنیتی خود چین و روسیه و ایران هستند. این کشورها هستند که می توانند با آمریکا به عنوان یک قطب جهانی رقابت کنند او را وادار به عقب نشینی کنند و این قطب جدید جایگزین قطب استکبار آمریکایی بشود. پس ایران امروز به ویژه پس از توافق هسته ای 5+1 ثابت کرد که جبهه ای نیرومند است که توانست به تنهایی به مدت ده سال با قدرت های بزرگ دنیا مذاکره کند. من گفته ام که مهم ترین راز قدرت ایران این است که تنها کشوری است که جهان بینی و برنامه دارد، اما کشورهای دیگر برنامه مبتنی بر جهان بینی خاصی ندارند. ایران جهانی بینی و فلسفه و برنامه دارد و من دائما برادران خود را به یاد نامه امام خمینی به گورباچف می اندازم. امام خمینی نامه ای را توسط آیت الله جوادی آملی به گورباچف فرستاد که من آن روز را به یاد دارم. در آن نامه کلماتی بود که گویی پیش گویی است. ایشان فرمود من صدای خرد شدن استخوان های کمونیسم را می شنوم.
و امام(ره) این نامه را قبل از فروپاشی شوروی صادر کردند.
بله، این سخن قبل از فروپاشی شوروی بود. امام آنها را نصیحت کرد که مانند گذشته عمل نکنید و سعی نکنید مشکلات خود را با پناه بردن به غرب سرمایه داری حل کنید، زیرا غرب سرمایه داری روی دیگر کمونیسم است. سکه مادی گری دو رو دارد که یک روی آن سرمایه داری و روی دیگر آن سوسیالیست است. امام به آنها فرمود اشتباه خود را تکرار نکنید و مشکلات خود را با غرب سرمایه داری حل نکنید. نصیحت امام این بود که لا اقل کتب و فلسفه و میراث علمی ما را بپذیرید و بررسی کنید. نمی گویم که راه حل تمام مشکلات شما نزد ما است اما حداقل فرهنگ و تراث ما را بپذیرید تا از آن استفاده کنید.
در اینجا می خواهم بگویم که ایران از نظر فلسفه و دیدگاه و روش خود با کشورهای منطقه و جهان متفاوت است و الگویی الهام بخش برای ملت های دیگر به شمار می رود و دلیل آن هم برپایی چنین همایش ها و کنفرانس هایی در ایران است، زیرا ملت ها ایران و تهران را به عنوان پایتخت تغییر و ایستادگی و مقاومت و مواجهه با استکبار می شناسند.
ایران توانست روش و الگوی پیشرفت را ارائه کند و علاوه بر مقابله با استعمار توانست الگوی پیشرفت و توسعه و زندگی را به کشورهای دیگر ارائه کند. من از این فراتر می روم و می گویم اسلام بالاترین نسخه خوشبختی و سعادت انسان است به شرط آنکه این نسخه با چشمانی پاک و قلبی زلال دیده شود و درست فهمیده شود. هنگامی که قرآن کریم می فرماید: «وکذلک جعلناکم أمة وسطا لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا». بیشتر اوقات در تاریخ فلسفه ها یا توجه به مادیات دارند و یا به عکس یعنی توجه صرف به معنویات. عظمت اسلام به این است که دیدگاهی ارائه میکند که در آن تعارضی میان غیب و شهود و معنویات و مادیات وجود ندارد و به عکس این دو مفهوم متداخل و متکامل و هماهنگ هستند. هنگامی که قرآن کریم میفرماید: «عالم الغیب و الشهادة الکبیر المتعال» من و شما و هر انسان دیگری خلاصه غیب و
شهادت هستیم به این معنا که روح من و شما غیب و جسم ما شهادت است. صوت و صدا نیز خلاصه غیب و شهادت است به این معنا که تحرک فک و زبان امری مادی و شهادت است اما روح صدا امری غیبی است. صوت معجزه ای است که ثمره التقاء غیب و شهادت است. تمام عالم همین گونه است. عظمت اسلام در برابر افکار دیگر این است که افکار دیگر یا به مادیات اولویت می دهند و یا به معنویات اولویت می دهند برخلاف اسلام. عظمت اسلام به این است که امت وسط است. وسطیت در اینجا به این است که توانسته در یک جهان بینی میان غیب و شهادت ادغام کند و تمام زندگی ما سرشار از شواهد است و اولین مثال ملموس آن همین صدای ما است. من هنگامی که صدای شما را می شنوم و می گویم مثلا صدای محمد است، این صدا ترکیبی است از روح و حرکت اعضای محسوس. صوت نتیجه این دو یعنی غیب و شهادت است. مثال دیگر قرآنی این آیه است که می فرماید: «أفرأیتم ما تحرثون ءأنتم تزرعونه أم نحن الزارعون» ، « أفرأیتم ما تمنون ءأنتم تخلقونه أم نحن الخالقون». پس کشاورزی و آمیزش زن و مرد نیز مثال دیگری از ترکیب غیب و شهادت است چون هم جنبه مادی دارد و هم جنبه دیگری که مربوط به غیب است که به خداوند متعال مربوط است. پدر و مادر توجهی ندارند که رنگ چشم و موی نوزاد چگونه باشد. یعنی پدر و مادر دخالت دارند اما یک امر غیبی هم در این کار دخالت دارد که این دو امر با هم ترکیب می شوند.
