سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه» در آخرین روزهای سال1393 که مزین به نام "اقتصاد مقاومتی و مدیریت جهادی"ازسوی رهبرمعظم انقلاب است، در گفتگو با دانش آموخته حوزه و دانشگاه و عضو هیئتعلمی گروه اقتصاد دانشگاه مفید دکتر مجتبی باقری تودشکی فرایند های تحقق اقتصاد مقاومتی، کامیابیها و ناکامیهای این مهم را مورد بحث و بررسی قرار داده است.
شرح این گفتوگو در ادامه میآید:
*آیا اصطلاح «اقتصاد مقاومتی» در ادبیات رایج علم اقتصاد پیشینه علمی دارد؟
بنده در اقتصاد غرب مبحثی تحت عنوان اقتصاد مقاومتی ندیدهام، اما آنچه مقام معظم رهبری در خصوص اقتصاد مقاومتی فرمودند: ناشی از برداشت ایشان از آیات قرآن کریم بوده و اصطلاحی جدید است، مبنی بر اینکه اگر دشمنان بخواهند عرصه را بر ما تنگ بگیرند، بتوانیم روی پای خود ایستاده و در بحرانها و جنگها خودکفا باشیم و ضربه نخوریم، لذا ما میتوانیم ادبیات جدیدی برای اقتصاد مقاومتی ایجاد کنیم و از اقتصاد متعارف هم برای توسعه ابعاد مختلف اقتصاد مقاومتی استفاده کنیم. چون در اقتصاد متعارف این امکان هست تا بهگونهای عمل کنیم که در مواقع بروز مشکلاتی مثل تحریمها، ضربهای به ما وارد نشود.
فردریک تئوریسین آلمانی میگفت: اگر ما دربهای کشورمان را به روی انگلستان بازکنیم، چیزی نخواهد گذشت که مستعمره انگلستان خواهیم شد.
در تجارت بینالملل میخوانیم اگر کشورها مرزهایشان را بردارند تا بهراحتی مبادله کنند و تعرفه نگذارند، همه کشورها نفع میبرند، آیا این حرف درست است؟
درست است که اگر کشورها مرزهایشان را بردارند و تعرفه نگذارند، همه کشورها نفع میبرند، بنابراین اگر انگلستان در کالایی مزیتی داشته یا تولید ارزانتری دارد و کالای دیگری را آلمان به این صورت در اختیار دارد باهم دیگر مبادله کنند و هر دو نفع ببرند اما آن روزی که انگلستان ابرقدرت بود تئوریسینهای آلمانی گفتند: الآن تولید انگلستان قویتر از ماست و اگر ما بخواهیم درهای کشورمان را بازکنیم، قدرت تولید نخواهیم داشت و ما واردکننده انواع کالاهای انگلیسی خواهیم بود.
بهبیاندیگر در شرایط عادی این حرف درست است و اقتصاد بینالملل به نفع همه می باشد، اینکه صادرات و واردات آسان بوده، تعرفه نباشد و در کشور هم مردم آزاد باشند و هر چیزی را تولید کنند، در شرایط عادی مشکلی ندارد و خوب است، اما اگر کسی بخواهد در اوضاع بینالمللی حرف خود را به ما بقبولاند، از اقتصاد استفاده میکند و اینجا ما باید بهگونهای عمل کنیم که ضربه نخوریم و بتوانیم در شرایط جنگ و تحریم روی پای خودمان بایستیم.
ایران چگونه میتواند به اقتصاد مقاومتی مطلوب رهبر انقلاب دست یابد؟
ما میتوانیم این حالت را برای خودمان ایجاد کنیم که در شرایط بحرانی روی پای خودمان بایستیم چند نکته است که اگر به این نکات توجه شود کشور را از برخی خطرات دور میکند.
الف- ضرورت کاهش وابستگی اقتصاد کشور به منابع نفتی و گازی
ما کشوری هستیم که حدود هفتاد درصد درآمدمان وابسته به نفت است و بخش زیادی از تولید ناخالص ملی کشور هم نفت می باشد، به دلیل اینکه ما منابع طبیعی ارزانی مثل نفت و گاز داریم و به آنها وابسته هستیم، لذا از این ناحیه درمعرض دریافت ضربات شدیدی هستیم چنانکه این ضربات را خوردهایم، از زمان کشف نفت تا به امروز حتی در زمان سابق هم ما این ضربات را دریافت کردهایم، در زمان پهلوی و حتی در جمهوری اسلامی هم ضربه خوردهایم، الآن هم که گرفتار تحریم میشویم ضربه میخوریم، اگر وابستگی شدید باشد و دولت همه خرج را از این درآمد هزینه میکند. درآمدهای نفتی وابسته به متغیرهایی است که در خلیجفارس بوده و دست ما نیست، بحرانی که در خلیجفارس به وجود میآید، در اختیار خود ما نیست اما روی درآمد ما اثر میگذارد احتمال تعطیلی چاههای نفت و یا کاهش تولید نفت هست، امکان افزایش قیمت نفت هم وجود دارد، به این معنی که با افزایش یا کاهش درآمد نفت درآمد ما دستخوش تغییر میشود که البته تابع شرایط بینالملل بوده است و در اختیار خودمان نیست و بهاینترتیب درآمد ما دائماً دستخوش تغییر است، بهعنوانمثال در سالهای 1384 درآمد نفتی ما افزایش چشمگیری پیدا کرد و از حدود 35 میلیارد دلار به حدود 100 میلیارد دلار در سال رسید، این درآمد چشمگیر را خرج کردیم و مردم هم به خرج کردن عادت کردند بدون توجه به اینکه قیمت نفت نوسان دارد، اگر ما خودمان را عادت به درآمدهای بالای نفتی بدهیم ممکن است با قطع شدن این درآمد دچار مشکل بشویم، مثل الآن که احساس میکنیم ممکن است درآمدمان کاهش داشته باشد که در این حالت بهراحتی نمیتوان دستمزدها را کم نموده و نیروهای به کار گرفتهشده را بیکار کرد، به این صورت ایجاد بحران میشود. اگر ما برای این بحرانها برنامهریزی کرده و ثبات ایجاد کنیم، خوب است.
ب- پرهیز از اقتصاد تکمحصولی
ما باید روی درآمد دائمی برنامهریزی کنیم، در دوره رونق نباید بهاندازه درآمد دوران رونق هزینه کنیم، بلکه باید در آن زمان پسانداز کنیم تا در دوره رکود از پسانداز استفاده کرده و دچار مشکل نشویم، اگر اقتصادی بخواهد روی پای خود بایستد، باید به این صورت عمل کند، ما دارای اقتصاد تکمحصولی هستیم، در اقتصاد چند محصولی ممکن است یکی از محصولات دچار افت قیمت شود که بهوسیله درآمد سایر محصولات جبران میشود، اما در اقتصاد تکمحصولی نمیتوان مقاومت کرد، بنابراین تورم ، بیکاری و....ایجاد میشود، در اقتصاد مقاومتی باید برنامهریزی مستمری ایجاد کرد، در زمان برنامهریزی بودجه دولت باید کمترین قیمت را در نظر بگیرید تا با خیال راحت برنامهریزی کند و اگر قیمت بالاتر رفت، درآمد اضافی را پسانداز کند تا در دوره رکود از درآمد پسانداز شده استفاده کند.
ج- ضرورت نهادینه شدن فرهنگ صرفهجویی در دولت و مردم
دولتی که غیر از مالیات درآمد خوبی مانند درآمد نفتی دارد، به مردم تکیه ندارد، چون درآمد راحت و عمدهای دارد، درحالیکه درآمدهای مالیاتی که به مردم تکیه دارد بسیار بهسختی به دست میآید و در ادامه دولت باید پاسخگوی مردم باشد، اما درآمد نفتی بدون اینکه مردم مطلع شوند، به جیب دولت میرسد، وقتی پول راحت به دست آمد بهراحتی خرج میشود، اولازهمه دولت باید نسبت به هزینههایش دقیق شود، اینکه میگویند رانتخواری به این معناست که درآمد رانتی که از محل نفت بدون زحمت به دست دولت میرسد، همانطوری که در سطوح پایین پول بدون زحمت بهراحتی خرج میشود، در سطح کلان هم همینطور است، اولازهمه باید بهگونهای برنامهریزی شود که نهایت صرفهجویی در هزینههای دولت انجام گیرد، پس مقابله با رانتخواری به این معناست که اولویتهایی در نظر گرفته شود.
*رانت، درآمدی که با زحمت کم به دست میآید
در مرحله دوم مردم باید به این صورت عمل کنند، به عبارت دیگر این فرهنگ مناسبی نیست که با به وجود آمدن تورم، کسی که در ظرف یک سال قیمت زمین او چند برابر شده، درآمد هنگفت بدون زحمت به دست آورده، این فرهنگ در جامعه ما وجود دارد که با چند معامله یا خرید داراییهایی مثل زمین و طلا میشود بدون زحمت به پول رسید در این جامعه دیگر فرهنگ کار به وجود نخواهد آمد، فرهنگ کار در جامعهای به دست میآید که در آن جامعه به دست آوردن پول همراه با زحمت باشد، بدون زحمت به پول رسیدن باعث میشود دیگرکسی حاضر نباشد تن به کار دهد، کشاورزی کند، جوانانی که فارغالتحصیل میشوند دیگر حاضر نیستند تن به کارهای سخت دهند، لذا میخواهند در شهرهای بزرگ مثل تهران مشغول کار شوند، همه میخواهند با انجام معاملههای آسان به درآمد دست پیدا کنند، با خرید داراییای که تورم روی آن است به درآمد آسان دست پیدا کنند، رانت یعنی درآمدی که با زحمت کم به دست میآید، اسلام هم با چنین درآمدهایی موافق نیست،انسان باید با تلاش درآمد کسب کند.
از باب نمونه در اسلام خمس به مالهای غیرمترقبه تعلقگرفته و گنج یک درآمد غیرمترقبه است، قرآن بیشترین مالیات را به چنین مالی زده، اما زکات که حاصل تلاش و زحمت میباشد، مثل گندم و جو، حدود یک و نیم تا دو درصد، است، اما به خمس بیست درصد مالیات زده، بنابراین برخی مالیاتها بازدارنده هستند.
