«حوزه»/ لازم بود قبل از پرداختن به بحث، موضوع را با عنوانی مطرح می کردم که شما مخاطب عزیز را به صورت مستقیم درگیر ماجرا می کرد و با تجربه کردن شخصی خود عمق فاجعه ای که در کمین جهان امروز است را با جان و دل احساس می کردید و یا چندثانیه نفس کشیدن آن هم به صورت اختیاری به این مطلب پی می بردید که نباید انسان با سوء اختیار خود، کلید زنده ماندنش را خاموش کند و ارزنده ترین عنصر زمین را که باعث برتری این کره خاکی بر سایر کرات و سیاره ها شده را کم رنگ و یا به بهانه هایی مختلف بد رنگ کند.
*به این چند سئوال پاسخ دهید
اجازه دهید قبل از اشاره کردن به آن عنصر ارزشمند هر چند برای همگان آشناست، شما خواننده خوش ذوق را قاضی قرار دهیم و در محکمه وجدانتان سوالاتی از حضورتان داشته باشیم که آیا این کار صحیح است:
1. انسان راه نفس کشیدن خود را به هر وسیله ای مسدود کند و دست به خودکشی بزند.
2. دیگران را از نفس کشیدن محروم نموده و به شیوه های مختلف، به دیگر کشی و قتل نفس بپردازد.
3. سلامتی و تندرستی مردم را تهدید کرده و یا باعث ناراحتی و افسردگی آنها شود.
4. بقاء سایر موجودات اعم از حیوانات، پرندگان و نباتات را با خطر مواجه نموده و نسل و گونه آنها را در معرض انقراض قرار دهد.
مسلما جواب شما در تمام موارد منفی است، چرا که بر اساس وجدان و طبق آموزههای دینتان در پاسخ از سوال اول خواهید گفت که وَلاَ تُلْقُواْ بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ. یعنی به دست خود، خودتان را به هلاک نیندازید.(بقره 195)
*نشانه های سرسخت ترین دشمنان پیامبر(ص)
در جواب سوال دوم آیات 33 سوره اسراء و 93 نساء را خواهید خواند که در اولی می فرماید: کسی که خدا خونش را حرام شمرده جز به حق نکشید و در سوره نساء بعد از مجازاتها و جرایمی که برای قاتل بر می شمارد، این گونه اضافه می کند که هر کس فرد با ایمانی را از روی عمل به قتل برساند؛ مجازات او دوزخ است درحالی که جاودانه در آن می ماند و خداوند بر او غضب می کند و وی را از رحمتش دور ساخته و عذاب عظیمی برای او آماده می سازد و در جواب سوال سوم به روایتی از امام صادق(ع) اشاره می کنید که فرمود: رسول خدا(ص) نهی فرمودند از مدفوع نمودن در کنار رود آب، چرا که مردم از آن رنج می برند و یا در نهر آب و یا در زیر درختی که میوه دارد(التهذیب ج 1 ص 353 ج) و یا نقلی از امیرالمومنین که فرمودند: رسول خدا(ص) از ریختن سم حتی در سرزمین های مشرکین نهی فرمودند و اجازه نمی دادند و در این رابطه با مسئله چهارم به این آیه استدالال خواهید کرد که خدا در مورد نشانه های سرسخت ترین دشمنان به پیامبرش می فرماید: نشانه آنان این است هنگامی که روی بر می گردانند و از نزد تو خارج می شوند در راه فساد در زمین کوشش می کنند و زراعت ها و چهارپایان را نابود می سازند، با اینکه می دانند خدا فساد را دوست نمی دارد و یا فرمایش گهربار حضرت امیر(ع) که فرمودند: فَاِنَّکُم مَسئُولُونَ حَتّی عَنِ البِقاعِ وَ البَهائِمِ (شما انسان ها مورد سوال واقع می شوید حتی در مورد زمین ها و چهارپایان)(منهاج البراعه منی شرح نهج البلاغه ج 10 ص 97)
*تفاوت خفه کردن و سمی کردن هوا
بعد از پاسخ دادن به سوالات چهارگزینه فوق، نوبت به طرح سوال اصلی می رسد که باعث شده تا ما قلم به دست بگیریم و در راستای آن قلم فرسایی کنیم و آن عبارت است از اینکه؛ چه فرقی بین مسدود کردن راه تنفس و سمی کردن نیاز اولیه انسان و موجودات دیگر با واسطه است؟ آیا بشر در قبال آلوده کردن هوا و محیط زیست و اجرایی نکردن اموری که می تواند جنبه پیشگیری از این ضایعه هولناک داشته باشد، مسئول خواهد بود و بازخواست خواهد شد؟
اینها و مواردی از این قبیل سوالاتی هستند که می تواند موقعیت خیراندیشی انسان معاصر را تحت شعاع قرار دهند و او را به عنوان اصلی ترین دشمن محیط زیست قلمداد کرد و به آینده گان و سایر موجودات البته باقیو سالم بمانند. این حق را بدهد که گذشته گان را مسئول این خسارت بزرگ بدانند سپس قبل از وقوع چنین فاجعه بزرگی باید کاری کرد و نگذاشت طبیعت را به دست خودمان به ورطه نابودی بکشانیم؛ اما اینکه چگونه می توان به این مهم فایق آمد.