پس به اصل بحث بازمی گردم و می گویم اسلام پیشرفته ترین نسخه سعادت بشر است به شرط آنکه با چشمان پاک و قلب زلال دیده شود. به شرط آنکه با فهمی همه جانبه و مرتبط با عصر و شرایط زمان همراه شود.
شما در سخنان خود به گذشته و حال ایران و آمریکا اشاره کردید. ضمن اینکه از شما میخواهم درباره افول قدرت آمریکا شاهد مثال های بیشتری بیاورید و بحث، جنبه استدلالیِ بیشتری بگیرد، سوالم درباره فردای ایران و آمریکا نیز هست. یعنی، پیش بینی شما از آمریکا و ایرانِ فردا چیست؟
اولا مشکلات اقتصادی غرب نیازی به استدلال ندارد. همه می دانند که غرب از لحاظ اقتصادی در حال عقبرفت است. از جنبه اخلاقی و ارزشی نیز هر چه دلت می خواهد بگو. ما از اقتصاد شروع کردیم چون اقتصاد نزد آنها مهم ترین مساله است. آمریکا کشوری است که بیشترین میزان بدهی را در جهان دارد. آمریکا در زمان اوباما به اینجا رسیده که می گوید من از دخالت نظامی در نقاط دیگر جهان توبه می کنم و ویژگی و مزیت آمریکا در نظر رای دهنده آمریکایی این است که اوباما به آنها وعده داده که نمی خواهد وارد جنگ با کشورهای دیگر جهان بشود. مساله دیگر قابل توجه برای ما رابطه صهیونیست ها با آمریکا است. آمریکا امروز گویی از رابطه خود با صهیونیست ها خسته شده و به دنبال کاهش تدریجی این ارتباط است. امروز شاهد این هستیم که اوباما و وزیر خارجه او و شخصیت های دیگر آمریکایی به نتانیاهو دشنام داده و او را تحقیر می کنند. پس آمریکا از لحاظ اقتصادی و امنیتی و نظامی و ارزش های اخلاقی در حال بازگشت است و این واضح است. شما اتفاقات سوریه را بازخوانی کنید. در ابتدای اتفاقات سوریه، آمریکا سوریه را به دخالت نظامی تهدید کرد و همه دستشان را از ترس روی قلب خود گذاشتند اما آمریکا از حرف خود برگشت و نتوانست تهدید خود را عملی کند. هیبت و نفوذ آمریکا در حال کاهش است و رژیم صهیونستی هم در این حرکت رو به عقب همراه آمریکا است. رژیم صهیونیستی امروز نماینده قدرت های استکباری است اما این رژیم از مواجهه با غزه محاصره شده ناتوان است و 51 روز با غزه وارد جنگ می شود و نمی تواند اراده غزه را در هم بشکند و نمی تواند در برابر این ملت پیروز شود آن هم در یک مساحت جغرافیایی کوچک که آن را به کف دست تشبیه می کنند. ما از جغرافیایی مانند لبنان و افغانستان صحبت نمی کنیم. با تمام اینها رژیم صهیونیستی که شعار او از نیل تا فرات بود نتوانست در نوار غزه مشکلات خود را حل کند و نتوانست امنیت یهودیان را در برابر ساکنان غزه تامین کند. حال چنین رژیمی چگونه می تواند در برابر امت اسلام مقاومت کند؟ پس این جبهه در حال بازگشت است.
اما جبهه مقابل یعنی ایران فردا و محور ایران. من همیشه می گویم سال 1982 بیروت اشغال شد و در لبه پرتگاه قرار گرفت اما لبنان امروز به برکت حزب الله قدرتی منطقه ای است که توانست جنوب لبنان را در 2005 آزاد کند. حزب الله همچنین حماسه جولای 2006 را رقم زد و شاهد قهرمانی بی سابقه حزب الله در مبارزه با اسراییل بودیم و اکنون حزب الله و ایران و برخی آزادگان توانستند مانع پیروزی آمریکا و اسراییل در سوریه شوند. در حالی که جنگ موجود جنگ علیه سوریه بود نه جنگ در سوریه. جنگی جهانی علیه سوریه بود. امروز هر ناظری به خوبی می داند که اگر دخالت ایران و حزب الله نبود کار سوریه تمام بود. من نمی خواهم الان درباره پایتخت های دیگر صحبت کنم. اما به عنوان نمونه العبادی نخست وزیر عراق به تازگی گفت که ایران در یک نبرد وجودی در کنار ما ایستاد یعنی ما با جنگی وجودی مواجه بودیم و مساله بودن و نبودن ما بود و ایران در کنار ما ایستاد. اکنون تمام جهان تصاویر برادر سلیمانی را در کنار نیروهای میدانی عراق می بینند و تمام جهان هم می دانند که این شخصیت عامل این ایستادگی و پیروزی ها است. آمریکا امروز به حملات هوایی پناه آورده اما به خوبی می داند که اگر قرار است قدرتی در زمین نفوذ داشته باشد بدون تردید ایران است و نفوذ ایران هم به سود عراق خواهد بود و دخالت آمریکا هم که به سود عراق نخواهد بود چون آمریکا اکنون مشغول مسلح ساختن اهل سنت عراق می باشد گویی آنها ارتش ذخیره آمریکا در جنگ های آینده طایفی یا مذهبی هستند العیاذبالله.
پس ایران امروز از سطح علمی بالایی برخوردار است و برخورداری ایران از انرژی اتمی و توان موشکی و خودکفایی ایران دلیل این ادعا هستند. پیشرفت های علمی و نظامی ایران چشمگیر است. ایران امروز خودکفایی دارد و می تواند در صورت لغو تحریم ها حتی هواپیماهای بدون سرنشین را صادر کند. مهم تر از تمام این مسایل به ویژه با توجه به جهانی سازی این واقعیت است که کشوری که بیش از سه دهه در محاصره و تحریم بوده توانسته بر خداوند و قدرت های خویش اتکا کند، همین به تنهایی یک پیروزی عجیب و بزرگ است. این آسان نیست که کسی در این روزگار به قدرت های خود اتکا کند آن هم در حال محاصره و تحریم و جنگ و تلاش قدرت های جهنمی برای توطئه در ایران. تلاش آنها فقط برای محاصره ایران نیست. آنها به دنبال این هستند که تمام عرب و مسلمانان، ایران را به عنوان شیطان بشناسند. می خواهد به آنها بگوید نام اسراییل را خط بزنید و به جای آن نام ایران را بنویسید. اسراییل خطر اصلی شما نیست. اما الحمدلله همان طور که سید خامنه ای در دیدار اخیر خود با شخصیت های کنفرانس فرمودند ما در حال پیشرفت و دشمن ما در حال عقب نشینی است. از این رو من می گویم که کشوری مانند ایران که به اسلام و این سیاست همراه با صبر در جهان جهان مسلح است بدون شک آینده کشوری با این سیاست و صبر آینده ای درخشان خواهد بود.
امروز از کتابخانه آیت الله مرعشی دیدن کردیم و به برادران خود گفتم سیاست ایران تولید جانماز نیست، سیاستِ مرعشی است. چنین شخصی با صبر و پشتکار خود کتابخانه ای عظیم جمع کرده که گاه حتی یک دولت نیز از ایجاد آن ناتوان است. امتی که خمینی و مرعشی و مراجع بزرگ دیگر را تقدیم کرده، هیچ قدرتی در روی زمین نمی تواند این امت را شکست دهد. یعنی مهم ترین نقطه که من به آن توجه دارم این است که باید به خداوند و وحدت داخلی خود تمسک کنیم.
بسیار ممنونم آقای برکت. اگر موافق باشید گفت و گو را با آقا ابومجاهد ادامه دهیم. آقای ابومجاهد! رهبر انقلاب در دیدار اخیر خود با شخصیت های کنفرانس ضد تکفیر فرمودند که مساله اول امت اسلام مساله فلسطین است. به نظر شما چرا ایشان بر این مساله به عنوان مساله اصلی جهان اسلام تمرکز دارند؟
در واقع در شرایطی که فلسطین در طول تاریخ پشت سر گذاشته، التزام ایران به مساله فلسطین به عنوان یک تکلیف شرعی امری عجیب و قابل تقدیر است چون همه به دنبال بازی با مساله فلسطین هستند. همه می خواهند فلسطین را به مسیری که می خواهند بکشانند نه به جایی که فلسطین می خواهد و در نتیجه کشورهای زیادی این مساله را به چپ و راست کشانده اند.
اما مساله مهم برای ما التزام شرعی جمهوری اسلامی ایران و دعوت های مکرر امام خمینی رحمه الله مبنی بر مرکزیت مساله فلسطین و مرکزیت جنگ میان فلسطین و یهود و تعیین روز جهانی قدس توسط ایشان می باشد و این مواضع نشان می دهد که مساله فلسطین بخشی از پروژه انقلاب اسلامی ایران است. پیوند اساسی میان فلسین و انقلاب اسلامی ایران، مظلومیت مساله فلسطین است. انقلاب امام خمینی انقلاب علیه ظلم و استبداد و زور و ما امروز در فلسطین مورد ظلم و زور و ستم قرار می گیریم و گاه ملت ایران نیز بار این ظلم را به دوش می شکند. امام خمینی و پس از ایشان آیت الله سید علی خامنه ای رفع مظلومیت از ملت فلسطین را واجب و تکلیف شرعی شمردند و در دیدار اخیر بر مساله فلسطین تاکید کردند. مساله فلسطین نیاز به زبان و حرف ندارد. مسال فلسطین نیاز به عمل و اقدام عملی دارد و عمل و کمک عملی جمهوری اسلامی ایران برای ما نقد و قدرتمند بود و در جنگ اخیر غزه شاهد فرود آمدن موشک های ایرانی بر شهر تلاویو و حیفا بودیم. شاهد این امر نیز پیام آقای سلیمانی در اثناء جنگ اخیر بود که با توجه به اطلاعاتی که از جزئیات معرکه داشت مجاهدان را به ایستادگی سفارش کرد و گفت که شما بر حق هستید و پیروز می شوید و برخی توصیه های میدانی را هم بیان کردند.
این پیام در بحبوحه جنگ اخیر غزه بود؟
بله، این نشان می دهد که ایشان آگاهی و درک درست و کاملی از تمام جزئیات میدانی جنگ داشت و نشان می داد که ایران غزه را تنها نگذاشته و پیامی بود برای غزه و مجاهدان غزه که هرچقدر موشک که در اختیار دارید با مقدار بیشتر از آن از شما حمایت خواهیم کرد و پیامی بود از ایران برای ما که اگر به ما نیاز پیدا کردید، ما ایرانی های مسلمان یک لحظه در کمک به شما و مشارکت در این جنگ تردید نخواهیم کرد در حالی که برخی کشورهای عربی منتظر خواندن فاتحه بر غزه بودند و می گفتند ما را از دست غزه راحت کنید و سخنان مقام معظم رهبری پس از این معرکه دلیل روشنی بر این مطلب بود.
یکی از دیدگاه های صریح رهبری که فضای جدیدی از مبارزه را در فلسطین ایجاد کرده، مساله تسلیح کرانه باختری است...
بله، شما الان به کرانه باختری اشغال شده نگاه کنید. در هرلحظه، هر روز یا هر دو روز یک بار آنجا عملیات صورت می گیرد. به شهر قدس و جنایت های صهیونیست ها در قدس نگاه کنید ببینید چه مقدار عملیات در یک فاصله کوتاه زمانی در این شهر صورت گرفته است؟ و به اتفاقات 1948 نگاه کنید و بعد ببینیدکه امروز امام سید علی خامنه ای فرمود کرانه باختری اشغالی و مقاومان آنجا را مسلح می کنیم. این پیام روشنی برای صهیونیست ها بود مبنی بر اینکه ایران شریک اسلامی ملت فلسطین در تمام زمینه های مالی و نظامی و لوجستیکی و سیاسی می باشد.
گفت و گو: حسن صدرایی عارف