حجت الاسلام والمسلمین قوامی، نویسنده کتاب مدیریت امام خمینی و امام جمعه پردیسان قم درگفت وگو با خبرگزاری «حوزه» همزمان با سی و ششمین حضور خیرهکننده ملت ایران در جشن انقلاب اسلامی به تشریح نقش مرجعیت، ولایت فقیه و امام خمینی (ره) در تشکیل و بقای انقلاب اسلامی ایران پرداخت.
*ابتدا مختصری از کتاب مدیریت امام خمینی توضیح دهید.
کتاب مدیریت امام 5 سال پیش نوشته شد و 9 سال پیش آیت الله ابراهیم امینی که در آن زمان، نایب رئیس خبرگان بودند، دستور نوشتن آن را به من دادند. بالاخره این کتاب در اردیبهشت 1393 در مدرسه معصومیه، با عنوان "26 سال مدیریت امام(ره)" رونمایی شد.
*نقش مرجعیت، ولایت فقیه و امام خمینی (ره) در انقلاب چگونه بود؟
این روزها خوشبختانه توجه خاصی به فقاهت و فقیه، انقلاب اسلامی و اهداف آن میشود و در همین راستا انقلاب وارد مسیر خود شده است.
امام(ره) بر اساس همین مبنای فقهی معتقد بودند تشکیل حکومت در جامعه اسلامی برفقیه واجب شرعی است. امام معتقد بود تشکیل حکومت برفقیه واجب است لذا ایشان در درس خارج خود در سال 1348 در نجف اشرف جلساتی را به عنوان حکومت اسلامی اختصاص دادند که این درسها منجر به انتشار کتاب حکومت اسلامی حضرت امام(ره) شد. از نظر حضرت امام(ره) حکومت از احکام اولیه است نه ثانوی. و مقدم برهمه احکام میباشد لذا خود حکومت مبنای اولی داشته و مصلحت به عنوان سوخت آن است که تشخیص مصلحت و حکم حکومتی جلو میرود ولایت فقیه نیز از منظرامام(ره) یعنی اداره امور توسط فقیه با احکام شرعی.
همچنین باید گفت؛ احکام اسلامی برایکل تاریخ، از جانب شارع ارائه شده و این موارد بدون حکومت قابل اجرا نیست. پس حکومت درجامعه اسلامی و نیز احکام شارع، قطعا عملی است و ولایت فقیه نیز برای این است که احکام را از لغویت نجات دهد. بنابراین شارع کار لغو انجام نداده و کار فقیه نجات دادن انقلاب است.
*اسباب حکومت اسلامی برای امام فراهم بود
اگرکسی درجامعه اسلامی بتواند و قدرت داشته باشد که حکومتی را بر اساس مبنای فقه تشکیل دهد، این تشکیل حکومت واجب است، خدا نیز اسباب را فراهم خواهد کرد. امام خمینی(ره) این قدرت را داشت تا بتواند در جامعه اسلامی حکومتی برمبنای فقه تشکیل دهد و خداوند اسباب آن را (به گواه خود امام) فراهم کرد. امام کلیه احکامی که صادر کرد، همه بر اساس مبانی شرع بود. ایشان میگوید، "من به خاطر اینکه نیابت از شرع دارم، شمار را منصوب میکنم. تمام تلاش خود را بکار ببندید." و این نوع ادبیات ازهیچ رهبری به جز رهبر انقلابی مانند امام خمینی صادر نمی شود
*چرا امام در عزل و نصبها نیابت ازشرع را تکرار میکرد
اینکه امام در عزل و نصبها صحبت از نیابت از شرع میکرد، برای ثبت در تاریخ بود. و همچنین ایشان معتقد بودند این نظام، یک نظام فقهیِ شرعی است وکسی نباید با آن مخالفتکند. مخالفت با آن کفر است. لذا امام در سخنان خود تاکید فراوانی برنیابت از شرع داشتند و کمتر پیش میآمد بگوید، من در این مورد دستور از حضرت ولی عصر(ع) دارم. که قضیه تنها در دوبار اتفاق افتاد، یکی در سفرنوفل لوشاتو به تهران بود و دیگری در21 بهمن به خاطر حکومت نظامی بود که ایشان حکومت نظامی را لغو کردند و بعضیها اعتراضهایی کرده بودند و امام در جواب آنها گفته بود« بخاطر اینکه دستور از جای دیگر است».
* انقلاب امام خمینی، یک انقلاب آسمانی است
انقلاب امام خمینی(ره)، یک انقلاب آسمانی است، چون ولایت جامعه اسلامی در زمان غیبت معصوم(ع) به عهده ولی فقیه است تا عهده دار رهبری جامعه باشد، البته مشروعیت این رهبر از جانب شرع مقدس تعیین شده و نقش مردم نیز در تبیعت از ولی فقیه به خوبی مشخص شده است.
به عبارت دیگر فقیه با ادبیات فقهی که دارد، بر اساس تکلیف انقلاب را انجام میدهد، بنابراین حضرت امام(ره) فقط رهبر سیاسی در انقلاب نبودند، بلکه ماموریتی را انجام میدادند که مشروعیت دارد.
*رمز موفقیت امام (ره)را درچه میدانید؟
امام خمینی(ره) تواناییهای بسیار بالایی مثل قوه معنویت، نفوذ، قلم و بیان قوی داشتند، ایشان با سعه وجودی که داشتند میتوانستند کل دنیا را عوض کنند. امام تنها شخصیتی بودکه میتوانست کار را تمام کند، لذا امام زمان (ع)این مسئولیت سنگین را برعهده ایشانگذاشت. به همین دلیل آیات عظام دیگر ،برای این کار بزرگ انتخاب نشده بودند. تشکیل انقلاب تکلیف امام خمینی(ره) است نمی توانست از زیر بار آن شانه خالی کند.
امام خمینی با اینکه میدانست برای تشکیل حکومت انتخاب شده و تشکیل آن برایکسی که میتوانست آن را به سرانجام برساند واجب شرعی است، ولی در زمان آیت الله بروجردی اقدامی نکردند و درحقیقت به این عالم و فقیه بزرگ شیعه احترام میگذاشتند. لذا بعد از درگذشت آیت الله بروجردی، حضرت امام(ره) حرکات مجاهدانه و انقلابی خود را علیه استبداد و رژیم پهلوی شروع کردند، چون میدانستند تشکیل حکومت تکلیف الهی است.
* تشکیل حکومت از شیخ کلینی آغاز و به امام(ره) ختم شد
تشکیل حکومت از مرحوم شیخ کلینی شروع و به حضرت امام(ره) ختم شد. امام(ره) در خرداد 1342 میگفتند؛ مردم فعلا آماده نیستند. لذا ایشان اقدام به آگاه سازی ملت وکادرسازی نمودند، 15 سال بعد، همه چیز مهیا شد و انقلاب اسلامی رخ داد. در همین مبارزات انقلابی بود که مردم امام را باورکردند و پیوند مردم با امام(ره) حجت بالغه شد. در 17 شهریور مردم راکشتند وقتل عام کردند. با این حال امام(ره) انقلاب و مبارزه را ادامه دادند تا این که به اواخر سال 57 میرسیم، زمانی که در 26 دیماه شاه از ایران فرار کرد، حضرت امام(ره) فرمودند الله اکبر، رونامه اطلاعات نیز با تیتری بزرگ نوشت«الله اکبر»، 12 بهمن نیز امام(ره) به وطن بازگشت و 22 بهمن هم انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. لذا بزرگترین تیترهای تاریخ روزنامهها این بود که شاه رفت، الله اکبر و امام آمد. .
*فتوایی ازامام که منافقین را ازبین برد
امام با این داستان که تکلیف دارم، ادبیات جدیدی را وارد انقلابکردند. بعد هم گفتند، تشکیل حکومت از واجبات است و حفظ نظام از اوجب واجب میباشد. سال60 منافقین با تشکیل خانههای تیمی علیه انقلاب فتنه انگیزی میکردند. امام فتوا دادند در این زمینه برای شناسایی منافقین «جاسوسی واجب است». همین فتوا کل منافقین را از بین برد و این قدرت فتوا است، اگر این سخن را یک دیپلمات میگفت؛ مردم در جواب میگفتند؛ مگر ما جاسوس هستیم. با این حال گوش به فرمان حضرت امام(ره) بودند. لذا این فتوای امام(ره) کاری کرد که مردم هرچه روزنامه و دست نوشته از منافقین در خانه داشتند، همه را بیرون ریختند و جویهای آب خیابانها پر شد از مطالبی که از سوی منافقین در روز نامه منتشر شده بود و این عاقبتکار منافقین شد. پس میتوان گفت؛ فتوای فقیه کار را بر دشمنان سخت و دشوار میکند.
حضرت امام خمینی(ره) معتقد؛ تشکیل حکومت بر اساس مبانی فقهی، برای حفظ، تداوم و صدور انقلاب اسلامی واجب است. اگر میتوانستیم و قدرت داشتیم، تمام دنیا را ازدست ظالم نجات میدادیم. فقیه وقتی میگوید؛ حکومت واجب است، این نشان دهندۀ قدرت فقیه میباشد و این ادبیات حضرت امام(ره) بود که تشکیل را واجب میدانست
*سه خواسته امام (ره )
حضرت امام 3 خواسته مهم داشتند. اول تشکیل حکومت به دست ولی فقیه، دوم حمایت از بیداری اسلامی و سوم زمینه برای ظهور، بنابراین انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام(ره) مثل انقلاب چین وکوبا نیست، بلکه انقلابی اسلامی، آسمانی و انسانی بود و تمام عوامل بقا در آن قرار داشت، چون انقلاب ما موازینی دارد که با تکوین و نظام هستی هم خوانی دارد.
*با توجه به اینکه کتابی با عنوان مدیریت امام تالیف نموده اید ازمدیریت امام برایمان بگویید
امام(ره) در مدیریت بسیار قوی بودند. این مدیریت قوی حضرت امام(ره) در حالی استکه ایشان دانش آموختۀ فقه تئوری و مکتب جعفری هستند. حضرت امام(ره) چون دانش فقه داشت. فقه تئوری انسانی، اداری و حکومتی را به خوبی میدانستند. ایشان در تدبیر نفس برنده بودند، خودشان اهل نوافل بودند، خودشان میفرمودند من نافله ام ترک نشد، ایشان نمیگذاشتند؛ کسی جلویشان غیبت سیاسیکند. امام(ره) همچنین دروغ نمیگفتند و اخلاق اسلامی و فقهی در روح و جان ایشان حاکم بود. شاید امام(ره) دیپلمات نبودند، اما بر اساس شرع و حکم خدا، حکم اعدام را برای سلمان رشدی صادر کردند،کاری نداشتند که دنیا چه میخواهد، زیرا براساس مبانی فقهی، جامعه را اداره میکردند و معتقد بودند چون به پیامبر(ص) توهین شده، باید دفاع کند و میدانستند اگر از ارزش دفاع کنند خداوند وی را یاری مینماید.
* مدیریت امام در منزل
امام(ره) در خانه به همسرشان اجازه ظرف شستن نمی دادند. هنگامی که میخواستند وضو بگیرند، طوری وضو میگرفتند که کسی بیدار نشود، مدیریت حضرت امام خمینی(ره)، ریشه در مدیریت نفس، منزل و کشور داشت. بنابراین باید خود را اول اداره کرد تا بتوانیم بیرون را اداره کنیم، امام(ره) مدیریت اسلامی، آفاقی و قوی داشتند، فردی ملکوتی بودند و ملکوتی هم ماندند.
حضرت امام خمینی(ره) برای بعد از وفات خود هم انقلاب اسلامی را رها نکردند، بلکه با افکار و اندیشهالهی و عارفانه همراه با اخلاص، معنویت و دعا انرژی تمام نشدنی را برای انقلاب آماده کردند که قابل تمام شدن نیست و شارژ لازم را برای ادامه حرکت تا رسیدن به دست باکفیت حضرت بقیه الله اعظم دارد. هر جا صدایی از انقلاب اسلامی میآید. در حقیقت صدای انقلاب امام(ره) است. همه میخواستند انقلاب نباشد، ولی انقلاب اسلامی به وسیلۀ آنها نیامد، باید تا انقلاب مهدی (ع) ادامه پیداکند.
انشاء الله
انتهای پیام:40/313