چهارشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۳ - ۱۱:۲۳
از اول انقلاب تاکنون 3 هزار و 500عنوان کتاب ضد شیعه منتشر شده است

اختصاصی حوزه/استاد دانشگاه امام صادق(ع) گفت: از صدر اسلام تا اوائل انقلاب اسلامی، قریب به 1500 عنوان کتاب ضد شیعی به رشته تحریر درآمده؛ اما از اول انقلاب تا به امروز بیشتر از 3500 جلد کتاب در این خصوص منتشر شده است.

به گزارش خبرگزاری «حوزه» حجت الاسلام کاشانی در هفتمین نشست از سلسله نشست های"طلبه تراز انقلاب اسلامی" با موضوع "مبانی وحدت و جریان شناسی جریان های وحدت شکن" درمدرسه علمیه حقانی قم، با اشاره به اینکه یکی از مسائل بسیار مهم امروز شیعیان، تعامل با دنیای بیرون است، اظهار داشت: یکی از مراکز تحقیقاتی در قم به این نتیجه رسیده است که از صدر اسلام تا اوائل انقلاب اسلامی، قریب به 1500 جلد کتاب ضد شیعی به رشته تحریر درآمده؛ اما از اول انقلاب تا به امروز بیشتر از 3500 جلد است.

وی با بیان این مطلب که مقالاتی که امروز  علیه شیعه وجود دارد، قریب به یک میلیون نسخه است، ادامه داد: دلیل این حملات علیه شیعه به 200 سال پیش بر می گردد که حکومتی با زعامت یک فقیه شیعه دایر شده بود.

استاد دانشگاه امام صادق(ع) افزود: برخی از این کتب ضد شیعه جزو کتب درسی کشور عربستان است که نمونه ای از آن، کتاب اصول شیعه اثنی عشریه نوشته دکتر غفاری است که 1300 صفحه می باشد.

*سه دیدگاه درباره وحدت

حجت الاسلام کاشانی با اشاره به اینکه سه دیدگاه افراطی، تفریطی و میانه رو درباره وحدت وجود دارد، ابراز داشت: استراتژی گروه های افراطی این است که معتقدند باید برای ایجاد همدلی، قائل به حقانیت، صحت صلاه، صحت عبادت و بهشتی شدن سایر مذاهب اسلامی باشیم.

وی یادآور شد: روشنفکران دینی معمولا در این طیف قرار می گیرند و قائل به این نظریه هستند که اصل اختلاف صحیح نمی باشد، این نظر بر خلاف مبانی اعتقادی است.

معاون پژوهش مدرسه علمیه امام خمینی تهران خاطرنشان ساخت: حضرت زهرا(س) بزرگترین شخصیت اسلامی آن روز بوده و دفن شبانه ایشان فشار تبلیغاتی بزرگی را بر دولت وقت وارد ساخت.

حجت الاسلام کاشانی تصریح کرد: اگر بگوییم همه چیز حق است؛ پس چرا تعداد زیادی از شیعیان در طول تاریخ کشته یا شهید شده اند؟ آیا غیر از این بوده که باریکه حقیقت زنده بماند؟

وی دیدگاه دیگر برای وحدت را دیدگاه تفریطی عنوان کرد و گفت: این نظریه در چند سال اخیر بروز بیشتری پیدا کرده و أشخاصی وجود دارند که در تئوری قائل به وحدت هستند؛ ولی در عمل مخالف آن می باشند؛ یعنی عمل آنان مخالف وحدت است.

*تعریف وحدت

این پژوهشگر حوزوی در تعریف وحدت، اظهار داشت: یکی دانستن دو مذهب، حق دانستن چند طریق، ذوب شدن یک مذهب در دیگری، از تعریفاتی است که برخی برای وحدت انجام داده اند که درست نیست؛ اما بهترین معنایی که می توان برای وحدت ارائه داد، این است که بگوییم: اگر مهمانی منزل ما آمد و غذایی را دوست نداشت، با آن غذا از او پذیرایی نکرده و از مشترکات صحبت کنیم.

حجت الاسلام کاشانی ابراز داشت: شیعیان باید به دنبال آن باشند که حق را به دیگران برسانند.

وی ادامه داد: با فحاشی نمی توان کسی را به حق دعوت کرد؛ بلکه با این عمل، او را تحریک کرده ایم که با ما مقابله کند.

این پژوهشگر حوزوی افزود: امروز متأسفانه برخی‌ها ناسزاگویی می کنند که اشتباه است؛ چراکه باید ابتدا ندای حق به افراد برسد تا بتوانند انتخاب کنند.

حجت الاسلام کاشانی خاطرنشان ساخت: خطر بزرگی که امروز برادران اهل سنت را تهدید می کند، این است که متأسفانه با حقائق آشنا نیستند و با فقه اجتهادی آشنایی ندارند و با سه سال تحصیل گزیده هایی از صحیح مسلم، بخاری و ...، مفتی و مولوی می شوند.

*شبهه ای که اهل سنت از شیعیان در ذهن دارند!

وی با بیان این مطلب که اهل سنت این شبهه را در ذهن دارند که شیعه با نبی مکرم اسلام(ص) خوب نیست؛ تصریح کرد: برخی از مبلغین وقتی بخش صفات پیامبر(ص) کتاب أصول کافی را برای أهل سنت می خوانند، آنها مبهوت می شوند؛ چراکه پیامبری که آنها در صحیح بخاری می شناسند، دارای اشتباهاتی است؛ ولی پیامبر(ص) شیعه آن اشتباهات را ندارد.

این پژوهشگر حوزوی بیان داشت: باید مسائل را درست منتقل کرد تا فعالیت های تبلیغی ما ضد تبلیغ نشود.

حجت الاسلام کاشانی دیدگاه سوم درباره وحدت را جریان میانه رو دانست و گفت: این نظریه قابل تحقیق، پژوهش و بحث است تا بتوان به یک نتیجه درست رسید.

*پاسخی وحدت بخش به استاد دانشگاه ام القری

وی با اشاره به یک خاطره، اظهار داشت: من در کنار خانه خدا با یک استاد دانشگاه ام القری بحث می کردم که در اواسط گفتگو، آن شخص به حضرت امام(ره) توهین کرد. به او گفتم: چرا توهین می کنی؟ آیا خوب است که من هم به بزرگان شما توهین کنم؟ که پاسخ داد: امام خمینی(ره) خلافت خلیفه اول را باطل می داند که به او گفتم: یعنی هر کس این گونه بگوید، کافر است؟ گفت بله. به او پاسخ دادم: آیا صحیح بخاری را قبول داری؟ گفت: بله قبول دارم. گفتم خلیفه دوم را قبول داری؟ گفت بله. گفتم خلیفه دوم در صحیح بخاری خلافت خلیفه اول را شر می داند. گفت دروغ می گویی. بالاتفاق به یک کتابفروشی رفته و صحیح بخاری را باز کردیم. در کتاب جستجو کرده و مطلب را برای اوپیدا کردم. به او گفتم بخوان: «انما کانت بیعة ابی بکر فلته و تمت و لکن الله وقی شرها»؛ من می توانستم در جواب به توهین او، به یکی از بزرگان آنها ناسزا بگویم؛ ولی با این روش فرصتی پیش آمد تا او بنشیند و فکر کند.

این پژوهشگر حوزوی در پایان ابراز داشت: بزرگان ما فرموده اند: شما حقایق و برهان را گفته و به او توهین نکنید؛ چراکه اگر منصف باشد، می پذیرد.

 

 

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha