به گزارش خبرگزاری «حوزه» از اصفهان، حضرت آیت الله مظاهری همزمان با آغاز ماه مبارک رجب در نوشتاری اظهارداشتند: سه ماه رجب، شعبان و رمضان، فرصت مناسبی برای تمرین تقوا است. فرصت مناسبی است برای زدودن دل از اغیار و غاصبانی که جای خدا را در قلب و دل آدمی گرفتهاند و او را در زمرۀ غافلان قرار دادهاند.
متن کامل نوشتار این مرجع تقلید در ادامه تقدیم می شود.
راه صد ساله را در یک شب بپیمایم
ماههای رجب، شعبان و رمضان فرصتی است برای دستیابی به ملکۀ تقوا و کسی که توجّه داشته باشد، ميتواند در این سه ماه، ملکۀ عدالت و تقوا پیدا کند. ميتواند برای چشم و گوش و زبان خود و مهمتر از آن برای دل خود، درب و دربان درست کند. ميتواند اعضا و جوارح خویش را به کنترل در آورد. حتّی ميتواند از ورود وسوسهها و تخیّلها و توهمها به دل خویش جلوگیری کند. چنین کسی ميتواند نفی خواطر داشته باشد. رسيدن به این مقام، به راحتی امکانپذير نيست، ولی نزول باران رحمت الهی، راه را هموار ميکند و موانع را برطرف ميسازد. لذا اینکه توصیه ميشود همه به ویژه جوانان عزیز باید خود را در معرض نسیم رحمانی قرار دهند و از این فرصتهای گرانقدر بهرهمند شوند، به خاطر این است که رسیدن به مقامات والای معنوی و عرفانی که در حالت عادی بسیار مشکل است، در اینگونه فرصتها میسّر ميشود. در ماههای مبارک رجب، شعبان و رمضان، انسان ميتواند راه صد ساله را در یک شب بپیماید، به شرط آنکه خود را در معرض باران بیکران رحمت و مغفرت پروردگار قرار دهد.
این ماههای عزیز، ميتواند این واقعیّت را به انسان یادآوری کند که دل او متعلّق به خداوند یگانه است و صاحب اصلی قلب انسان، خدای تعالی است. یادآوری این حقیقت موجب ميشود آدمي مملکت دل خویش را از وجود اغیار تهی کند و کلید خانه را به دست صاحب آن بسپارد. خداوند متعال در حديث قدسي ميفرمايد:
«لَمْ يَسَعْنِي سَمَائِي وَ لَا أَرْضِي وَ وَسِعَنِي قَلْبُ عَبْدِي الْمُؤْمِن»[1]
بسیار شایسته است هر انسانی در همۀ ایّام سال به خصوص در این روزها و ماههای گرامی، قدری به این موضوع مهم بیندیشد که چرا دنیا و مشتهیات نفس و قدرت و ثروت و تجمّلات فریبنده، جای خدا را در دل گرفته است؟
بالاترین گناه نزد اهل معرفت این است که آدمی غیر خدا را به دل خویش راه دهد. این نوعي غصب است و گناه آن از منظر علمای علم اخلاق و سالکان الی الله بسیار بزرگ میباشد.
سه ماه رجب، شعبان و رمضان، فرصت مناسبی برای تمرین تقوا است. فرصت مناسبی است برای زدودن دل از اغیار و غاصبانی که جای خدا را در قلب و دل آدمی گرفتهاند و او را در زمرۀ غافلان قرار دادهاند.
شگفتآور است که همۀ انسانها برای خانههای خود درب ميسازند و قفل محکمی بر آن مينهند و کلید آن را در اختیار بیگانگان قرار نميدهند تا مبادا غریبهای بدون اجازه به خانۀ آنان راه یابد، ولی راه ورود به قلب و دل خویش را باز گذاشتهاند و هر بیگانه و غاصبی به راحتی ميتواند وارد خانۀ دل آنان شود و سرمایۀ دینی و معرفتی آنان را نابود سازد. در حالی که مراقبت و مواظبت از دل، بسیار مهمتر از مراقبت از خانه و لوازم زندگی است.
دل انسان تجلّیگاه خداوند است
دل انسان تجلّیگاه خداوند است، عرش الهی است و اگر کسی بتواند از ورود غیر خدا به آن جلوگیری کند، تابش انوار ربوبی را در دل خویش به نظاره خواهد نشست. و همۀ این مقامات عالی مرتبه، با توجّه، بیداری، ذکر و ارتباط با معنویّات به دست ميآید.
خواندن نماز با حضور قلب، انس با قرآن کریم، ارتباط با دعا از طریق مفاتیح محدّث قمی و بالاخره راز و نیاز حقیقی با پروردگار متعال، انسان را بیدار ميکند و از ورطۀ غفلت نجات ميبخشد. وقتی چنین شد، دل آدمی جایگاه و تجلّیگاه خداوند ميشود.
ماههای رجب و شعبان و رمضان، ميتواند دل انسان را تبدیل به عرش الهی کند، به شرط آنکه از هر موجودی غیر از خدای سبحان منقطع گردد و به خداوند وصل شود. انسان باید از همه چیز و همه کس، حتّی از خودش ببرد و به خداوند متّصل گردد. نور خدای تعالی وقتی در دل انسان متجلّی ميشود که او رشتۀ دل خویش را به نیروگاه لایزال الهی وصل کرده باشد.
انقطاع از تمام تعلّقات و وابستگیها، جمال منّور وجه الله را در قلب آدمی مينشاند. بر اساس همین نکته، در مناجات شعبانیه ميخوانیم:
«إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ الِانْقِطَاعِ إِلَيْكَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِيَاءِ نَظَرِهَا إِلَيْكَ حَتَّي تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ»[2]
اعراض از لغو و گناه، دستکم در سه ماه از سال
بياييد تعهد کنيد، از خانوادۀ خود تقاضا کنيد، التماس کنيد که حدّاقل در سه ماه رجب، شعبان و رمضان، حرفهاي بيهوده در خانه نباشد. اين حرفها اگر غیبت نباشد که هست، اگر تهمت نباشد که در بسياري از موارد هست، اگر شایعهپراکنی نباشد که هست، حدّاقل لغو است و بیهوده و همین هم دل را میمیراند. از چیزهایی که دل را میمیراند و حال عبادت و رابطه با خداوند را از انسان ميگيرد، کارهای بیهوده و حرفهای بیهوده است. خداوند متعال در ابتداي سورۀ مؤمنون، يکي از صفات مؤمنين را اعراض از «لغو» بر ميشمرد:
«قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ! الَّذينَ هُمْ في صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ ! وَ الَّذينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ»[3]
بنابراين همه بايد حدّاقل در اين سه ماه، مراقب زبان خويش باشند و از گفتار لغو و بيهوده پرهيز نمايند. مرحوم آيت الله العظمي اراکی میگفتند به جهت کاری به مغازۀ يک نجار رفتم. در آخر کار گفت: هرکس به مغازۀ من ميآيد، من از او تقاضای نصيحت میکنم. شما هم نصيحتی بکنيد. آقای اراکی میگفتند: به او گفتم: تقاضا دارم مواظب زبانت باش.
مراقبت از زبان خیلی مهم است. شخصی خدمت پیامبر اکرم«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم»آمد و گفت: یا رسول الله! مرا موعظه کنید. فرمودند: مراقب زبانت باش. باز گفت: مرا موعظه کنید. پیامبر«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» باز فرمودند: مراقب زبانت باش. برای بار سوم، باز تقاضای موعظه کرد. گویا پیامبر اکرم«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» از بیتوجهی او ناراحت شدند. لذا فرمودند: وای بر تو! آيا مردم را جز درو شدههاى زبانشان در آتش میاندازد؟![4]
حرفهاي بيهوده فشار قبر را به دنبال خود دارد. حساب دروغ و غیبت و تهمت و نظایر آن که جداست. دروغهایی که در بازار گفته میشود، حق الناس، کمکاری و بیکاری در ادارات، گناهان بزرگی هستند که ارزش عبادات را از بین میبرند. گناه تحقیر ارباب رجوع و توهین و بداخلاقی نسبت به او و فریب دادن دیگران که جای خود دارد. کسی که در حین انجام وظیفه در جهت حلّ مشکلات مردم تلاش نمیکند و گره در کار دیگران میاندازد، نمیتواند زمان افطار بگوید: «الهمَّ لَکَ صُمتُ و عَلی رِزقِکَ أفطَرتُ و عَلیکَ تَوکَّلتُ»
خداوند میزبان چنین شخصی نیست و لذا پاداشی نظیر تقوا یا خود خداوند برای آنان در نظر گرفته نمیشود.
قرآن کريم ميفرمايد: «وَ لايَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوه»[5]
بسياري از مردم سر سفرۀ افطار يا هنگام سحر، گوشت مرده ميخورند؛ زيرا يا غیبت ميشنوند يا ميگويند. بيایید اين سه ماه به جاي «ما لا يعني»، قرآن بخوانيم، دعا بخوانيم. به جاي اين تهمتها، غيبتها و شايعهها، خودسازي کنيم.
از غیبت های سیاسی بپرهیزیم
غیبتهای سیاسی باید از خانهها بیرون برود. امروزه در بسیاری از خانهها غیبت و تهمت سیاسی و دامن زدن به شایعات رایج شده است. دو برادر بر سر اختلاف نظر سیاسی مثل دو گرگ با هم میجنگند. فتنهای به پا شده است که اعضای خانوادهها را با هم دشمن کرده است. بیایید در ماه مبارک رمضان آتش این فتنه را خاموش کنیم.
ویژگیهای ماه رجب
ماه رجب خيلي فضیلت دارد؛ دو سه خصوصيّت دارد که هيچ ماهي اين خصوصيّات را ندارد. به جز روز اوّل و دهم رجب که سالروز ولادت دو امام بزرگوار، امام محمد باقر و امام جواد«سلاماللهعلیه» است، یکی از خصوصيتهای مهم ماه رجب، ميلاد پربرکت اميرالمؤمنين علي«سلاماللهعلیه» است که آن هم بسیار ارزشمند است. خصوصيت دیگر ماه رجب مربوط به مبعث پیامبر اکرم«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» است که آن هم بسیار باعظمت است و شرح خصوصیّات آن در این فرصت اندک نمیگنجد. ویژگی دیگر این ماه مبارک که در چند سالۀ اخیر رایج شده و بسیار ارزشمند است، اعتکاف جوانان در مساجد در ماه مبارک رجب است. پيامبر اکرم«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم»در مواقع مختلفی از سال معتکف ميشدند؛ خصوصاً دهۀ آخر ماه رمضان. همۀ ائمۀ طاهرين«سلاماللهعلیهم» هم معتکف ميشدند. لازم نیست این اعتکاف در مسجد جامع باشد؛ همين که انسان سه روز در مسجدي روزه بگيرد و معتکف شود، کافی است.
لیلة الرغائب
یکی از خصوصیّتها و ویژگیهای ماه رجب، وجود ليلةالرغائب در این ماه است؛ يعني اولین شب جمعۀ ماه رجب. کساني که متوجه هستند و سر و کار با اين حرفها و کارها دارند، در این شب رغبت زيادي دارند به معاشقه با خدا و مکالمه با او و راز و نياز و درد دل با معبود. اينکه از خدا مقام تخليه را بخواهند و از خدا بخواهند در ماه شعبان به مقام تحليه نائل شوند و در ماه مبارک رمضان خدا را بيابند. اين يابيدنيها خيلي مهم است. عمدۀ آن هم يابيدن خداست و معناي ليلةالرغائب همين است؛ يعني شبي است که اهل دل رغبت دارند که خدا را بيابند و اهل دل رغبت دارند که به مقام تخليه و از تخليه به تحليه و بعد به تجليه برسند. اهل دل رغبت دارند که بتوانند آدم شوند، بتوانند به جايي برسند که به جز خدا نداند. "رسد آدمي به جايي که به جز خدا نداند بنگر که تا چه حد است مقام آدميّت"
بين ما و خدا يک قدم فاصله است
ما چون به قول سعدي درندهخوي هستيم و دل ما پر از هوی و هوس است و به جاي اينکه جاي خدا باشد، جاي هوی و هوس است و سرتا پاي ما شهوت و رذالت است، آنگاه معلوم است که رفيق ما شيطان است. معناي ليلةالرغائب اين است که شيطان را رها کن و دنبال خدا باش. در این شب میتوان راه صد ساله را يک شبه پيمود، البته تمايل و همت و اراده ميخواهد. میتواند در يک ليلةالرغائب ناگهان به مقام عبوديت برسد؛ البته توجه ميخواهد. به قول استاد بزرگوار ما علامۀ طباطبايي که هنگام رحلت گفتند و گفتند تا از دنيا رفتند: توجه، توجه، توجه.
بين ما و خدا يک قدم فاصله است. اگر انسان پا بگذارد روي نفس امارۀ خود، با قدم بعدی خدا را مییابد. اگر انسان منیّت را کنار بگذارد، به مقام عبوديت ميرسد؛ اما حال و توجه ميخواهد.
*بر گرفته از کتاب «ارتباط عاطفی با خداوند»، از تألیفات معظّمله
[1]. بحار الأنوار، ج 55، ص 39: «آسمان و زمين مرا فرا نگيرد، ولي قلب بندۀ مؤمن جايگاه من است.»
2. إقبال الأعمال، ص 687.
3. مؤمنون، 1 تا 3: «به راستى كه مؤمنان رستگار شدند، همانان كه در نمازشان فروتنند، و آنان كه از بيهوده رويگردانند.»
4. الکافی، ج 2، ص 115.
5. حجرات، 12: «و بعضى از شما غيبت بعضى نكند؛ آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مردهاش را بخورد؟ از آن كراهت داريد. [پس] از خدا بترسيد، كه خدا توبهپذير مهربان است.»
انتهای پیام 313/18