به گزارش سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه» حضرت ابراهيم در آیه 74 سوره أنعام، پدر خود را به يكتاپرستى دعوت مى كند «وَ إِذْ قالَ إِبْراهيمُ لِأَبيهِ آزَرَ أَ تَتَّخِذُ أَصْناماً آلِهَةً إِنِّي أَراكَ وَ قَوْمَكَ في ضَلالٍ مُبينٍ» (به خاطر بياوريد) هنگامى را كه ابراهيم به پدرش[عمويش] «آزر» گفت: «آيا بت هايى را معبودان خود انتخاب مىكنى؟! من، تو و قوم تو را در گمراهى آشكارى مى بينم.
الف: بت پرستى عبد المطلب كذب محض است و هيچ دليل معتبرى بر آن وجود ندارد.
ب: آزر بت پرست، عموى ابراهيم بوده و چون تكفل او را بر عهده داشته، پدر وى خوانده شده است. شبيه اين استعمال در كلام عرب و قرآن وجود دارد.
كلمه «أب» در لغت عرب به معناى كسى است كه سبب به وجود آمدن چيز ديگر يا اصلاح آن شود.
بنابراين هم به پدر، هم به كسى كه سرپرستى ديگرى را بر عهده دارد، اگر چه پدر او نباشد، هم به رئيس و رهبر يك جمعيت، أب گفته مى شود؛ چنان كه فارسى زبانان نيز چنين استعمالاتى دارند.
كلمه «أبيه» در آيه «وَ إِذْ قالَ إِبْراهيمُ لِأَبيهِ آزَرَ..» و امثال آن به معناى پدر صُلبى نيست.
این إدعا به دلايل زير برگشت می کند:
1- مورّخان نام پدر حضرت ابراهيم علیه السلام را «تارُخ» يا «تارح» ذكر كرده اند؛ در حالى كه در اين آيات سخن از شخصى به نام «آزر» است.
2- در قرآن مواردى ذكر شده كه منظور از «أب» پدرِ صُلبى نيست. مثل سخن حضرت يوسف علیه السلام که گفت: «وَ اتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبائي إِبْراهيمَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ ما كانَ لَنا أَنْ نُشْرِكَ بِاللَّهِ مِنْ شَيْءٍ»
من از آيين پدرانم ابراهيم و اسحاق و يعقوب پيروى كردم! براى ما شايسته نبود چيزى را همتاى خدا قرار دهيم. (يوسف، 38)
در حالى كه پدر يوسف، يعقوب و اسحاق پدر يعقوب و ابراهيم پدر اسحاق است.
یا در جای دیگر می فرماید: «أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ لِبَنيهِ ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدي قالُوا نَعْبُدُ إِلهَكَ وَ إِلهَ آبائِكَ إِبْراهيمَ وَ إِسْماعيلَ وَ إِسْحاقَ إِلهاً واحِداً وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ»
آيا هنگامى كه مرگ يعقوب فرا رسيد، شما حاضر بوديد؟! در آن هنگام كه به فرزندان خود گفت: «پس از من، چه چيز را مىپرستيد؟» گفتند: «خداى تو، و خداى پدرانت، ابراهيم و اسماعيل و اسحاق، خداوند يكتا را، و ما در برابر او تسليم هستيم.
(بقره 133)
این دو آیه تصریح دارد که اجداد پیامبران همگی موحّد بوده اند.
3- رواياتى نیز وجود دارد كه در آن «آزر»، عمو يا پدربزرگ مادرى حضرت ابراهيم عنوان شده است.
4- مهم تر از همه اين مطلب از خود قرآن نيز استفاده می شود. خداوند در آيه 114 سوره توبه مى فرمايد: «وَ ما كانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهيمَ لِأَبيهِ إِلاَّ عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَها إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْراهيمَ لَأَوَّاهٌ حَليمٌ»
و استغفار ابراهيم براى پدرش [عمويش آزر]، فقط به خاطر وعدهاى بود كه به او داده بود(تا وى را به سوى ايمان جذب كند)؛ امّا هنگامى كه براى او روشن شد كه وى دشمن خداست، از او بيزارى جست؛ به يقين، ابراهيم مهربان و بردبار بود!.
از طرف ديگر مى بينيم ابراهيم علیه السلام در زمان پيرى پس از آن كه خداوند اسماعيل را به او مى دهد، آن حضرت او و مادرش را تنها در سرزمين مكه رها کرده و به خداوند عرضه مى دارد: «رَبَّنَا اغْفِرْ لي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِلْمُؤْمِنينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسابُ»
پروردگارا! من و پدر و مادرم و همه مؤمنان را، در آن روز كه حساب برپا مىشود، بيامرز.
(ابراهیم 41)
منظور از «لِوالِدَيَّ» پدر و مادر است. اگر آزر، پدر حضرت ابراهیم بود، نمى توانست براى او طلب آمرزش كند، چون مخالفت با أمر الهی محسوب می شد.
بنابراین نمی توان ادعای مخالفین را در خصوص موحد نبودن اجداد پیامبران به خصوص جناب عبدالمطلّب پذیرفت زیرا همان گونه که در آیات بقره 133 و یوسف 38 بیان شد همه اجداد پیامبران موحّد و یکتاپرست بوده اند.
منبع: پرسمان، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها