به گزارش سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری حوزه، شهید آیت الله سید محمد علی قاضی (ره) در کتاب «تحقیق درباره اول اربعین سید الشهدا(ع)» دلایل ورود اهل بیت بر مزار حضرت ابا عبد الله (ع) در اربعین اول را ذکر کرده اند.
بعد از آن که امام حسين علیه السلام و يارانش در کربلا به دست شقی ترین افراد به شهادت رسيدند، اهل بیت آن حضرت به دست نيروهاى عمر بن سعد به اسارت گرفته شده و روز یازدهم محرّم به سوى كوفه حركت داده شدند.
خاندان نبوت و خانواده هاى ياران حضرت حسين بن على علیهماالسلام مدت زيادى در كوفه نماندند و روز پانزدهم يا بيستم محرم از كوفه به سوى شام برده شدند.
اگر اسراء اهل بیت علیهم السلام در روز پانزدهم محرم از کوفه حرکت کرده باشند در اين صورت مسافت بين شام و كوفه را در پانزده روز طیّ کرده اند؛ چون روز اول ماه صفر سال 61 به شام وارد شده اند.
اما اگر بيستم محرّم به سوى شام حركت داده شده باشند، اول صفر همان سال به شام رسيده اند. اسراء در شهر شام نیز زياد درنگ نکرده اند، چون يزيد به خاطر افشاگری امام سجاد و زینب کبری علیهماالسلام، نمى توانست آنان را زياد نگه داشته چون ماندن آنان براى حكومت يزيد بسيار خطرناک بود.
در شام، هشت يا ده روز ماندند و به عراق بازگشته اند و مسافت بين شام و عراق را در ده روز طیّ کرده و روز بيستم ماه صفر سال 61 به كربلا رسيدند که مصادف با آمدن جابر بن عبدالله انصارى براى زيارت قبر امام حسين علیه السلام بود.
در ميان علماى شيعه اماميه، اين مطلب مورد ترديد نیست و مورّخان اسلامى كه متعرّض اربعين امام حسين علیه السلام شده اند، منظورشان اربعين اول است؛ ذکر این نکته نیز ضروری است که اربعين دوم، اربعين واقعى محسوب نمی شود و سنت اربعين از همان اربعين اول امام حسين علیه السلام شکل گرفته است.
اگر خاندان امامت و نبوت، اربعين اول را به كربلا نمى آمدند، ديگر اربعينى در كار نبود. از ديدگاه علماى اماميه خاندان نبوت و امامت در اربعين اول به كربلا آمدند و امام سجاد علیه السلام سر مبارك امام حسين علیه السلام را در اربعين اول از شام آورد و در كربلا به بدن امام ملحق كرده و در همان قبر دفن كردند.
«ميرزاى نورى» آمدن اسيران به كربلا را در اربعين اول بعيد به حساب آورده و شاگردانش هم از استاد خود پيروى كرده و آمدن اسيران به كربلا را در اربعين اول بعيد شمرده اند.
لكن نظر اين ها به جهتی صحیح نيست، چون اين افراد فكر كرده اند، اسيران در كوفه و شام مدت زيادى مانده اند در حالى كه دستگاه جور، نمی توانست اسيران را به مدت طولانی در كوفه و شام نگه دارد؛ همچنین این گروه فكر كرده اند، مسافت طولانى شام و عراق را نمى توان به اين زودى طى كرد ولى اين افراد توجه نكرده اند كه اولاً اسيران در كوفه و شام كم مانده اند نه يك ماه و نه يك ماه و نيم و نه يكسال، ثانياً مسافت شام و عراق را در كمتر از ده روز هم مى توان سيركرد. براى نمونه به چند مورد اشاره مى شود:
1- عرب هاى عقيل مسافت بين شام و عراق را در مدت يك هفته طى مى كردند. اين مطلب را صاحب «اعيان الشيعه» آورده و نويسنده كتاب اعيان الشيعه، خود، اهل دمشق است؛ چنین کسی بهتر از ميرزاى نورى راه هاى شام به عراق را مى شناسد. ايرانى ها راه هاى صحراى كبير ميان شام و عراق را خوب نمى شناختند.
2- عرب هاى صليب از وطن خودشان از شام تا نجف عراق را در مدت هشت روز طى مى كردند. اين موضوع نيز از سوی صاحب «اعيان الشيعه» تایید شده است.
وقتى اين عرب ها در مدت هشت روز از شام به عراق بروند، در اين صورت نيروهاى عبيد الله بن زياد بايد اين مسافت را زودتر بپيمايند چون آنان مأمور بوده و عجله نیز داشته اند.
همچنین چون ماموران عبیدالله، احتمال خطر می دادند (به واسطه شورش قبیله های در مسیر) اسيران را با عجله به سمت شام حرکت می دادند.
توجه داشته باشيم كه درباره اسيران كربلا و رفتن آنها به كوفه و از كوفه به شام مطالب نادرست فراوانى در كتاب هاى غير معتبر آمده است که با احتراز از آن مطالب بر اساس مآخذى كه قابل اعتماد است، داورى مى كنيم.
3- معاويه در پانزدهم رجب سال 60 هجرى مُرد. يزيد به والى مدينه نوشت كه پدرم مُرده و تو از حسين بن على علیه السلام بيعت بگير.
امام در 28 رجب سال 60 از مدينه خارج شد. ميان مرگ معاويه و خروج امام حسين علیه السلام، 13 روز فاصله است. حجاز نسبت به شام دورتر از عراق است. در مدت 13 روز خبر مرگ معاويه به مدينه رسيده است و بر اين اساس مسافت بين عراق و شام را مى توان طى كمتر از 13 روز رفت.
بنابراین اقوال، برخى مثل ميرزاى نورى که طىّ مسافت بين شام و عراق را در مدت ده روز يا هفت روز بعيد شمرده اند، صحيح نيست چون موارد متعددى در تاريخ آمده است كه اين مسافت را در كمتر از ده روز طى كرده اند.
نظر شما