به گزارش سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، نقش پيامبر اسلام صلّى الله عليه و آله در ايجاد وحدت امت در دو محور: «راهبردهاى سياسى و حكومتى» و «راهبردهاى فرهنگى و عقيدتى» قابل تحليل است.
* راهبردهاى سياسى و حكومتى
راهكارهاى دعوت سياسى پيامبر اكرم صلّى الله عليه و آله در جامعه اسلامى را مىتوان از بارزترين نقش هاى آن حضرت براى ايجاد وحدت امت دانست كه به معناى ايجاد تحرّك و دگرگونى در جامعه صدر اسلام به سمت ايجاد وحدت امت (به عنوان يك آرمان مشترك) می باشد.
موضعگيرىها و كاركردهاى سياسى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله با هدف پالايش و آمادهسازى وضعيت بالفعل و شرايط خاص جامعه اسلامى شمرده مى شوند.
اين نوع تلاشها شامل سياستهايى است كه پيامبر اكرم صلّى الله عليه و آله در بستر جامعه آن زمان (پيش يا پس از هجرت) به جهت دستيابى به امت واحد اتخاذ كردهاند تدابيرى كه نزد قرآن مجيد در راستاى اهداف بزرگ انبيا: تلقى مىشوند چه اينكه فرمود: «كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فيمَا اخْتَلَفُوا فيهِ» (بقره: 213)
برخى از اين روشها و الگوهاى سياسى عبارتند از:
*مبارزه و انقلاب سياسى:
جلوگيرى از تشتت و پراكندگى جامعه آن روز و در مقابل، ايجاد نوعى وحدت سياسى، راهى براى تحقق «جامعه اسلامى» است تا پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از طريق آن، امكان اعتلاى نداى «وحدت امت اسلام» را به دست آورد.
در واقع اين سياستگذارى را بايد اولين قدم در مسير تحقق امت واحد دانست. بدون پيادهكردن الگوى امت در سطح يك جامعه مدنى خاص، نه داعيۀ وحدت بخش امم قابل پذيرش است و نه چنين چيزى امكان عينى و عملى خواهد داشت.
وضعيت سياسى عربستان پيش از اسلام نشان مىدهد كه هيچگونه حاكميت سياسى واحد و منسجمى بر آن حكمفرما نبوده و تنها قبايل متعدد با حالت ملوك الطوايفى به صورتى مجزاى از يكديگر وجود داشتهاند.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در نخستين حركتها، دست به يك انقلاب سياسى براى مبارزه با وضعيت جامعه متفرق آن زمان و ايجاد يك وحدت سياسى زدند.
مبارزه و جنبش سياسى پيامبر صلى الله عليه و آله به دليل جلوگيرى از گسستگى سياسى حاكم بر زندگى اعراب جاهلى و تلاش براى ايجاد پيوند سياسى جديد، شاهدى گويا بر راهكار وحدت دينى است.
جامعه جاهلى به دليل فقدان هرگونه قوانين حكومتى و ضوابط سياسى، دچار آشفتگى و ويرانگرى شده و وجود آزادىهاى مفرط و نيز سنتهاى نارواى اجدادى، سرآمدى براى تشديد آن بوده است.
در يكى از مدارك تاريخى اين دوره از زبان جعفربن ابىطالب (در برابر پادشاه حبشه)، وضعيت سياسى جامعه آن زمان و اهميت دعوت و مبارزه سياسى آن حضرت به خوبى قابل فهم است. وی به پادشاه حبشه می گوید: «پادشاها، ما مردمى بوديم كه در دوران جاهليت، بتها را پرستش مىكرديم، مُردار مىخورديم، كارهاى زشت انجام مىداديم، قطع رحم مىكرديم، با همسايگان و همپيمانان خود بدرفتارى داشتيم، نيرومند ما ناتوان ما را مىخورد، وضع ما همين بود تا خدا پيامبرى از خودمان كه راستى، امانت و پاكدامنى او را مىشناسيم به سوى ما فرستاد.
او ما را به سوى خدا دعوت كرد تا او را به يگانگى بشناسيم و پرستش كنيم...».
*راهبرد دوم
*تشكيل نظام حكومتى:
تلاش سياسى پيامبر اكرم صلّى الله عليه و آله تنها در يك مبارزه منفى براى جلوگيرى از تفرق سياسى حاكم منحصر نمىگردد، بلكه تثبيت شرايط اجتماعى و وحدت بخشى به آن به صورت نظاممند و البته در چارچوب يك نظام حكومتى را نيز به دنبال دارد.
پىريزى يك نظام واحد سياسى، مهمترين عامل در ايجاد وحدت اسلامى خواهد بود. علاوه بر اين، زمينهاى براى تشكيل امت واحد است؛ زيرا بدون داشتن حكومت دينى و هدايتسياسى جامعه توسط رهبرى واحد، جامعه اسلامى (اصولا) وجود ندارد و بدون آن نيز، سخن از جوامع مسلمان در سرتاسر عالم و زمينهسازى فكرى و عينى وحدت امت اسلام بىمعناست: «وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثين». (قصص 5)
دوران ده ساله حضور پيامبر اكرم صلّى الله عليه و آله در مدينه يعنى مجموعه تلاشهاى سالهاى پس از هجرت را مىتوان به عنوان شاهدى بر اين مساله عنوان كرد.
تصميم پيامبر اكرم صلّى الله عليه و آله مبنى بر ايجاد يك حاكميت الهى در جامعه عربستانِ آن زمان از امور قطعى تاريخ اسلام شمرده مىشود. جداى از استدلالهاى كلامى و عقيدتى (در توجه به ويژگىهاى مكتب و جامعيت دين اسلام و مسأله تامين نيازهاى فردى و اجتماعى انسان) قرائن فراوان تاريخى پيش روى ما قرار دارد.
پيامبر اسلام صلّى الله عليه و آله بارها و به زبانهاى گوناگون مىفرمودند: «الجماعۀ رحمۀ والفرقۀ عذاب» (نهج الفصاحه 433).
امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرماید: «وَ الْزَمُوا السَّوَادَ الْأَعْظَمَ فَإِنَّ يَدَ اللَّهِ عَلَى الْجَمَاعَةِ»
و به سوى اجتماع و سواد اعظم روى آورند. همانا دست خدا همراه با جماعت است.» (بحار، ج65، ص: 289)
از اين احاديث اهتمام رسول الله صلى الله عليه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام به تمدن و زندگى اجتماعى مسلمانان معلوم مىشود.
همچنين در اصولكافى مىخوانيم: «قال رسول الله صلى الله عليه و آله: «ثَلَاثٌ لَا يُغِلُّ عَلَيْهِنَّ قَلْبُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ إِخْلَاصُ الْعَمَلِ لِلَّهِ وَ النَّصِيحَةُ لِأَئِمَّةِ الْمُسْلِمِينَ وَ اللُّزُومُ لِجَمَاعَتِهِمْ فَإِنَّ دَعْوَتَهُمْ مُحِيطَةٌ مِنْ وَرَائِهِمْ الْمُسْلِمُونَ إِخْوَةٌ»
سه چيز است كه دل مرد مسلمان در آن دغلى روا ندارد؛ اخلاص عمل براى خدا، خير خواهى براى پيشوايان مسلمانان و ملازمت جمعيت مسلمانان كه دعوت آنها به هر كه پشت سر آنها است احاطه دارد؛ همه مسلمانان برادرند. (أمالي الصدوق، ص: 351)
از سوى ديگر، سعى پيامبر صلى الله عليه و آله در حذف انگيزههاى عشيرهاى و قبيلهاى امت عرب در حضور اجتماعى آنان و نيز جايگزينى علايق و تمايلات اصيل و مذهبى، راهى براى تشكيل يك نظم واحد سياسى با حاكميت قانون الهى است: « إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُون»
سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پيامبر او و آنها كه ايمان آوردهاند؛ همانها كه نماز را برپا مىدارند، و در حال ركوع، زكات مىدهند. (مائده: 55)
پيامبر اكرم صلّى الله عليه و آله پس از آغاز مبارزه سياسى در محيط متشنج و ناهمگون مردم جاهلى، به دنبال ايجاد يك محور واحد و كوشش براى جلب انگيزههاى اجتماعى مردم آن روزگار بود: «إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَ هُوَ خَيْرُ الْفاصِلينَ» حكم و فرمان، تنها از آنِ خداست! حق را از باطل جدا مىكند، و او بهترين جدا كننده(حق از باطل) است. (انعام: 57)
البته، تاكيد بر اين كه تنها قانون حاكم بايد از سوى خداى متعال و رسول معظم او باشد در همين راستا قابل تفسير است: «وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبيناً» هيچ مرد و زن با ايمانى حق ندارد هنگامى كه خدا و پيامبرش امرى را لازم بدانند، اختيارى(در برابر فرمان خدا) داشته باشد؛ و هر كس نافرمانى خدا و رسولش را كند به گمراهى آشكارى گرفتار شده است. (احزاب: 36)
از شواهد ديگر تشكيل حكومتسياسى، اجمالا مىتوان به اين موارد اشاره كرد:
*هجرت
دستور پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به هجرت تمامى مسلمانان از همه مناطق عربستان به مدينه با هدف گردآورى يك تجمع واحد و تاسيس حاكميت سياسى بود.
همچنين تاكيد قرآن کریم و رسول اكرم صلى الله عليه و آله بر اهميت هجرت در آن مقطع خاص زمانى را نبايد از نظر دور داشت: «إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ في سَبيلِ اللَّهِ وَ الَّذينَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ لَمْ يُهاجِرُوا ما لَكُمْ مِنْ وَلايَتِهِمْ مِنْ شَيْءٍ حَتَّى يُهاجِرُوا» كسانى كه ايمان آوردند و هجرت نمودند و با اموال و جانهاى خود در راه خدا جهاد كردند، و آنها كه پناه دادند و يارى نمودند، آنها ياران يكديگرند؛ و آنها كه ايمان آوردند و مهاجرت نكردند، هيچ گونه ولايت[ دوستى و تعهّدى] در برابر آنها نداريد تا هجرت كنند. (انفال: 72)
سپس با فاصله كوتاهى مىفرمايد: «وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا في سَبيلِ اللَّهِ وَ الَّذينَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَريمٌ» و آنها كه ايمان آوردند و هجرت نمودند و در راه خدا جهاد كردند، و آنها كه پناه دادند و يارى نمودند، آنان مؤمنان حقيقىاند؛ براى آنها، آمرزش(و رحمت خدا) و روزى شايستهاى است.
(انفال: 74)
*انتخاب نماینده
برگزيدن نمايندگان و كارگزاران سياسى (حكومتى) در ماجراى بيعت عقبه كه در متون تاريخى از آنان به «نقيب» تعبير شده است.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: «و لما بايع رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم الأنصار ليلة العقبة قال أخرجوا لي منكم اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيباً كنقباء بني إسرائيل» در ليلة العقبه كه انصار بيعت كردند آن حضرت فرمود: دوازده نقيب را در ميان خود از براى من به عدد نقباى بنى اسرائيل خارج کنید. (بیاورید) (كشف الغمة، ج1، ص: 55)
طبرى مورّخ اهل سنّت در كتاب خود، (تاريخ الرسل والملوك) دربارۀ پیمان عقبه نكته جالبى دارد كه حكايت از نحوه برداشت مردم از حضور وحدتآفرين پيامبر صلى الله عليه و آله در جمع آنان مىكند. او مىگويد: آن روز كه شش نفر پيامبر صلى الله عليه و آله را در نزديكى عقبه ديدند و سخنان او را شنيدند، گفتند: اميد است خدا تو را وسيله اى سازد تا مردم ما را با هم آشتى دهى و متحد سازى.
*تأسیس نظام اداری و تشکیلاتی
تنظيم و اجراى عهدنامهها و معاهدات بين گروههاى مختلف در مدينه و نيز برقرارى پيمان مؤاخاۀ بين مسلمانان، اجراى احكام سياسى، اجتماعى و اقتصادى مانند أخذ زكات و مصرف آن، فرمان جهاد و دفاع از سرزمين اسلامى، بيعت با مردم در برقرارى و تثبيت پيوند سياسى مردم با رهبرى، تنظيم صلحنامهها و معاهدات با غير مسلمانان و نيز تقسيم وظايف و تكاليف سياسى و حكومتى بين افراد كه حاكى از برقرارى نظام ادارى و تشكيلاتى بوده است.
*سومین راهبرد
* حاكميت اسلام:
گسترش و توسعه وحدت سياسى در عربستان را بايد از جمله اهداف و سياستگذارىهاى حكومتى پيامبر صلّى الله عليه و آله تلقى كرد كه زمينه ساز وحدت اسلامى بود.
قلمرو نفوذ و حاكميت دولت اسلامى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از محدوده جغرافيايى مدينه فراتر رفت.
این نفوذ نخست، شبه جزيره را دربر گرفت و سپس دامنه اين حركت (به خصوص در سالهاى پس از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله) تا مرزهاى جغرافيايى خارج از عربستان نيز سرايت پيدا كرد: «وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ» در«زبور» بعد از ذكر(تورات) نوشتيم: بندگان شايستهام وارث(حكومت) زمين خواهند شد. (انبياء: 105)
بىترديد حاكميت خلافت و وراثت امت، عهدى از سوى خداى حاكم مقتدر است: « وَ هُوَ الَّذي جَعَلَكُمْ خَلائِفَ الْأَرْضِ وَ رَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَبْلُوَكُمْ في ما آتاكُمْ» و او كسى است كه شما را جانشينان(و نمايندگان) خود در زمين ساخت، و درجات بعضى از شما را بالاتر از بعضى ديگر قرار داد، تا شما را به وسيله آنچه در اختيارتان قرار داده بيازمايد. (انعام: 165)
بدين ترتيب، خط مشى سياسى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نه تنها وحدت بخشى به يك جمعيت در محيط مساعد يثرب آن زمان بود، بلكه در سراسر سرزمين عربستان گسترش يافت و سپس تلاش در جهت دعوت توحيدى- سياسى ساير ملتها براى الحاق به جامعه اسلامى و در نهايت، تشكيل يك امت جهانى واحد بود زيرا «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ» دين در نزد خدا، اسلام(و تسليم بودن در برابر حق) است. (آلعمران: 19)
با مرورى به دوران درخشان تاريخ اسلام به خوبى مىتوان رویکردِ وحدت سياسى توسط پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله را در ابعاد داخلى جزيره العرب و دامنه خارجى آن ملاحظه نمود. اين هر دو، از فرآيندهاى بالندگى وحدت اسلامى در فضاى يك سرزمين واحد و ديگر مناطق است.
با نزديك شدن به سالهاى آخر حيات پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله سيطره رسمى و فراگير اسلام در عربستان آن روز، به اوج اقتدار و انسجام ملى خود مىرسيد.
برخى از خط مشىها و سياستهاى اصولى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله كه در طول اين ايام با انگيزه حاكميت اسلام در عربستان صورت گرفته، عبارت است از:
*براندازی قدرت دشمنان
براندازى قدرت جمعى مشركان و دشمنان ستيزهجوى اسلام و مسلمانان: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَ الَّذينَ أَشْرَكُوا» به طور مسلّم، دشمن ترين مردم نسبت به مؤمنان را، يهود و مشركان خواهى يافت.
(مائده: 82)
*برائت از مشرکان
اعلان برائت از مشركان و ايجاد محدوديت براى آنها و نيز فرمان تطهير قاطع جامعه اسلامى از شرك و بتپرستى: «بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى الَّذينَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكينَ» (اين، اعلام) بيزارى از سوى خدا و پيامبر او، به كسانى از مشركان است كه با آنها عهد بستهايد. (توبه: 1)
و نيز فرمود: «وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَريءٌ مِنَ الْمُشْرِكينَ وَ رَسُولُهُ» و اين، اعلامى است از ناحيه خدا و پيامبرش به(عموم) مردم در روز حج اكبر[ روز عيد قربان] كه: خداوند و پيامبرش از مشركان بيزارند. (توبه: 3)
*برچیدن مظاهر تفرقه
دستور ويرانسازى مسجد ضرار براى حفظ وحدت سياسى جامعه و جلوگيرى از تفرقه و تشتّت سياسى كه در پى آن، موجوديت نيروهاى نفاق نيز دچار يك بحران اساسى و جدى شد.
قرآن كريم می فرماید: «وَ الَّذينَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ كُفْراً وَ تَفْريقاً بَيْنَ الْمُؤْمِنينَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ» (گروهى ديگر از آنها) كسانى هستند كه مسجدى ساختند براى زيان(به مسلمانان)، و(تقويت) كفر، و تفرقهافكنى ميان مؤمنان، و كمينگاه براى كسى كه از پيش با خدا و پيامبرش مبارزه كرده بود. (توبه: 107)
از جمله ابعاد خارجىِ گسترش اسلام و قلمرو بيرونى مىتوان به ارسال نامههاى رسول خدا صلّى الله عليه و آله به ملوك و سلاطين آن زمان اشاره كرد: «قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ» بگو: اى اهل كتاب! بياييد به سوى سخنى كه ميان ما و شما يكسان است؛ كه جز خداوند يگانه را نپرستيم و چيزى را همتاى او قرار ندهيم؛ و بعضى از ما، بعضى ديگر را-غير از خداى يگانه- به خدايى نپذيرد. (آلعمران: 64)
دعوت از رؤساى دولتهاى مجاور مانند پادشاه بحرين، غسان، اردن، عمان، يمن، حبشه (نجاشى)، مقوقس در اسكندريه (مصر)، روم (قيصر) ايران (خسروپرويز) و ديگران كه از اواخر سال ششم هجرى به صورت يك دعوت عمومى و جهانى آغاز گرديد، در راستاى تثبيت وحدت جهان اسلام بود.
اين رسالت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و حقانیت دين او بود: «هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ» او كسى است كه رسولش را با هدايت و آيين حق فرستاد، تا آن را بر همه آيينها غالب گرداند، هر چند مشركان كراهت داشته باشند!. (توبه: 33)
در بين اين نامهها، مكتوبى كه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله به مقوقس، حاكم مسيحى مصر (اسكندريه) و نيز نامهاى كه به قيصر، پادشاه روم، فرستاد قابل توجه است زيرا در آنها به وحدت مسيحيان با مسلمانان (در امر توحيد) اشاره شده بود.
انگيزه پيامبر صلى الله عليه و آله در برپايى جنگ موته و جنگ تبوك را نيز مىتوان در همين راستا بيان نمود.
*تدابير دفاعى و جهادى:
سياستهاى دفاعى و جهادى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله براى حفظ و دفاع از وحدت سياسى حاكم بر جامعه اسلامى و همچنين تحكيم پايههاى آن از جمله امورى است كه راه را براى تحقق زمينههاى وحدت امت اسلامى در بستر درونى عربستان و نيز مسلمانان مناطق دوردست فراهم مىكرد: «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ وَ آخَرينَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ» هر نيرويى در قدرت داريد، براى مقابله با آنها[ دشمنان]، آماده سازيد! و(همچنين) اسبهاى ورزيده(براى ميدان نبرد)، تا به وسيله آن، دشمن خدا و دشمن خويش را بترسانيد! و(همچنين) گروه ديگرى غير از اينها را، كه شما نمىشناسيد و خدا آنها را مىشناسد.
(انفال: 60)
موضعگيرى هاى تهاجمى پيامبر صلّى الله عليه و آله در درگيرى با كاروانهاى اقتصادى كفار قريش، از جملۀ آنها که منجر به جنگ بدر گرديد؛ علاوه بر اينكه با هدف ضربه اقتصادى به مشركان و بازپسگيرى اموال مهاجران پىريزى مىشد، در نوع خود حركتى سياسى براى نگهدارىِ تداوم و توسعه وحدت سياسى جامعه اسلامى نيز بود: «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنينَ عَلَى الْقِتالِ» اى پيامبر! مؤمنان را به جنگ(با دشمن) تشويق كن!. (انفال: 65)
البته هدف نهايى از قتال (جهاد) را نيز جهانى شدن دينخدايى برمىشمرد: «وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ» و با آنها پيكار كنيد، تا فتنه[ شرك و سلب آزادى] برچيده شود. (انفال: 39)
نزاع لفظى مسلمانان در تقسيم غنايم جنگ بدر و عكسالعمل پيامبر اكرم صلّى الله عليه و آله با الهام از دستور قرآن كريم مبنى بر اصلاح ذات البين نيز واقعهاى مهم و شاهدى بر حساسيت پيامبر صلى الله عليه و آله در حفظ همدلى در صفوف جنگى است.
همچنين از جمله سياستهاى تهاجمى- دفاعى پيامبر اكرم صلّى الله عليه و آله مىتوان به حركت نظامى براى مقابله با قبايل شورشى اطراف مركز حكومت اسلامى و نيز در برابر بعضى از طوايف يهوديان مانند يهود بنىقريظه، ماجراى بنى قينقاع و يهوديان قلعههاى خيبر، نيز سياستهاى مشخصاً دفاعى، شبيه آنچه در جنگ احد براى مقابله با حملات مشركان و يا در غزوه خندق (احزاب) در برابر عدهاى از يهوديان بنىنضير و يا حتى پس از فتح مكه در جريان حادثه حُنَين اتخاذ نمود، اشاره كرد.
دستور ويژه قرآن پس از واقعه اُحد مبنى بر عدم توبيخ برخى از مسلمانان براى ايجاد زمينه تحكيم و پيوند قلوب و پايههاى اعتقادى و دينى، شاهد ديگرى بر اين مدعا است.
منبع: وحدت اسلامى و پيامبر اكرم (ص) راهكارهاى سياسى- فرهنگى، سيدحسين حسينى، فصلنامه معرفت شماره 33