*راهکارهای تقویت طبیعت
باید گفت از زوایه های مختلف می توان به مسئله توجه نموده و مورد بررسی قرار داد، یعنی برخی از آنها جنبه ترک کردنی دارند که می توان به عنوان نمونه به آلاینده ها و گازهای گلخانه ای اشاره کرد و بعضی دیگر جنبه ایجادی و انجام دادنی مثل درخت کاری و ... که البته مسئله مهم درخت کاری از دیدگاه اسلام هم می تواند عامل مهم برای اکسیژن زادیی و انرژی آفرینی باشد و هم مانعی بس بزرگ برای دامنگیر نشدن تهدیدات عدیده ای که در صورت عدم اصلاح امور در انتظار بشریت و به صورت عمده در کمین طبیعت خوابیده است باشد.
بحث را از خلقت اولیه زمین شروع می کنیم که خالق بی همتای آسمان و زمین می فرماید:(( وَالأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْزُونٍ)) و این زمین را..... (حجر 16)
با توجه به آیه فوق روشن می شود که نظام هدف آفرینش همه چیز را به اندازه، متناسب و موافق حکمت در خود جای داده و طبق آیه دیگر می فرماید: او خداست که تمام آنچه در زمین می باشد را برای شما خلق کرده(بقره29)، انسان را صاحب مواهب قرار داده و همچنین بر اساس آیه ای که در سوره اعراف آمده از انسان خواسته که: (وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ) ( اعراف 56) و در زمین بعد از آنکه اصلاح شده فساد نکنید و به این ترتیب این آیات انسان را مکلف کرده است که مواهب طبیعت را پاسداری کند و زیبایی های نهادینه شده در آن را دست خوش زیاده خواهی های خود قرار ندهد و به بهانه های مختلف و واهی به جنگ نپردازد تا طبیعت بماند و آسیب دیده نشود.
*رابطه انسان و طبیعت
حال که روشن شد خداوند طبیعیت زیبا و با موازینی دقیق و حسابشده که همه چیز آن در جای خود قرار دارد را در اختیار بشر قرار داده و باید به جایگاه انسان در طبیعت پرداخت که مجهز به صلاح برنده علم و دانش است و قابلیت رام کردن و تصرف کردن در طبیعت را دارد. بنابراین باید روشن شود که او چه نسبتی با طبیعت دارد و چه رابطه ای بین آن دو برقرار می باشد و یا چه تعبیری بهتر باید باشد؟
*زمین ما در بشریت
به همین منظور به روایتی از نبی مکرم اسلام اشاره می کنم که بسیار زیبا رابطه بین انسان و طبیعت را بیان نموده است: تحفظوا من الارض فانها امکم" از زمین و محیط زیست محافظت کنید که به درستی زمین ما در شماست.
پس با توجه به روایت فوق همه ما فرزندان طبیعتیم و باید کمال احترام را در حق مادر خود نگه داریم مخصوصا امروز که به خاطر عملکرد نادرست و نسنجیده بعضی از فرزندان دیروزیش کمی پیر و فرتوت شده و نیاز بیشتری به مراقبت و محافظت دارد به گونه که اگر این کار را نکنیم به سبب رنجیده بودن مادرمون و نفرینش دچار خواهیم شد همانگونه که پیغمبر فرمود: لاتقطعوا الثمار فیصب الله علیکم العذاب صبّا) درخت ها را قطع نکنید و به محیط زیست آزار نرسانید که خداوند عذابی بر شما نازال خواهد کرد.
*جنگهایی که دامن طبیعت را گرفت
هر چند که امروز بشریت تا حدودی گرفتار عذاب موعود شده و بخش هایی از طبیعت به سبب بمب های هسته ای و اتمی به بیابان و گورستانی لم یزرع تبدیل شده که بعد از گذشت ده ها سال از بمباران شهرهای هیروشیما و ناکازاکی هنوز هم هیچ موجود زنده ای اعم از حیوانات و نباتات قابلیت زنده ماندن و یا پرورش یافتن در آن مناطق را ندارند و یا معضل امروز کشورهای مختلف تحت عنوان پدیده گرد و غبار که هوا را سمی و اکسیژن آن را کم رنگ و یا حداقل بدرنگ نموده و مواردی دیگر که می شد با کاشتن درخت های متنوع هم از این ابتلائات تا حدودی پیشگیری کرد و هم جلوه های شهرها را آراسته و مزین به سرسبزی درختانی نمود که روح رشد و تعالی و امید و سرزنده بودن را همیشه بر کالبد شهرها و روستاها می دمیدند و به آهنگ زندگی ریتم شکوفایی و خرمی می دادند تا بدین وسیله کمی از آمار افسردگی، ناامیدی و مشکلات روحی کاسته همانگونه که حضرت امیر(ع) در نهج البلاغه فرموده اند: نگاه کردن به سبزه موجب شادابی است(حکمت400) برای تکمیل رابطه انسان و طبیعت باید به این آیه قرآن استدلال کرد که می فرمایند: هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ الأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا (هود61) او خدایی است که شما را از زمین آفرید و آبادی آن را به شما واگذارد کرد.
*طبیعت از نگاه اهلبیت(ع)
همان گونه که از ظاهر آیه پیدا است، خداوند متعال مسئولیت آبادی و عمران زمین را به انسان سپرده. اما بحث این که انسان چگونه می تواند به آباد کردن زمین بپردازد و در این امر موفق باشد و با ذکر روایاتی در مورد درخت کاری به پایان می رسانیم هرچند که باید از زاویه های مختلف به این بحث نگریسته شود، اما به خاطر طولانی نشدن بحث پرداختن به آنها را به فرصتی دیگر موکول می کنیم.
1 . امام صادق(ع) فرمودند: ازرعوا واغرسوا فلا والله ما عمل الناس عملاً أجلّ ولا أطيب منه
زراعت کنید و درخت بکارید که به خدا قسم آدمیان کاری برتر و پاکیزه تر از این کار نکرده اند.
2 . پیامبر(ص) فرمودند: اگر در دست کسی از شما نهالی باشد و قیامت برپا شود باید آن را بکارد.
3 . پیامبر(ص) فرمودند: هر کسی درختی بکارد هر بار که انسان یا یکی از مخلوقات خدا از آن بخورد و استفاده کند برای وی صدقه محسوب میشود.(نهج الفصاحه 2921)
4 . هر کس درختی نشاند، خدا به اندازه میوهای که از آن درخت بیرون می شود برای او پاداش ثبت می کند.(نهج الفصاحه)
5 . پیامبر(ص): کسی که درخت بیابانی و درخت مورد استفاده انسان را آب دهد، همانند کسی است که انسان مومنی را سیراب کرده است.(وسایل الشیعه ج 12 ص 25 )
6 . امام باقر(ع): خَيرُ الأعمالِ الحَرثُ: بهترین کارها کشاورزی است.( اصول کافی ج 5 ص 260)
آری حقیقتا آدمیان کاری برتر و پاکتر از درخت کاری نداشتهاند و نخواهند داشت چرا که درخت همچون پیامبری مبعوث شده از جانب بشر است که با ارشادها و رسیدگی های خداوندگار خود دائما در حال رشد و شکوفایی است. پس بیایید همه با هم بسیج شویم و با کاشتن نهالی در دل خاک به فرمایش خالق متعال که می فرماید واستعمرکم فیها گوش فرا دهیم و به آبادانی زمین بپردازیم، تا درآینده نه چندان دور با نگاه کردن به آنچه کاشته ایم درس بالندگی و رشد و شکوفایی را بیاموزیم که چگونه نهال دیروز ما به درختی تنومند و بزرگ تبدیل شده است. اینک زمینیان را از نعمت های مادی و معنویش بهره مند می سازد به امید اینکه سرسبز و خرم داشته باشیم.
نویسنده: حجتالاسلام رسول تیموری
منابع
1 . قران کریم
2 . نهج البلاغه
3 . اصول کافی، کلینی، چاپ الاسلامیه، نرم افزار جامعه الاحادیث نور
4 . بحارالانوار، علامه محلیس، به نقل از نرم افزار جامع الاحادیث نور
5 . منهاج البراغه فی شرح نهج الابلاغه، خویی، به نقل از نرم افزار جامع الاحادیث نور
6 . نهج الفصاحه، برگردان و نگارش کرمی فریدونی، قم، نشر حل، 1384
7 . وسایل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، شیخ حر، به نقل از نرم افزار جامع الاحادیث نور
8 . التهذیب، شیخ طوسی، به نقل از نرم افزار جامع الاحادیث نور