چه موقع میتوانیم فرهنگ ایجاد درآمد بدون رانتخواری ایجاد کنیم؟
زمانی که امکان رانتخواری وجود نداشته باشد، آنطرف مسئله باید درست شود، وقتی رانت وجود داشته باشد، فرهنگ زندگی با درآمد همراه با زحمت ایجاد نخواهد شد، اگر در عرصه اقتصاد ،فرهنگ اسلامی حاکم شود، "تلاش" منشأ نانآوری خواهد بود، الآن فرهنگ جامعه ما فرهنگ کسب درآمد آسان و بدون زحمت است، تورم را هم خود ما به وجود آوردهایم، میشود تورم به وجود نیاید، علم اقتصاد به ما میگوید در شرایطی که درآمد نفتی زیاد میشود، میتوان بهگونهای عمل کرد که تورم ایجاد نشود، با ایجاد تورم جمع زیادی میتوانند درآمدهای بدون زحمت به دست نیاورند، البته درآمد بدون زحمت از راههای دیگری هم به دست میآید، مثل امتیازاتی که به شخص خاصی داده شود، مثل امتیاز واردات کالاهای خاص، ویژه خواریهایی که وجود دارد، اقتصاد سالم عاری از این مسائل است.
عملکرد بد بانکها در ایجاد و توسعه اقتصاد بیمار چه نقشی دارد؟
وقتی اقتصاد مشکل دارد، بانکها ابزاری برای این کار میشوند، اقتصاد ما در شرایطی که در رکود بود و با مشکل افزایش بیکاری مواجه شده بود با رشد بیشتر بانکها همراه شد. چون درآمدزایی داشتهاند، گرچه تولید دچار رکود بود اما بانکها از ناحیه معاملاتی که نقشی در تولید نداشتهاند به سود کلانی رسیدهاند.
اقتصاد مقاومتی چه زمانی میتواند روی پای خود بایستد؟
اقتصاد مقاومتی وقتی میتواند روی پای خود بایستد که برای مردم به فرهنگ تبدیل شود، البته بدان معنا که مردم برای رسیدن به درآمد به دنبال کار و تلاش باشند، بنابراین اقتصادی که با زحمت به دست بیاید و شکل گیرد، به راحتی شکست نخواهد خورد اما اقتصادی که به دنبال تولید نباشد و رشد یافته از ثروت بدون زحمت باشد، در مواقع بحران فرار خواهد کرد و در چنین مواقعی شاهد خروج سرمایه از کشور خواهیم بود، اما وقتی سرمایه به کارخانه تولیدی تبدیل شود قابلیت فرار ندارد و برای حفظ آن تلاش خواهد شد.
سخن پایانی حضرتعالی؟
باید وابستگی به نفت را بهتدریج کاهش داد و از پول نفت بهعنوان ثروت استفاده کرد نه درآمد، ثروتی که برای سرمایهگذاری باشد، در این شرایط اقتصاد وابسته نخواهد بود و روی پای خود خواهد ایستاد و تغییر قیمت نفت هم آسیبی به اقتصاد وارد نخواهد کرد، چون از پول نفت سرمایهگذاری میکنیم، پولمان را پسانداز میکنیم، اگر رکودی در قیمت نفت پیش بیاید، در سرمایهگذاریها مشکل پیش خواهد آمد اما درآمد مردم با مشکل مواجه نخواهد شد و مقاومت اقتصاد کشور قوی خواهد شد، ما پول نفت را در بودجه قرار میدهیم و باعث افزایش نقدینگی میشویم که تورم را به دنبال دارد، اقدام به واردات زیاد میکنیم که ورشکستگی کارخانهها داخلی را به دنبال دارد، به عبارت دیگر همه مسائل اقتصاد جامعه ما در حال حاضر به درآمد نفتی مربوط میشود و ما ضمن حل این موضوع باید با رانتخواری و ویژه خواری مقابله کنیم و این امر هم باید طوری باشد که مردم پول آسان به دست نیاورند و همه با تلاش و زحمت به درآمد دست پیدا کنند و به درآمدهای آسان مالیاتهای گزاف تعلق گیرد.
اگر بخواهیم الگوی قرآنی داشته باشیم، میبینیم که الگوی قرآنی به درآمد آسان، مالیاتی در حد خمس تعلق داده است نه در حد زکات، بهاینترتیب دلالی هم کاهش پیدا خواهد کرد، اگر جایی میبینیم که تعداد بنگاههای معاملاتی زیاد می باشد، مشخص است که درآمد راحت و بالایی کسب میکنند، نظر ما این است که در اول دولت با برنامهریزی برای درآمدزایی وابستگی به درآمد نفتی را کم کند، دوم اینکه فرهنگ رانتخواری را از بین ببرد و در آخر باید بیان داشت که از بین بردن این مسائل مشکلات اقتصادی کشور را حل میکند.
گفتوگو: حمید کرمی